پاورپوینت کامل تفسیر آغاز و تطور آن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تفسیر آغاز و تطور آن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تفسیر آغاز و تطور آن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تفسیر آغاز و تطور آن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

درادامه تحقیق و تعلیق مقاله سودمند مرحوم میرزا طاهر تنکابنی اینک بخش دیگراز آن آغاز می شود با عنوان[ علم تفسیر قرآن] و قبل از رسیدن به تحقیق متن مطلبی آورده می شود پیرامون پاورپوینت کامل تفسیر آغاز و تطور آن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint و مکتبهای مختلف تفسیری. قرآن کریم در طول قرنهای متمادی مورد توجه ویژه مسلمانان بوده و عالمان و متفکران اسلامی از جوانب مختلف روی آن کار کرده و آثار بزرگی پی نهاده اند.

مصطفی صادقی رافعی می گوید:از زمانیکه تاریخ بوجود آمده است در همه تاریخ عالم کتابی شناخته نشده است که به اندازه قرآن یا نزدیک به آن شرح و تفسیر بر آن نگاشته یا تالیف و تصنیف درباره اش شده باشد. مثلاابوعلی اسواری قرآن را بتواریخ و سیر و وجوه تاویلات تفسیر کرد اواز سوره بقره شروع نمود و ۳۶ سال دراین کار پی در پی کوشید تا مرد واین سوره به آخر نرسیده صاحب کشف الظنون ۱ برخی از تفاسیری را که تا زمان او نوشته شده یاد کرده و تا سیصد و چند تفسیر نامبرده و گفته است بعضی ازاینها در چندیم مجلداست که گاهی عدد مجلدات از صد تجاوز می کند واز

جمله ابوبکرادخوی متوفای ۳۸۸ تفسیر[ الاستغناء] در صد جلد نوشته است واین مردامام بلامعارض عصر خود درعربیت و بسیاری از علوم بوده است و فیلسوف مشهور ( ارنست رنان ) بر مدرکی دست یافته که در یکی از کتابخانه های اسلامی اندلس که نصارا آتش زده اند تفسیری در سیصد مجلد بوده است و شعرانی در کتاب [ المنن] تفسیری را در یکهزار جلد نامبرده است. بدیهی است که این تفاسیر غیراز کتب و رسائل و تالیفاتی است که درباره قرآن یا راجع بعضی مواضع و مسائل و مطالب آن نوشته شده که شماره آنها را جز خدا کسی نمیداند و آنچه مردم می توانند بداننداین است که این کتاب عجیب بزرگترین معجزه تاریخ علمی در روی زمین است که ازاول دنیا تا کنون نظیری نداشته و در آینده نیز نخواهد داشت. ۲ علامه عالیقدر مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی در[ الذریعه]. ۳۵۵ تفسیر آورده است و مسلم اینهمه بخشی است از کارهای انجام شده درباره قرآن. برخی از دانشمندان علوم اسلامی در ضمن نگارش علوم قرآن فصلی را با عنوان [تفسیر] گشوده اند و در آن از تفسیر طبقات مفسرین و برخی از مسائل مربوط به آن سخن رانده اند. و دراین صدسال اخیر دراین زمینه بحثهائی بطور جدی و پژوهشی مطرح شده و تحقیقاتی پیرامون آغاز تفسیر تطور و مکتبها و جریانهای مختلف آن نگاشته اند.اینگونه تحقیقهاکه غالبا به قلم مستشرقین یا عالمان اهل سنت انجام شده است طبق معمومل آمیخته است بااغراض فاسد و همراه است با بی توجهی به آثار عظیم و گرانقدر و و بسیار پر بار تشیع پیرامون قرآن و معارف مربوط به آن ۴ از جمله به عارت ذیل بنگرید:[. .. می توان همینطوراز آثاری که از تشیع الهام گرفته اندچشم پوشید]… ۴. این سخن[ بلاشر] است درباره آثار تفسیری شیعه و می نگرید که به چه آسانی از تفاسیر تشیع چشم می پوشند واز تفاسیر عظیم و مجموعه های سترگی چونان (التبیان) [ مجمع البیان] و صدها تفسیر معتبر دیگر نامی هم به میان نمی آورند زهی جهالت و کثراندیشی! !!

بهرحال بحث از آغاز تفسیر و تطور آن و بررسی مکتبها و جریانهای گوناگون تفسیری فسحتی عظیم و مجالی گسترده می طلبد آنچه اینجا آمده است ارزیابی شتابزده ای است از مسائل یاد شده که به ملاحظه صفحات مجله سعی بلیغی بعمل آمده است تا مطلب فشرده و کوتاه و گذرا مطرح شود و تلاش شده است تا در مسائل یاد شده منابع موجود بزبان عربی و فارسی ارائه گردد تا خوانندگان جستجوگری که بدنبال آگاهیهای بیشتری هستند به آن منابع رجوع کنند.

