پاورپوینت کامل مرزاسلام و کفر ۷۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مرزاسلام و کفر ۷۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مرزاسلام و کفر ۷۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل مرزاسلام و کفر ۷۳ اسلاید در PowerPoint :

آنچه که دراین بخش از نظر خوانندگان عزیز می گذرد در حقیقت تکمیل بحث قبلی است که پیرامون پاورپوینت کامل مرزاسلام و کفر ۷۳ اسلاید در PowerPoint صورت گرفت. در آنجااین سئوال مطرح شد که آیا غیراز[ عدم اقرار به شهادتین] چیز دیگری هم هست که انکار آن موجب کفرگردد یا خیر؟ و پاسخ آن را موکول به مقاله حاضر نمودیم که از نظر خوانندگان می گذرد.

بحث انکار ضروری دین یکی از مهمترین ابواب فقه را در مباحث کفر و اسلام تشکیل می دهد و مورد نقض وابرام فراوانی قرار گرفته است. این بحث که در نظر فقهاازاهمیت خاصی برخورداراست در بین مردم نیز مطرح و مورد توجه می باشد تا آنجا که از آن به عنوان محکی در تشخیص ایمان و کفراشخاص و آنکس که انکار ضروری از ضروریات دین رابنماید استفاده می کنند.

از طرفی امروز که بازاراسلام شناسی گرم و تفسیر و تاویلها در مسائل آن فراوان شده است اهمیت تحقیق و بررسی دراین بحث بر کسی پوشیده نیست لکن بعنوان مقدمه و توضیح بیشتر بحث سئوال از دهها سئوال و فروعی که در پیرامون آن مطرح است اشاره می کنیم:

۱- ضروری دین چیست و معیار آن کدام است؟

۲- ضروریهای دین کدامند؟

۳- آیاانکار ضروری خود موضوعی مستقل برای کفراست یا درصورتی که نتیجه اش انکار خدا و رسول باشد کفراست؟

۴- چه نوع انکاری موجب کفراست؟ انکاراز روی آگاهی و توجه یااز روی جهل و غضب؟

۵- آیا شبهه علمی در ضروری دین موجب کفراست یا نه؟

۶- آیا مجرد تفسیر و تاویل مادی از ضروریات دین انکار بحساب می آید یا خیر؟ یااینکه باید قصد تحریف در کار باشد.

۷- آیا برخی از ضروریات را به زمان خاص (مثل اینکه گفته شوداین حکم ضروری برای مسلمانان صدراسلام بوده است؟ یا دوره خاصی محدود کردن موجب کفراست یا نه؟ (مثل کسانی که می گویند:احکام اسلام برای توده مردم است اما حکماء را عقل آنها راهبری می کند.) و مسائل دیگری که دراین زمینه وجود دارد هرکدام در خور تحقیق است. امیداست این نوشتار راهگشایی برای تحقیق بیشتر در مورداین مساله که مورد نیاز هر مسلمانی است باشد.اینک پاسخ سئوالها:

۱- ضروری دین چیست؟

ضروری در مقابل نظری است. همانگونه که در مسائل عقلی دو نوع مساله وجود دارد بدیهی و نظری. در مسائل فقهی هم ایندور گونه مسئله مطرح است. (بدیهی به آن بخش از مسائل گفته می شود که مجرد توجه در شناخت آن کفایت می کند و نیازی به استدلال ندارد در حالی که مسائل نظری درک واثبات آن نیاز به استدلال وامعان نظر دارد) در مسائل فقهی واعتقادی نیز همین دو وجه تحت عنوان ضروری و غیر ضروری جریان دارد. ضروری به آن بخش از مسائل و موضوعات اسلامی گفته می شود که اثبات آن احتیاج به استدلال و نظر نداشته باشد. و هر مسلمانی می داند که جزء دین است. مرحوم بجنوردی در تعریف ضروری دین می گوید:

والمرادبثبوته من الدین بالضروره انه لایحتاج اثبات انه من الدین الی نظر واستدلال بل یعرف کونه من الدین کل احدالا

ان یکون جدید الاسلام بحیث لاعلم و لااطلاع له علی احکام الاسلام و لا علی عقائده اوعاش فی بلد بعید عن بلادالاسلام و لاترد دله الی بلادالمسلمین و لا معاشره له معهم ۱

منظوراز ضروری دین چیزی است که جزء دین بودنش نیاز به استدلال و دقت نداشته باشد. و جزء دین بودنش را هر مسلمانی می داند. مگر تازه مسلمانی که آگاهی واطلاع به احکام عقائداسلامی نداشته یا در منطقه ای باشد که دوراز شهرهای اسلامی است و با مسلمانان رفت و آمد و معاشرت هم ندارد.

