پاورپوینت کامل حربه تکفیر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حربه تکفیر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حربه تکفیر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حربه تکفیر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

اصول اعتقادات [ اسلام] به اتفاق همه دانشمندان اسلامی از هر مذهب و مسلک عبارت است از: توحید نبوت معاد و در همه مذاهب اسلامی فقط اعتقاد به این سه اصل پایه واساس و ملاک مسلمان بودن یک فرد شناخته شده وانکار یکی از آنها (مستقیم یا غیر مستقیم ) و یا تنهااعتقاد نداشتن به آن خروج ازاسلام تلقی شده است.

البته در هر یک از مذاهب برای اینکه کسی پیرو آن مذهب بشمار آید عقائد دیگری هم شرط است. اما در مسلمان بودن شخص واینکه پیکره ای ازامت اسلامی بشمار آید دخالت ندارد. و ما در طی چند مقاله در بحث مرزاسلام و کفر تا حدودی این مساله را بیان کردیم. و در آینده از زاویه دیگری این مساله را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد. روشن است که چنین اندیشه ای تا چه اندازه می تواند درایجاد جو تفاهم و دوستی واتحاد و برادری در بین مسلمین و بلند نظری در برخورد باافکار و آراء گوناگون و آشکار شدن حق و حقیقت موثر بوده و ریشه بسیاری ازاختلافات و کینه توزیهارا بخشکاند.

ولی متاسفانه یکی از گرفتاریهای ما مسلمانان در طول تاریخ این بوده که بعضی ازاشخاص و یا فرقه های مسلمان در عمل خلاف این روش را پیموده اند واز روی نادانی و جهالت و یا عناد و لجاجت تعصب های بی جا تنگ نظریها خودمحوریها و یا تحریکات بیگانگان ازاسلام چنین

می پنداشته اند که تمامی آنچه را که خود بدان معتقدند جزواصول اعتقادی اسلام است و باید ملاک کفر واسلام دیگران قرار گیرد. در نتیجه بجای برخورد صحیح و منطقی با آراء مخالف و پیشه کردن طریق استدلال و برهان به حربه اتهام و تکفیر روی آورده و کوچکترین مخالفت با عقائد خویش را بااین حربه و چماق پاسخ می داده اند. و حتی به این عمل خویش بعنوان نوعی از تعصب در دین و حمایت از آن افتخار می کرده اند. درحالیکه تعصب در دین و حمایت از آن معنایش این نیست که چماق اتهام و تکفیر را جایگزین منطق واستدلال نمائیم. هیچگاه حامیان واقعی دین و متعصبان بحق چنین سیره و روشی نداشته اند. ۱ حتی در رابطه با ملحدان و کافران که جز کفریات چیزی بر زبان آنان جاری نمی شده است. امام صادق[ ع] آنچنان برخورد صحیح و منطقی دارد که[ ابن ابی العوجاء] ملحد وقتی بر خورد تندی از مفضل مشاهده می کند.از وی سئوال می کند که تو پیرو چه کسی هستی اگر پیرو جعفر بن محمدی امام صادق[ ع )او با ما چنین برخورد نمی کند واز این گفتار تندتر (کفرآمیزتر)از ما می شنود بدون عصبانیت گوش می کند و سپس پاسخ می دهد.

و بدینگونه با عمل امام[ ع] مفضل را مورد بازخواست قرار می دهد. ولی متاسفانه اینگونه برخوردهااندک و یا متروک گشته و دراکثر موارد حربه اتهام و تکفیر جای استدلال و منطق را گرفته و تعجیل و خشونت جایگزین سعه صدراسلامی شده است. و براین اساس است که در طول تاریخ اسلام کمتر شخصیت مصلح و دردمند و با فضیلتی را می یابید که ازاین جام تلخ[ تکفیر] جرعه ای ننوشیده باشد. و به گفته استاد شهید مرتضی مطهری:

[وقتی که علی[ ع] تکفیر بشود تکلیف دیگران روشن است. بو علی سینا خواجه نصیرالدین طوسی صدرالمتالهین شیرازی فیض کاشانی سید جمال الدین اسدآبادی واخیرا محمداقبال پاکستانی از کسانی هستند که ازاین جام جرعه ای به کامشان ریخته شده است].

