پاورپوینت کامل جنگ در آیینه مبانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جنگ در آیینه مبانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جنگ در آیینه مبانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل جنگ در آیینه مبانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

دراین نوشتار جنگ ایران و عراق را از دو زاویه به ترتیب فقهی و سیاسی در طی دو شماره مورد بحث و دقت نظر قرار می دهیم. در ابتداء برای آماده شدن زمینه بحث دواصل اساسی را که اسلام در سیاست خارجی خود مد نظر دارد و روابط بین المللی خود را بر آن دو استوار ساخته است ارزیابی و تحلیل می کنیم:

۱- صلح و همزیستی مسالمت آمیز.

۲- دفاع.

صلح و همزیستی مسالمت آمیز.

فترتی که از ماموریت پیامبران پیشین در زمین تا ظهور پیامبر اسلام پدید آماده بود باعث از هم گسستگی زندگی بشر واز بین رفتن صفا و دوستی شده بود تا آنجا که: [خون را جز خون نمی شویید]. خون ریزی عرصه گیتی را بر ساکنین آن تنگ کرده بود. زندگی تنها در سایه شمشیر معنی می داد. تنها قدرت و زور بود که قانونی جلوه می نمود. غارت از راههای رسمی امرار معاش بود. جهان در آتش جنگهای تفوق طلبانه و حیوانی می سوخت. علی ابن ابیطالب اوضاع جهان را در این

فترت طولانی اینگونه توصیف می کند:

…وتلظ من الحروب. .. و شعارهاالخوف ودثارهاالسیف ۱.

جنگ همه جا شعله ور بود ترس دلهای مردم را فرا گرفته بود و پناهگاهی جز شمشیر نداشتند.

در چنین روزگاری بود که چراغ پرفروغ وحی الهی بر شبستان سرد و تاریک جهان آویخته شد. و پیامبراسلام طبق فرمان خداوندی آیین بی همتای خود را اعلام کرد و صلح و همزیستی مسالمت آمیز را که ندای وجدانی تمام ملل دنیا بود برای پایان زندگی خونین بشر به جهانیان عرضه کرد و همزیستی مسالمت آمیز را از اصول اساسی حکومت جهانی خویش قرار داد و سیاست خارجی و بین المللی دولت اسلامی را بر آن استوار ساخت و به پیروان خود دستور مراعات و عمل به آن را داد.

صلح جهانی ازاهداف اصلی و استراتژیک پیامبران الهی است زیرا آنها موقعی موفق به اجرای برنامه ها و قوانین الهی و پیاده کرده قسط و عدل در جامعه واز بین بردن کینه و آز خواهند شده که همه انسانها در صلح و آرامس زندگی کنند.از طرفی در ادیان الهی ملاک روابط با دیگر ملل دنیا به فرموده علی بن ابیطالب (ع) [همانندی در آفرینش] ۲است. به همین علت مسلمانان نباید بگذارند عواطف انسانی پایمال تعصبات عقیدتی بشود که قرآن به رعایت این اصل مهم وانسانی فرا خوانده است:

لاینهیکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطواالیهم ان الله یحب المقسطین. ۳

خداوند نهیتان نکرده است ازاینکه با آن کسانی که با شما در دین پیکار نکرده و نه از دیارتان آواره کرده اند نیک رفتاری و دادگری کنید چه خدا دادگران را دوست می دارد.

در جامعه ای که روابط براساس عواطف انسانی و دادگری باشد محیط مناسبی است برای تبادل افکار و عرضه منطقی دین و رشداستعدادها که این خود زمینه یک دولت جهانی را براساس مبانی الهی بوجود می آورد. به همین علت است که خداوند به پیامبرش امر می کند:

وان جنحوا للسلم فاجنح لها ۴.

اگر دشمن تمایل به صلح نشان داد تو هم تمایل نشان بده و صلح را بپذیر.

خداوند به پیامبرش دستور می دهد که تشنج زدائی کند و جنگ را که یک بیماری و وزراست از صحنه جامعه بزداید و به انسانها شیرینی و گوارائی صلح و آرامش را بچشاند و موظف است که به این امر مهم جامعه عمل بپوشاند بویژه آنگاه که دشمن هم بدان تمایل نشان می دهد. با نگرش به سیره پیامبر

به این مطلب پی می بریم که آن حضرت در طول زندگی سیاسی خود به این اصل استراتژیک در روابط دیپلماسی پایبند بوده است و در هر فرصتی که پیش می آمده است روابط [حسنه] را پی می ریخته است. اینک به چند مورد دراینجااشاره می کنیم:

۱- منشور مدینه

در فرازهائی از منشور مدینه که نمایانگر تلاش پیغمبر[ ص] در راه برقراری روابط حسنه با یهودیان مدینه است می خوانیم:

الف – یهود مدینه (بنی عوف ) با مومنان در حکم یک امت شناخته می شوند بااین تفاوت که یهود مطابق دستور دین خود عمل می کند و مسلمانان هم مطابق دین خود هم پیمانان یهود در حکم خود یهودند مگر کسانی که ستم و تجاوز کنند.

ب مسلمانان ویهودیان در انجام مراسم دینی خود آزاد خواهند بود.

ج – در موقع پیشامد و جنگ هر کدام ازاین دو دیگری را در صورتی که متجاوز نباشند علیه دشمن کمک خواهد کرد.

د هرگاه مدینه مورد حمله و تاخت و تاز دشمن قرار گیرد هر دو با هم در دفاع از آن تشریک مساعی خواهند کرد. ۵

صلح جهانی از اهداف اصلی و استراتژیک پیامبران الهی است.

