پاورپوینت کامل مصاحبه با استاد ستوده ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مصاحبه با استاد ستوده ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصاحبه با استاد ستوده ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مصاحبه با استاد ستوده ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
استادفرزانه یعنی حضرت حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای ستوده یکی از اساتید با سابقه سطوح عالیه حوزه علمیه قم را می شناختیم سالها در پای درسش نشسته کلامش را شنیده و خلوصش را دیده بودیم ولی هیچگاه به قصد مصاحبه به محضرش نرفته بودیم.
از لحظه تصمیم می پنداشتیم که استاد را بسختی می توان راضی ساخت که در حول و حوش زندگی سخنی بگوید. لکن ما که باورمان بود در وادی حیات بی دلیل خضر نمی توان راه جست و باید پی آنانیکه عمری با کوله بار اراده و تصمیم جاده ناهموار زندگی را بی واهمه از مشکلات پیموده اند گام
زد. و واز تجربیات آنان برای حوزه ها به ارمغان آورد و همت والا و تلاش پیگیر واخلاصشان را هدیه حوزه ها کرد.
در تصمیممان استوار و پابرجا بودیم باانبانی از سئوال و دست تهی از تجربه مصاحبه گری راهی خانه استاد شدیم زنگ زدیم واستاد درب را برویمان گشود با محبت پذیرفت وارد خانه شدیم و همه در برابراستاد نشستیم. سکوت بر خانه سایه افکند و همه را در خود فرو برد. سادگی و بی آلایشی استاد دوستان را مجذوب ساخته بود. زنده دلی همراه با وقار و متانت که دراستاد بطور شگفت انگیزی جمع شده بود همه را تحت تاثیر قرار داده بود. در چهره اش هیچ نشانی از رنج ۳۸ سال تدریس مداوم دیده نمی شد و همتی والا وجودش را پر کرده بود و خستگی را نمی شناخت. از های و هوی زمانه خویش را به کنار کشیده بود و وظیفه خویش را در تربیت و پرورش طلاب می دید. در طول مصاحبه این معنا در ذهن مان نقش بست که: هر کسی را برای کاری ساخته اند آنکه توان تدریس دارد باید به آموزش بپردازد و آنکه توان اداره جامعه را دستی بالا زند و گوشه کاری را بگیرد و آنکه قلمی می تواند بزند به تبیین اسلام و توضیح انقلاب بپردازد.
برادری جرات بخرج داد واز زندگی استاد جویا شد و ما درانتظار که چه خواهد گفت؟ از جواب استاد چیزی دستگیرمان نشدزیرااستاد وقتی از خویش می گفت زبان در کامش نمی چرخید و خلاف شکرامام زمان [ع] می دانست. حقیقت آن بود که وی هر آنچه رنج در زندگی دیده بود از کرشمه و نازیار می دانست و هر آنچه نعمت چشیده بود از لطف وی. ازاین رو همه را لطف می دید و جای برای شکوه و فغان نمی شناخت
اگراصرار دوستان نبود شاید همین مختصری هم که استاد بناچار به زبان آورد نمی توانستیم در مجله داشته باشیم و بیشتر یاد گذشتگان و خاطره روندگان بود که صفحات این بخش را پر می کرد. چرا که استاد علاقه زیادی داشت راه را در روش دیگران بنمایاند واز خود هیچ نگوید. واینک این شما و کلام استاد:
مجله حوزه: گوشه ای از زندگی و وضع تحصیلی و تدریسی خود را بفرمائید؟
استاد: طبق تاریخی که ابوی اینجانب (شیخ رحمت الله قاضی اراکی ) در پشت قرآن به شعر ذکر کرده اند در سال ۱۳۰۰ دراراک متولد شدم. پدرم در سال ۱۳۱۳ فوت فرمودند. زندگی ساده و بی تکلفی داشتم و کم عائله بودم. یادم هست حدود ۳۵ سال قبل یکنفراهل علم از بنده سئوال کرد که ماهی چقدر مخارج دارید؟ گفتم ماهی ۱۵۰ تومان. می گفت اگر غیراز شمااین حرف را می زد باور نمی کردم.
از روزیکه وارد عالم روحانیت شدم علاقه وافر بدرس و بحث داشتم والحمدلله خداوند عالم نیز توفیق مرحمت فرمودند بدون مسامحه و تنبلی انجام شده است.