همچنین شهید قاضی طباطبائی در مقدمه ای که بر کتاب[ جنه الماوی] دانشمند بزرگ مرحوم کاشف الغطا نگاشته است می گوید:

با بررسی در زندگانی دانشمندان و نوابغ بزرگ و رهبران اسلامی این نکته بخوبی روشن می گردد که هیچیک از آنان ازاین آفت بزرگ و تحقیر کننده مصون نمانده اند و بسیاری از شخصیت های فرزانه از هجوم تیرهای اتهام و تنگ نظری و مانند آن جان سالم به در نبرده اند. و سخنان ناروایی را در زندگی یا پس از مرگ به آنان وارد ساخته اند. و بجز چند ساله صدراسلام که

جنگها و درگیریها در خارج از مروهای اسلام و در راه گسترش اسلام بود از آن پس بیشترین جنگها و درگیریها داخلی است واین درگیریها را که ریشه یابی کنیم در برخی از آنها به یک اختلاف فکری در مساله ای از مسائل اسلامی برخورد می کنیم که این اختلاف بااینکه حل آنهااز طریق گفتگو و بحث امکان پذیر بوده و خللی به اصول عتقادات ایجاد نمی کرده است ولی در عین حال موجب این گشته که دسته ای دسته دیگر را تکفیر کنند و بر سر آن به جنگ و ستیز بپردازند.

جبهه بندی خوارج در مقابل علی[ع] درگیریهای اشاعره و معتزله سنی و شیعه ظاهریین و متکلمین متکلمین و فلاسفه و. .. که بخش مهمی از حوادث دردناک تاریخ اسلام را تشکیل می دهد از همین نوع است.

و بر سراین مشاجرات و نزاعها چه خونها که ریخته شد. چه سرها که بر باد رفت. چه قلبها که جریحه دار شد. و چه استعدادها که بیهوده و در مسیرهای انحرافی مصرف شد. و چه. .. و چه. .. و دراین بین دشمنان اسلام و مسلمین بودند که سود می بردند چرا که زهر طرف که شود کشته سود آنان است.

حاکمان جور برای تثبیت حکومتشان هر روز مساله ای را دستاویز قرار داده و به کمک عمال وایادی خود بدان دامن می زند تاافکار مردم رااز مسائل اصلی واساسی منحرف کنند و به آسانی و خیال راحت دخائر مادی و معنوی مسلمین را به یغما ببرند.

متاسفانه دراین میان عده ای ناآگاه را می بینیم که دراین دام گرفتار آمده و ندانسته آب به آسیاب دشمن می ریختند. بویژه چند ساله قبل انقلاب به حقیقت اوج این مسائل بود. رژیم تبهکار پهلوی و اربابانش که از قیام مردم در سال ۴۲ بوحشت افتاده بودند و دست بهر اقدامی برای نابود کردن مهره های اصلی انقلاب می زدند شاهد بودیم که چگونه از حربه[ تکفیر] با شیوه بسیار مرموزانه تراز گذشته بود آنهم بر سر مسائلی که نوعا سالها بین علمای اسلام مطرح بوده و نظرات متفاوتی ابراز شده و درباره آن بحث های گوناگون شده است ولی کسی مورداتهام بی دینی قرار نگرفته واین در حالی

است که خطر کفر جهانی و صهیونیزم بن المللی اصل اسلام را تهدید می کند.

گر چه هشدارهای بموقع امام عزیز در آن وقت و برخورد صحیح و هوشیارانه یاران او که لبه تیزاین تکفیرها متوجه آنان بود توانست به اندازه زیادی ازاثرات این توطئه ها بکاهد. ولی برای رژیم چندان هم بی ثمر نبود. و چند سالی در سایه همین اختلاف و نزاعها توانست به سلطه جابرانه خودادامه دهد. و بااربابانش به قتل و غارت ملت مظلوم بپردازد و هر کسی را به بهانه وهابیت ضد ولایت و مشابه آن در تنگنا قرار دهد و کانال مبارزه رااز مسیراصلی خود خارج کند. و اگر کسی فکر کند با پیروزی انقلاب اسلامی این مساله ریشه کن شده خیال خامی است و ناشی از عدم شناخت ریشه های این مساله خواهد بود.

