پاورپوینت کامل قلم و حوزه ۸۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قلم و حوزه ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قلم و حوزه ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قلم و حوزه ۸۰ اسلاید در PowerPoint :

قلم، رابط انسان و اندیشه ها

آن چه در درون انسان می گذرد، اندیشه و احساسی که در مغز و دل است، تا »بیان« نشود، نه دیگران از آن آگاه می گردند، نه »اثر« آن به دیگران منتقل می شود.

خداوند، انسان را با ویژگی برجسته »بیان« آفریده است. در قرآن کریم می خوانیم:

»خلق الإنسانَ علّمه البیان«.۱

و این بیان، تنها زبان گویا و قدرت ناطقه نیست. با هرچه و در هر شکل و قالب که انسان بتواند با جز خود رابطه برقرار کند، »بیان« است; خواه با »فریاد« باشد یا »سخن«، یا »نوشته«، یا »نقّاشی«، یا »آهنگ« یا حرکات بدنی و »نمایش« و حتّی »سکوت«! چراکه »گاهی سکوت، گویاتر از تکلم و فریاد است. «۲

یکی از شاخه ها و شعبه ها و شکلهای این رابطه، »نوشتار« است و آن چه در این میدان، رسالت بر دوش است، »قلم« است.

ما با نوشته های دیگران، پی به اندیشه های آنان می بریم.

ما به کمک قلم، »آموخته«ها و »اندوخته«های خویش را به آگاهی دیگران می رسانیم.

ما در سایه »نوشتن«، معارف امروز را به دست فرداییان می سپاریم، آن گونه که پیشینیان ما، آنان که »اهل قلم« بودند و دستی در تألیف داشتند، توانستند علوم و تجارب و اندیشه های خویش را ثبت کنند و برای ما به میراث بگذارند.

پس نباید از نقش قلم، به عنوانِ آن چه که انسانها و اندیشه ها را به هم پیوند می دهد غافل بود. امّا چگونه قلمی و کدام شیوه؟

جادوی کلام

در این جا، سخن از دستور زبان و درست نویسی جمله ها و واژه ها نیست. کلام از محتوای نوشته ها و مطالب ارائه شده هم نیست; که هر دو وادی جدا و مقوله ای قابل تأمّل و ژرف نگری و استحکام بخشی اند.

صحبت از این است که چگونه یک نوشته، سحرآسا و دلنشین و روح انگیز و مؤثّر می شود؟ و چرا نوشته ای دیگر بی جاذبه، خسته کننده، یک نواخت و بی تأثیر از آب در می آید؟

نویسندگان گوناگون، از چه ویژگیهایی برخوردارند که آثاری متفاوت – در تأثیر و جاذبه – پدید می آورند؟

بی شک، »قالب« گاهی چنان گیرا می شود که »محتوا« را هم به دنبال خود می کشد. و »سبک«، گاهی چنان از ابداع و ابتکار برخوردار است که جاذبه اش خواننده را شیفته و مسحور می سازد. »ابتکار« در شیوه، در استخدام تعبیرات و سبک نوشتار، در زاویه دید، در ارائه مطالب نیز گاهی جادوگری و افسون می کند.

تنوّع لفظ و گستردگی حوزه واژگان کاربردی یک قلم زن نیز، نوشته را از یک نواختی ملال آور و کسل کننده بیرون می آورد. آن چه به غنای این بُعد از نوشته می افزاید، مطالعه هرچه بیش تر در آثار دلپذیر و زیبای گذشتگان و معاصران است. ابتکار را هم کسی خواهد توانست که از آثار دیگران و پیشینیان باخبر باشد. »نوآوری« بدون آگاهی و تسلّط بر آثار ادبی و فرهنگی گذشته و »ادبیات کهن« ناشدنی است.

زبان و ادبیات امروز، با گذشته متفاوت است. در این شکی نیست. پس کسی که با کوله باری غنی از فرهنگ کهن، با بیان زیبا و زبان امروزی بتواند اثری پرمحتوا عرضه کند، مرز زمان را در هم شکسته و گذشته را در آینده مطرح ساخته و آینده و امروز را با »دیروز« پیوند زده است.

