پاورپوینت کامل سابقه انقلابی معیارارزش ۸۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سابقه انقلابی معیارارزش ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سابقه انقلابی معیارارزش ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل سابقه انقلابی معیارارزش ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

در خاطره نامه انقلاب از مدح ها و ستایش ها می توان سخن راند.از مقاومت ها ایثارها بر جای فتادن ها جاودانه ماندن ها…امااین ترانه های پاک که عظمت انقلاب را می نوازد آنگاه که با پی جوئی عوامل بقاء حاکمیت آن همراه نباشداگر مزه شیرین جشن های انقلاب ما را در خود فرو برد واز واقعیت های اجتماعی بدور سازداگر مراسم جشن و سرور در خیابان ها و میدان های شهرها – و نه در دل ما – بر پای گردند فردا با فرداهای نه بسیار دور نظاره گر جشن هایی به سبک مراسم سالگردانقلاب های روسیه و چین در میدان های کرملین و سرخ و یا جشن های پر خرج سالگرد کودتا ( انقلاب! ) دراتیوپی در کنار ملیونها قحطی زده آن کشور خواهیم بود.

ازاین رو بایسته است در ششمین سالگرد فتح ایثار و مقاومت مردمی که ترانه های عظمت آن را نواختند نقاط قوت و ضعف برجستگی و عظمت مایه های خطر زای آن را به نقد و تحریر سپاریم. و نباید آن مجموعه از یادآوریهای شادآور به بهای فراموشی ضعف های موجودانجام یابد. زیرا تبیین هدف ها وارزش های انقلاب سازنده است و بدون نقادی و ارزیابی های مجدد مبارزه ای در جدائی از روح انقلاب است و همچون کالبد مرده ای را می ماند که دیر یا زود با جدایی روح عفونت آن را فرا می گیرد

دراین میان چنین باور داریم که[ سابقه انقلابی] دراصولی ترین پایه های ارزشی انقلاب جای دارد و مناسب است دراین شماره از[ سرمقاله] درباره آن به بحث بنشینیم. چون در شرایط کنونی که ما برای جایگزینی کادرهای اجرایی و فرهنگی کشور نیازاساسی به ارزیابی دوباره داریم سخن از موضوع یاد شده اهمیت بسزایی دارد.

از طرف دیگر با نگرشی به نهضت صدراسلام و تجربه دوران اخیر یعنی تاریخ مشروطیت روشن می گردد که چگونه با دوری ازاین اصل انحراف در مبارزه واهداف آن انجام گرفت واهرم های انقلاب که تداوم بخش آن بوده و باارزشهای انقلاب الفت روحی داشتند و آنرا بخوبی شناخته و خود را در دوران مبارزه ساخته و پرداخته بودند از صحنه کنار زده و چگونه فرصت طلبان و بدسابقه ها بر مسند قدرت سربر آسمان سائیدند و مالک الرقاب مردم شدند و پیشتازان مخلص و جهادگران مومن درانزوای کامل قرار گرفتند

ازاینرو بایستی بر[سابقه انقلابی] تاکید ورزید و به مبانی ارزش و جایگاه واثرات آن پرداخت و محدوده ارزشی آن را روشن ساخت.

بدیهی است این ارج گذاری بدان معنی نیست که پیشگاهی در مبارزه سکوی جاه طلبی و مال جوئی قرار گیرد و چنین گمانی خطااست که پیشتازان انقلاب این حق را دارند که ازاموال عمومی بهره ای افزون برند و یا آنرا وسیله شهرت طلبی خویش نمایند زیرا پیشتازی در انقلاب سهم الارث نیست که این یا آن مطالبه اش کنند بلکه مسئولیت و ارزشی روحانی است که بایستی در پیکره انقلاب خود را نشان دهد.

واینک با طرح گوشه ای از مسائل پیرامون این مهم امید آن داریم که مجموعه ارزشهای انقلاب جایگاه خود را یافته و تحولی نظری و عملی مناسب را در جامعه مان بیابند.

