پاورپوینت کامل مرجعیت متمایز ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مرجعیت متمایز ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مرجعیت متمایز ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مرجعیت متمایز ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

آخوند خراسانی، سرحلقه جدید از عالمان دینی است. در او، ترکیب واره ای از دو استاد بزرگوارش شیخ انصاری و میرزای شیرازی را می توان دید. از یک سو، دقت و تیزبینیهای فقهی و اصولی شیخ انصاری را در او می توان یافت; چه این که ژرف کاویهای شیخ اعظم در او تجلی یافت و در تدریسها و نگاشته های عمیق فقهی و اصولی او ظاهر گشت، از سوی دیگر درایتها و حضورهای اجتماعی میرزای شیرازی در آخوندخراسانی جلوه ای بارز یافت. او، چونان میرزای بزرگ، به اوضاع و شرایط اجتماعی جوامع اسلامی، بویژه ایران و عراق توجه جدی مبذول داشت و بالاخره، بسان میرزای شیرازی که با جنبش تنباکو، فصل جدید در جنبشهای اجتماعی ایران و اسلام گشود. او نیز با رهبری دینی جنبش مشروطیت، اثر بسزایی در تاریخ ایران و اسلام گذاشت.

بدین گونه آخوند خراسانی، آغازگر مرجعیتی نو در جهان تشیع شد. او بود که مرجعیت علمی و ژرف کاوی علمی و فقهی را با مرجعیت سیاسی – اجتماعی در آمیخت و آن دو را موازی با یکدیگر پیش برد، مسیری که در روزگار معاصر با امام خمینی، قدس سره، کمال و ارتقا پیدا کرد و باز تعریفی نو یافت.

در این مختصر، به گوشه هایی از راز و رمز پاورپوینت کامل مرجعیت متمایز ۵۸ اسلاید در PowerPoint آخوندخراسانی خواهیم پرداخت.

جدیت علمی

مرجعیت علمی آخوندخراسانی، دستاورد جهاد علمی او بود. جهادی که در آن پشتکار با زهد و قناعت در آمیخته و یک زندگی طلبگی – علمی را به تصویر درآورده و نمایانده بود. آن چه در خاطره نامه ها از حیات علمی او یادکرده اند، حتی اگر مبالغه آمیز بنماید، درس آموز و تکان دهنده اند، نکته هایی از این سان:

– چهل سال نه گوشت خوردم و نه آرزوی خوردن گوشت داشتم و تنها خوراک من فکر بود.

– خواب من، بیش از شش ساعت نبود، چون با شکم خالی خواب آدمی عمیق نمی شود، بیش تر شبها را بیدار بودم.

– سی سال تمام، داغی و گرمی نان، تنها نان خورش من بود.

– من با همه تنگدستی و بیچارگی احساس می کردم که فکرم به عالمی بلندتر پرواز می کند.

– تنها چیزی که می توانستم مالک آن هستم، یک قبای پاره بود با یک عبای کهنه و یک جفت کفش که آن هم ته نداشت و با زحمت پای خود را بالاتر می گرفتم و به رویه کفش می چسباندم که پایم بر زمین کشیده نشود که نجس یا کثیف نشود، تا آن جا که یک روز مجبور شدم، سه بار پای خود را بشویم و یکی از طلاب…. مرا دید و به حالم رقت آورد و کفش مندرسی به من داد، در این وقت چنان بود که گفتی دنیا را به من داد.

– شیخ [انصاری] پس از مجلس درس از برهنگی من آگاه گردید و فهمید که پیراهن به تن من نیست و به این جهت قبای خود را سینه ام کشیده ام و می نماید که مؤدب نشسته ام، امر کردند پیراهن به من دادند.۱

نکته های یاد شده، در زمانه ما، که رفاه و آسایش طلبی، مقوم و رکن حیات شده و بر حیات علمی نیز سایه افکنده است، باور نکردنی و اغراق گونه می نماید، امّا در دوره های عسرت اجتماعی (که طالبان واقعی دانش در عسرت مضاعف بودند) واقعیتی انکارناپذیر می نماید و آخوندخراسانی، در آن چنان زمانه ای زیست و در تنگنای معیشت، باب دانش اندوزی و حقیقت جویی را برای خویش گشود و در آسمان معرفت به پرواز درآمد.