البته همه نویسندگان، بیرون از واژه هایی که در کتب لغت آمده است، دست به آفرینش ادبی نمی زنند. ابزار، همان ابزار است. ابزار هنرنمایی نویسندگان، همین کلمات است. امّا همه مهارت و هنر نویسنده در نوع استفاده از واژه هاست، که گاهی از لفظی فرشی، کلامی عرشی می آفریند و از همین واژه های موجود بهره گرفته، خواننده اثر را افسون می کند.

شناخت واژه ها و قابلیت الفاظ و کشش محتوایی و مضمونی تعبیرات، زمینه ساز جادوگری با کلمات است.

گستره قلم زنی

استفاده از قلم، تنها در »تألیف آثار علمی« یا »تدوین مجموعه های تاریخی و روایی« و »نگارش متون درسی« خلاصه نمی شود. قلم – آن گونه که یاد شد – به شکلهای گوناگون ایجاد رابطه فکری، عاطفی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی با مخاطب می کند.

»هنر«، در هر شکل اش محتاج قلم است. امروز اگر »رمان«، قالبی گیراست، و اگر »قصه نویسی«، فنّی جاذب و مؤثّر است، و اگر »سینما« هنوز هم امواج انسانها را به سوی خود می کشاند، و اگر »تآتر« هنوز هم جاذبه نیرومند خود را دارد، همه مدیون »قلم« است.

اگر امروز، جنگ رسانه های خبری است و اگر صاحب قلمان در عرصه سایت ها و وبلاگ ها به مقابله با هم مشغول اند و اگر در دنیای مجازی کسانی میدان دار و فعال اند، ردّپای قلم را در این صحنه ها و عرصه ها به وضوح می توان دید.

»داستان نویسی«، بهره گیری از قلم در قالبی خاصّ است. فیلم و نمایش هم بر اساس »سناریو« و نمایشنامه مکتوب، ساخته و اجرا می شود. برنامه های رادیو و تلویزیون و کانال های گوناگون هم در حدّ بالایی متکی به »نوشته« است. رسانه های خبری و خبرگزاریها نیز کاری قلمی می کنند و نوع نگارش که در تنظیم متن خبر و گزارش در رسانه ها و مطبوعات به کار می رود، در میزان تأثیر، بُرد، انگیزش، جهت دهی و… نقش دارد.

طنزنویسان هم از نویسندگی بهره می گیرند.

پدیدآورندگان نثرهای ادبی و حماسی و عرفانی نیز تکیه به »قلم« دارند.

آن چه همه روزه چشم میلیونها انسان را به صفحه روزنامه ها و مجلاّت می کشد، »نوشته ها«ست.

آن چه در کتب درسی میلیونها دانش آموز و دانشجوی این کشور و دیگر کشورها مورد مطالعه، آموزش، تکرار، حفظ، آزمون و… قرار می گیرد، آثار قلمی است.

گفتیم که »محتوا« جای خود دارد، ولی »قالب« نیز نباید از یاد برود. کدام انسان اندیشمندی است که از »قلم« در ارائه اندیشه ها و انتقال آرمانهایش سود نبرد؟

فیض کاشانی، از دریچه آثار متعدّدش، با ما که سالها پس از او به عرصه آمده ایم، سخن می گوید و ما را تربیت می کند.

ابوعلی سینا، ملاّصدرا، علامه طباطبایی و… از پنجره تألیفات شان به افقهای دوردست پس از خویش می نگرند و با امروزیان، اندیشه های فلسفی و حکمت های والای خود را مطرح می کنند.

امام خمینی، با به کارگیری قلم در پیامهای ماندگار و انقلاب آفرین خویش، توانست موجی جهانی در عصر حاضر پدید آورد.

ده ها و صدها مؤلف پرارج و نویسنده پرتوان – مسلمان یا نامسلمان – گرچه قرنها پیش چهره در نقاب خاک کشیده اند، امّا قلم شان امروز با ما سخن می گوید. نویسنده ای که امروز، مقاله ای می نویسد یا کتابی تألیف می کند، همزبانان و همزمانان خود را، و انسانهای دیگر را در زمانهای دیگر، در جریان اندیشه خویش می گذارد.

