پاورپوینت کامل نقش تزکیه در کسب علوم و معارف ۹۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقش تزکیه در کسب علوم و معارف ۹۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش تزکیه در کسب علوم و معارف ۹۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش تزکیه در کسب علوم و معارف ۹۲ اسلاید در PowerPoint :
تلاش پیگیر علم پیشگان در کسب علم و دانش همواره مورد تشویق و ترغیب مکتب حیات بخش اسلام بوده است قرآن کریم به شکل های گوناگونی آن را مطرح کرده است. گاهی آن را ملاک امتیاز و برتری شمرده می فرماید:[ قل هل یستوی الذین یعلمون والدین لایعلمون انما یتذکر اولواالاباب]۱[بگوای محمد آیا کسانی که دانش دارند با کسانی که بی دانش اند یکسانند؟ کسانی پند پذیرند و حق دریابند که خرد دارند] و در جای دیگر تعالی و طی مدارج والای انسان را در دو جهان در پرتو فروغ علم میسر می داند[ یرفع الله الذین امنوا منکم والذین اتواالعلم درجات] ۲ [خداوند کسانی از شما را که ایمان آورده اند بلند مقام گرداند و آنان را که دانشی دارند درجه ها بخشد].
اسلام این ارج و بهاء را بر آن علمی می نهد که از دو ویژگی برخوردار باشد.نخست در سینه پاک عالمی گرد آمده باشد که خویش را به زینت[ اخلاق الهی] آراسته و دیگراینکه در مسیرارزشهای متعالی انسان به کار آید. با نبود هریک ازاین دو علم همچون آب عذب و فراتی خواهد بود که از لجن زار گذشته و در مرداب فرو ریزد. که در نهایت انسان راازاوج[ احسن تقویم] به قعر[ اسفل سافلین] ۳ سقوط خواهد داد. واین است که قرآن کریم این گنجینه معارف الهی آنجا که هدف ازارسال و بعثت نبی اکرم (ص ) را تبیین می کند همواره علم و تزکیه را هم دوش می آورد. ۴ همچنان که این حقیقت در سخنان این حضرت نیز نمایان است. چه وی اگراعلام می دارد: [بالتعلیم ارسلت ]۵ [ برای تعلیم فرستاده شدم] نیز می فرماید: [بعثث بمکارم الاخلاق و محاسنها] ۶ [ برای مکارم و نیکیهای اخلاق برانگیخته شدم] و همینسان اگر [علمنی ربی فاحسن تعلیمی] [ پروردگار مرا تعلیم داد چه نیکو تعلیمی] را بر زبان می آورد در کنار آن[ ادبنی ربی فاحسن تادیبی] ۷ [ پروردگارم مرا تربیت کرد چه نیکو تربیتی] را نیز گوش زد می کند.
.بدینسان هنگامی که علم باارزشهای اخلاقی و هدفهای انسانی همراه گردد دارای قدر و منزلت خواهد بود و در شمار معیارهای برتری دراسلام قرار خواهد گرفت و همین گونه مقام وارزش عالم در سایه این است که همگام با تلاشی پیگیر در تحصیل علم و دانش تلاشی افزون در تطهیر و پاکی درون داشته باشد.این است علم و عالمی که از او سخن رفت.
ازاین رو بر آن شدیم تا جهت طالبان علمی که قدم همت بر ساحت حوزه نهاده اند تا لهیب عطش فطرت دانش طلبی خویش را با زمزم معارف الهی تسکین بخشند و روح افسرده و محبوس خود و جامعه را بر[ رهوار مکارم] نشانند بااستفاده از آیات قرآنی واحادیث اوصیاءالهی و نیز گفتار و رفتار عالمان ربانی مطالبی را که در پیشبرداین هدف والا موثر بوده و راه کسب علم با فضیلت را می شناساند به گونه ای گذرا عرضه می کنیم
در آغاز سرلوحه سخن را حدیث شریف[ عنوان بصری] قرار می دهیم:
شیخ شمس الدین محمد بن مکی از شیخ احمد فراهانی (ره ) و وی از عنوان
( ۵۷ )
بصری پیرمرد نود و چهارساله ای که عمری را در پی کسب علم به دنبال این و آن بوده است. چنین نقل می کند که[ عنوان بصری] می گفت: سالها بود برای تحصیل علم با مالک بن انس رفت و آمد می کردم چونکه امام صادق[ ع] به مدینه مشرف شدند با آن حضرت رفت و آمد نمودم و دوست داشتم ازایشان علم فرا گیرم همچنانکه از مالک فرا می گرفتم روزی حضرت به من فرمودند: من فردی مورد توجه هستم و بااین وصف در هر لحظه ای از شب و روز به اوراد واذکاری مشغولم مرااز کار خود باز مدار و مانند قبل نزد مالک برو وازاواستفاده کن.