مبانی ارزش

در بینش اسلامی پیشتازی درایمان جهاد هجرت و…ارزش های مسلم و آشنا بشمار می روند و با مروری کوتاه بر منابع اسلامی این نکته را به سهولت می توان دریافت.

قرآن مجید گر چه مومنان بعداز[فتح مکه] را مایوس نمی سازد و با تعبیر: [کلا وعدالله الحسنی] جاذبه خویش را وسعت می بخشد اما براین نکته نیز تاکید می ورزد:

[ لایستوی منکم من انفق من قبل الفتح و قاتل اولئک اعظم درجه من الذین انفقوا من بعد و قاتلوا]. ۱

بدون شک آنانکه پیش از پیروزی کارزار کرده واز جان و مال گذشته اند مانند دیگران نیستند.

ازاینرو یکی ازمنزلت های علی[ ع] را در سایه این پیشگامی و سبقت درایمان واسلام می توان جست و در فرهنگ شیعی ارزشمندی بزرگان چون سلمان ابوذر و… در پناه این پیشتازی در پیوستن به امامان عصر خویش قابل تفسیر و توجیه بوده است و براین نکته در روایات معصومان تصریح گردیده است

از سوی دیگر ماهیت ناهنجار[ بنی امیه] دراین فرصت طلبی و مسلمان نمائی واسلامی شدن های موسمی جای دارد.ازاین رو می بینیم که علی[ ع] معاویه را چنین مخاطب قرار می دهد:[ ولاالمهار کالطلیق] ۳ و یا در نامه ای دیگر می فرماید:[ از کدامین زمان سرپرستان مردم و حاکمان امت شده اید! در حالیکه از هرگونه سابقه ای در راه برپائی واستمرار حکومت اسلامی – بی بهره اید] ۴.

این باور ذهنی مسلمانان صدراسلام درارزش نهادن به سابقه موجب انتقاد قرار دهند. در دادخواستی که یاران پیامبر تنظیم و موارد خلاف وی را در آن یادآوری نموده بودند براین نکته تصریح شده است که وی حکومت را در دست کسانی قرار می دهد که نه سابقه همدمی با رسول خدا [ص] را داشته و نه از تجربه ای برخوردارند]. ۵ واین نکته خود حکایتی روشن است از بینش آنان که با تربیت پیامبر شکل گرفته بود و به آن بها می دادند وارزش سابقه ایمان را درانتخاب مسئولان اجرائی اصل می دانستند

ازاینرو نتوان درارزش نهادن به پیشگامان ایمان وانقلاب درنگ نمود. چگونه می توان آنان را که در شبهای سیاه و سرد ظلمت و جور به پاسداری از نور و زمزمه آهنگ محبت بهاران پرداخته اند با گروهی مساوی دانست که در کنجی خزیده و به خواب زمستانی فرو رفتند و با دمای تابش خورشید بهاری سراز دخمه ها برداشتند و آفتاب پرست شدند!

چگونه می توان آنان را که در دوران مبارزه آبدیده و مقاوم شده اند و سختی های بسیاری پشت سر گذاشته اند و درک فهم بیشتری نسبت به ارزش های انقلاب واسلام دارند با کسانی که به اندک تهدید و هراسی میدان را خالی کرده اند و فهم عمیقی از تعالیم اسلام نداشته و ندارند یکسان بگیریم.

آفاق و آثار منزلت

ارزشمندی[سابقه ایمانی وانقلابی] در پرتو آثار مثبت آن در تداوم و تضمین بقاءانقلاب اثرات ژرفی را بر جای می نهد.این ابعاد و آثار را در مورد زیر با روشنی کامل می توان مشاهده کرد:

۱-ابعاد روحی و معنوی: حضور در جبهه ایمان در شرائط دشوار صیقلی است که زنگاره ها را می زداید و جلاء درون را بهمراه دارد. آنانکه زمانی در گروایمان و انقلاب دل باختند که نان و مقامی به همراه نداشت با رنج ها و سختی ها سر بردند و رضای خدا را دلخوشی خود دانستند اینان در روح و روان و زدایش جان از آلودگیها از توان قویتری بهره مندند.