فرقی نمی کند که »اثر«، مفید باشد یا زیان بار، حق باشد یا باطل، هر دو گسترش می یابد و موج برمی دارد. گاهی یک نویسنده، یک »بمب کتابی« در جهان منفجر می کند که دامنه لرزش و تخریب آن تا آفاق دوردست می رسد. گاهی هم کسی اثری نافذ، جذّاب، سازنده، هادی، بصیرت آفرین و دلنشین پدید می آورد که به سرعت به زبانهای دیگر هم برگردانده می شود و تأثیر مثبت بر وجدانهای بشری و اندیشه های مردم می گذارد. اینها گوشه هایی از »گستره قلم زنی« را نشان می دهد که نباید از آن غفلت داشت.

حوزه و رسالت بلاغ و ابلاغ

خدایی که به »قلم« و »نوشته« سوگند می خورد،۳ و در آغاز بعثت رسول اکرم(ص)، از آفرینش انسان و آموزش با قلم یاد می کند،۴ دیدگاه مکتب را نسبت به پایگاه و جایگاه رفیع کتاب و قلم نشان می دهد.

پیامبری که معجزه اش »کتاب« است و آموختن دانش را »فریضه« می داند و زکات علم را نشر آن می داند، رایتِ بلندی افراشته که »حرمت قلم« را می نمایاند.

مگر علمای دین، وارثان انبیا نیستند؟ مگر میراث حضرت رسالت، علم و دین و قرآن نیست؟ و مگر بار سنگین »بلاغ«، بر دوش نبی اکرم(ص) نبود که پس از او باید وارثان اش همان نقش و رسالت را عهده دار شوند؟

این کلام الهی است که: »و ما علی الرّسول الاّ البلاغ«.۵ و تبلیغ، کار اساسی پیامبر خدا و وارثان راه و دعوت و مکتب اوست. در علوم حوزوی نیز، آن که به »شناخت دین« و »تبیین و تبلیغ مکتب« مربوط باشد (چه به صورت اصلی یا زمینه ساز و مقدّمی) قداست و احترام و ارزش دارد و اگر تعلیم علم و تعلّم دانش، نه در این مسیر باشد، از رسالت نبوی فاصله گرفته است.

محصول حوزه ها نیز باید چنین و این باشد. دست پرورده حوزه ها باید بتواند با »بیان« و »قلم«، اسلام را بشناساند، یا اسلام شناس تربیت کند.

تشنگی نسل و عصر حاضر را نسبت به شناخت اسلام ناب و بی پیرایه و پاسخ گوی نیازها، چه کسی باید پاسخ دهد؟ و شبهات را چه کسی باید دفع کند؟

نیاز مجامع علمی و فرهنگی و مطبوعات و رسانه ها را به قلم زنان وارسته و متعهّد و خبیر و کارشناس در مسائل دین چه کسانی باید برآورند، جز فرزندان حوزه؟ بویژه در دوران پس از انقلاب که به اسلام و ایران و قم و حوزه علمیه و روحانیت شیعه با چشمی دیگر نگریسته می شود و انتظارهای به جا و به حق، بسی افزون تر از توان و آمادگی موجود ماست و ما متأسّفانه، یا نخواسته ایم، یا نتوانسته ایم در غوغای دنیای امروز و معرکه گیری اندیشه های وارداتی و تهاجم فرهنگی دشمن و شکار ذهن های ساده و آماده، آن چه را »باید«، انجام دهیم و بگوییم و بنویسیم و بسازیم و بسراییم و بنگاریم و عرضه کنیم!…

می گویید نه؟ از دستاوردهای این سی و دو سال پس از انقلاب نمونه بیاورید که تا چه حدّ، به تناسب سؤال و نیاز، »پاسخ مناسب و درخور« داشته ایم. روشن است که تلاشهای انجام یافته که بسی درخور توجه و ستایش و تقدیر است، هرگز از نظر دور نیست، لیکن حجم متناسب با نیازها، می بایست بسی بیش تر و بهتر از این ها باشد.