عنوان می گوید: من از سخن آن حضرت غمناک گشته واز خدمتشان خارج شدم با خود گفتم اگر حضرت در من خیری می دید مرااز رفت و آمد و کسب فیض منع نمی کرد.
سپس به مسجد رسول الله (ص )رفته و سلام عرض کردم دو رکعت نماز خواندم و دست ها را به دعا بلند نموده عرض کردم[ اسالک یاالله یاالله ان تعطف علی قلب جعفر ( علیه السلام ) و ترزقنی من علمه مااهتدی به الی صراطک المستقیم] ۸
و در حال غمناکی به خانه برگشتم چون قلبم لبریزاز محبت حضرت شده بود دیگر نزد مالک نرفتم و جز برای نیازهای واجب از خانه بیرون نمی آمدم تااینکه صبرم تمام شد. در یکی از روزها بعداز نماز عصر به قصد منزل آن حضرت بیرون آمدم به خانه حضرت رسیده اجازه خواستم خادم حضرت بیرون آمد و گفت:[ ما حاجتک؟ ] گفتم: عرض سلام برامام گفت: ایشان در حال نمازند پشت درب نشستم چیزی نگذشت که خادم برگشت واظهار داشت[ ادخل علی برکه الله ] وارد شده سلام عرض کردم پس از جواب سلام حضرت فرمودند: [ اجلس غفرالله لک]. نشستم حضرت مدتی ساکت شدند و سر بزیرانداختند سپس سر برداشته فرمودند: کنیه ات چیست؟ عرض کردم: ابوعبدالله فرمودند[:ثبت الله کنیتک و وفقک یااباعبدالله ما مسئلتک؟ ]. در دلم گفتم اگرازاین زیارت و سلام جز همین دعای حضرت نبود در آن خیر بسیار نهفته بود. سپس حضرت سر بر آورده و فرمودند:[مامسئلتک]؟ عرض کردم از خداوند متعال خواستم قلب شما را بر من مهربان کند واز علم شما بهره مند سازد امیدوارم که خداوند اجابت کرده باشد آنگاه حضرت فرمودند:
یااباعبدالله: لیس العلم بالتعلم انما هو نور یقع فی قلب من یریدالله تبارک و تعالی ان یهدیه فان اردت العلم فاطلب اولا فی نفسک حقیقه العبودیه واطلب العلم باستعماله واستفهم الله یفهمک… ۶۹
علم به آموختن نیست لیک آن نوری است که خداوند در دل هر کس که اراده هدایتش را داشته باشد قرار می دهد. پس اگر خواهان علم هستید ابتداء حقیقت بندگی را در جان خود طلب نما و دانش رااز هر رهگذری بکار گیری آن کسب نما واز خداوند درک و فهم را درخواست کن او تو را دانا خواهد گرداند
اینک در پرتواین حدیث شریف تا آنجا که در کنجایش این مقال می باشد به بیان[ حقیقت علم] و[ شرط رسیدن] به آن می پردازیم.
۱- حقیقت علم
[ لیس العلم بالتلمم انما هو نور یقع فی قلب من یریدالله تبارک و تعالی ان یهدیه]
با تامل دراین سخن روشن می گردد که مرادازاین علم غیراز علوم رسمیه ای است که در مدارس تحصیل می شود و یااز نشستن در پای کرسی درس مطالعه کتابها و جستجو در آثار دانشمندان به دست می آید چه اینها تنهاالفاظ واصطلاحاتی است که برای تفهیم و تفهم بکار می رود و علم حقیقی چیزی غیرازاینها می باشد این الفاظ واصطلاحات زمینه ساز آن نوری است که ما آن را[ حقیقت علم] می نامیم.
حقیقت علم عبارت است از علمی که عالم در پرتو آن به گونه ای آشکار به دریافت حقایق و واقعیتها و هدایت بسوی راستیها و درستیها نائل آید.این علم که در بینش امام صادق ( ع )از آن به [نور] تعبیر شده دارای دو ویژگی است.
الف- در نور هیچ نقطه ابهامی وجود ندارد همینگونه علم وقتی حقیقی خواهد بود که نه تنها شک و تردید در آن راه نیافته بلکه بسر حد یقین رسیده باشد.