زیرا روحیه بی نیازی توکل وارتباط با مبدا غیبی را در نهان خویش یافته اند.امدادهای الهی را در سیر مبارزه نظاره نموده و به آن ایمان آورده اند در نتیجه موجب آن گشته که از موانع بگذرند و مبارزه را با عرفان عجین سازند و در حیات اجتماعی خودسازی را طلب نمایند. ریاضت در خلوت را تنها راه نپندارند و خدمت و مخلصانه به مردم رااز رضای حق جدا بحساب نیاورند.

۲ -دوست یابی و دشمن شناسی: در شناخت دوستان و دشمنان به آنانکه از گذشته بی خبرند و در دام حوادث جاری قرار دارند اعتماد فراوان نتوان داشت. اوراق تجربیات در سینه های پیشگامان مبارز جای دارد و دراستمرار حرکت اینانند که دوستان و دشمنان را در چهره های نوین مشاهده کرده و تشخیص می دهند.

با برخورداری ازاین ویژگی است[عمار] جنگ صفین راادامه بدر احد مشاهده می کند و با دیدن پرچم [عمر و عاص] می گوید:[ ما در سه جنگ بااین رایت شوم جنگیده ایم و این جنگ از آن سه دشوارتر نیست]

واین تماس مداوم با تاریخچه و سیر حرکت مبارزات اجتماعی است که[ مدرس] چهره رضاخان را در پرده های عوام فریبی روشنفکری وطنخواهی و.. . می یابد واو را خطری اساسی در حیات مبارزات مشروطیت تلقی می کند و برخوردهای امام خمینی و یاران صدیق ایشان در سالهای پیشین و پسین انقلاب شاهدی است بر صحت این اصل که در آمیختگی با مبارزات اجتماعی دوستان و دشمنان خدا و مردم را می توان شناخت.

۳- مقاومت در مقابله با توطئه ها: چهره های آبدیده در کوران مبارزات از برخوردانفعالی در برابر دشمن و مصالحه و مماشات با آنان مصونند. رعب دشمن در دل آنان کمتر جای دارد. گذراندن روزهای دشوار بردباری و شکیبائی را به آنان آموخته است. این نکته را در خاطر سپرده اند که رخدادهای گذرا همواره به سود نیست و گاه و بیگاه بادهای ناموافق نیز وزیدن می گیرد واین در درون آنان نه هراسی می افکند و نه تردیدی. زیرااین را دریافته اند که در شکست و پیروزی از هویت انسانی به پاسداری نشسته اند.ازاینرو یکی از پیشگامان رنج و درد[ عمار] می گوید:[ اگر به هزیمتمان وادارید و ما را به کناره های درختان خرمای یمن – بحرین – برانید همچنان براین عقیده که ما بر حق و شما بر باطل هستید].

۴-احساس ارزش های انقلابی: پاسداران از سنگرهای شرافت انقلاب در جبهه های پیشین فتح و پس از آن اهداف انقلاب را در خویش مشهودتر لمس می نمایند.

آنکس که چرائی انقلاب را دراوراق و نوشته جات می جوید و یااز خاطرات دیگران بهره می برد با آنانکه کتاب مجسم انقلاب است در یک کفه جای ندارند.

آن فرد یا گروه ارزشها واهداف آتشین انقلاب را در تعبیرهای خشک و سرد قوانین مکتوب می یابند واینان در کوره های مذاب مبارزه و جهاد. و چنین است که آنکسان در مبارزه با ظواهر فساد انقلاب را بسنده می بینند واین گروه ایجاد تحولات بنیادی در ساختارهای فرهنگی اجتماعی واقتصادی را جستجو می نماید – هر چند مبارزه با ظواهر فساد را صحیح و روا می شمرند.