۲- جنگ بدر

ستم پیشه گان فریش بعداز ۱۳ سال آزار واذیب پیامبر و یاران او اینک با تمام نیرو برای دهم کوباندن حکومت کوچک مدینه که به همت والای پیامبر[ ص] و یاران مظلوم او پا گرفته است بسیج شده اند دو لشگر روبروی هم قرار گرفته اند پیامبر[ ص] باز دست به شمشیر نمی برد (بااینکه آنها عرصه گیتی را براو ویارانش تنگ کرده اند) بلکه تلاش پی گیر و مخلصانه خود را برای عدم درگیری و خون ریزی آغاز می کند. واقدی این واقعه رااینگونه می نگارد:

از محمد بن جبیرین مطعم برایم نقل کردند که می گفت چون قریش در بدر فرود آمدند پیامبر[ ص] عمر بن خطاب را پیش ایشان فرستاد و فرمود: برگردید و نجنگید دست به شمشیر نبرد خون نریزند غیراز شما دیگران بیایند با من درگیر بشوند و بجنگند و مزاحمت کنند برای من آسان تر و محبوتر از آنست که

شماها با من بجنگید و من با غیر از شما درگیر شوم بهتراست ازاینکه با شما درگیر شوم ۶.

۳- صلح حدیبیه

پیامبر (ص ) و یاران آهنگ خانه خدا کردند برای زیارت و طواف برگرد خانه و بیعت با خدای یکتا بدون ابزار و آلات جنگی بلکه با شتران و گوسفندان قربانی براه افتادنداما مشرکین ماجراجو و جنگ افزوز مانع فرود کاروان خداجوی پیامبر به حریم امن خدائی شدند. پیامبر خراش ابن امیه کعبی را پیش قریش فرستاد که هدف پیامبر را به آنهااعلان کند و بگوید که ما برای عمره آمده ایم و همراه ما قربانی است و می خواهیم بر خانه طواف کنیم وازاحرام بیرون آییم و برگردیم ولی آنها که جنگ را پیشه ساخته بودند شتر خراس بن امیه عبی را پی کردند و قصد داشتند که او را بکشند که عده ای از خویشان او را بکشند که عده ای از خویشان او مانع شدند. پیامبر[ ص] عثمان را فرا خواند و فرمود: پیش قریش برو و به آنها خبربده که ما برای جنگ با هیچ کس نیامده ایم ما برای زیارت آمده ایم و حرمت آن را بزرگ می شمریم و همراه خود قربانی آورده ایم. عثمان نزد قریش رفت و هدف پیامبر[ ص] را تشریح کرد و آنها را به آرامش دعوت کرد ولی آنها در جواب گفتند:امکان ندارد که بگذاریم محمد و یارانش به مکه در آیند تااینکه پیامبر[ ص] یاران را به تجدید بیعت فرا خواند. یاران استقبال با شکوهی ازاین پیشنهاد کردند و تا حد مرگ با پیامبر بیعت کردند این رفراندم عظیم به گوش قریش رسید به شور نشتند و خردمندان آنها پیشنهاد مصالحه کردند.این پیشنهاد تصویب شد و نماینده ای نزد پیامبر فرستادند که قرار داد صلحی به امضاء رسد نماینده قریش پیش پیامبر آمد وایشان رااز تصمیم قریش مطلع کرد. پیامبر به گرمی دست خویش را برای ترک مخاصمه و برقراری صلح بسوی آنها دراز کرد و قرارداد صلح بسوی آنها دراز کرد و قرارداد صلح با توافق طرفین تنظیم گردید۷.

۴- فتح مکه

پیامبر با قدرت و همینه خاصی بطور غافلگیرانه برای جلوگیری از خون ریزی خانه خدا را با بانگ روح بخش[ الله اکبر] فتح کرد. بر خلاف دیگر فاتحان بزرگ تاریخ با قدرت تمام از خون ریزی و توهین به افراد جلوگیری کرد و صلای صلح و آرامش واحترام به یکدیگر را در داد:

الیوم یوم المرحمه الیوم اعزالله فیه قریشا. ۸

امروز روز رحمت و مهربانی است روزی است که خداوند قریش را عزیز و گرامی خواهد داشت.

آیااین چند نمونه که بر شمردیم گواه محکمی نیست براینکه اسلام جنگ را یک بیماری می داند و به صلح و همزیستی مسالمت آمیز اصالت می دهد؟ بر خلاف پندار مستشرقین: دین اسلام دین شمشیر نیست بلکه دین صلح و آرامش است و جنگهای پیامبر و یاران در راه برقراری امنیت و صلح و آرامش و داع از کیان اسلام بوده است. گواه براین مطلب سریه و جنگهای پیامبر (ص) در دوران حکومت آن حضرت است.

دفاع

دفاع از مقدس ترین واژه هائی است که در فرهنگ انسانی جای گرفته است و همه انسانها با دیداحترام به آن می نگرند و زندگی خود را در پناه آن برافراشته اند. قانون دفاع بر تمام ابعاد زندگی انسان سایه افکنده است و جزء لاینفک زندگی او شده است. فطری بودن این قانون را تاریخ انسان ثابت می کند که انسان در گذر زمان در برابر حوادث ناگوار و هجوم تبهکاران هستی سوز به دفاع از خویش پرداخته است. این امر برخاسته از عشقی است که او را به زندگی جمعی کشانده است تا بتواند در پرتو جامعه از خطرات مرگ زا مصون ماند. انسانها در طول فراز و نشیب تاریخ زندگی به این نتیجه رسیده اند که سلامت جامعه و رشدافکار و پیشرفت علم و صنعت و پایمال نشدن حقوق انسانی بستگی کامل به رابطه عمیق با سیستم دفاع دارد که بطور هوشیارانه از جامعه حراست کند و در مقابل کوچکترین هجمه ای عکس العمل مناسب و معقول را انجام دهد وادیان الهی که قوانین و مقرارتشان سازگار با روح انسانی است در راه استحکام و تقویت این امر کوشیده اند. حرکت دفاعی پیامبران گواه این مطلب است. علی بن ابیطالب (ع) پیامبراسلام (ص) رااینگونه وصف می کند:

والمعلمن الحق والدافع جبیشات الاباطیل ۹.