آری توطئه ها و زمینه چینی های ایادی استعمار نقش اساسی در تحریک و براه اندازی تکفیر را دارد اما جهالت و نادانی خودبینی حقد و حسادت تعصبهای بی جا و. .. عوامل دیگری هستند که هر کدام سهمی در پیدایش تکفیرها واتهامات در تاریخ داشته و دارند و در تداوم انقلاب ممکن است این حربه با همان انگیزه و هدف اما با شیوه ها و دستاویزهای دیگر بوسیله افرادی چه بسا ناآگاه مورداستفاده قرار گیرد تا فرزندان انقلاب راازانقلاب جدا سازد و فرصت طلبان جای آنها را پر کنند وانقلاب را به انحراف و یا شکست بکشانند

این هشدارامام را بشنویم که در جمع فقهاء شورای نگهبان فرمودند:

[ امروز ما گرفتار دو جریان هستیم یکی آن جریان است که همین که به نفع مستضعفین و محرومین سخن گفته می شود واز کاخ نشینها و غاصبین حقوق مردم صحبتی می شود می گویند:این همان کمونیزم است. و جریان دیگر اینکه وقتی گفته شود خودسرانه به تقسیم زمین یا گرفتن اموال ننمائید می گویند: طرفداری از سرمایه دارها و فئودالهااست. در حالی که همانطور که می دانیداسلام نه با سرمایه داران موافق است و نه با کمونیزم]….

بدیهی است که دستاویزها یکی دو تا نیست و به همین جا ختم نمی شود. بلکه هر روز موضوعی تازه را شاهدیم چنانکه سخن از[ وحدت مسلمین] و [ هفته وحدت] که ضرورت آن بر کسی پوشیده نیست و برای حفظ آن شخصیتی همچون علی بن ابیطالب[ ع] سالها متحمل سختیها و رنجها می شود و بزرگان دین امثال سید جمال الدین حسینی و یارانش و آیه الله بروجردی [ره] و همفکرانش و در عصر کنونی حضرت امام[ مدظله العالی] ۴ زحمتها کشیده و خون دلها خورده اند و جزء مهمترین آرزوهای آنان بوده است.

بعضی از آن را بدعت در دین و برخی دیگر[ ضد ولایت] واهل بیت می دانند. وازاین طریق به کوبیدن انقلاب و شخصیتهای آن می پردازند.

و یا یک اظهار نظر در رابطه بااینکه[ فقه] را باید با توجه به حوادث زمان و نیازهای اجتماعی و تحولات آن مورد بررسی قرار داد. و باب اجتهاد بر اساس اصول پیشینیان همچنان مفتوح است فورا دستاویزی دیگر برای اختلاف و تفرقه و کوبیدن و تکفیر کردن پیدا می شود. و فقه پویا و سنتی مطرح می گردد و به محافل و منابر و مطبوعات کشانده می شود و یا گاهی موافق نشدن با یک عده و یا مخالفت با یک جمع مخالفت بااسلام و حوزه و فقه و فقاهت بشمار می آید آنچنان که گویی آنها تمام اسلام و دین فقاهت هستند.

موضوعاتی که دستاویز قرار گرفته و می گیرد زیاداست که هم اکنون در صدد بیان همه آنها نیستیم فقط اشاره ای بود به اهمیت بحث و لزوم آن در میان اندیشمندان. از آن طرف موضع گیریهای اصولی و صحیح هم در تاریخ اسلام هست که در موقع و جایگاه خود بهترین و مناسبترین شیوه ها در مبارزه با بدعت ها بوده است و نه تنها مشکلی برای مسلمانان نیافریده بلکه مشکلها را حل نموده و مدعیان دروغین را رسوا کرده است که بجای خود بیان خواهیم کرد. واین نوع شیوه و موضع گیری دارای حدود و ضوابط ویژه ای است که باید نهایت دقت واحتیاط در جوانب آن رعایت کرد. ولی سخن ما دراین مقاله بیشتراز تکفیرهایی است که متاسفانه مواردش هم کم نیست و پی آمدهای زیانباری را بدنبال داشته گر چه در آغاز بیشترین اتهامات و تکفیرها فرقه ای بوده و مذهبی مذهب دیگر را متهم می نموده است ولی با گذشت زمان این شیوه حتی به افراد یک مذهب هم سرایت نموده است بگونه ای که اتهام شیعی شدن در بین اهل سنت و سنی شدن در بین شیعیان وامقال آن در ردیف تکفیر قرار گرفت و دامنه اتهامات گسترش یافت گر چنانچه برخورد صحیح واساسی بااین مساله نشود همچنان گسترده تر خواهد شد. و هر موضوعی دانسته یا ندانسته دستاویز برخی ازافراد و یا گروههای نادان قرار خواهد گرفت و شخصیتهای دینی و یا سیاسی دیگری را

قربانی تیرهای زهرآگین دشمنان اسلام خواهد کرد.ازاین رو لازم است که به طرح این مساله و بیان ریشه ها و نمونه های تاریخی و پی آمدهای سوء آن و بیان موضع اسلام وارائه راه حلهای اساسی پرداخته و توجه خاص مبذول گردد.