سال قبل به قم آمدم واز محضراساتید محترم آن روزاستفاده کردم. خدمت مرحوم آیت الله العظمی آقای بروجردی فقه واصول و خدمت آیت الله اراکی و مرحوم آیت الله داماد اصول و قریب هفت سال در خدمت آیت الله العظمی آقای گلپایگانی فقه خوانده ام و در محضر مرحوم آیت الله العظمی آقای حاج سیداحمد خوانساری علم کلام آموختم.
از بدو ورود به قم ضمن تحصیل به تدریس هم اشتغال داشتم و پنح دوره معالم الاصول و قوانین و سه دوره شرح لعمه و هفت دوره کفایه و هفت دوره مکاسب را برای آقایان طلاب درس گفته ام. در ضمن در علم کلام شرح باب حادی عشر و شرح تجرید علامه بر تجریدالاعتقاد خواجه نصیرالدین رحمه الله علیهما را در خلال بحث اصول و فقه مکرر برای آقایان عرض کرده ام چه دراوقات تعطیلی و چه تحصیلی. حتی یک سالی اول آفتاب شرح تجرید می گفتم. یکروز زمستانی سخت برف می بارید رفتم مباحثه یکنفراز آقایان می فرمود: توی حجره به رفیقم گفتم: [امروز نمی روم ایشان نمی آیند] رفیقم گفت برو اواگر سنگ هم ببارد می آید.البته این رویه هاازالطاف خداوند عالم بوده است. و فعلا هم مباحثات حقیر منحصراست به مکاسب در فقه و جلدین کفایه دراصول که درایام هفته بحث می شود و قریب ۴۰ ساعت در هفته برای مطالعه و گفتن آنها وقت صرف می گردد و تا حال خداوند عالم دراین کار خیلی کمک فرموده وانشاالله برای آقایان نافع می باشد.
مجله حوزه: در حوزه مرسوم است وقتی استادی کتابی را تدریس می کند کتاب بالاتر را شروع می نماید با توجه باینکه شما سالهاست که بتدریس مکاسب و کفایه پرداخته اید و درس خارج شروع نفرمودید علت این کار چه بد؟
استاد: عجله ای نیست باید وظیفه راانجام داد. باید دید نیاز چیست؟ به من بعضی اساتیداین معنارااصرار کردند. آقای حائری فرمودند و اصرار کردند ولی اگر برای خدا باشد هر چه باشد خوب است مگر نیاز باشد درس خارج گفتن طالبش زیاداست. درسهای پائین را کمتر می گویند قهرا نیاز بیشتراست و باید طبق نیاز درس شروع کرد. من هفت دوره مکاسب مباحثه کرده ام هنوزالان علاقه ام مثل همان دوره اول است. همچنین کفایه را که از سال ۴۹ شروع بتدریس کردم.
مرحوم آخونداصول را منقح کرده اند والا در کتابخانه فیضیه کتابی است به نام تعادل و تراجیح از مرحوم کرباسیاین کتاب بقدری حجیم است که گمان می کنم از سالی که من به قم آمدم کسی لای آن را باز نکرده است. می گویند مرحوم آخوند به خواب کسی آمده بود و در عالم خواب به وی فرموده بودند من به اهل علم خدمت کرده ام ۲۵ سال زحمت آنها را در ۲ سال جمع کرده ام. آن شخص در جواب گفته بود: شما در ۲ سال جمع کرده اید ولی طلبه باید ۲۵ سال زخمت بکشد تا کتاب شما را بفهمد.
مجله حوزه: به نظر شما چه مقدار درس خواندن در رشته های مختلف برای یک طلبه لازم است؟
استاد: طلبه با۲۰ سال درس خواندن مجتهد می شود.اگر یکی دو دوره اصول به همراه فقه و حدیث و رجال بخوانداز تقلید بی نیاز می شود. خواندن ادبیات به مقدار فهم قرآن و بمقدار نیاز باید خواند. مرحوم آیت الله بروجردی بر خلاف آنکه می گویند با فلسفه مخالف بود مخالف نبودبلکه می فرمودند بحد نیاز خوانده شود. خوب است. عمده وقت صرف فقه واخبار واحادیث و تفسیر قرآن شود. چنانکه مرحوم آقای خوانساری روزی در منزل فرمودند:اهل علم نباید دراین زمان از علومی مثل فلسفه و… تهیدست باشد.