ب -ویژگی دیگر نور روشنگری است همینگونه علم حقیقی می باید روشنگر حقایق از غیر آنها باشد. و ظلمتهای فکری را که سبب گمراهی و هلاکت انسان می شوداز بین برده و شک و تردید که پایه های اعتقادی را سست می گرداند از دارنده علم بزداید و در پرتو آن ثبات فکر و عقیده را به او بخشد و نیز طریق هدایت را فرا راه او روشن ساخته و او را به سوی حق و حقیقتها سوق دهد ۱۰ و به روشد و کمال انسانی که سرانجام آن نجات و رستگاری است برساند ۱۱ ازاین روی می بینیم که در روایت وصف[ هدایت] برای علم بگونه ای مسلم گرفته شده است که آن را تنها در سایه علم میسر دانسته ۱۲ و بی بهره از علم دوراز طریق هدایت معرفی شده است. ۱۳
به حق علم بااین دو ویژگی نوری است که خداوند به عالمان شایسته عنایت می کند تا بدین وسیله راه درست و طریق کمال را بیابند و جامعه رااز جهل و ضلالت برکنار دارند.
اینک در توضیح بیشتر[ حقیقت علم] آنچه را که عالم جلیل القدر مرحوم مولی احمد نراقی[ اعلی الله مقامه] دراین باره بیان داشته است دراینجا می آوریم وی می نویسد:
مخفی نماند که آنچه از علوم و معارف واسرار که آدمی بواسطه تطهیر نفس و تصفیه آن فهیم می گردد نه مانند آن علومی است که از مزاولت کتب رسمیه وادله عقلیه گرفتاران طبیعت محبوسان زندان وهم و شهوت می فهمند بلکه آنها علوم حقیقیه نورانیه است که انوار الهیه والهامات حقه ربانیه مستفاد شده اند و چندان ظهور و جلاء نورانیه و صفا از برای آنهاست که قابل شک و شبهه نیستند واین علمی است که حضرت فرمودند: انما هو نور یقذفه الله فی قلب من یرید وامیر مومنان در کلمات بسیاری اشاره فرمودند از آن جمله می فرمایند: در وصف راستین از علماء.. . هجم بهم العلم علی حقیقه البصره و باشروا روح الیقین واستلانوا مااستوعره المترفون وانسوا مااستوحش الجا هلون و صحبواالدنیا بابدان ارواحها معلقه بالمحل الاعلی اولئک خلفاءالله فی ارضه وادعاه الی دینه آه آه شوقاالی رویتهم ۱۴.. . ولیکن مادامیکه صفحه دل از نقوش اخلاق ذمیمه پاک نگردداین قسم علم و معرفت در آن مرتسم نشود… و چگونه می تواند شد که در ناپاک منزل علوم حقه شود در حالیکه افاضه علوم بر دلهااز عالم لوح محفوظ بوساطت ملائکه مقدسه است که وسائط فیض الهی هستند و پیغمبر صلی الله علیه واله فرمود: [لا تدخل الملائکه بیتا فیه کلب] پس هرگاه خانه دل مملواز صفات رذیله که سگان درنده هستند باشد چگونه ملائکه که حمله علوم و معارفند داخل شوند؟ وازاینجا معلوم می شود که کسانی که عمر خود را صرف تحصیل علم از طریق مجادلات کمالیه واستدلالات فکریه نموده اند و از تزکیه نفس از صفات ذمیمه غافل مانده اند…از حقیقت علم بیخبر و سعی ایشان بی ثمر و آنچه را تحصیل کرده اند و علم پندارند بر خلاف واقع است زیرا که علم حقیقی را بحجت و سروری و صفا و نوری باشد. ۱۵
۲- شرط رسیدن به حقیقت علم
در پرتواولین قسمت از حدیث مزبور با حقیقت علم آشنا شدیم. و اینک توجه خود را معطوف می داریم به دیگر قسمتی که شرط رسیدن بدان حقیقت را به ما می آموزد.اینگونه که امام ( ع )ابتداء مسئله عبودیت را بیان می دارد و همزمان با آن دو مسئله[ به کارگیری علم در مقال عمل] و[ یاری جستن از خداوند] را نیزاشاره می فرماید. که با شروع به تفصیل هر یک سیر مقال را دنیال می کنیم.
عبودیت و بندگی
[ فاطلب اولا فی نفسک حقیقه العبودیه]
بی شک علمی که حقایق را بر وصف یقین برای عالم روشن گرداند و در تاریکیها و ظلمتها شمع راه باشد علمی که حیات این جهانی را بستر کمال و زندگی آن جهانی را با رستگاری و سعادت همراه گرداند. و به تعبیر حدیث مذکور علمی که خود[ نور] بوده و هدایتگر به سوی نور باشد این علم نتیجه تجزیه و ترکیب و تجرید و تعمیم عقلی نمی تواند باشد لذا تنها با مطالعه و ممارست کتابها بدست نمی آید.
