پاورپوینت کامل روحانی کیست؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روحانی کیست؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روحانی کیست؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل روحانی کیست؟ ۴۸ اسلاید در PowerPoint :

روحانی یک عالم دینی است که در راه تزکیه و تعلیم و تلاوت و فرا خواندن آیات خدا بر مردم می کوشد. و در حقیقت کار پیامبران راادامه می دهد.

هوالذی بعث فی الامبین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته ویزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه. ۱

روحانی مسئولیت تلاوت آیات خدا بر مردم تزکیه مردم دادآموزش اسلامی به مردم و نشان دادن راه زندگی سالم و سعادت آفرین به مردم را بر پایه تعالیم خدا بر عهده گرفته است.

ایفای این مسئولیت این مسئولیت خطیر وسازنده به وسیله روحانی ایجاب می کند که روحانی خودش اهل علم باشد خودش درباره قرآن و اسلام درس بخواند مطالعاتی داشته باشد کتاب و سنت را بفهمد و چون می خواهد دیگران را تزکیه کند اول باید خودش را تزکیه کند در راه تقوی باشد خود را بسازد عادل و با تقوی خداترس و دارای مکارم اخلاق باشد.

و چون می خواهد دیگران را بسازد و به آنها یاد بدهد باید خود یک آدمی باشد دارای جوهر سازندگی و یادگیری سازندگی و یادگیری خودش یک کار دشواراست.

و چون ساختن مردم و یاد دادن به مردم علاوه بر آگاهی به اسلام قرآن سنت سیره پیغمبر و عترت[ سلام الله علیهم اجمعین] نیاز دارد به اینکه: آدم خود مردم و زمان خودش را هم درک کند.

ما تا زمان خودمان را نشناسیم ما تا محیط خودمان را نشناسیم تا مردم خودمان را نشناسیم نمی توانیم مردم را در راه اسلام دعوت کنیم و آموزش بدهیم و بسازیم پس باید محیط و زمانش را هم درک کنیم.

روحانی باید مردمی باشد

روحانی کسی است که بااین اندوخته ها و بااین سرمایه در بین مردم و در رابطه با متن مردم زندگی و کار می کند.

اگرامام جماعت است صبح و ظهر و شب یا ظهر یا شب توی مسجدش با مردم است با مردم عبادت می کند برای مردم صحبت می کند مردم ازاو سئوالات می کنند دائما در تماس مستقیم با مردم است.

اگر منبری است واعظ و سخنران است باز هم توی همین مردم و توده ها سخنرانی می کند سخنرانیش به یک قشر معین مربوط نیست به همه مربوط است. او سخنرانی نیست که بیاید حرفش را بزند و برود حرفش را می زند یا همان وقت با مردم است. یا شبش مردم می آیند توی خانه اش دم خانه اش با وی معاشرت دارند.

روحانی و مردم مثل ماهی می ماند و آب روحانی با مردم و در مردم زنده است بدون مردم و دوراز مردم نمی تواند رسالتش راایفا کند.

علاوه براین روحانی در جامعه ما یک نقش دیگر هم خود به خود بر عهده دارد و آن: خدمت بی منت به مردم است مردم ما! بخواهیم یا نخواهیم از روحانی محلشان انتظار دارند که اگر گره ای در کارشان پیدا می شود قدم بگذارد جلو گره گشائی کند مشکلی پیدا می شود حل کند.

یادم می آید در نجف آباداصفهان یک عالم مردمی فعال محبوب به نام مرحوم آقای حاج ابراهیم رحمه الله علیه زندگی می کرد.

خوب یادم می آید که آن وقتها ما طلبه جوانی بودیم و دوست داشتیم این الگوها را خوب بشناسیم از آنها چیز یاد بگیریم پرسیدیم: خوب وضع آقای حاج ابراهیم در میان مردم نجف آباد چطوراست؟

گفتند: مردم آقای حاج ابراهیم رااز صمیم قلب دوست دارند.

– چطور؟

– چون ایشان هم امام جماعت است هم واعظاست و هم خادم است.

به مردم خدمت می کند بعد گفتند:از باب مثال برایت می گوییم ایشان گاهی بعداز نیمه شب مثلا دوی بعداز نیمه شب یک کسی می آید در خانه اش را می زند: آقای حاج شیخ؟

– بله؟

– بازنم دعوامان شده توی خانه ریش سفیدهای فامیل نتوانستند دعوا را حل کنند کار بالا گرفته ناچار به شما زحمت دادیم لطفا بیائید بینمان رااصلاح بدهید.