جامعیت عقلی و نقلی

آخوندخراسانی، ترکیبی از نگرش عقلی و دانش نقلی را در خویش داشت.

او، چه در شاگردیهای کوتاه در محضر اساتید علوم عقلی: ملاهادی سبزواری، میرزاابوالحسن جلوه و… و چه در تأملات و مطالعات متون حکمی، توانست راه های میان رشته ای علوم عقلی و نقلی را تقویت کند و روابط این دو مجموعه را در پیوندهای وثیق تر قرار دهد. با تلاشهای او (و کسانی از شاگردانش پس از او: محمدحسین اصفهانی، معروف به کمپانی و… ) بود که دانش اصول و علم فقه با نگرشهای قویم تر عقلی در هم آمیخت و در این دانشها، تأملات عقلی در کنار برداشتهای عرفی قرار گرفت. بدین گونه او پایه گذار و یا دست کم، گسترش بخش، نگاه های عقل گرایانه فلسفی در دانشهای اصول و فقه بود. مسیری که گرچه مخالفانی داشته و دارد، اما بدون تردید، به عنوان شاخه ای از پویش دانشهای اصول و فقه نمی تواند مورد انکار و یا تردید قرار بگیرد.

تدریس و شاگردپروری

آخوندخراسانی، در شاگردپروری ممتاز بود. او شاید در چندی و چگونگی شاگردان در تاریخ حیات عالمان شیعی بی مانند بود. شمار شاگردان او را تا ۲۲۰۰ نفر نیز برشمرده اند.۲

و در میان شاگردان او، صدها عالم بنام دیده می شود، از جمله: آقاسیدابوالحسن اصفهانی، آقاضیاء عراقی، میرزا محمدحسین نائینی، شیخ عبدالکریم حائری، حاج آقا حسین بروجردی، شیخ محمد جواد بلاغی، حاج آقا حسین قمی، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدحسن مدرس، سیدحسن حمامی، آقا بزرگ تهرانی، سیدصدرالدین صدر، سیدمحمدتقی خوانساری، سیدمحمد شاهرودی و صدها مرجع و عالم بزرگ تشیع.

این که چگونه او توانست در آن اندازه و شمار و با آن ویژگیها، شاگرد بیابد و آنان را در سطح بزرگان جهان شیعی پرورش دهد، پرسشی اساسی است. چه این که حیات استادی آخوند، می تواند پرسشهای اساسی را در فراراه اساتید دانش، بویژه، دانشهای دینی ایجاد کند که رمز و راز موفقیت او در چنان گستره و اعماق چه بود؟ بی گمان، چیرگی علمی او در دانشهای فقه و اصول، جوهره اصلی این توانایی بود، امّا آیا تمامی پاسخ در همین است. آیا در حوزه علمی شیعی، قبل و پس از او، در مهارت علمی چون او نبودند و نیستند؟

این جستار کوتاه، نمی تواند پاسخ به این پرسش ژرف و همه سویه را ارائه کند، امّا به اشاره یادآور می شود که ترکیبی از ویژگیهای فیزیولوژیک: جوهره صدای جذاب و طنین خوش آهنگ آن (که می توانست در دوره ای که وسائل صوتی جدید نبود، هزار شاگرد را در زیر چتر نگاه خود نگهدارد دارد و با صدای طبیعی، آنان را تعلیم دهد) ویژگیهای مهارتی تدریس: ایجاز و اختصار در ارائه، نظم منطقی در ذهن، ادبیات ارائه، مهرورزیهای استادانه در حاشیه جلسه های درس، با شاگردان خویش، به گونه ای که تنها شاگرد درس او نبودند، بلکه در ارادت و عشق به او می زیستند. ارادت و شیفتگی که در آثار و خاطرات صدها شاگرد او می توان دید و از جمله خاطرات شاگرد دانشمند و ادیب او، آقانجفی قوچانی، که در سیاحت شرق او، می توان ردپای این دلدادگی را به روشنی دید و چشید.