تفسیر قرآن کریم بمعنای[ تبیین مراد خداوند و پرده برگیری از محتوی آیات] ۶ با فرمان الاهی به پیامبر که فرمود:[ وانزلناالیک الذکر لتبین ما نزل الیهم]… ۷ آغاز گشت و با پرسشها و جستجوهای صاحبیان و دیگر مسلمانان ازابهامها اجماها و. .. و پاسخگوئیهای پیامبر[ ص] گسترش یافت. بدین سان پیامبر بنیانگذار تفسیر و تبیین آیات الاهی است. محتوی آیات قرآن و نزول آن نیاز به توضیح و تفسیر را همراه داشت محم و متشابه عام و خاص مطلق و مقید آیات تعبیرهای نوین و چگونگی های دیگر همه و همه نیاز به تبیین و توضیح داشت. این مسلم است که پیامبر در پاسخ از مبهمات به تفسیر آیات می پرداخت اما پیامبر چه مقداراز آیات را تفسیر کرده است مورد گفتگوست ۸.

سیوطی در پایان کتاب گرانقدر[ الاتقان] ۹ آیاتی را که پیامبر به تفسیر آنها پرداخته آورده و یادآوری کرده است که اینها بجز روایات در شان نزول است. این مجموعه را می توان کهن ترین ماخذ تفسیر قرآن دانست اما روایات منقول دراین زمینه را نمی توان همه را صحیح دانست سیوطی می گوید:[ این است آنچه من از روایات پیامبر بدان دست یافتم در میان این روایات حسن ضعیف مرسل وجود دارد]. ۱۰

علامه طباطبائی پیرامون این روایات می گوید:[ آنچه نام روایت نبوی می شود بر آن گذاشت از طرق اهل سنت و جماعت به دویست و پنجاه حدیث نمی رسد گذشته ازاینکه بسیاری از آنها منکر می باشند]. ۱۱

بهرحال نمونه هائی از تفاسیر پیامبر را می آوریم:

ابی سعیدالخدری می گوید: پیامبر [ص] در آیه[ وکذالک جعلناکم امه وسطا[ ۱۲ [وسط] را به[ عدل] تفسیر کرد. ۱۳

ابن عباس می گوید پیامبر در تفسیر آیه:[ فاذکرونی اذکرکم] ۱۴ فرمود: یعنی[ اذکرونی یا معشرالعباد بطاعتی اذکرکم بمغفرتی]. ۱۵

عقبه ابن عامر می گوید پیامبر در تفسیر آیه: واعدوا لهم ما استطعتم من قوه ۱۶قوه یعنی [ الرمی] ۱۷.

صحابیان و تفسیر:

چنانکه پیشتر آوردیم پیامبر در طول سالهای تبلیغ و هدایت بخشی از آیات را تفسیر نمود. و روشن است که آیات بسیاری از قرآن همچنان بدون تفسیر باقی بود پس از پیامبر صحابه براساس نیازهای موجود به تفسیر قرآن پرداختند. در دوره تفسیر صحابه گر چه آنان بیشتراز روش اثری و نقلی پیروی می کردند. ولی گاه گاهی در تفسیر قرآن به منابع دیگری استناد جسته آیه را تبیین می نمودند.[ و پر واضح است که آنان در

نوع نگرش و برداشت واندیشه و فکر و شناخت لهجه ها و غرایب و متشابهات قرآن در یک سطح نبودند و برخی بر برخی دیگر برتری داشتند] ۱۸

عمر روزی بر فراز منبر آیه:[ اویاخذهم علی نخووف] را خواند و معنای [تخوف] رااز مردم سئوال کرد و پاسخ شنید ۱۹.

وازابن عباس نقل شده است که می گفت: معنای[ فاطرالسموات] را نمی دانستم تااینکه با حضور در مخاصمه دو مرد بیابان نشین که در مورد چاهی گفتگو می کردند و یکی از آنها می گفت:[ انا فطرتها] و مرادش این بود که من به حفر آن آغاز کرده ام با معنای[ فاطر] آشنا شدم ۲۰.

اینها و جزاینهااز منقولاتی که در دست داریم – و به برخی از آنها پس ازاین اشاره خواهیم کرد – نشانگر نیاز شدید صحابیان به تفسیر و تبین قرآن است. براساس این نیازها و آن اختلاف در چگونگیها پس از رسول الله از یکسو تفسیر قرآن گسترش یافت واز سوی دیگر چگونگی برداشتها در میدان تفسیر واندیشیدن بر قرآن دامن بگسترد و دانش تفسیر بعنوان یک جریان در حوزه اندیشه اسلامی پای گرفت.

چهره های برجسته تفسیر و تبیین قرآن دراین دوره عبارتنداز علی [ ع] عبدالله ابن مسعود ابی ابن کعب زیدابن ثابت جابرابن عبدالله انصاری و. ..

۱.علی( ع):

علی[ ع] سیراب شده از چشمه ساز زلال وحی است و همگام و همراه پیامبر. زیباترین بیان در ترسیم این ارتباط و هماهنگی سخن خود مولی است که فرمود:[ پیامبر مرا در دامن خویش پرورش داد در حالیکه کودکی بودم مرا در آغوش می فشرد مرابستر خود می خواباند و بدنش را به بدنم می چسبانید و بوی پاکیزه او رااستشمام می کردم.