آقای حاج شیخ ابراهیم هم باکمال خوشرویی با کمال خوشحالی پا می شود می آید آنجا و می نشیند و می گوید:

– خوب یک چائی درست کن تا با همدیگر بخوریم و می نشیند تا صبح اختلاف آنها را حل می کند و نماز صبح را می خواند و می رود.

بسیاری از روحانیین آماده به خدمت برای خدمات مردم زندگی می کنند بدون اینکه ساعت معین داشته باشند همیشه دراختیار مردم هستند.

اینها خصلتهای اساسی یک روحانی است.

دراین بازار تهران یک بچه بازاری نفت فروش در زمان رضاخان قلدر آنوقتی که روحانیت تحت فشار بود آن وقتی که درصدد ریشه کن کردن روحانیت بودند تصمیم می گیرد:[حالا که روحانیون رااینقدر تحت فشار قرار می دهند من می آیم درس می خوانم و روحانی می شوم].

این هم خودش یک شجاعت است ایشان می آید درس می خواند نفت فروشیش را هم می کرده درسش را هم می خوانده تا کم کم یک مقدر طلبه درس خوانده ای می شود تصمیم می گیرد: بچه های دیگر بازار و کارگرها و بچه های الان عده ای شان جزوافراد موثر در تداوم انقلاب اسلامی ما هستند و در سال ۱۳۴۱ – ۴۲ دراداره و سازماندهی نیروهای انقلاب نقش اساسی داشته اند.

این آقا روزهای جمعه بچه های کوچک را می برده بیرون شهر پیک نیک دنگی راستی هم دنگی خودش هم دنگ می داده آنجا با هم برایشان حدیث می گفته با آنها نماز می خوانده می گفته این بچه ها روزهای جمعه تعطیل هستند خوب هست برای اینها برنامه داشته باشیم که اینها فاسد نشوند.

اینها برنامه روحانیت است در رابطه بااسلام.

روحانی باید سیاسی باشد

روحانیت یک وظیفه دیگر هم پیدا می کند و آن وظیفه این است که: چون اسلام دینی است مشتمل بر سیاست و سیاست از دیانت و حتی از عبادت جدا نیست عبادتش هم سیاست است: نماز جماعتش نماز جمعه اش نماز عیدش حتی حجش همه اینها حالا جهاد امر به معروف و نهی از منکر که در جای خودش اینها هم داخلش الهام بخشی و عمل سیاسی وجود دارد.

روحانی عالم اسلام در رابطه با سیاست هم مسئول است. یک وقتهائی بود بیگانگان آنهائی که می خواستند روحانیت از صحنه اداره جامعه و سیاست غائب بشود تا بتوانند کارهایشان را بکنند اینها یک فکر ضد اصلامی را تو جامعه ما رونق داده بودند و آن این است که: آقا روحانی چکار به کار سیاست دارد؟ فلانی خیلی روحانی جلیل القدری است اصلا کاری به کارهای مردم ندارند!

به برکت این انقلاب به برکت خوداسلام به برکت قرآن به برکت رهبرانقلاب به برکت علمای بزرگ و جلیل القدری که قبل از آن اعلام کرده اند که:

روحانیت و دیانت با سیاست کار دارد خیلی هم کارد دارد این توطئه خنثی گردید من اینجا نه به مناسبت حضور برادر عزیزم آیت الله آقای حاج سید محمدباقر خوانساری که امام جماعت اینجا هستند بلکه به مناسبت علاقه قلبی که به مرحوم آیت الله العظمی مرحوم آقای حاج سید محمد تقی خوانساری رضوان اله علیه داشتم این رایاد می کنم.

مرحوم آیت الله حاج سیدمحمد تقی خوانساری رضوان الله علیه در قم یک مرجع و یک مدرس عالیقدر و مورداعتماد عموم بودند و نماز جماعت ایشان جزو باشکوهترین نمازهای جماعت بود چه در مدرسه فیضیه چه در بیرون مدرسه فیضیه.

ایشان در سالهای ۱۳۳۰ تا ۳۲ در همان سالهای نبرد ملت قهرمان ما با استعماراروپائی و غربی رسما وارد میدان شدند تا نشان دهند که مرجعیت و روحانیت و قدس و تقوی را تعهد در برابر وظایف سیاسی ایجاد می کند نه بی تفاوتی واز کنار مسائل عبور کردن.

ما پیشگامانی این چنین داریم همینطور به جلو بروید و بروید. ولی همه مان می دانیم که نقش سازنده گسترده در رابطه با حضور وسیع روحانیت در مبارزات اجتماعی در پی قیام انقلابی متداوم و پی گیر و سرسختانه سال ۱۳۴۱ به رهبری امام خمینی صورت گرفته. ایشان همه تلاشها و زحمات گذشته را توانستند شکر گذاری و قدرنمائی کنند و با پیشتاز