مجله حوزه: عده ای می پندارند فضل هر کسی مربوط به مقدار زمان تحصیلی آن است و هر کس بیشتر به درس رفته باشد عالمتراست نظر شما چیست؟
استاد: درس خوب خواندن و خوب فهمیدن مهم است نه درس زیاد رفتن. باید مطلب را خوب فهمید و خوب بحث کرد. مرحوم آیت الله بروجردی می فرمودند دراصفهان که درس می رفتم در کنار آن خودم مشغول بودم. ایشان می فرمودند: من برای این درس می رفتم که متهم نکنند به اینکه آقا حسین درس نمی خواند والا لازم نمی دیدم درس بروم.
طلبه بایداین طور باشد. در کنار درس ها با هم مباحثه قوی و فعال بحث کند مثلا مستمسک را بیایندمباحثه کنند مستمسک خیلی کتاب خوبی است. مرحوم سید صاحب عروه در فروعش نظر دارد به جواهرالکلام و مستندالشیعه. مستمسک آقای حکیم ملخص این دو کتاب است مثلا در دو صفحه همه خصوصیات این دو کتاب را آورده اند. طلبه ها فروع عروه را عنوان کنند و بحث کنند.این که طلبه هااین مطالعات را نمی کنند رشد هم نمی کنند.
مجله حوزه: شنیده ایم که مرحوم آقای بروجردی مسلط بودن بر فتاوی اهل سنت را بر فقیه لازم می دانستند آیااین انتساب صحت دارد؟
استاد:این مطلبی است که در درس می فرمودند. می فرمودند پنج نفراز فقها فقه شان از همه ممتازاست که عبارتنداز علامه شهیدین محقق فخرالدین. و جهتش این است که احاطه به فتاوی اهل سنت دارند. فتاوی اهل سنت بسیاری ازاوقات قرینه برای فهم روایات دارد. گاهی مزاح می کردند و می فرمودند: در قدیم[ خلاف] را بعضیها باانبر ورق می زدند می گفتند فتوای سنیها توی این کتاب است. مرحوم بروجردی خودشان این کتاب را چاپ کردند.
مجله حوزه: طلبه ها برای تبلیغ لازم است زبانهای متداول خارجی و علوم جدیده را یاد بگیرندگویا عده ای استفاده از سهم امام[ ع] برای آموزش آنها را صحیح نمی دانند نظر شما چیست؟
استاد:این چه حرفی است باید خواند. گاهی تبلیغ اسلام از راه دانستن اینها می شود. قهرا لازم است منافاتی با مصرف سهم امام[ ع] ندارد. مگراینها را یاد بگیرد و علیه امام زمان[ ع] بکار گیرد. هر آنچه را علیه امام زمان[ ع] یاد بگیرد حرام خواهد بود. بعضیها می گفتند: می خواهیم با سهم امام به مکه برویم آیاامام زمان[ ع] راضی است در جواب می گفتم: مگرامام زمان با حج – نعوذبالله – مخالف است؟ اشکالی ندارد.
مجله حوزه: شما مدتی زیاد تدریس فرمودید چه تجربیاتی بدست آوردید و باید درس چگونه گفته شود که موفقیت آمیز باشد؟
استاد: درس راانسان اگر روی علاقه بگوید واشخاص را خسته نکند درس را جمع و جور بگوید طلاب علاقمند می شوند. برخورداستاد با شاگرد باید دوستانه و متواضعانه باشد با تکبر و فخرفروشی نباید باشد باید مثل رفیق با شاگرد برخورد کند اگراینطور باشد طلبه به نشاط می آید اینها خیلی تاثیر دارد باید درس را خیلی ساده بیان کرد. قبل ازاینکه قم بیایم طلبه های مدرسه ای که ساکن بودیم می آمدنداز من اشتباه می پرسیدندبه آنها می گفتند چرا همه شماازایشان می پرسید از دیگران نمی پرسید می گفتند:ایشان وقتی می گوید اشکال مان را خوب می فهمیم.
مجله حوزه: طلبه ها به درس شما علاقه دارند تنوع درس و مزاحهای شما سختیها را آسان می کند آیا فکر می کنیداین نوع تنوع در درس گفتن مفیداست؟
استاد: من فکر می کنم اینهاادخال السروراست کسانی هستند که الان می آیند و می گویند: من بعداز بیست و پنج سال هنوز حرفهای شما یادم هست. وقتی شرح لمعه می خواندیم به کتاب نکاح که می رسیدیم چنان این کتاب را می خواندم که بعدش می رفتند زن می گرفتند.ازدواج منافاتی با درس ندارد. بلکه کمک است. طلبه هائی بودند که می گفتند چند وقت درس بخوانیم بعد زن بگیریم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 