… من او را پیروی می کند واو هر روزازاخلاق نیک خود رایتی بر می افراشت و مرا به پیروی از آن فرا می خواند. وی مدتی از سال را مجاور کوه[ حراء] می شد تنها من او را می دیدم و کسی جز من او را نمی دید در آن ورز غیراز خانه رسول خدا(ص ) خانه ای که در آن اسلام راه یافته باشد وجود نداشت. در آن خانه که حضرت بود و خدیجه و من سومین آنها بودم که اسلام را پذیرفته بودیم. من نور وحی و رسالت را می دیدم و نسیم نبوت رااستشمام می کردم] ۲۱.

باری محققان علوم قرآنی به جایگاه بلند علی[ ع] درتفسیر قرآن تصریح کرده اند.

سیوطی می گوید: خلفاءاربعه اولین مفسران قرآن هستند که روایات سه تن بسیاراندک است واما آنچه از علی نقل شده بسیاراست وازابن مسعود نقل می کند که قرآن ظاهری دارد و باطنی و باطن و ظاهر آن نزد علی است ۲۲.

با توجه به شواهد تاریخی واظهار نظر محققان نخستین کسی که پس از پیامبر به تفسیر قرآن پرداخته و روایات فراوانی ازاو نقل شده است علی[ ع] است که بگفته برخی از محققان اهل سنت[ صدرالمفسرین] و [کلام الله الناطق] ۲۴ و…

آنچه اینجا درارتباط با علی[ ع] آوردیم تیمن را اشاره ئی بود و بس و گرنه می دانیم که[ می نگنجد بحراندر کوزه ای].

۲. عبدالله ابن عباس:

وی در کودکی ملازم و مصاحب پیامبر بود پیامبر روزی او را به آغوش کشید و دست به سینه او نهاد و فرمود:[ اللهم فقهه فی الدین وانتشر منه] ۲۵.

ابن عباس از چهره های برجسته تفسیر قرآن است واز شاگردان نامدار علی[ ع] او خود به شاگردی علی[ ع] بالیده و بارهای بار آن را به دیگران گوشزد کرده است ۲۶. در آثار و روایات واظهار نظرهای پژوهشگران ابن عباس به: ترجمان القرآن [ شیخ المفسرین] ۲۷ و. . ستوده شده است. این همه نشانگر جایگاه بلند و منزلت رفیع ابن عباس در تفسیر و دانش اسلامی است ۸ ۲.

۳. عبدالله ابن مسعود:

پس ازاین عباس بایدازابن مسعود نام برد که علی[ ع] به عظمت و گرانقدری وی گواهی داد و فرمود:[ علم القرآن ثم انتهی و کفی بذلک علما] ۲۹ابن مسعود حافظ قرآن بود وازاین روی سخت مورد علاقه پیامبر بود پیامبر دوست می داشت قرآن رااز زبان ابن مسعود بشنود ۳۰

آگاهی ابن مسعود در قراآت و تفسیر قرآن و نیز گستردگی دانش وی و اطلاعات وسیع او در علوم قرآنی مورد تایید محققان اسلامی است و تمامت شرح حال نگاران جایگاه بلند و منزلت رفیعی در تفسیر برای او معتقدند ۳۱.

طرح شرح حال و چگونگی جایگاه تفسیری مفسران دوره اول در فسحت این مقال نمی گنجد ازاین روی ازاشاره گذرا نیز به زندگانی و چگونگیهای دیگران صرف نظر کرده به ادامه بحث می پردازیم ۳۲.

ویژه گیهای تفسیری این دوره:

دراین دوره که آغاز تفسیر و تبیین قرآن است تفسیرها غالبااز محدوده نقل روایت و تبیین مختصر لغوی فراتر نمی رود تفسیر صحابه در حقیقت گزارش روایات پیامبراست و نه تفسیر بمعنای اصطلاحی آن. در این دوره تفسیر در حقیقت شعبه ای از علم الحدیث است. ازاین روی اولا:اختلاف میان مفسران دراین دوره

اندک بوده و تفاوتهای چشمگیری در تفسیر آیات میان مفسران دیده نمی شود. و ثانیا: دراین دوره مفسران به شرح و تفسیراجمالی و گزارشهای چوتاهی در توضیح آیات بسنده کرده و قرآن را با زمینه های علمی و به عبارت دیگر با ضوابط کلامی و. .. تفسیر نکرده اند. مثلا در تفسیر آیه:[ وفاکهه وابا] به همین اکتفاء می کردند که بگویند:[ انه تعداد لنعم الله تعالی علی عباده]

و ثالثا:این ویژگیها نشان می دهد که دراین دوره استنباط احکام فقهی از قرآن بگونه ای که بتوان ضمن آن از مذهب ویژه ای حمایت نمود معمول نبود چون هنوز نحله ها و جریانهای خاصی در حوزه فرهنگ اسلامی بوجود نیامده بود و رابعا: تفسیرهای این دوره در ضمن روایتها و نوشتارهای کوتاهی درالواح پراکنده است واثر جامع بعنوان تفسیر قرآن تدوین نیافته است.