مکارم اخلاقی

بخش مهمی از ماندگاری بزرگان انسانی، در ابعاد اخلاقی ایشان است; چه این که عام و خاص، با این ابعاد ارتباط می یابند و خود کمال یافته خویش را در این بزرگان متجلی می بینند. در آخوند خراسانی نیز، جلوه ای این سان دیده می شد. او، با آن که از مراجع بزرگ و بنام عصر خویش بود، زندگی ساده و بی پیرایه ای داشت و با قناعت می زیست. در این باب، نمونه های بسیار می توان فرا روی خوانندگان گذارد; امّا در این جا به یک مورد بسنده می کنیم و از شاهد فرنگی، نمونه می آوریم که محضر او را درک کرده بود. وی، درباره نجف آن روزگار و خاطره آن دیدار چنین می نویسد:

»در حال حاضر در نجف، چهار مجتهد معروفی در قید حیات هستند، آخوند ملاکاظم خراسانی که اصلاً مشهدی است… حاجی میرزاحسین فرزند میرزا خلیل تهرانی، آقا سید کاظم یزدی و چهارمی که یک مجتهد عرب، موسوم به آقا سیدمحمد بحرالعلوم. در میان آنان برتری بلامنازع با آخوند ملاکاظم خراسانی است که در واقع عالم تشیع و در نتیجه بزرگ ترین شخصیت مذهبی سرتاسر خاورمیانه محسوب می شود. او در خانه کوچکش که بسیار نزدیک به بارگاه است، مرا به حضور پذیرفت. «۳

بدین گونه او، در روزگاری که متنفذترین مرجع تشیع بود، از خانه ای کوچک رسالت بزرگ هدایت و رهبری جامعه شیعه ایران، عراق و… را بر عهده داشت.

بخش مهمی از مکارم اخلاقی آخوندخراسانی را در گونه ارتباط با کسانی باید دید که از نظر فکری و سیاسی، به گونه دیگری می اندیشیدند و موضعی مخالف با او داشتند و از آن درس آموخت. در حوزه های دینی، شاگردان آزادانه حلقه های درس متفاوتی را برمی گزینند و همین نکته، گاه رقابتهای علمی را می آفریند. این نکته در شرایطی که اساتید به مرجعیت دینی دست یابند، چند برابر می شود. در حوزه نجف آن روزگار، آخوندخراسانی و سیدمحمدکاظم یزدی، دو مرجع برجسته و دو استاد بنام بودند که حلقه های درسی متفاوتی داشتند. با حوادث مشروطه و مشروعه، این دو مرجع دینی، در دو جبهه و با دو نگرش متفاوت قرار گرفتند. در نتیجه، حساسیت دیگری نیز بر حساسیتهای گذشته افزوده شد. بخش زیادی از خاطرات اخلاقی آخوندخراسانی معطوف به نوع رویارویی با این حساسیتهاست. تعبیرهای ارجمند که در خلوت و جلوت از سیدیزدی داشت و هیچ گاه از تکریم او نکاست، برخوردهای اخلاقی که با شاگردان تندرو (و گاه هتاک) سید داشت و…

سید هبهالدین شهرستانی، از شاگردان آخوندخراسانی، نقل می کند:

»در منزل ایشان نشسته بودم و هنگامی بود که انقلاب مشروطه در ایران آغاز شده بود، شخصی وارد شد که من با فردی از مقلدان شما معامله ای را می خواهم انجام دهم، برای آن شخص مهر و اجازه سیدکاظم یزدی را آورده ام; اما او چون از شما تقلید می کند، مهر و اجازه سید را قبول نمی کند و می گوید: باید برای من اجازه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.