دین حق را بحق آشکار کرد از نادرستیها و باطلها جلوگیری نمود.

علی بن ابیطالب که ادامه دهنده راه انبیای توحیدی است فلسفه پذیرش جکومت بر مردم را در جکله ای کوتاه و زیبا چنین بیان می کند:

والله لهی احب الی من امرتکم الاان اقیم حقااوادفع باطلا. ۱۰.

ابن عباس بخدا سوگنداین کفش بی ارزش برایم از حکومت بر شما محبوب تراست مگر بااین حکومت حقی را به پا دارم و یا باطلی را دفع کنم.

با مطالعه تاریخ انسان به این مطلب دست می یابیم که اگر دفاع در نهاد و سرشت انسان جای نگرفته بود و عقل او را به این امر راهنمائی نمی کرد کره زمین که برای بهره وری سالم انسان خلق شده توسط غارتگران به فساد کشانده می شد: [لعولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض] ۱۱

البته دفاعی که عقل به آن حکم می کند واسلام هم آنرا پذیرفته واز ارکان حکومتش قرار داده است. تنها در قوه قهریه متجلی نمی شود بلکه آخرین راه علاج آنگاه که تمام راههای مسالمت آمیز به بن بست رسید باید به آخرین چاره اندیشید بگفته حکیم طوس:

گنه کرده را پند پیش آوریمچو دیگر کند پیش آوریم ۱۲

این حرکت موافق سنت تدافع است که بااین حرکت از حس زورگوئی و فزون طلبی که عامل تحریک و تضییع حقوق است جلوگیری کند تا توازن اجتماعی محفوظ بماند که در پرتو آن صلاح و آزادی دست افشاند و فساد و خرابی و بندگی بال و پر ریزد.

این بخش از بحث را بخاطراهمیتی که دارد تحت عناوینی چند می نگاریم:

۱- دفاع از آیین

حفاظت و پاسداری از آیین بویئه آیین حیاتی و زندگی سازی همچون اسلام امر ضروری و لازم است که اگر دین بدون پشتوانه دفاعی و سیستم دقیق حفاظت باشد نمی تواند قد برافرازد و در کشاکشهای اجتماعی باقی بماند واهداف انسانی خودش را مطرح کند. زیرا برنامه های اسلام و نگر شاو به جامعه وانسان با سیادت کاذب قدرت مداران سلطه جو و استعمارگر نمی سازد و آنهااقدام به نابودی این دین الهی خواهند کرد و نخواهند گذاشت قوانین الهی پا بگیرد و مستحکم شود بله اگر دینی می بود که به اجتماع و بنیان آن کار نداشت می شد بگوئیم که احتیاجی به قوه دفاعیه ندارد امااسلام برای دگرگونی جامعه وانقلاب اساسی در شالوده اجتماع وضع شده است بطور جداز طرف قدرتهای سلطه گر مورد تهاجم واقع خواهد شد. بر همین اساس اسلام پیش بینی این امر مهم را کرده است و پیروان خود را به تشکیل یک سیستم دفاعی دستور داده است: [واعدوا لهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل] ۱۳.

خداوند جعل قانون می کند. قانون[ قتال] با کسانیکه اسلام خواهی را جرم می دانند و کشتن دارندگان این اندیشه متعالی را مجاز. ضرورت این قانون برای حفاظت از عالی ترین برنامه زندگی که وجه همتش نجات اسانیت از منجلاب و ساختن انسان الهی است ازامور بدیهی و بر هیچ عاقلی پوشیده نیست. اگر ضرورت این قانون را نومنین به ادیان الهی حس نمی کردند امروز نامی و ذکری از خدا برده نمی شد: ولولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیهااسم الله کثیرا. ۱۶

با نگرشی به تاریخ صدر اسلام به تهاجم گسترده مشرکین وایادی آنان به مکتب انسان ساز اسلام پی می بریم. خداوند در قرآن اهداف شوم آنان را اینگونه بیان می کند: [لایزالون یقاتلوکم حتی یردوکم عن دینکم] ۱۴. مشرکین پیوسته با شما نبرد می کنند تا آنکه شما رااز دینتان برگردانند.این خطری است که بنیانهای تفکر واندیشه توحیدی را مورد تهدید جدی قرار داده است بهمین جهت اعلام می دارد: [کتب علیکم القتال] ۱۵ حکم جهاد بر شما مقرر گردید.

اگرامروز که فساد دامن جوامع بشری را گرفته است بارقه ای از معنویت دیده می شود بخاطر فروغ کم سوی ادیان الهی است که توسط انسانهای مومن به آن پاس داشته می شوداگراین دفاع نبود از توحید و معنویت امروز خبری نبود.

۲- دفاع از مظلوم

مظلوم و دفاع از آن از دیر باز عمق روح بشریت را بخود مشغول داشته است. صحنه گرفتاری مظلوم در چنگ ظالم از غم انگیزترین صحنه های زندگی انسان بشمار می رود که روح انسان را به تلاطم و عصیان وا داشته است. ناله اندوهناک مظلوم از جگر خرشترین ناله هائی است که بشر تا کنون شنیده است. این غم گران او را وادشته است که به دفاع از مظلوم برخیزد و کینه درونی خویش را نسبت به ظالم بنمایاند. فریاد دردمندانه علی بن ابیطالب: [کن للمظلم عونا و لظالم خصما] ۱۷ یک فریاد وجدانی است که پیامبراسلام[ ص] را وامی دارد که در سن بیست سالگی در پیمان دفاع از مظلوم شرکت بجوید و با تمام وجود به آن عشق بورزد. قصه ازاین قراراست: [ در عصر جاهلیت مردی از بنی زبید] کالائی به[عاص بن وائل] فروخت. [عاص] کالا را