۲- عدد ضروریهای دین:

در رابطه با ضروری دین در کتب فقهی عدد خاصی ذکر نشده است فقط برخی از فقهاء وقتی که این بحث را عنوان کرده اند نمونه هائی را همچون نماز روزه زکاه وجوب حج بر مستطیع حرمت شرب خمر حرمت ازدواج با محارم حرمت سرقت حرمت اکل میته و.. . ذکر نموده اند لکن پس از تعریف ضروری و مشخص شدن معیار آن نیازی بذکر تعداد نیست.

انکار ضروری و آراء فقهاء:

همه فقهاءاجمالا منکر ضروری دین را کافر دانسته و دراین جهت تردیدی نکرده اند. تمام بحث و گفتگو دراین است که آیاانکار ضروری دین سببی مستقل از برای کفر بشمار می آید بدین معنی که اگر کسی یکی از ضروریات دین را منکر شد کافراست هر چند که دراعتقاد بخدا و رسول هیچ شک و تردیدی برایش پیش نیاید و یااینکه انکار ضروری دین در صورتی موجب کفر می شود که به انکار خدا و رسول[ ص] منجر شود. برخی از فقهاء برای انکار[ ضروری دین] موضوعیت قائل شده و آن را سبب مستقل برای کفر دانسته اند.از جمله این فقهاء محقق در شرایع صاحب جواهر ۲ صاحب ارشاد و.. . و در متفاح الکرامه که نظرات فقهاء را جمع آوری نموده است.

این نظریه را مطابق با آن چیزی می داند که ظاهر کلمات فقهاء بر آن دلالت می کند. ۳

که بعنوان نمونه عبارت محقق رااز شرایع نقل می کنیم:

[ الکافر ضابطه من خرج عن الاسلام او من انتحله و جحد ما یعلم من الدین ضروره کالخوارج والاغلاه].

کافر کسی است که از دیانت اسلام خارج باشد و یااینکه داخل اسلام باشد ولی منکر شود چیزی را که از ضروریات

دین شناخته شده است. ۴

و برخی دیگراز فقهاء: همچون مرحوم اردبیلی صاحب کاشف اللثام صاحب ذخیره محقق خوانساری و حاج آقا رضا همدانی صاحب عوره الوثقی امام خمینی و آیت الله منتظری معتقدند که انکار ضروری دین در صورتی که منجر به انکار خدا و رسول (ص ) می شود موجب کفراست. به عنوان نمونه عبارت صاحب عروه الوثقی را نقل می کنیم:

والمراد بالکافر من کان منکرا للالوهیه اوالتوحیداوالرساله او ضروریا من ضرورویات الذین مع التفات الی کونه ضروریا بحیث یرجع انکاره الی انکارالرساله. ۵

کافر کسی است که انکارالوهیت خدا و یا توحید و یا رسالت کند و با یکی از ضروریات دین را با علم به آن انکار نماید بطوریه انکارش بازگشت به انکار رسالت نماید.

طبق این نظریه چون معیار همان انکار رسالت و نبوت است بنابراین مجردانکار ضروری دین خصوصیتی ندارد بلکه آنچه ازاسلام که انکارش نشاندهنده عدم پذیرش خدا و رسول[ ص] باشد موجب کفر خواهد بود. هر چند جزء ضروریات دین هم نباشد. و ذکر کلمه ضروری دین در کلمات فقهاء شاید بدین جهت باشد که ضروری را هر مسلمانی می داند و یا آن را نشانه کشف کفر دانسته اند. نتیجه این کلام این است که اگر شخصی در منطقه اسلام امربدیهی و ضروری اسلام راانکار می کند نشان این است که اسلام را قبول ندارد. بنابراین اگر منکر ضروری دین در مناطق اسلامی نبوده و یااحتمال دهیم انکارش از روی جهل باشد نمی توانیم حکم به کفرش بنمائیم.

[نتیجه این دو نظریه]:

اگر کسی منکر ضروری دین شود بخاطر شبهه علمی یعنی یکی از ضروریات دین را مورد بررسی قرار داده و در تحقیقات علمی خود بر خلاف آنچه قرآن و روایات دلالت دارند رسیده و معتقد به آن نیز شده است چنین انکاری طبق نظریه اول که انکار ضروری را سبب مستقل می داند موجب کفراست ولی طبق نظریه دوم چون این کانکاراز روی شبهه بوده دلیل برانکار پیامبر[ ص] نیست ازاینرو موجب کفر نخواهد بود و همچنین است در صورتی که انکار ضروری از روی جهل و غضب باشد.

آنچه که ذکر شد مهمترین نتیجه این دو نظریه است. ۴ ۵

نظری به دلیلهای دو قول:

بیان ادله هر دو نظر بصورت کامل و نقد و بررسی آنها در محدوده این مقاله میسر نیست

ولی بررسی اجمالی آن خالی از فائده نخواهد بود.