۵- حفاظت انقلاب از رخنه فرصت طلبان: از مشکلات عمومی حرکت های مردمی حضور مهمانان ناخوانده ای است که پس از پیروزی در کسب قدرت و حاکمیت به تلاش بر می خیزند که سفره های آماده هماره هوس برانگیزند اما آنگاه که احتیاج به کد یمین و عرق جبیین باشد چه بسیاراشتهاها که خشک خواهد شد.

ازاین رو بایستی انقلاب در کنار جاذبه قوی درانسان سازی از هجوم این جریان خطرناک محفوظ بماند. واین جز باارزش نهادن به منزلت پیشتازان انقلاب امکان پذیر نیست.

در صدراسلام حذف یاران اصلی پیامبر[ ص] میدان را به حریفانی چون ابوسفیان ها می دهد که در مجمع عمومی بنی امیه در زمان خلیفه سوم فرصت را در بهره برداری وایجاد حاکمیت موروثی آماده دیده و آن را توصیه نمودند. و یا در روزگاری که از ما دور نیست انقلاب مشروطیت چنین پایان اسفباری را می یابد و فرنگ رفته های غربزده واز همه چیز بی خبرها دست بدست داده انقلاب مشروطیت را بجائی بردند که می خواستند.

۶- پذیرش مردم: جامعه به چهره های متلون اعتماد فراوانی ندارد. برپا کنندگان انقلاب انتظار آن را دارند که مسئولان خود رااز کسانی بیابند که سالها در کنار آنان رنج درد و محرومیت ها را لمس کرده باشند و چنین است که هویت انقلاب را دراینان می جویند و آنان را یار خویش می شناسند. با توجه به این اصل است که می بینیم در دشوار[ جنگ جمل] که هنوز علی[ ع] در مدینه جای داشت و مخالفان وی در بصره به جمع نیرو مشغول بودند و حاکم کوفه ( ابوموسی اشعری ) که شوقی دریاری امام نداشت آن حضرت با[ ابن عباس] در تعیین نماینده ویژه خود به کوفه به مشورت می پردازد واین عباس که در زیرکی و کاردانی بهره ای فراوان داشت در پاسخ می گوید:[ ما را گسیل دار که او دراسلام پیشینه فراوان دارد و در جنگ بدر حضور داشته است. اواگر با مردم کوفه سخن گوید مردم در حمایت از تو بر آیند]. یعنی سابقه ایمان ایجاداطمینان بیشتری برای مردم فراهم می کند.

انقلاب و جذب ها

حرکت های اجتماعی در جاذبه خویش زیست می کنند و آنگاه که این کشش سر به افول نهد غروب خورشیدانقلاب نیز آغاز شده است.

ازاین رو شبهه ای نیست که نبایستی انقلاب امیدهای روی آورده را نامید سازد و یاازایجاد زمینه های مناسب برای بروزاستعدادهای پنهان سر به پیچد!امااگر دراین جذب ها مواد قابل حل را از میکرب های مخرب تشخیص ندهد سراشیبی سقوط انقلاب آغاز شده است.

براین اساس ضرور می نماید که در جذب نیروها دقت کافی درامور زیر انجام یابد:

شناسائی نیروها: آرمان حرکت های اصلاحی ایجاد تحول در حوزه وجودی تمامی انسانها.ازاینرو موسی دراصلاح فرعون طمع می بندد و پیامبر[ص] دراسلام ابوجهل. امااین روشن است که خواسته های حیوانی مانع از آنست که تماس انسانها برارزشهای الهی پایبند گردند.

انقلاب اسلامی ما نیزاز قانون عام فوق مستثنی نیست که گر چه عشق به اصلاح انسانها را در دل دارد اما نتوان تمام امیدها را به بار نشاند.ازاینرو بایستی در جذب نیروها به شناسائی آنان دست یازید که در محک آزمایش به صفوف[ تابعان] بپیوندند. قرآن دراین راستا با تعبیری ژرف و والا این پیوستگی عناصر مومن را بیان می دارد:

[ والسابقون الاولون من المهاجرین والانصار والدین اتبعوهم باحسان] ۱۰.

واین خود نشانه ای