تحویل گرفته بود و بهای آن را نمی پرداخت. تلاش مرد غریب بی اثر ماند تااینکه ناامیدانه بالای کوه [ابو قبیس] رفت و ریاد برآورد:ای مردان قریش بداد ستمدیده ای دوراز طایفه و کسان خویش برسید که در داخل شهر مکه کالای او را به ستم می برند. زبیربن عبدالمطلب این فریاد را شنیده غم سراپای وجودش را فرا گرفت که چطور می شود هر کس قدرت داشته باشد مصون باشد اما حقوق افراد ضعیف و غریب پایمال بشود. چاره ای اندیشید. قریش را در جریان گذاشت واز آنها خواست که از مظلوم دفاع کنند. یعضی از طوایف حرف او را شنیدند واز پیشنهاداواستقبال کردند و لذا نمایندگان طوایف، بنی هاشم، بنی عبدالمطلب، [ بنی زهره بن کلاب] و[ بنب تیم مره] و[ بنی حارث بن فهر] در خانه عبدالله بن جدعان تیمی جمع شدند. پیامبراسلام از طرف [بنی هاشم] در آن جمع شرکت جسته بود.این گروه پیمان بستند که برای یاری هر ستمدیده و گرفتن حق وی همداستان باشند واجازه ندهند که در مکه به احدی ستم شود. دراولین اقدام حق [زبیدی] را از [عاص بن وائل] گرفتند و نیز دختری را که نبیه بن حجاج از مرد خثعمی با زور گرفته بود از وی پس گرفتند.

رسول خدا پس ازبعثت درباره حلف الفضول ( پیمان دفاع از مظلومین ) می فرماید:

لقد شهدت حلفا دار عبدالله بن جدعات لودیت الی مثبه لاجببت و مازاده الاسلام الا تشدیدا.

در سرای عبدالله بن جدعان در پیمانی حضور یافتم که اگر دراسلام خم به مانند آن دعوت می شدم اجابت می کردم و اسلام جزاستحکام چیزی بر آن نیفزوده است. ۱۸

این حرکت انسانی در عصر جاهلیت و بی حکومتی گواهی است روشن بر اینکه دفاع از مظلوم یک امر وجدانی و فطری است که در بین ملل عقب افتاده و بدوراز تمدن و فرهنگ که زندگی را در سایه شمشیر سپری می کردند مقبول افتاده و دارای مرتبه ای بلند بوده است.

این مساله آنقدراهمیت دارد که علی بن ابیطالب ( ع)[ دفاع از مظلوم] را برنامه حکومت خود می داند واز مردم برای تحقق این امر مهم کمک می طلبد:

ایهاالناس اعینونی علی انفسکم وایم ا الله لا ثصفن اصفن المظلوم من ظالمه ولاقودن الظالم بخزامته حتی اورده منهل الحق و ان کان کارها. ۱۹

ای مردم بمن برای اصلاح خودتان کمک کنید. سوگند بخدا داد مظلوم رااز ظالم می گیرم وافسار ظالم را می کشم تا وی را به آبخورگاه حق وارد سازم اگر چه مایل به این کار نباشد.

براین اساس دفاع از مظلوم نشات گرفته از وجدان بیدارانسانها است که اسلام این امر وجدانی را تایید وانسانها را به زدودن ظلم از پیکر جامعه و دفاع از مظلوم تشویق کرده است و مسلمانان را موظف کرده است که دراین راه بکوشند.

۳- دفاع از وطن

روحیه اسانها بگونه ای است که به زادگاهشان عشق می ورزند و حق طبیعی خود. می دانند که از حد و مرز آن پاس بدارند و در برابر هجوم غارتگران کینه توز پایمردی کنند. به همین انگیزه دست به تشکیل حکومت می زنند تا بوسیله آن از محدوده کشور دفاع کنند که مبادا دشمن خاک آنان را مورد تاخت قرار دهد که موجب سرافکندگی آنان شود زیرا بتجربه دریافته اند که ستاره بخت ملتی آنگاه افول می کند که دشمن کینه توز به موطن آنها راه یابد و نایره جنگ را در داخل خاک آنان یبفروزد که علی بن ابیطالب (ع) در این رابطه چنین می گوید:

فواالله ما عزی قوم قط فی عقر دارهم الا ذلوا.

سوگند بخدای هر ملتی در درون خانه اش مورد هجوم دشمن قرار گیرد حتما ذلیل خواهدشد.

این حقیقتی است که ملتها با تمام وجود آن را حس کرده اند برای پایمال نشدن عزت و شوکت خویش در برابر هجوم بیگانه مردانه ایستاده اند.گواه این مدعی تاریخ ملتها و فرهنگ آنهاست. فرهنگ ملل دنیا که در گسترده خاصی حد و مرز جغرافیائی نمی شناسد صفات مشترکی دارند که یک یاز آن صفات مشترک که منزلت والائی در فرهنگ هر قوم دارد[پایمردی در برابر هجوم ستمگران و دفاع از مرز و بوم] است. بیگانه زدایان در میان اقوام گوناگون جهان مقام برجسته ای دارند و آنها را بعنوان قهرمانان آن مرز و بوم می شناسند و نسل های بعدی از آنها بنام قهرمانان وطن یاد می کنند.