به هر حال، تکلیفِ تربیت دینی نسل امروز و فردا، بر دوش صاحبان قلم های استوار و تواناست، تا بتوانند پادزهری برای سمپاشیهای دشمن و دارویی برای بیماریهای فکری و روحی و اخلاقی فراهم آورند.

حضرت امام، قدس سره، فرمود:

»مجلّه نویسی آسان است، ولی مجلّه صحیح نوشتن مشکل است. چهار عکس، چهار مقاله و چهار شعر و چهارتافکاهی، این آسان است، تخصّص نمی خواهد، باید مجلّه راه بیندازید که وقتی جوانها باز می کنند، شکل و صورت و عکس های مجلّه و تیترهای مجلّه طوری باشد مقابل آن که پنجاه سال ما را به نابودی کشید. شما باید جبران آن پنجاه سال را بکنید… برای نسل آینده فکری بکنید. اسلام همه نسلها را مکلّف می داند. پیغمبر اسلام مکلّف بودند برای همه نسلها، همچنین مکلّفیم برای نسل آینده کار کنیم. باید تربیت ما از اولاد در خانه و دبستان و دبیرستانها باشد. ان شاءاللّه موفق باشید که مجلّه تان تربیت کننده باشد، زیاد نوشتن نباشد، خوب نوشتن باشد. «۶

روان آن پیر روشن ضمیر شاد، که هم درد را می گوید، هم درمان و راه علاج را، هم شیوه را و بایدها و نبایدها را.

سیره سَلف صالح

»قلم« را پیشوایان مکتب، به دست ما سپردند و توصیه کردند که علوم خویش را بنویسید; چراکه در آینده به آن نیاز خواهید یافت.۷ و فرمودند:

»بنویسید و منتشر کنید، چراکه زمان آشفته و نابسامانی پیش خواهد آمد که مردم تنها به »نوشته ها«ی خود انس خواهند داشت. «۸

این بود که علمای ما قلم برداشتند و علوم اهل بیت و معارف قرآن را نوشتند و به یادگار گذاشتند. آنان »اصحاب قلم« و »ارباب تألیف و تصنیف« بودند و هزاران اثر گرانبها و پرارج که دیرپا مانده است، نشان آن همت های والا و آن انگیزه های استوار بوده است. آن قدر نوشتند و نوشتند که فهرست آثار علمای سلف، خود کتابهای مفصّل و پرحجمی را تشکیل داد.

کافی است نگاهی به »الفهرست« ابن ندیم، »کشف الظّنون« حاجی خلیفه و »مرآه الکتب« ثقه الاسلام تبریزی بیفکنیم، یا کتاب شگفت و عظیم »الذریعه الی تصانیف الشیعه« شیخ آقابزرگ تهرانی و »کشف الحجب و الأستار« سید اعجاز حسین را ورق بزنیم، یا مروری در »فهرسه الکتب و الرسائل« اسماعیل اجینی، »تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام« سید حسن صدر و »معجم المؤلّفین« عمر رضا کحّاله و ده ها مجموعه های کتاب شناسی و فهرست مؤلفان داشته باشیم. تا سیره پیشینیان برایمان مبرهن و آفتابی شود.۹

بیش تر آثار ماندگار دانشوران پیشین، از جهت اتقان و استحکام محتوا، شیوایی و استواری نثر، حسن تدوین و استخوان بندی مطالب، ضرورتها و اولویتها در پدید آوردن آثار علمی و فرهنگی برای امروزیان »اسوه« است.۱۰

فخر گذشتگان، نگارش آثار علمی ماندگار است.

معاصران ما از این فخر، تا چه پایه و مایه سهم دارند؟ البته که آینده قضاوت خواهد کرد. حیف است که اندوخته ها و تجربه های دانایان امّت، با نگارش و تألیف جاودان نگردد و دریغ است که علوم عالمان تنها در سینه ها بماند، یا از لبها به گوشها انتقال یابد، که رسول خدا(ص) فرمود:

»قیدوا العلمَ بالکتابهِ«۱۱

دانش را با نوشتن، قید و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.