پاورپوینت کامل مظهر صلابت و تدبیر ۸۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مظهر صلابت و تدبیر ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مظهر صلابت و تدبیر ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مظهر صلابت و تدبیر ۸۲ اسلاید در PowerPoint :
سرمقاله
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوستکه آشنا سخن آشنا نگه دارد
دراوج حادثه بودیم واز عمق فاجعه بی خبر! آنگاه که گلهای مخزن اسرار رااز کنارمان ربودند ما فرار جغدان را جشن گرفته بودیم و در گریه مان لبخند فتح بود و دراشکمان ترانه پیروزی.
امااینک که از آن تکان به خود آمده ایم و می اندیشیم بار گران آن واقعه را در می یابیم و دراین میان عروج سید کاروان آن شهیدان [آیت الله بهشتی] جانگدازتراست واسفبارتر که ایشان از معدود معماران اصلی این انقلاب بودند واز طراحان و مجریان قوی آن وافسوس که دراین زمان در سوگ اوئیم و نه در محضر وی.
لیک اندر مرگ مردان بزرگ عالمی گرید بر آید عالمی لاجرم در مرگ مردانی چنین گفت بایدای دریغا عالمی
اکنون در سالگرد تکرار آن خاطره ازاو سخن می گوئیم که در یادش بازگشتی است به تاریخچه نهضت و رجعتی لازم به خویشتن واقعی انقلاب. از آنرو که بررسی زندگی واندیشه های بنیانگذاران و رهبران نهضتها تبیین یک بیوگرافی عادی نیست بلکه تحلیل یک تاریخ مجسم است. بویژه تا زمانیکه این حرکتها تپش دارند و حرکت سازند درسی به رهروان راه می دهد که با نیان انقلاب به چه می اندیشیده اند؟ چه آرمانهائی را اهداف عالیه انقلاب تلقی می کردند؟ و چگونه عمل می نمودند؟ واین خود حفاظتی جدی از نهضت است که ثبات قدم در کجاست؟ و عدول از طریق در چه مواضعی انجام یافته یا در حال شکل گرفتن است؟
آنچه دراین مختصر مشاهده می کنید مروری است بر جهت گیری کلی حرکت مبارزاتی شهید بهشتی. به باور ما محصول تلاش آن بزرگوار در یک کلام نهفته است و آن کادر سازی برای انقلاب. و دراین سطور قصد بر آن است که این سمت گیری نماینده شود و رهنمودهای شهید و شیوه عملی ایشان تبیین گردد تا درسی برای مجریان و مبلغان باشد.
تربیت نیرو
شهید بهشتی در نهضت ملی شدن صنعت نفت حضور فعال داشت و به آن تلاش امیدوارانه نظر می نمود. شکست آن جریان در واقعه کودتای ۲۸ مرداد او را به این اندیشه کشاند که در تحلیل و چرائی این واقعه بیندیشد. خودایشان حاصل این کنکاش را چنین بیان می کند:
[در هر حال بعداز کودتای ۲۸ مرداد دریک جمع بندی به این نتیجه رسیدیم که در آن نهضت ما کادرهای ساخته شده کم داشتیم]… ۱
این تحلیل جهت گیری فعالیتهای ایشان را مشخص کرد.ازاینرو تمام همت خود را بر آن گمارد که نیروهائی لایق و قوی برای انقلاب بسازد. [شهید باهنر] در تبیین این
تلاش وافر می گوید:
جهت دومی که ایشان (شهید بهشتی ) روی آن زیاد کار می کرد ساختن نیروی انسانی بود. برای یک جامعه اسلامی ایشان تبلیغات عمومی را کافی نمی دانست و معتقد بود که نیروی اساسی لازم برای نظام باید ساخته بشود و لذااز طریق تاسیس مدارس تشکیل انجمنها ایجاد کلاسهای منظم آموزشی – آزاد یا سازمان یافته گروهی – جهت ساختن افراد مفیدی برای نظام اقدام می کرد و توفیق خوبی داشت. ۲