اسلام که قوانینش مانا جاودانه و هماهنگ با فطرت و سرشت انسان است این اصل انسانی را پذیرفته و در صدر برنامه های دفاعی خود قرار داده است. دراسلام حفظ مرزها و ثغور کشور از فرائض است و تخلف از آن یک جرم بزرگ محسوب می شود شاهد براین مدعی سیره حکومتی علی بن ابیطالب (ع) است. علی بن ابیطالب (ع) رهبر حکومت اسلامی که در قلمرو

خاصی حکم می راند وقتی که می بیند سیستم دفاعی کشورش از کارائی لازم برخوردار نیست و حساسیت خود را در مقابل حوادث از دست داده است و مردمی که ستون فقرات این سیستم دفاعی را تشکیل می دهند به سستی و تجمل پرستی رو آورده اند و بجای تلاش در راه حفظ مرزها و کشور همانند عروسان حجله نشین شده اند به بهانه زمستان و یا تابستان به دفع غارتگران نمی پردازند تا آنجا که نیروهایمعاویه بدون مانع و رادعی به شهر مرزی انبار یورش می برند فرماندار شهر را به فجیع ترین وضع می کشند و مرزبانان رااز آن سرززمین بیرون می کنند و به خانه زن مسلمان و غیر مسلمان (که در پناه اسلام زندگی می کند) وارد می شوند دستبند گردن بند و گوشواره های آنان را بزوراز تنشان بیرون می آورند و شهر را غارت می کنند در حالیکه یک قطره خون هم از آنها ریخته نمی شود. »

بااندوهی فراوان و فلبی مملواز درد و خشمگین از سیستم دفاعی کشور فریاد می زند:

فلوامرا مسلما مات من بعد هذااسفا ما کان به ملوما بل کان به عندی جدیرا ۲۰.

اگر به خاطراین حادثه غم انگیز و دردناک مسلمانی از روی تاسف بمیرد نه تنها ملامت نخواهد شد بلکه چنین چیزی به نظر من سزاوراست.

علی بن ابیطالب (ع) می خواهد بگوید:اگر کشوری نتوانداز مرزهای خود محافظت کند دشمن باغی بر آن کشور بتازد و به غارت بپردازد مرگ ازاین چنین زندگی ذلیلانه بهتراست. اگرانسانی به این غم بمیرد براو ملامتی نیست.

شاهدی دیگر:امام علی[ ع] کمیل بن زیاد نخعی فرماندار[ هیت] را بخاطر ناتوانیش در شکستن شوکت دشمن و حفظ مرز حوزه ماموریتش مورد ملامت و سرزنش شدید قرار می دهد. ۲۱

با توجه به این نمونه هائی که ذکرش رفت به این نتیجه می رسیم که حفظ کشور از دست یازی دشمن به آن از ضروری ترین وظایف هر مسلمانی است واختصاص به زمان حکومت معصوم هم ندارد که با قاعده[ الغاء خصوصیت] واستمرار و جهان شمولی قوانین الهی در همه عصرها قابل اجرا است و مسلمانان موظف به انجام آن هستند. به همین جهت است که امام سجاد[ ع] بااینکه در عصری زندگی می کند که دیکتاتورترین و ستمگرترین چهره ها حکم می رانند اما توجه خاصی به مرزهای کشوراسلامی دارد و درباره مرزداران دعا می کند.

و حصن ثغورالمسلمین بعزتک واید حماتها بقوتک واسبغ عطایاهم من جدتک. ..

پاینبدی جمهوریاسلامی به دواصل اساسی، صلح و دفاع

جمهوری اسلامی که با حرکت حماسه آفرین مردم میهن اسلامی ایران برهبری داهیانه امام خمینی دراین مرز و بوم پا گرفت این نظام بنابر خواست مردم ایران قوانینش از خورشید نورافشان قرآن واسلام پرتو گرفت. از جمله قانون صلح و دفاع اسلام دراصل (۱۵۲) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران متجلی شده است:

[سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هرگونه سلطه جوئی و سلطه پذیری حفظاستقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استواراست]. و در[ اصل]۱۴۶ قانون اساسی آمده است:

[ استقرار هرگونه پایگاه نظامی خارجی در کشور هر چند بعنوان استفاده صلح آمیز باشد ممنوع است].

دولتمردان جمهوری اسلامی ایران با قوانین روح بحش اسلام سیاست بین المللی خود را تنطیم کردند و دراولین گام به اجرای آن کمر بسند. دراین رابطه به بخشی از عملکرد دولت جمهوری اسلامی ایران اشاره می کنیم:

در باب صلح و همزیستی مسالمت آمیز

جمهوری اسلامی ایران که اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب خود را می گذرانید علاقمند به حفظ آرامش منطقه برقراری روابط برادرانه با همسایگان مسلمان خویش بمنظور جلوگیری از دخالت نیروهای خارجی در منطقه خلیج فارس بود و براین اساس مبادارت به اقداماتی از قبیل موارداحصاء شده در زیر نمود:

۱- تقلیل پرسنل کادر ثابت ارتش در رده های فرماندهی وافسران.

۲- لغو قراردادهای خرید تجهیزات و وسائل نظامی و تبدیل این قراردادها برای خرید وسائل کشاورزی و غیر نظامی.

۳- خروج از پیمان سنتو.

۴- اخراج بیش از ۴۰ هزار نفراز کارشناسان و مستشاران نظامی آمریکائی.

۵- جمع آوری دستگاههای استراق سمع و جاسوسی آمریکائی ازخاک ایران.

۶- متوقف نمودن طرح احداث پایگاه نظامی عظیم چاه بهار.

۷- خروج نیروهای ایرانی از عمان.

۸- فراخواندن پرسنل نظامی ایران که برای تحصیل علوم نظامی به کشورهای غربی اعزام شده بودند.

۹- فرا خواندن وابسته های نظامی ایران از کشورهای خارجی.

۱۰- انحلال پاره ای از قسمتها و واحدهای نظامی ارتشی ۲۳.

۱۱-برقراری روابط مسالمت آمیز با تمام دول دنیا بغیراز دولتهای جنگ افروز و نژادپرست.

آیااین خط مشی در سیاست بین المللی حرکت بسوی صلح و همزیستی مسالمت آمیز نیست؟ آیااین حرکت عمل به روش پیامبراسلام (ص ) نیست؟ جواب در نزدانسانهای منصف مثبت است زیرا هرانسان منصفی با تامل در آنچه که گذشت به این مطلب اعتراف خواهد کرد که ایران کشوری است که بطور واقعی و حدی صلح و همزیستی مسالمت آمیز را می طلبد.