اینک بررسی و تحقیق دراین امر مهم را با ذکر برخی از پی آمدهای منفی آن شروع می کنیم تااهمیت مبارزه با تکفیرگرایی روشن تر گردد.

آثار سوء تکفیر:

وجود جو تفسیق و تکفیر در جامعه اسلامی مفاسداجتماعی سیاسی و اخلاقی زیادی در بر دارد که مهمترین آنها عبارتند:

۱- هتک شخصیتها:

در متون اسلامی ما آنقدر به حیثیت و آبروی مسلمان اهمیت داده شده که حفظ آبرو و حیثیت مسلمان همچون خون او محترم می شمارد. و آنچنان که ریختن خون مسلمان محکوم است با آبرو و حیثیت مسلمان بازی کردن و لکه دار نمودن نیز محکوم است. و شکی نیست که در جو تفسیق و تکفیربه آسانی آبرو و شخصیت مسلمان بسان آب بر زمین ریخته می شود وبه آن اهمیتی داده نمی شود بویژه در هنگامی که احساسات بر خرد پیروز گردد و غبار همهمه و هیاهو همراه با عنوان دفاع از دین و مذهب بر جامعه سایه افکند کسی بفکر حیثیت مسلمانی نبوده و آبروئی که سالها کسب شده بازیچه دست این و آن قرار می گیرد و متاسفانه دیده شده که چقدر از بزرگانی که حاصل سالها تحقیق و تتبع و کسب شهرت معنوی آنان در حوزه ها و جامعه با یک طرح نو و بااظهار نظر در مسائل اعتقادی که در آن متفرد بوده اند به هدر رفته و گاهی سب و لعنشان زبانزد خاص و عام گردیده است. اینگونه مسائل وقتی به محیط عوام زدگان و. .. کشیده شود بشکل حاد و سختی جلوه می کند و مساله بهمین جا ختم نشده و گاه سبب تجاوز به مال و جان او را فراهم آورده تا جائی که برخی از افراد برای ریختن خون او تقرب بخدای یکتا می جویند.

۲-ایجاد روحیه بدبینی:

محیطی که از آرامش فکری برخورداراست افراد با همدیگر مهربانند و با روحیه ای شاد و با پشتکار و دلگرمی مشغول فعالیت هستند و نیرو واستعداد خود را در راه تعالی و کشف حقایق پنهان و درابهام مانده اسلام بکار می اندازند. ولی در محیطی که در آن جو تفسیق و تکفیر برپا شود و هر یک در جهت تضعیف کردن دیگری بر آید محیط سالم فرهنگی تبدیل به جهنم سوزانی

می شود که در آن تخم ناامنی کاشته شده وافراداعتماد خود را نسبت به هم از دست داده واگر سخن حقی را هم بگوید دیگر آن را بر باطل توجیه می کند در نتیجه این بدبینی اثر متقابل داشته و به همین جا متوقف نمی گردد و همچون بیماری مسری تمام زوایا و جوانب زندگی طرفین را در بر می گیرد و در نتیجه فضائی بوجود می آید که افراد همدیگر را قبول نداشته و هر یک دیگری را متهم می کند. واثرش همان زیر پا گذاشتن آراء وافکار دیگران و دیگر پی آمدهای تکفیر خواهد بود

۳- گم شدن هدف:

آنچه که در جو تفسیق و تکفیراز بین می رود خود حقیقت و هدفی است که تمامی اندیشمندان اسلامی در راه تحقق آن تلاش و کوشش کرده و می کنند. چون در آن صورت که لازم است در مسائل اساسی و ضروری پرداخته شود. و جوانب آن را بررسی و پژوهش کنند اما محققین در پی اثبات و نفی مسائل فرعی و غیر ضروری و در پاسخ به اتهام ها به بحث و بررسی پرداختند راه گم شده واز هدف بازمانده اند. جوینده ای که بطرف آرمانی در حرکت و یا در راه کشف حقیقتی در تلاش است و کسانی هم از چپ و راست بوسیله سنگ اندازیها و تهمتها در صدد بستن راه وی هستند اگر آن پوینده وقت خود را صرف پرداختن به جواب آنان کند اولین چیزی که قربانی می گردد خود آن ایده و هدف است. ازاین رو در مسائل مهم اجتماعی و مذهبی موقعی که مساله ای رنگ سیاسی بخود گرفته و دست آویز حربه های سیاسی و تهمتهای این و آن شده است بیشترین مغزها و فکرها و قلمها صرف دفاع و یا حمله به یکدیگر گشته و همه بدنبال پیدا کردن نکته ضعف ها و کوبیدن طرف مقابل خواهند شد. در چنین محیطی نه تنهااصل آن مساله روشن نشده بلکه برابهام آن افزوده شده است. در صورتی که اگر با[ جدال احسن] و بحثهای علمی و متین درباره اش بحث می شد ابهام و غباراز چهره آن حقیقت زدوده شده بود وافراد دچار سردر گمی نمی گشتند.

۴-ایجاد فضای استبدادی:

یکی دیگراز پی آمدهای تکفیر ایجاد حاکمیت استبداداست. استبدادی که همیشه از یک سلطه فرهنگی و زورمدارانه شروع می گردد. بدانجهت که نظریات محققین و صاحب نظران در آن سوی مورد آماج حمله و تهمت قرار می گیرد و شخصیت افراد صالح دستاویزافراد ناآگاه می شود. در آن صورت است که دیگرانی از شخصیت و موقعیت خود بترسند و نتوانندابراز عقیده کنند. زیرا طبیعی است که عده ای بااستفاده از جو مذهبی واستفاده از پوشش مذهب و دفاع از دین و آئین افکار خود را بر مردم تحمیل کردهو به اسم دین خفقان فکری را را حاکم سازند همانطور که در عصر سیاه اموی و عباسی دیدیم که بعنوان دفاع از مذهب و دین علیه مذهب حقیقی وارد نبرد شده و رقبای خود را به این وسیله خلع سلاح می کردند.

بعنی پس از تکفیر و طرد آنهااز جامعه سرانجام خونشان را بزمین می ریختند.

استبداد دینی بمراتب بدتراز سایراستبدادها می تواند موثرافتد چون افراد جرات مبارزه با ظلم را در خود می یابند ولی پرده برداشتن از باطلی که در لوای مذهب و حق خود را پنهان کرده کاری بس طاقت فرسااست.

در همین رابطه مرحوم نائینی[ ره] در ذیل آیه شریفه [ اتخذوااحبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله]… ۵ بعداز آنکه استعباد را به دو قسم تقسیم می نماید استعباد مبتنی بر زور و قدرت و دیگری استعباد مبتین بر خدعه و تدلیس چنین می فرماید:

[ ازاینجا ظاهر شد جودت استنباط و صحت مقاله بعضی از علماء فن که استبداد را به سیاسی و دینی منقسم و هر دو را مرتبط و حافظ یکدیگر و با هم توام دانسته اند. و هم معلوم شد که قطع این شجره خبیثه استبداد سیاسی و تخلص ازاین رقیت خبیثه استبداد دینی که وسیله آن فقط به التفات و تنبه ملت منحصراست در قسم اول اسهل و در قسم دوم در غایت صعوبت و بالتبع موجب صعوبت علاج قسم اول خواهد بود]…

۵-از بین روحیه تحقیق:

وقتی که اندیشمندان در یک جامعه ببینند هر کس فکر نوی ارائه کند که با نظریه رایج آن عصر موافقت نداشته باشد براحتی او را کنار می گذراند. و در برخی از مواقع تا سرحد تفسیق و تکفیر بااو مبارزه و برخورد می شود.افراد محقق در آن جامعه از ترس تکفیر کارهای تحقیقی کرده اند که در آن به فکری نو دست یافته اند از ترس تکفیر پنهان کرده وانتشار نمی دهند. و در نتیجه استعدادها در

زمینه های مختلف هرز می رود. روحیه تحقیق و تتبع درافراد کشته می شود. چون استعادها در فضایی زنده و پویا شکوفا می گردد. همانند آب که در بستر جوشش و حرکت صفا یافته و بر طراوتش افزوده می گردد و در محیطی که در آن خفقان علمی وجود دارد محقق عرصه ای برای پرواز نمی بیند به تدریج یاس بر بر روحیه ها حاکم شده واستعدادها رو به زوال می رود.