دراین تحلیل نکته اساسی وجود دارد که شهید بهشتی تبلیغات عمومی را چندان موثر نمی یافت و به جای روی آوری به چنین مجامع و جذب عوام به درون جلسات و مدارس راه یافت تااز آن طریق هسته های اصلی انقلاب را بیافریند واز آن هسته ها نیروهای جدید متولد گردند و تا در مجموع در تخریب رژیم طاغوتی و پدید آوردن نظام جدید از آن نیروهااستفاده گردد.[ شهید رجائی] یکی از محصولات مبارک این تلاشهای دکتر بهشتی بود. خود رجائی ازاین جلسات کیفیت تکوین و آرمان آن چنین یاد می کند
[ما با آقای دکتر بهشتی یک جلسه هفتگی داشتیم که ایشان ۱۵ نفر را انتخاب کرده بودند که تعلیمات مکتبی را در جلسه مذهبی به ما می گفتند و ما درس را می گرفتیم آماده می کردیم بعد هم بازگو می کردیم و آماده می شدیم که در آینده خودمان گرداننده های کلاسهای دیگر باشیم]. ۳
می بینید که چگونه دراتقاهای در بسته و مخفی و بدوراز هیاهو و جنحال حرکتهای اساسی پایه ریزی می شده است. گر چه اینکارها رد پا بر جای نمی نهاد و زبان را برای اندرکاران می یافتند:
از رهگذر خاک سر کوی شما بودهر نافه که در دست نسیم سحرافتاد
نمونه دیگررا در جلسه های روز دوشنبه آن شهید می توان یافت:
[در سالهای ۵۵-۵۷ جلسه ای در روزهای دوشنبه در منزل ایشان برقرار بود که در آن
چند تن از تحصیل کردگان رشته اقتصاد از جمله آقای دکتر نمازی (وزیر سابق اقتصاد و دارائی ) بررسی مشترکی را بر روی کتاب کاپیتال مارکس انجام می دادند و در طول یکسال و نیم حدود ۹۰ صفحه از جلد اول این کتاب بررسی و نقد شد]. ۴
واین نمونه و نمونه های مشابه نشانه ای از توجه آن بزرگواراست به آینده نظام اسلامی از جهت نیرو و طرح کاری که پاره ای از مبارزان آن را به فراموشی سپرده بودند و با بواسطه دوری دستاورد از آن سرباز می زدند.اما دکتر به مبارزه برنامه ریزی شده اعتقاد داشت و همواره اظهار می کرد:
[من طرفدار مبارزه مبتنی بر برنامه ریزی هستم و مبارزه بدون برنامه ریزی را کافی نمی دانم]. ۵
برنامه ریزی دراز مدت
شهید بهشتی از کسانی نبود که انتظار آن را داشته باشد که در اولین برخورد ابوذر و سلمان بسازد.از توجه داشت که تحولات روحی و فکری غالبا تدریجی اند و بایستی مربی عامل زمان را در ساختن روان و فکر به حساب آورد. براساس این تلقی بود که دلخستگی از تبلیغ دین برای وی ایجاد نشد. بسیاری بودند که پرشور و گداز وارد صحنه می شدند واین سو و آن سوی به وعظ و خطابه و تشکیل محافل و جلسات همت می گماشتند.اما با برخورد با ناملایمات و ناسازگاریها و کم توجهی ها از میدان بدر می رفتند و کلا و هدایت نسل معاصر خودشان ناامید می شدند. شهید بهشتی این بیماری را[ کسالت شتابزدگی] می نامید و آن را مرضی شایع تلقی می نمود. ۶او تاکید داشت که باید دید عمل چگونه است. اگر عمل صالح باشد ثمره خود را بر جای می نهد و آثار طیبه آن آشکار می گردد.
این خود نوعی خودخواهی است که ما مصر هستیم نتیجه کار خودمان را حتما در زمان حیات خودمان ببینیم. عمل صالح بایدانجام داد و عمل صالح جای خود را باز می کنداگرامروز نکرد فردا واگر فردا نشد فرداهای دیگر ۷.
این تلقی راه را برای کارهای مداوم ایشان در ساختن و تربیت نیروها باز می کرد. هر قلعه ای هر چند به ظاهر مستحکم را قابل فتح می دید واین از یکسو در قدرت روحی واعتماد به نفس ایشان جای داشت. واز سوی دیگر در دوری از عجله و شتابزدگی.