در باب دفاع

حرکت دفاعی جمهوری اسلامی ایران در گستره وسیعی که مرز که جغرافیائی نمی شناسد مطرح است در صبح پیروزی این حرکت انسانی در حد توان آغاز شد و تاکنون بطور جدی. و فعال در سراسر جهان ادامه داشته است. به همین علت مورد غضب قدرتهای جهانی واقع شده است و تا امروز در آتش کین آنها سوخته است اینک به شماری از عملکرد دولت اسلامی ایران دراین رابطه اشاره می کنیم:

۱- در هم کوباندن حرکت های مسلحانه که بااهداف تجزیه ایران و براندازی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته بودند.

۲- قطع نفت و قطع ارتباط با دولت آمریکا بخاطر دفاع از محرومان جهان وایران.

۳- قطع نفت و قطع ارتباط با آفریقای جنوبی بخاطر دفاع از مظلوما آن قاره.

۴- قطع نفت و قطع ارتباط با دولت اشغالگراسرائیل بخاطر دفاع از کیان اسلام و مظلومان فلسطین.

۵- کمک به جبهه مقدس افغانستان بخطار دفاع از کیان اسلام و ملت مظلوم آن دیار.

۶- دفاع از حرکت و جنبش محرومان دنیا بر علیه ظلم واستبداد.

۷- همراهی و هم سوئی با سازمانها و کنفرانسهائی که در راه دفاع از مظلومان و محرومان تلاش می کنند. ۲۴

۸- دفاع قهرمانانه ازاسلام وایران بزرگ در برابر تهاجم گسترده آمریکا توسط دولت بعثی عراق.

جمهوری اسلامی ایران با نگرشی که به جنگ دارد جنگ را یک بیماری و وزر

می داند. دنیائی بدوراز کشمکشهای نظامی و جنگ افزوزیها می طلبد. بر همین اساس سیاست انسانی خود را براین مبنا پایه گذاری کرده است و تلاش گسترده ای را در سطح جهان آغاز کرده است و هر جا سخنی از عدم خونریزی و جنگ است بطور فعال نقش ایفا می کند.این نظام برای تحقق این آرمان انسانی بعداز طلوع جهان افزوزانقلاب اسلامی ایران رااز بلوک بندیهای نظامی خارج کرد و دست دوستی و مودت بسوی تمام دول غیر محارب از جمله عراق دراز نمود.

از آنجاکه این حرکت انسانی با سیاست جنگ افزوزی و سلطه گری قدرتهای بزرگ در تضاد بود باید یک طرف قضیه ساقط می شد که بطور طبیعی با توجه به حاکمیت قانون جنگل و قدرت و تسلیحات مدرن آنها و شبه های عظیم تبلیغاتی که دراختیار آنهااست این ایران بود که باید ساقط می شد. قدرتهای بزرگ در راس آنها آمریکا آتش جنگ را برافروختند و عراق را بخاطر اختلافات مرزی که با ایران داشته است و مرزهای طولانی که با ایران دارد و سراغ داشتن روحیه ماجراجوئی در سران آن و تضادی که حزب بعث بااسلام دارد و نزدیکی عراق به ذخایر نفت و پالایشگاه عظیم آبادان انتخاب کردند و وارداین معرکه نمودند واو هم بازیچه سیاست جنگ افروزی پنتاگون واقع شد و تهاجم گسترده خود را علیه ایران اسلامی شروع کرد وایران ناخواسته در برابر جنگ نابرابر قرار گرفت.

فریاد مظلومانه او به گوش هیچ کس فرو نرفت. تلاش عظیم او برای جلوگیری از هجوم غارتگرانه حزب بعث بتحریک آمریکا از راههای مسالمت آمیز بی ثمر ماند لاجرم به حکم عقل و شرع می بایست از خود دفاع کند اینک به تشریح جزئیات انحراف عراق ازاصول انسانی واسلامی و پایبندی جمهوری اسلامی به اصول اسلامی وانسانی می پردازیم:

عراق ناقض قرارداد الجزایر

متعاقب اجلاس سران دول صادر کننده نفت ( اوپک ) که از چهارم تا ششم مارس ۱۹۷۵ درالجزایره تشیکل گردید اعلامیه مشترکی از سوی ایران و عراق در خصوص نحوه حل اختلافات فیمابین دو کشور براساس رعایت اصول احترام به تمامیت اری و تجاوز ناپذیری مرزها و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر بشرح ذیل منتشر شد:

۱ مرزهای زمینی خود را براساس پروتکل قسطنطنیه مورخ سال ۱۹۱۳ و صورتجلسه های کمیسیون تعیین مرز مورخ سال ۱۹۱۴ و صورتجلسه های کمیسیون تعیین مرز مورخ سال ۱۹۱۴ تعیین کنند.

۲ مرزهای آبی خود را براساس خط تالوگ تعیین نمایند.

۳ بااین کار دو کشورامنیت واعتماد متقابل را درامتداد مرزهای مشترک خویش برقرار خواهند ساخت. طرفین بدین سان متعهد می شوند که در مرزهای خود یک منترل دقیق و موثر بمنظور قطع هرگونه رخنه و نفوذ که جبنه خرابکارانه از هر سو داشته باشد اعمال کنند.

۴ دو طرف توافق کرده اند که مقررات فوق عواملی تجزیه ناپذیر جهت یک راه حل کل بوده و نتیجتا بدیهی است که نقضی هر یک از مفاد فوق مغایر روح توافق الجزیره می باشد.