۶- مستور ماندن برخی از مطالب علمی:

یکی از آثار سوءاین مساله مستور و مکتوم ماندن برخی از مطالب بزرگ علمی است. یعنی براثر ترس از تکفیر و تفسیق بسیاری از حقائق و علوم ارزنده ای که بوسیله علماء بزرگ برشته تحریر در آمده است جز برای عده ای قابل استفاده نبوده و چه بسیارازاسرار و معارف علوم که با فوت صاحبش مدفون گشته است ودیگران ازاستفاده آن بی بهره مانده اند. بعنوان نمونه می بینیم در قرونی که جو ضد فلسفه و یا حساسیت علیه عرفاء بر حوزه ها غلبه داشت چه بسیاراندیشه هایی (فلسفی عرفانی و. ..) که هیچ گاه عرصه ای برای تبیین و تشریح آن پیش نیامد. و عده ای ازاین افراد که توانستنداثری گرانقدر دراین زمینه بیافرینند در زمان حیات خود مورد تشویق قرار نگرفته بلکه مورد حمله و هجوم هم واقع شدند.

۷- گشوده نشدن عقده ها:

ازاثرات منفی دیگر جو تکفیر در جامعه متراکم شدن عقده های اعتقادی در دل و درون است و مسلم است که بمضون آیه کریمه[ لااکراه فی الدین]… ۷ با زور و جبر عقیده ای را براشخاص نمی توان تحمیل کرد. و با شمشیر نمی توان بجراحی عقده ها و معضلات فکری پرداخت و اینها باید با بحث واستدلال واقناع عقلی حل گشته و گشوده گردد. و موقعی که فضای جامعه چنین باشد که شخص قدرت بیان مشکل فکری خویش را نداشته ترس از تکفیر مانع ازابرازش می شود. عقده ها در دل متراکم گشته و شخص همیشه از وجود آنها در رنج است و بحران فکری دائمااو را در کشاکش موجها به این سو و آن سو کشانیده و همیشه باافکار و اوهام خویش در ستیزاست واین از کشنده ترین اضطرابهای درونی می تواند

باشد. زیرا با فلسفه وجوداو درارتباط است. وسرانجام ممکن است بصورت عده ای خطرناک درآید واندام جامعه را به خطراندازد و در سوی تفریط و تند روی گام بردارد که در آغاز ممکن بود با مرحمهای حکمت و موعظه بدرمانش پرداخت ولیبراثر تاخیر وازدیاد نیازمند به جراحی خطرناکی شود که سرانجامش معلوم نیست.

۸- سرخوردگی:

در برابر جریانات انحرافی وافراد منحرف که به عقیده ما دارای دیدگاههای غیر مکتبی واسلامی هستند.اگر برخوردی توضیحی وارشادی آن هم بشیوه های نیک و غیر مستقیم نداشته باشیم و به آنان جهت اصلاح و آگاهی خویش میدان ندهیم واز همان ابتداء در هر کس کوچکترین انحرافی سراغ داشتیم چماق تکفیر را بر فرقش فرود آورده و طردش کنیم طبیعی است که این عمل موجب سرخوردگی آنان ازاسلام و پیوستن به مکاتب غیراسلامی خواهد شد. با سیری کوتاه در زندگی افرادی که در جوامع اسلامی منادیان مذاهب غیراسلامی والهی هستند یا نوعی انحراف را ترویج می کردند و می کنند در می یابیم که بسیاری از آنان زمانی در کسوت مذهبی بوده وانحراف های کوچکی داشته اند لکن براثر سالم برخورد نکردن و موضع گیری ناصحیح در برابر برخی ازاشتباهات داشتن سبب طرد آنان از محیط مذهبی شده است و چون نیرو واستعداد همراه خلاقیت و ابتکار و نوآوری راکد نمانده به این طرف و آن طرف کشیده شده و احیانااین خلاقیت وابتکار را در راهی بکار برده که مااو را عملا بدان جهت داده ایم بعنوان نمونه قبل ازانقلاب شاهد بودیم که برخی افراد براثر داشتن فکری و یا بجرم داشتن یا خواند نبرخی از کتب و مقالات که به نظر بعضی جزء کت ضاله بود از محیط تحصیلی طرد شده و بدام جریانات انحرافی ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.