توجه به نیازهای فکری – روحی
شهید بهشتی به این واقعیت توجه داشت که انسانها پیچ و مهره نیستند تا درد و درمان یکسان داشته باشند. هرانسانی کلید رمز خاص خود را دارد. و راه گشودن این صندوق اسرار تماس مستقیم و رویاروی است. ازاینرو مشاهده می کنیم که در مجامع مختلف حضور می یافت واشخاص را بر حسب نیازهای روحی – فکری تربیت می نمود و می ساخت.[ شهید شاهچراغی] نمونه ای ازاین وقایع بسیار را نقل می کند:
[من و دو نفر دیگراز برادران همراه استاد بودیم. برادری که روح تند و آتشین داشت ازاو پرسید: در تعطیلات چه کتابی بخوانم؟ در پاسخ کتاب[ جهادالنفس] از جلد یازدهم وسائل الشیعه را توصیه کرد در حالیکه به برادران دیگری که روح انقلابی کمتری داشتند و به مسائل اخلاقی بیشتر می پرداختند کتاب[ جهاد با دشمن] وسائل را تاکید می نمود]. ۸
سعه صدر
در ساختن انسانها این اصل رااز دیده دور نمی داشت که آنان توان ابراز طرح اندیشه های خود را در مقابل وی بیابند از مطلق کردن خود حذر داشت و به گونه ای جدی می گفت:
[خیال می کنید وقتی می گوئیم از شما بچه ها می آموزیم شوخی یا تعارف می کنیم؟ ]! ۹
این روحیه به یاران و شاگردان ایشان امکان آن را می داد که از طرح ابهامهای درونی
و پیشنهادها و آرمانهایشان اجتناب نورزند و در محضر وی عقده های فکری – روحی شان را بگشایند. معاشران مرحوم دکتر ازاین خصیصه ارجمند وی حکایتها دارند. یکی از آنان می گوید:
[ اگر در جلسه ای عده ای نشسته بودند و مسئله ای مطرح می شد علاقه مند بود که هر کس دراین جلسه حضور دارد اظهار نظر کند و عجیب این بود که در موقع نظر دادن دیگران آن چنان گوش می داد که طرف فکر می کرد در حال بیان جالبترین مساله است و بااین گوش دادن و علم الحرکات خودش شدیدا به آن صاحب نظر بال و پر می داد. مخصوصااگر جوانی بود و حرف می زد با حرکاتش آن جوان را تشویق می کرد که مرتب نظر بدهد]. ۱۰
وی با آنکه معتقد بود که باید[ مشی اصولی] داشت و تخطی از معیارها را نپذیرفت و به تعبیر خودشان:
[در موردارزشها باید سخت گیر باشیم آنجا نمی توانیم صلحی کلی باشیم]. ۱۱
اما در تبلیغ والقای اصول وارزشها انعطاف و وسعت مشرب را باور داشت و مبلغان و مربیان رااز خشونت و تندی بر حذر می داشت. او می گفت:
[در برخورد با سوالات وابهامهای ذهنی افراد و بخصوص جوانان این شیوه بلند کردن عصا را کنار بگذارند تا فرد بتواند بدون دغدغه سوال واشکال خود را طرح کند زیرااینگونه دغدغه ها چون موریانه ایمان افراد را می خورد واز درون آنها را تهی می سازد]. ۱۲
کار جمعی
شهید بهشتی از معتقدان تلاشهای گروهی بود واعتقاد داشت که انسانها در درون جمع رشد خود را می یابند.او جمع را[وجود سیال فرد] تلقی می نمود ۱۳ و همت بر آن می گماشت که نیروهای مسلمان به این بهره وجودی دست یابند.ازاینرو می بینیم که بسیاری از تشکیلات و نهادهای اسلامی در روی آوری به کارهای جمعی مدیون
تاکیدات و ارشادات آن بزرگوار بوده اند. و خود آن شهید دراین زمینه پیشقدم بود و بخشی عظیم از مجموعه فعالیتهای وی در درون جمعها و فعالیتهای گروهی ساخته و پرداخته شده اند.