گزیده سخن اینکه تفسیر در عصر صحابه از حدود تفسیر به ماثور خارج نشده بود وکمتر درباره آیات اجتهاد واستنباط واظهار نظر می شد. و پس ازاین اشاره خواهیم کرد که این شیوه در قرنهای واپسین نیز بعنوان یک جریان تسیری حفظ شد ۳۳.

منابع و مصادر تفسیر دراین دوره:

مصادر و منابعی را که صحابیان در تفسیر آیات از آن ها سود می جستند می شود به این ترتیب گزارش کرد:

۱. قرآن:

قرآن کریم بیانگر خویش است واین حقیقتی است آشکار تبیین بسیاری از مجملها و تفسیرابهامها و تشریح موضوعات مورد گفتگو را می توان در خود قرآن یافت مثلا در آیه اول از سوره مائده می خوانیم [ احلت لکم بهیمه الانعام الا مایتلی علیکم] در آیه سوم همین سوره [حرمت علیکم المیته]

آن آیه اول را تفسیر کرده است. ازاین نمونه های بسیاراست و شاید یکی از بهترین و محکمترین شیوه های تفسیر باشد که در قرنهای بعدی بکمال رسیده است ۳۴ درادامه مقاله اپاره ئی به این شیوه خواهیم داشت.

۲. پیامبر[ ص]:

صحابیان در تفسیر به پیامبر نیز مراجعه می کردند چنانکه پیشتر آوردیم پیامبر مسئولیت تبیین و تفسیر قرآن را بعهده داشت و صحابه بهنگام برخورد با مشکلی از مشکلات قرآنی به وی را مراجعه می کردند و پاسخ در می یافتند مجموعه این بیانات در کتابهای حدیثی در بابی مستقل آمده است. مثلااز پیامبر نقل شده است که:[ ان المفضوب علیهم هم الیهود وان الضالین هم النصاری] ۳۵.

نکته ئی که دراین مورد قابل تامل و تنبه است روایات موضوع و احادیث جعلی و تحریفی است درادامه مقاله به این بحث

خواهیم پرداخت نکته ی دیگر چنانکه پیشتراشاره کردیم مقدار تفسیراز سوی پیامبر است که مورد گفتگواست.

۳.اجتهاد واستنباط:

صحابه وقتی ازاین دو منبع نمی توانستند بهره بجویند به اعمال رای می پرداختند و با تکیه به لغت اشعار عرب و شناخت چگونگیهای زمان واعراب و ملتها و نحله ها و تفکر و تدبر آیات را تفسیر می کردند.

ازاین عباس نقل شده است که می گفت:[ اذا تحاجم شیئی من القرآن فاتظروا فی الشعرفان الشعر عربی] اگر چیزی از کلمات قرآن از نظر معنا و مفهوم گنگ و مبهم نماید به شعر دقت کنید زیرا شعر عربی است ۳۶. درکشی درالبرهان فصلی آورده بیانگراستشهاد صحابه در تفسیرآیات به اشعار عرب و سیوطی در کتاب ارزشمند[ الاتقان] این فصل را تفصیل داده و موارد بسیاری ازاین نوع تفسیر راارائه داده است ۳۷. ازاینها که بگذریم آشنائی با چگونگیها و آداب و رسوم عرب جاهلی و نیز فرهنگها و مکتبهای دیگر نیز منبعی بود برای بهره مندی از قرآن چرا که برخی از آیات ناظر براعمال و رفتار آنهابوده و در جهت رد یا تصحیح شیوه زندگی آنها مثلا وقتی قرآن کریم می فرماید: [لیس البریان تاتوالبیون من ظهورها] ناظر به چگونگی ورود به منازل خود و دیگران در آن محیط بوده است ۳۸.

۴. عالمان اهل کتاب:

بخشهائی از قرآن کریم با معارف تورات وانجیل بویژه قصه ها و صحنه های تاریخی با عواملی دیگر – که پس ازاین اشاره خواهیم کرد – باعث می شد که صحابه به عالمان اهل کتاب برای تفسیر برخی از آیات مراجعه کنند.این نکته در تفسیراز آنجا که زمینه نفوذاسرائیلیات را فراهم آورده و چنانکه گفته ایم و خواهیم گفت آثاراسلامی بویژه قصص انبیاء را آکنده از جعل و تحریف ساخته است بسیار قاتل توجه است و مراجعه به نفاسیر ماثور را برای پژوهشگر متعهد دچار مشکل و وسواس می کند ۳۹.