علم نوری است که از جانب خداوند بر قلب بندگان[ لایق] و[ شایسته] فرود می آید.ازاین رو بر خورداری از آن در گرو دست یافتن به این [شایستگی] است که باالهام از کلام امام ( ع ) در سایه رسیدن به[ حقیقت عبودیت] حاصل می گردد. و نیز در پرتواینکه طالب همزمان با فراگیری الفاظ واصطلاحات راه بندگی معبود را پیش گیرد. و دراین طریق به مقام والای[ عبودیت] نائل آید. مقامی که از همه قید و بندهای غیرالهی رها گشته و حاکمیت خدا را در عالم درون و برون خود مجسم ساخته است. همه ارزشها را جلوه ای ازارزش بندگی می بیند و آنها را براساس همین محور جستجو می کند. دراین صورت علت تامه – تعلم همراه با عبودیت – برای بهره مند شدن از نورالهی محقق می شود و حقیقت علم برای او حاصل می آید.
دراین باره عالم ربانی سید حیدر آملی [رضوان الله تعالی علیه] که خود در شماراین افراد می باشد چنین می نویسد:
[ پس از مراجعت از سفر مکه در شهر ملکوتی نجف اقامت گزیدم و مشغول ریاضت و خلوت و طاعت و عبادتی که بیشتر و سخت تر و بلندتراز آن ممکن نبود گردیدم. به همین جهت از پی آن ریاضات و عبادات از جانب خداوند تعالی و حضرات غیبی او دراین مدت معانی و معارف و حقایق بر قلیم ریزش وافاضه یافت که شرح و تعریف آن به هیچ وجهی امکان پذیر نیست] ۱۶
این حقیقت است که در آیات و بسیاری دیگراز روایات آمده است. اگر چه اختلاف در تعبیر بین آنها وجود دارد و در برخی[ تقوی] و در بعضی [ اخلاص] و در پاره ای[ تخلق باخلاق الله] شرط رسیدن به نور علم دانسته شده است. ولی در حقیقت هر یک ازاینها جلوه و پرتوی از[ حقیقت عبودیت] است که در حدیث عنوان بصری بیان شده بود. برای روشن شدن این امر به ذکر برخی از آیات و روایاتی که[ عبودیت] را در چهره یکی از موضوعهای مزبور شرط دریافت[ حقیقت علم] دانسته اند می پردازیم.
عبودیت در چهره تقوی
در قرآن آیات بسیاری دلالت براین دارد که خداوند تقوی پیشگان را نیروئی عطا می کند که به کمک آن بتوانند حقایق و راستیها را دریابند. چنانکه می فرماید.
[ ای گرویدگان اگر براه تقوا بروید خدا شما رااز علم والهام نیروئی دهد که با آن حق و باطل درستی و نادرستی رااز هم باز شناسید].
به راستی انسان برای[ حق روی] دراعمال و رفتار کمال پوی خویش نیازمند مشعل هدایت از سوی پروردگار می باشد و چون که راستیها و کجیها مرز[ ذهن واندیشه] را در می نوردد وافکار را در قلمرو حق و باطل در می آورد انسان برای[ حق واندیشه] نیز – که مبتنی بر دریافت حقیقتهااست – نیازمند به نیروی هدایتگرالهی می باشد. باالهام از آیه یاد شده و دیگر آیات ۱۸این نیرو در سایه تقوی و بندگی خداوند بدست می آید روایات نیزاین را به روشنی بیان می دارد. در سخنان حکمت آموز جناب خضر به حضرت موسی[ علیهماالسلام] می خوانیم: [یا موسی.. . وطن نفسک علی الصبر تلقی العلم واشعر قلبلک بالتقوی تنل الللم[ ۱۹
[ ای موسی.. . خودت را برای صبر مهیا ساز علم را خواهی یافت و قلبت را با تقوی زنده کن به حقیقت علم نائل خواهی آمد]…
عبودیت در چهره اخلاص
روایت بسیاری علم و حکمت را یکی از آثار خلوص معرفی کرده واخلاص را شرط رسیدن به حقیقت علم (حکمت ) می داند. که به ذکر دو نمونه بسنده می کنیم:
پیامبراکرم (ص ) می فرماید:[ من اخلص لله اربعین یوما فجرالله ینا بیع الحکمه من قلبه علی لسانه] ۲۰
[کسی که چهل روز خود را برای خدا خالص کند خداوند چشمه هئا حمت را از قلبش بر زبان وی جاری می گرداند].
امام صادق[ ع] می فرماید [مااخلص العبد الایمان بالله[ عزجل] اربعین یوما الا[ عزوجل] فی الدنیا و بصره داء ها ودواء ها فاتببت اللحکمه فی قلبه وانطق بها لسانه]. ۲۱
[ هیچ بنده ای نیست که چهل روزایمان به خدا به خدا را خالص گرداند مگر آنکه خداونداو را نسبت به دنیا زاهد سازد و درد و د
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 