رهنمودهای استاد در تمامی کارهای گروهی قابل توجه و مورداستفاده است زیرا مایه ارشادات ایشان درامور تشکیلاتی تنها در قالب احزاب و سازمانهای سیاسی اسلامی منحصر نمی ماند بلکه تمامی حرکتهای جمعی را در بر می گیرد.ازاینرو تمامی نیروهائی که در کارهای جمعی قرار دارند و یا به این سری فعالیتها علاقه مندند بایستی به این توصیه های استاد توجه کنند واز لغزشها و پرتگاههای آن مصونیت یابند و به فوائدش دسترسی جویند.
تئوریسین تشکیلات اسلامی [ شهید بهشتی] معتقد بود که اصول پایه [جمع اسلامی] بر سا قاعده استواراست:
۱. جمع و تشکیلات پاسدارارزشها باشد و نه پاسدار خود.
۲. سرگرم کننده افراد نباشد. بدین معنی که افراد رااز ذکرالهی باز ندارد بلکه افراد در درون جمع در حال شدن و ساختن باشند و به تعبیر خودایشان [ مسیر حرکت آهنگ عبادت را داشته باشد].
۳. کار جمعی مستلزم صرف نیرو وامکانات است و لذا باید بدرد مردمبخورد نه آنکه باری بر دوش آنها بنهد.
و در یک کلام جمع و سازمان و تشیکلات نه بت باشند و نه لهو و نه لغو. ۱۴
این اصول معیار ارزیابی هر[ فعالیت جمعی] است. و شرکت کنندگان دراین کارها باید تلاش خودشان را بااین اصول محک زنند و دریابند که آیا جمعی اسلامی اند یا خیر؟
نکته دیگر که ایشان در[ کار جمعی] توصیه داشت و به آن اهمیت می داد این واقعیت بود که بایستی این حرکتها به حل ضعفهای شخصی بیانجامد. و به تعبیر خودشان:
[ تشکیلات برای ساختن ناقصهاست] ۱۵ لذا باید مجموع افراد به رفع ضعفهای خود
بیندیشند و همت گمارند. و گر نه فعالیت جمعی ازاثر ساقط می شود.ایشان می فرمودند:
[ این ضعفها تا ضعف شخصی است یک گناه است ولی وقتی در یک جمع بود گناه مضاعف است و عقابش هم مضاعف است. هم عقاب این دنیایش مضاعف است و هم عقاب آن دنیایش مضاعف است چرا که نتیجه زحمات فراوان انسانهای تلاشگر در راه خدا با یک چنین ضعفهای به هدر می رود و حبط و ضایع می شود]. ۱۶
ایشان بعداز پیروزی انقلاب بر ضرورت وجود یک نهاد تشکیلاتی فراگیر تاکید داشتند و آن را برای تربیت کادرهای اسلامی واجب می شمردند. تاسیس[ حزب جمهوری اسلامی] براساس این باور بود.
در تحلیل از شرایط جدید پیش آمده می فرمودند:
[ اگر ما برای خودسازی انسانهای یک جامعه انقلابی بخواهیم با همان شیوه آگاهی دادنهای فردی و حتی گروهی و دعوت اشخاص به عمل صالح اکتفا کنیم بدون آنکه به کل جریان بیندیشیم و توجه کنیم در یک چنین حالتی افراد به سمت مکتب می آیند وازایمان و عمل صالح هم در درجات مختلف برخوردار می شوند ولی حرکتشان و آمدنشان همواره با موانع و مشکلات و ناهمسازیهای فراوان روبروست! بطوری که فکر نمی کنند در یک نظام جدید قرار گرفته اند و حرکت می کنند و چنین تصور می کنند که هنوز شرایط و شکل حرکت چیزی است شبیه شرایط قبل از پیروزی انقلاب]… ۱۷
سپس در توضیح آن شرایط قبل از پیروزی فرموده اند که در مثل سالهای ۵۵ – ۵۲ اگر شب و روز تلاش می شد و دو یار مسلمان و مبارز پیدا می کردید کلی خوشحال بو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 