دوره تابعین:

پس از دوره صحابیان دوره تابعین است که اینان در تفسیر بجز تکیه به قرآن و کلام پیامبر و آراء صحابیان و نگرش بر دیگر کتب آسمانی به اندیشه واجتهاد خود گسترده تراز آنچه در دوره صحابه بود متکی بودند. در دوره تابعین با گسترش دولت اسلامی و هجرت برخی از عالمان و محدثان به نواحی گوناگون حکومت اسلامی حوزه های علوم اسلامی چندی شکل گرفت که مشهورترین آنها حوزه مکه مدینه و عراق می باشد. و تفسیر که ازاولین علوم متداول حوزه های علوم اسلامی است دراین مراکز گسترش یافت بگونه ای که تفسیراین

مراکز معروف گشت. دراین مقال – که ضیق مجال را – سخن به اختصاراست ارائه تفصیلی چهره های برجسته و چگونگیهای این مدارس ممکن نیست تذکر را یادآوری می شود که برخی از چهره های برجسته تابعیان در تفسیر در مکتبهای مکه مدینه و عراق عبارتنداز سعیدابن حبیر مجاهد عکرمه عطااابن ابی رباح زیدابن غسلم ابوالعالیه اسودابن زید حسن بصری قتاده ابن دعامه سدی عطاءابن ابی سلمه و. ..

اینان و گروه بسیاری دیگر گسترش دهندگان تفسیر در دوره تابعین هستند دراین دوره با گسترش تفسیراستنباطی واجتهادی اختلاف در تفسیر قرآن پدیدار می شود و کم کم جریانهای مختلف در تفسیرنگاری رخ می نماید ۴۰.

ویژه گیهای دوره تابعین:

در دوره تابعین بااسلام آوردن گروهی از یهودیان مسیحیان و صاحبان اندیشه های گوناگون زمینه گسترش اسرائیلیات فراهم آمد.

وجوداسرائیلیات و نصرانیات در منابع تفسیری بویژه قصص و مطالب مربوط به کائنات آنقدر زیاد و آمیخته با آثاراسلامی است که بدون توجه به آنها پرداختن به نفسیر نتایج زیانبار و شگفت انگیزی به بار آورده و خواهد آورد.

سوکمندانه تابعیان در نقل این آثار شیوه نقد و تحلیل را معمول نداشتند و آثار منقول از آنها را که غالبا آمیخته واغراض سیاسی و مذهبی و با انگیزه ضربه پذیر ساختن معارف اسلامی نشر می یافت بدون هیچگونه ارزیابی و تحقیقی بعنوان آثاراسلامی در میان روایات پراکندند و چهره زیبای منابع فرهنگ اسلامی را مخدوش ساختند.

اینک واینجا مجال گفتگوی تفصیلی در آغاز و گسترش عوامل استرائیلیات در حوزه فرهنگ اسلامی نیست ولی به اجمال می توان اشاره کرد که آغاز نشراین آثار در میان روایات اسلامی به دوره صحابه می رسد و دروه تابعین و تدوین آثاراسلامی گسترش می یابد در عوامل گسترش و نشر آن نیز به اشاره می توان گفت: ناآگاهی و بی سوادی مردم جزیره العرب تمایل و گرایش عرب آنروز به شناخت اسباب و علل و مبدا آفرینش و حادثه های هستی شهرت داستانهای ملل و پیامبران در میان مردم واجمال قصه ها در قرآن و گستردگی واهمیت قصه سرایی و داستان پردازی در میان اعراب توطئه های یهودیان نفوذی برای آلوده ساختن منابع اسلامی و…

از عوامل مهم شیوع و نشراسرائیلیات و نصرانیات در میان تفاسیر اسلامی است ۴۱ یکی دیگراز ویژه گیهای تفسیر تابعین پدید آمدن نمونه ها و نمودهائی از تفسیر به رای است در عصر تابعین تکیه کامل به نقل روایات رنگ

باخت و برخی از مفسران تابعی به استنباط واجتهاد پرداخته و مکتبها و روشهائی بنیان نهادند. از چهره های برجسته اینان در مدرسه مکه از سعیدابن حبیرو مجاهد و در مدینه ازابی ابن کعب و در عراق از عبدالله بن مسعوداست مثلا مجاهد در تفسیر آیه:[ ولقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنا لهم کونوا قرده خاسین] ۴۲ می گوید:[ مسخت قلوبهم و ثم یمسخوا قرده و انما هو مثل ضربه الله کمثل الحمار یحمل اسفارا] ۴۳.

و بالاخره آماده شدن زمینه برای تفسیرهای مذهبی و جریانهای گوناگون را باید یکی دیگراز ویژه گیهای این دوره نامید بگفته ذهبی: دراین دوره است که اختلافات مذهبی ریشه دوانده و تفسیرهائی پدید آمده که در خلال آن جانبداری از خاصی در مسائل مذهبی دیده می شود ۴۴

دوره تدوین:

پس از دوره تابعین باید دوره مرحله بعدی تفسیر را [ تدوین] نام نهاد که دراین دوره تفسیر بگونه ی دانش مستقل از( حدیث) در می آید و عالمان اسلامی به تالیف و تنظیم آثاری با عنوان تفسیر دست می زنند.