کسانیکه انکار ضروری دین را سبب مستقل برای کفر دانسته اند چند دلیل آورده اند:

۱-اسلام مجموعه ای از عقاید واحکام است که از طرف خداوند تبارک و تعالی مقرر شده والتزام به آن بر مسلمانان واجب گشته است و هر کس جزئی از آن مجموعه راانکار کند تمام اسلام را منکر شده. واین از خصوصیات مجموعه ای است که یک واحد را تشکیل می دهد. ۶

۲- همه فقهائی که انکار ضروری دین را مطرح کرده اند گفته اندانکار ضروری دین موجب کفراست و فرقی بین علم و جهل نگذاشته اند واین نشان دهنده این حقیقت است که همه آنهاانکار ضروری دین را سبب مستقل برای کفر دانسته اند و گر نه می باید صورتی را که از روی جهل باشد موجب کفر قرار ندهند واین دلیل ازاتفاق آنها حاصل شده که دراصطلاح فقه به آن اجماع می گویند. ۷

۳- فقهاء عظام وقتی که سبب کفر را ذکر می کنند.انکارالوهیت انکار رسالت وانکار ضروری دین را در ردیف انکارالوهیت و رسالت قرار داده و بصورت عطف به آن دو ذکر می کنند واز ظاهر عبارتشان بر می آید که انکار ضروری دین مثل انکارالوهیت و رسالت خود سبب مستقلی برای کفراست نه آنگاه که منجر به انکارالوهیت و رسالت شود و گر نه احتیاج بذکر جداگانه نبود. علاوه براین اگرانکار ضروری دین نشانه انکار رسول[ ص] باشد دراین صورت اختصاص انکار به ضروری دین معنی ندارد زیرا غیر ضروری دین هم اگر منجر به انکار رسول[ ص] شود موجب کفر می گردد پس اینکه فقهاءانار ضروری دین را بصورت جداگانه ذکر کرده اند نشان دیگری است بر کافر بودن منکر ضروری دین بطور مستقل. ۸

۴- فقهاء عظام برای منکر ضروری دین بخوارج از آنها اگر نگوئیم تمامی آنها شک و تردیدی در خدا و رسول[ ص] ندارند. پس معلوم می شود ضروری دین موضوعیت دارد. ۹

۵-استدلال به بعضی از روایات از جمله روایت صحیحه ابی الصباح الکنانی که مهمترین آنها نیز هست. و لذا ما بذکر همین روایت اکتفاء می کنیم و خوانندگان عزیزی که خواهان تتبع بیشتری دراین زمینه هستند به مدارک آنهاارجاع می دهیم. ۱۰

عن ابی الصباح الکنانی عن ابی جعفر[ ع] قال: قیل لامیرالمومنین (ع) من شهدان لااله الاالله وان محمدا رسول الله [ص] کان مومنا؟ قال: فاین فرائض الله؟ قال: وسمعته یقول: کان علی[ ع]: لوکان الایمان کلاما لعم ینزل فیه صوم ولا صلاه

ولاحلال و لاحلاام: قال وقلت لابی جعفر[ ع]: ان عندنا قوما یقولون: اذاشهدان لااله الا الله وان محمدا رسول الله[ ص] فهو مومن قال: فلم یضربون الحدود ولم تقطع ایدیهم؟ و ما خلق الله عزوجل خلقااکرم علی الله عزوجل من المومن لان الملائکه خدام المومنین وان جوارالله للمومنین و ان الجنه للمومنین وان الحورالعین للمومنین ثم قال: فما بال من جحدالفرائض کان کافرا؟ ۱۱

بررسی دلیهای نظریه اول:

قبل از بیان مدارک و شواهد نظریه دوم به بررسی دلیلهای نطریه اول می پردازیم.

امااینکه گفته اند:اسلام مجموعه ای است وانکار جزو آن انکاراسلام است.. . مقتضای آن این است که معتقد شویم بکفر کسی که یکی ازاحکام اسلام راانکار کند ضروری باشد یا غیر ضروری چه علم داشته باشد به اینکه آن چیز جزواسلام است یا علم نداشته و جاهل باشد چه قاصر باشد در جهالتش یا مقصر. و مهمتراز همه اینکه هر مجتهدی می تواند مجتهد دیگری را که نظریه اش مخالف بااوست تکفیر کند چون از دیدگاه او جزئی از مجموعه اسلام را منکر شده است. و هیچ کس از فقهاء حتی خوداینان به این نتیجه قائل نیستند.امااینکه گفته انداجماعی است مطلب. جواب این است که چنین اجماع واتفاقی محقق نشده است زیرا مساله انکار ضروری دین در کتب قدماءاز فقهاء همچون شیخ مفید و شیخ صدوق و.. . مطرح نشده است واین مسئله رااولین بار محقق در شرایع و پس از وی دیگران مطرح نموده اند که عده زیادی ازاینان انکار ضروری دین را سبب مستقل برای کفر نمی دانند

و بر فرض که مسئله اجماعی باشد ممکن است مدرک آنها روایتی باشد که به آنهااشاره شد. بنابراین یااصلااجماع وجود ندارد و بر فرض وجود داشته باشد مورداعتماد نیست. ۱۲

واما پاسخ دلیل سوم و چهارم این است که کلمه[ ضروری] نه در کلمات قدماا وج