پاورپوینت کامل دعوت به حیات طیبه ۳۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دعوت به حیات طیبه ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دعوت به حیات طیبه ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل دعوت به حیات طیبه ۳۵ اسلاید در PowerPoint :

جامعه اسلامی، جامعه زنده است، همیشه در حرکت، تپش، تکاپو و خیزش. جویبارِ همه آن جاری و در حالِ زلال سازی و پیراستن آلودگیها از تن و جان خود.

ساختار و سازه آن به گونه ای است که ایستایی را بر نمی تابد. بر روی ارّابه زمان استوار است. عناصری در درون و لایه لایه جامعه اسلامی وجود دارند و به کارگرفته شده اند که با بهره گیری درست از آنها و فعال سازی آنها، رخوت، بی تفاوتی، ایستایی و رکود، در آن راه نمی یابد.

زلال است، هر آلودگی را خیلی سریع از درون خود بیرون می افکند و یا چنان بر آن تار می تند و در حصارش می گیرد که دیگران و دیگر جاها را نیالاید.

بر پا دارندگان جامعه اسلامی، همان باورمندان ناب اندیش و حاضر در میدان و آوردگاه عمل، به رایت افرازی مشعل افروزی، فرارَوی، تلاش، نیوشیدن و نیوشاندن کلام حق، نو شدن، از بیغوله کهنگی به در آمدن و گام گذاری در فراخنا، گستره و فرازای جهان فرا خوانده شده اند.

برابر آموزه های زلال، شفاف، رخشان و شادی افزای وَحیانی، سالم سازی فرد و جامعه، در همه آنات روز و شب می بایست انجام بگیرد و با آن چه فرد و جامعه را از نوشدگی، کهنه زدایی و حرکت به سوی پاکیها و ارزشهای الهی باز می دارد، مبارزه شود.

شهر دین را، خواب فرا نمی گیرد، غفلت دروازه آن را نمی گشاید. رصد گران، دیده بانان هشیار و تیزنگر مدام، همه گاه، در کار رصدگری و دیده بانی اند، کوچک ترین حرکتِ دشمن را رصد می کنند و به آگاهی اهل شهر می رسانند. دشمن را در هر لباس، با هر اندیشه و مسلک، می شناسانند و چهره و دَستان او را می نمایانند.

تار و پود آن با تولّی و تبری تنیده شده است. دوستیها و دشمنیها، مهربانیها و روی گردانیها، مهرورزیها و خشم ورزیها، بر این مدار شکل می گیرند.

در این جامعه، پیوندها تنگاتنگ، ژرف و ناگسستنی است. باورمندان، نظامی در هم تنیده و اجتماعی به هم پیوسته دارند. خود را عضو یک پیکر می دانند و از ژرفای دل ایمان دارند که اگر به حقیقت مؤمن باشند، سستی و اندوه را به خود راه ندهند، بسان پولادِ آبدیده، سخت و محکم می شوند، می توانند راه های دشوار گذر را بپیمایند، صخره ها را درنوردند، سدهای بزرگ و بازدارنده را درهم شکنند، قلبها را دگرگون کنند، سینه ها را به نور خدا بشکافند و برتری خود را بر جهان و جهانیان به اثبات برسانند.

جامعه مؤمنان و جامعه ساخته و پرداخته اهل ایمان و جامعه ای که سازه و ساختار آن را عشق به خدا، تشکیل می دهد، همیشه خیمه و خرگاه اش در آوردگاهِ بَس سهمگین حق و باطل برافراشته است; از این روی مؤمنان از خرد به دور می دانند و بر خلافِ اوامر دینی و سیاست راهبردی جامعه اسلامی، که اختلاف و نزاع را به این آوردگاه و خیمه و خرگاه خود بکشند و آنی از دشمن و میان داری باطل، غافل بشوند.

جامعه اسلامی، چون موجود زنده است، دارای درک و شعور و احساس، در برابر هر تهدید و خطر و هر آوای شوم، واکنش نشان می دهد و رو در روی تهدید و خطر می ایستد و حالت دفاعی به خود می گیرد و نمی گذارد کوچک ترین آسیبی به اعضا، بویژه اعضای رئیسه اش وارد آید. ترمیم و بازسازی در این جامعه، همیشگی است. کارگاه آن، همه آن، به کار است، لَختی نمی آساید و هیچ درنگی را بر خود روا نمی دارد. همه کسانی که در این کارستان به کارند، در برابر آسیبها و آفتهای وارد شده بر این بنای سترگ، فرسودگیها و خرابیهای آن، خود را مسؤول می دانند; از این روی، همان سان که نماز می گزارند، روزه می گیرند، حج می گزارند، به دعا و نیایش می پردازند، به ترمیم و بازسازی جامعه می پردازند.

جهاد و تلاش در راه اعتلای کلمه حق، از نشانه های اساسی و کلیدی جامعه زنده اسلامی است.

جامعه زنده، آنی از این اصل مهم، غفلت نمی کند، که حیات، سرزندگی، عزت و شرف خود را در آن می بیند.

در پرتو آن است که می تواند طلسم شب را بشکند، روزنی به روشنایی بگشاید، سپیده را بردَماند، از بندهای سخت و سهمگین برهد، به قلّه های سروری و شرف دست یابد و دیگران را نیز از درد و رنج، باتلاقهای هراس انگیزً مذلت برهاند و به بهشت جاودان، سَرابُستان حقیقت و حیات طیبه ره نماید.

نشانه حیات جامعه اسلامی، به نمازگزاری، روزه داری، حج گزاری، صدقه دهی، نیایش گری و… باشندگان آن نیست، بلکه به تلاش و کوشش و جهاد در راه اعتلای کلمه حق و در راه تکامل و پیشرفت و رسیدن به کمالات بیش تر است.

این مفهوم عالی از حیات، در این سخن خداوند، چه زیبا بازتاب یافته است:

»یا ایهاالذین آمنوا استجیبوا للّه و للرّسول اذا دعاکم لِما یحییکم…. «

انفال، ۲۳

ای کسانی که گرویده اید، از خدا و رسول بپذیرید، هرگاه شما را به چیزی می خواندند که زنده تان کند.

جهاد در راه خدا، سرچشمه حیات است. اجتماع، با جهاد و تلاش برای حفظ ارزشها و مقدسات و حقوق انسانها زنده است.

خداوند و رسول گرامی او، باورمندان را به چیزی دعوت می کنند که آنان و جامعه آنان را همواره، در نشیبها و فرازها، در تنگناها و فراخناها، در ضَرّا و سَرّا، زنده نگه می دارد و حیات را بر دَشت و دَمن و سینه و دل آن می باراند و نسیم دل انگیز حیات رحمانی را بر کوی کوی آن می وزاند و آبشار حیات را بر دشتهای آن جاری می سازد.

این آیه شریفه از سلسه آیاتی است که پس از جنگ بدر نازل شده است. پس از پیروزی بزرگ، پیروزی که به »جان« مسلمانان شادابی ریخت و جام جان شان ر