سخن ازاولین کسی که تفسیری مدون پدید آورده است نیاز به پژوهشی گسترده دارد علامه عالیقدر مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی می فرمایند اولین کسی که در تفسیر تصنیف کردابن عباس است ۴۵. اما با توجه به منابع و مصادر موجود چنین بنظر می رسد که آنچه بعنوان تفسیر مدون به ابن عباس نسبت داده می شود تالیفاتی است که ازافوال و منقولات وی جمع شده است و خود وی آنها را به صورت تالیف در نیاورده است ۴۶ تنی چنداز پژوهشگران اسلامی در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند که اولین مدون تفسیر سعیدابن حبیر شهید بزرگ اسلامی است ۴۷ که بجرم علی دوستی و شیعی اندیشی و موضع گیری در مقابل ستم شهد شهادت نوشید.

باری با تدوین تنظیم آثاری بعنوان تفسیر قرآن و گسترش اختلافات مذهبی و توسعه مجادلات کلامی و آمزیش اندیشه های گونه گون پس از فتوحات مسلمانان با تفکراسلامی و ترجمه فلسفه یونان به عربی در واپسین روزهای حاکمیت بنی امیه و آغاز دولت عباسیان و نشراندیشه های عقلانی و فلسفی و چهره نمائی تصوف هماهنگ با بحثهای فلسفی و. .. در تفسیر قرآن جریانهای مختلفی بوجود آمد و شیوه های گونه گونی بکار گرفته شد که می توان از آن به تفسیر به رای نام برد احمدامین مصری دراین زمینه می گوید:[ مردم در عصر پیغمبراکرم (ص ) و بعدازاو تااندک زمانی قرآن را میخواندند و می شنیدند و آن را می فهمیدند واگر علمای ایشان به چیزی بیش ازاین فهم ابتدائی توه می کردند توضیحی بود دراسباب نزول یااستشهاد به اشعار عرب برای تفسیر لفظی غریب

یااسلوبی پیچیده. بیشتر چیزی که طبری و جزاواز سحابه نقل می کننداز همین قبیل است و در عصراول هرگز دیده نمی شود که صحابیان درباره مذاهب دینی و ملل و نحل سخنی بعنوان تفسیر قرآن گفته باشند اما دراواخر دوره اموی می بینیم که سخن گفتن درابره قدر شایع شد و متکلمان در قدر بقرآن از خلال عقائد خویش نطر کرده اند آنکه قائل به جبر بود همه آیات اختیار را تاویل می کرد و آنکه قائل به اختیار بود همه آیات جبر را. در دوران عباسی این جویبار همچون سیلی سهمناک براه افتاد اصحاب مذاهب گوناگون که روزبروزافزون می گشتند همه از دیدگاه مذهب خودشان بقرآن نظر می کردند] ۴۸ و بدین سان تفسیر به رای گسترش یافت و جریانهای گوناگون پدید آمد ۴۹. بنابراین در یک تقسیم ابتدائی در ارتباط با جریانهای تفسیری می شود گفت تفسیر به ۲ شیوه تفسیر نقلی یا تفسیر به ماثور و تفسیر به رای تقسیم می شود.

تفسیر ماثور یا تفسیر نقلی:

چنانکه پیشتر یاد کردیم این گونه تفسیرنگاری اولین شیوه تفسیرنگاری است دراین شیوه تفسیر نگاری آیات فقط براساس ظواهر آیات دیگر واقوال پیامبر و صحابیان تفسیر می شود.اما آیا گفتار تابعیان را نیز می شود بعنوان تفسیر آیات تلقی کرد یا نه بسیاری از مفسران بااین توجیه که قول تابعیان همان گفتار صحابیان است پذیرفته اند ولی برخی دیگر همانندابن تیمیه گفته اند اگر تابعیان برقولی متفق بودند نظرشان حجت و گرنه حجت نخواهد بود ۵۰. اما در دیدگاه مفسران و عالمان و فقیهان شیعی تفسیر ماثور تفسیر آیات به ظواهر آیات و گفتار پیامبر وائمه ( ع )است شیخ طوسی در مقدمه تفسیر گرانقدر[ تبیان] می فرماید:[اصحاب ما گفته اند که تفسیر قرآن جز با روایت صحیح از پیامبر(ص ) وائمه:[ع] (که گفتارشان همانند گفتار پیامبر براساس روایت متواتر[ ثقلین] حجت است ) جایز نیست ۵۱. مفسران شیعه ازاقوال صحابه و تابعین در توضیح و تبیین آیات سود جسته اند واما آنها را مستقلا حجت ندانسته اند] ۵۲

تفسیر نقلی و جایگاه آن:

بی گمان تفسیر نقلی اگر متکی به روایت صحیح و آثار قطعی الصدور باشد و براساس مبانی محکم صدور روایت احراز گردد مطمئن ترین و شایسته ترین تفسیراست. اما سوکمندانه روایات تفسیر آن سان آلوده به روایات جعلی و دروغین و آثار تزویری است که بازشناسی سره آن از ناسره کاری است بس مشکل و طاقت فرسا. ازاین روی تحجر بر تفسیر