بدین منظور وزیران امورخارجه ایران والجزایر و عراق چندین بار جهت تنظیم وامضای اسناد حاوی توافق متناوبا درالجزیره و تهران و بغداد ملاقات نمودند وبالاخره دراجلاس ۱۲ و ۱۳ ژوئن ۱۹۷۵ بغداد اسناداین قرارداد به امضاء رسید. ۲۵

ولی رژیم عراق برای نیل به اهداف ضدانسانی خود بر خلاف اصول انسانی واسلامی بطور یکجانبه اقدام به لغو قرارداد فوق الذکر می کند و بااین حرکت ضدانسانی به همکاری دولت آمریکا می شتابد و بااین حرکت سرسپردگی خود را به قدرتهای جنگ افروز اعلام می دارد.

اینک به نقض قرارداداز سوی رژیم عراق توجه کنید: صدام در تاریخ ۵۹/۰۶/۲۶ در مقابل مجلس عراق پیمان مارس ۱۹۷۵الجزایر را که بین عراق وایران امضاء شده بود بدون اعتباراعلام کرد. ۲۶ و مجلسی عراق شب همانروز طی یک جلسه فوق العاده تصمیم شورای فرماندهی انقلاب عراق دائر بر لغو قرار دادالجزایر را تصویب کرد و رادیو عراق در تاریخ ۵۹/۰۶/۲۹ لغو قرار دادالجزایر را نمایانگر قدرتمندی در جهت حاکمیت و حیثیت ملی عراق دانست۲۷

وفای جمهوری اسلامی ایران به قرارداد الجزایر

ایران بعداز پیروزی انقلاب اسلامی به حکم قرآن: [اوفوا بالعقود] ۲۸ و سیاست همزیستی مسالمت آمیز به قراردادالجزایر پایبند بوده و دقیقا آن رااجرا می کرده است. در اینجا چند مورداز وفای ایران به قراردادالجزایر واصرار دراجرای دقیق آن را ذکر می کنیم:

۱- در تاریخ ۵۸/۰۱/۶ دراجرای پروتکل امنیت در سرحدات ارتش جمهوری اسلامی ایران طرح سیمرغ را که بمنظور جلوگیری ازرخنه خرابکاران به خاک طرفین تهیه شده

بود و در زمستان سال ۱۳۵۷ بعلت برف و بوران شدید متوقف شده واین توقف با شروع انقلاب اسلامی مدت مدیدی ادامه یافت را در بدو شروع شورشهای شمالی عراق و کردستا ن یران مجددا به مقامات عراقی ارائه نمود. ۲۹

۲- مامورین عراقی در تاریخ ۵۸/۰۷/۲۳ با دو دستگاه بودلوزر در حد فاصل علائم مرزی ۶.۲۲ و ۶۸.۲۲ به منظور تسطیح منطقه برای حفر چاه نفت واحداث کمپینک به خاک ایران تجاوز نموده طی سه فقره یادداشت بشماره های ۷۰/۰۸/۱۸.۳۳.۴۲۴ مورخ ۵۹/۰۸/۲ و ۱۸.۱۰۵۱۶.۳۳.۴۲۴ مورخ ۵۸/۱۱/۴ و ۱۸.۱۱۷۳۰.۳۳.۴۲۴ مورخ ۵۸/۱۱/۲ بااستناد به شرح مسیر خط مرزایران و عراق منضم به پروتکل مرز زمینی به سفارت عراق در تهران اعتراض بعمل آمد. ۳۰

۳-پس از بمباران روستاهای مرزی ایران توسط هواپیماهای عراقی دولت اسلامی ایران بدون اقدام متقابل و بمنظور کاهش تشنج استاندار آذربایجان غربی را جهت مذاکره بااستاندار سلیمانیه به عراق اعزام نمود ۳۱.

با توجه به ادله و شواهدی که قامه شد روشن شد که رژیم بعثی عراق قراردادالجزایر را بطور یکجانبه و بدون در جریان گذاشتن ایران لغو کرده است. حال ببینیم اسلام درباره نقض قرارداد چه می گوید؟.

اهمیت وفای به پیمان دراسلام

عهد و پیمان در نزد همه ملل دنیا محترم و مقدس است و خود را ملزم به مراعات آن می دانند در عصر جاهلیت که عصر بی حکومتی و هرج و مرج بود و مردم در پناه شمشیر زندگی می کردند و هرکس که قدرت نداشت پایمال می شد عهد و پیمان امر مقدس و محترمی بود و مردم آن روزگار عمل به آن رااز وظایف خود می شمردند.از جمله پیمان [حلف الفضول] را می شود نام برد که پیامبر (ص) در آن شرکت نمود.اسلام هم به پیروان خود دستور داده است که به پیمانهای انسانی که بااسلام مغایرت ندارد پایبند باشند و آن را محترم بشمارند. در قرآن آمده است: اوفوا بالعقود. ۳۲

افوا بالعهدان العهد کان مسئولا ۳۳.

به عهد به پیمان وفا کنید که از عهد و پیمان سئوال خواهد شد.

والذینهم لا ماناتهم و عهدهم راعون. ۳۴

کسانی از مومنان رستگار شده اند که به امانت ها و عهد و پیمان خود وفا می کنند.

وفای پیامبر[ ص] به پیمان و تعهد

یکی از مواد صلح حدیبیه این بود: [هرگاه مردی از حکومت مکه به مدینه گریخت پیامبر فراری آنان را باید به مکه برگرداند]. بعداز انعقاد قرار داد صلح دو نفر مسلمان به نام های ۱ابوجندل ۲ ابونصیر که از ظلم و شکنجه اهل مکه بستوه آمده بودند به مدینه گریختند و به آغوش اسلام پناه آوردند اما پیامبر طبق قرارداد صلح آن دو را تحویل قریش داد! ۳۵

وفای علی بن ابیطالب ( ع ) به عهد و پیمان

هنگامیکه علی بن ابیطالب (ع) در جنگ صفین براثر فشارافراد ناآگاه از سپاهیانش به امضاء پیمان متارکه جنگ و سپردن جریان به دست[ حکمین] مجبور گشت و پس ازامضای پیمان همان گروه فشار از کار خود پشیمان شده و به علی بن ابیطالب اصرار ورزیدند که پیمان خود را نادیده گیرد و نبرد را آغاز کند.امام دراین موقع به پیشنهاد آنان دست رد زد و فرمود:

ویحکم ابعدالرضا والعهد نرجع اولیس الله یقول: (واوفا بالعهد) اذا اعاهدتم و لاتنقضوا الایمان بعد توکیدها و قد جعلهم الله علیکم کفیلاان الله بعلم ما تفعلون.

وای بر شما آیا پس از بستن پیمان با رضایت طرفین از پیمان خود برگردم. مگر خدا در قرآن خود دستور نمی دهد به عهد و پیمانها وفادار باشید و یا می فرماید: پیمانهای خود را پس ازاستوار ساختن آن نشکنید در حالی که خدا را بر خود ضامن و نگهبان قرار داده اید خداوندازاعمال شما آگاه است. ۳۶

اکنون که روشن شد: [وفای به عهد و پیمان] ازاصول مسلم سیاست بین المللی اسلام است. و پیامبراکرم[ ص] و علی بن ابیطالب به آن پایبند بوده اند و به عهد خود وفاء کرده اند. رژیم عراق که خود را مسلمان می داند به چه مجوزی نقض پیمان کرده است؟ اگر راضی نبوده اند ازاین قرار داد چراامضاء کرده اند؟ و چرا سعدون حمادی وزیر خارجه عراق پس ازامضای عهدنامه ۵۱۹ می گوید: [رضایت خود را که گذشته از اعتقاد به حل مسالمت آمیزاختلافات بین المللی اختلافات مرزی با همسایه خود ایران را نیز حل کرده ابراز می داریم. این موافقتنامه کلیه اختلافاتی را که میان دو کشور معوق مانده بود و تقریبا دو کشور را به آغاز دیگری مسلحانه کشانده بود حل نمود]. پس رژیم عراق هیچ دلیلی برای نقضی قراردادالجزایر جز ماجراجوئی و

فتنه گر و هم سوئی با قدرتهای بزرگ جهانی نداشته است

نقض قرارداداز دیدگاه اسلام

اگر در بین ملل دنیا قرار دادها محترم نبود و هرگاه بطور یکجانبه نقض می شد مجازاتی را به دنبال نمی داشت هیچ قراردادی پا نمی گرفت زیرا تضمینی نداشت و عقلا زیر بار کاری که تضمینی دراجرایش نبود نمی رفتند از آنجا که می بینیم در طول تاریخ زندگی اجتماعی بشر عهد و پیمان برقرار بوده و ملتها با هر دین و مسلکی به آن گرایش داشته اند. وامنیت زندگی خود را در پناه آن برقرار می کرده اند معلوم می شود تضمینی داشته است و طرفهای قرارداد نمی توانسته اند بطور یکجانبه فسخ قرارداد کنند. که این تخلف محسوب می شده است و مجازاتی را بدنبال داشته است که حداقل طرف دیگر قرار داد مجاز به دفاع از منافع و حقوق خود بوده است. علی ابن ابیطالب[ ع] دراین باره می گوید:

لیس من فراپص الله شی الناس اشد علیه اجتماعا مع تفرق اهوای هم و تشتت آرائیهم من تعطیم الوفاء یالعهود و قد لزم ذلک المشرکون فیما بینهم دون المسلمین لمااستوبلوه من عواقب الغدر ۳۸.

هیچیک از فرایص الهی مانند وفای بعهد و پیمان نیست که مردم جهان با تمام اختلافاتی که دارند نسبت به آن چنین اتفاق نظر داشته باشند. حتی مشرکان زمان جاهلیت علاوه بر مسلمانان آن را مراعات می کردند. چرا که عواقب پیمان شکنی را آزموده بودند.

پس معلوم می شود که[ پیمان] منافعی مفید و نقضی آن عواقب شومی را دربرداشته است. اینک به قرآن رجوع می کنیم تا وظیفه اسلامی خود را در قبال عهد شکنان دریابیم:

وان نکثواایمانهم من بعد عهدهم و طعنوا فی دینکم فقاتلواائمه الکفر. ۳۹

هرگاه آنها سوگند و عهدی که بسته اند بشکنند و در دین شما تمسخر و طعن زنند دراین صورت با پیشوایان کفر و ضلالت کارزار کنید.

الاتقاتلون قوما نکثوا ایمانهم. ۴۰.

آیا با قومی که عهد و پیمان شکستند کارزار نمی کنید؟.

قرآن دستور می دهد با آنان که نقض پیمان ترک مخاصمه و همزیستی مسالمت آمیز

کرده اند و آسایش را در خطرانداخته و آتش جنگ و ستیز را شعله ور ساخته اند و دست به شمشیر برده اند کارزار کنید واز حقوق خود که توسط پیمان شکنان پایمال شده است دفاع کنید دراینجا اشارتی به سیره پیامبر( ص ) می کنیم تا چراغی بر فرا راه باشد:

۱- پیامبر بعداز تشکیل حکومت در مدینه قرارداد صلحی با یهودیان مدینه واطراف برای حفظ وامنیت منطقه منعقد کرد.اما یهودیان نقض بیعت کردند. یهودیان [ بنی نضیر] نقشه ترور پیامبر ریختند و عده ای از بزرگان ایشان مانند: [سلام بن ابی حقیق] و [ ابو عامد راهب] و [ حیی بن اخطب] به مکه شتافتند و با ابوسفیان هم سوگند شدند که تا زنده اند دست از پیکار با محمد بر ندارند. پیامبراین عهد شکنان را مجبور به جلاء وطن کرد و آنها را