ماثور واعلان ممنوعیت هر نوع تفسیر دیگر برای قرآن از یکسو با وضعیت ناهنجار روایات واز سوی دیگر با جامع نبودن روایات تفاسیر همه آیات را شیوه ای است ناآگاهانه و برخواسته از محدودیت ذهنی و جهالت موضعی. خوب است اینجا به بیان قهرمان بزرگ تفسیر فقیه مفسران مفسر فقیهان مرحوم آیه الله علامه طباطبائی اشاره کنیم که فرمود:[ روشی که علماء تفسیر درصدراسلام داشتند و قرنها رایج و مورد عمل بود و تاکنون نیز در میان اخباریین اهل سنت و شیعه و معمول به است طریقه ایست محدود در برابر نیاز محدود زیرا ما در ذیل ششهزار و چند صد آیه قرآنی صدها هزارها سوالات علمی و غیرعلمی و غیر علمی دایم پاسخ این سئوالات و حل این معضلات و مشکلات رااز کجا باید دریافت نمود؟ آیا بروایات باید مراجعه شود؟ در صورتیکه آنچه نام روایت نبوی می شود بر آن گذاشت از طرق اهل سنت و جماعت بدویست و پنجاه حدیث نمیرسد گذشته ازاینکه بسیاری از آنها ضعیف و برخی از نها منکر می باشند واگر روایات اهل بیت را که از طرق شیعه رسیده در نظر آوریم درست است بهزارها می رسد و در میان آنها مقدار معتنابهی احادیث قابل اعتماد یافت می شود ولی در هر حال دربرابر سئوالات نامحدود کفایت نمی کند. گذشته ازاینکه بسیاری آیات قرآن هست که در ذیل ن از طریق عامه و خاصه حدیث وارد نشده است. یا دراین مشکلات به آیات مناسبه باید برگشت که دراین طریقه ممنوع است؟ یااصلااز بحث خودداری کرد و نیاز علمی را نادیده انگاشت؟ دراین صورت آیه[ ونزلنا علیک الکتاب تبیاتا لکل شی] ۵۳ با دلالت روشن تراز آفتاب خود چه معنا خواهد داشت؟ و جمله[ افلایتدبرون القرآن] ۵۴ و. .. چه مفهومی خواهدداشت؟ واحادیث مسلمه ای که از پیغمبراکرم و ائمه ( ع )اهل بیت رسیده و بمردم توصیه و تاکید نموده در مشکلات و فتن بقرآن مجید مراجعه نمایند چه اثری خواهد داشت اساسا بنابه این طریقه مسئله تدبر در قرآن که بمقتضای آیات کثیره یک وظیفه عمومی است مورد ندارد. ۵۵

بهرحال گذشته از ناکار آمدی تفسیر نقلی درارتباط به تمامت آیات الاهی از جهات دیگر نیز تفسیر نقلی قابل تامل است که ذیلا به برخی از آنهااشاره می شود:

۱.روایات موضوع و جعلی:

تاریخچه جعل و تحریف چنانکه پیشتراشاره کرده ایم در تفسیر همانند حدیث به زمان حیات پیامبر بر می گردد چرا که در آغاز تفسیر شعبه ئی از حدیث بوده است. جعل و تحریف و وضع دراحادیث تفسیر و دیگر مسائل و مطالب اسلامی حقیقتی است غیرقابل انکار که متاسفانه برخی از عالمان بدون توجه به این حقیقت و یا با کم توجهی به آن در تالیف و نشر آثار لغزشهای غیرقابل جبرانی مرتکب شده انداز جمله معتقدان به تحریف قرآن با تکیه به همین احادیث جعلی

و تحریفی که دستاویزی شده است برای مبلغان استعمار و دستهای آلوده تفرقه افکن و مزدوران و فانوس کشان مستکبران علیه تشیع و فرهنگ والای آن ۵۶ ما پیشتر دراین سلسله مقالات پیرامون جایگاه سنت و جریان وضع و تحریف و عوامل آن به اجمال پرداخته ایم اینک باارجاع به آن بحث و متابعی که ارئه دادیم از تفصیل بحث خودداری می کنیم ۵۷.

۲.اسرائیلیات:

که پیشتر به اجمال از آن سخن گفتیم اسرائیلیات نیزسرتاسر آثار تفسیری بویژه بخشهای مربوط به قصص و کائنات را فرا گرفته است. علامه طباطبائی در بخشی از تفسیر سوره یوسف در مقام رد اقوال برخی از مفسران می فرماید:[ اعتمادافراطی اینان به روایات باعث شده است که اینان گرفتاراسرائیلیات شد و به اخبار موضوع و مجهولی که دستهای پلید تحریفگر در میان روایات ما وارد ساخته اند اعتماد کنند] ۵۸ و در آغاز تحلیل داستا ذوالفرنین می فرماید:[ روایات منقول از شیعه و سنی از پیامبر وائمه[ ع] واقوال نقل شده از صحابه و تابعین درابعاد واطراف قصه بگونه شگفت انگیزی مخالف هم و معارض یکدیگرند و شگفت انگیزتر آن ابخاری است که قرائن موجود نشان می دهد که از عالمان یهودامثال وهب ابن منیه کعب الاحبار و. .. گرفته شده است] ۵۹ پرچمدار نشراسرائیلیات عالمان فته انگیز و جنایت آفرین یهودیان هستند که بظاهراسلام آوردند تا با آگاهی از چگونگیها تیشه به ریشه اسلام بزنند و وزر و وبال گسترش اسرائیلیات به ذمه عامانی است از تابعین که بااعتماد فراوان این آثار ره بعنوان روایت و آثار نبوی از دست اینها گرفتند و به نسلها و عصرها رساندند و هنوز هم که هنوزاست کسانی از عالمان اهل سنت که عنوان پژوهشگر و محقق را یدک می کشند حاضر نیستند به توطئه گری و فساد آفرینی پرچمداران این جنایت فرهنگی همانند: کعب الاحبار و هب ابن منبه عبدالملک ابن عبدالعزیزابن جریج و… گردن نهند ۶۰. شایسته است دراین مقام سخن فقید تحقیق و پژوهش عالم آزاداندیش اهل سنت مرحوم محمودابوریه را بیاوریم که نوشت: چون آئین محمدی قوت گرفت و موانع راه را در هم شکست آنانکه در مقابل دعوت محمدی[ صدسبیل] کرده بودند پس از عجز و یاس از رویاروئی با نیروهای ظاهری چاره نداشتند جز توسل به حیله و نیرنگ. و یهودیان که سرسخت ترین دشمنان اسلام بودند برای دست یازی به اهدافشان به نیرنگ و تزویر متوسل شدند و بظاهراسلام آوردند تا تیرنگهایشان را مخفی سازند واهدافشان را پیش ببرند. نیرومندترین اینان در حیله و تزویر کعب الاحبار وهب بن منبه عبدالله ابن سلام بودند که چون از دست یازی و تحریف در قرآن بخاطر تدوین منظم و حفظ آن در سینه های بسیاری از مسلمانان مایوس بودند به گسترش اسرائیلیات در میان آثار نبوی پرداختند. بازار

جعل کذب واردات روایات اسرائیلی اینان به درون آثاراسلامی با اقبال صحابه و جهل مردم و ناآگاهی آنان ازاسرار هستی و خلقت گسترش یافت و بدین سان چهره زیبای منابع اسلامی مخدوش گشت. ۶۱

۳. و بالاخره سومین ضعف تفسیر نقلی:

حذف اسناد بسیاری از روایت تفسیری است این نیز زمینه گسترش در جعل و کذب و تحریف است که آثار سوء آن همچنان باقی است ۶۲ یکی از عوامل مهم این گونه روایات منع کتابت حدیث از سوی خلیفه دوم است که آثار زیانباری را بدنبال داشت ۶۳ و دیگر دست برخی از ناآگاهان که به پندار خام خود خدمت کردند واسناداحادیث را در برخی از آثار اسلامی حذف کردند بعنوان نمونه ئی ازاین گونه آثار می توان از تفسیر گرانقدر[ محمدابن مسعود بن عیاش السمرقندی] معروف به[ تفسیر عیاشی] نام برد ۶۴.

نمونه هائی از تفسیرهای نقلی:

برخی از نمونه های برجسته ازاین نوع تفسیر عبارت است از [جامع البیان] طبری( تفسیر علی ابن ابراهیم قمی) [ تفسیر فرات کوفی] (تفسیر عیاشی) [ تفسیرالقرآن العظیم] ابن کثیر [ درالمنثور] سیوطی [تفسیرالبرهان] سیدهاشم بحرانی [ نورالثقلین] علی ابن جمعه حویزی [تفسیر بغوی] محمدابن مسعود بغوی [ اسیاب النرول] ابوالحسن علی ابن واحدی نیشابوری که روایت مربوط به شان نزول آیات را جمع کرده است [تفسیرابولیث سمرقندی] که بسیاری ازاقوال صحابه و تابعین را نقل کرده است و هنوز چاپ نشده است و. .. ۶۵

۲. تفسیر به رای:

مراداز[ رای] که به معنای اعتقاد بینائی دل تدبیر حدس قصد قیاس و جمع آن آراء می باشد ۶۶ دراینجا[ اجتهاد واستنباط]است ۶۷ در تفسیر به رای انواع استنباطها ذوقها و آراء و دانشهای فردی و سلیقه های شخصی افزون بر روایات واحادیث – در تبیین و تفسیر تعبیرات و آیات قرآنی راه می یابد. و بدیگر سخن در تفسیرهای به رای مایه های غیر روائی و حدیثی در فهم آیات قرآن کریم مورداستفاده و استناد قرار می گیرد. عالمان واندیشمندان اسلامی از دیرباز در جواز تفسیر به رای آراء و نظریات گونه گونی داشته اند. گروهی جایز دانسته و برخی مطلقا ممنوع اعلام کرده اند و عده ئی با تیه به شرائط و مقدماتی نه تنها جایز بلکه لزم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.