پاورپوینت کامل مدیریت در حوزه های علمیه ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مدیریت در حوزه های علمیه ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدیریت در حوزه های علمیه ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مدیریت در حوزه های علمیه ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint :
سخن از مسولیتهای عظیمی بود که در عصر حاضر متوجه حوزه های علمیه و سازمان روحانیت شده است و یادآور شدیم: حوزه های علمیه و محیطهای روحانی ما مسوول پاسداری ایمان جامعه اسلامی و دفاع از اصول و فروع دین مقدس اسلام از دیدگاه مذهب شیعه و تعلیم و تبلیغ آنها و عهده دار پاسخگویی به نیازهای مذهبی مردم مسلمانند. ۱
و آنچه که بیشتر مورد توجه ما بوده و هست واهمیت و حساسیت و نقش آفرینی آن می طلبد که نگاهی ژرف تر و واقع بینانه تر بدان داشته باشیم اینستکه: دشواری و سنگینی این مسئولیتها در همه زمانها یکسان نیست بستگی دارد به درجه تمدن و سطح فرهنگ جامعه و میزان آگاهی مردم به مسائل مختلف از یک طرف و درجه فعالیت نیرهای مخالف از طرف دیگر. ۲
حوزه و روحانیتی که قرنها دستش ازامکانات مادی وسیع و وسایل تبلیغی گسترده کوتاه بوده است و خمواره از سوی طاغوتها و مستکبران و دولتمردان جامعه تهدید می شده است و برای ارشاد جامعه وابلاغ رسالت اسلامی خویش و بیدارگری امتها با محدودیتها و فشارهای زیادی روبرو بوده است!
حوزه ای که در مراکز فرهنگی جامعه اجازه ورود نداشته است وا اگر وارد می شده زمینه برای فعالیتهایش مساعد نبوده است حوزه ای که در اثر نداشتن امکانات تبلیغی پیشرفته و نیز دراثر حضور فعال و بنیانکن تبلیغات مسموم بیگانگان در جامعه خویش از سوی ناآگاهان و گول خودگان واغفال شدگان مورد بی مهری واهانت بوده است!
حوزه ای که در گذشته ارزشهای والای اسلامیش برابر دیدگانش درمسلخ فرهنگهای استعماری بیگانه قربانی هواپرستی حکام جور و غفلت زدگی توده ها می شده است واو را جز فریاد سلاحی نبوده است.
روحانیتی که در امان خانواده خویش هماهنگ ترین شعر غربت و تنهایی را می سروده است!
امروز به حاکمیت رسیده است همه جا راه دارد بر هر بلندایی که بایستد میلیونها نفر به قیام قامت اندیشه اش نماز می بندند جوهر قملش چون به اصلاحگری جاری شود خون هزاران رشید سر به خدا باخته به جوش می آید و چون لب به هدایت گشاید صدایش از مرزها گذشته و دورترین سرزمینهای اسلامی را در زیر بارش رحمت خویش به حاصل بیداری می نشاند و در کوتاه سخن میلیونها مسلم چشم براه کلام و پیام و قیامش بسر می برند!
این همه امکانات پدید آمده را تعبیری نمی توان کرد جزاینکه امانتی است بیمانند که خداوند دراختیار حوزه و روحانیت قرار داده است. و براستی این امانت سنگین همان امانتی است که پشت زمین از تحملش می شکند و دل آسمان از پذیرش آن می لرزد واین مائیم که
آنرا بر دوش کشیده و تحمل کرده ایم ۳!
واین فرصتی است مبارک که مانند هر فرصت دیگر زودگذراست و دیر عودت! ۴
مهلتی است که روزگار پس از قرنها تلخی تدارک دیده است و باید به فرموده ( امام علی بن ابیطالب[ ع] ) ازاین مهلتها بهترین خوشه را برگیریم ۵ چرا که اگر تشنه بر چشمه ای گوارا دست یابد و بتواند خود رااز آن سیر آب نماید و آن را غنیمت نداند بی تردید قشنگی دوباره به سراغش خواهد آمد در حالیکه دیگر آن چشمه را نباید. ۶
آری این مهلت تاریخی واین فرصت استثنایی و این امانت الهی اگر به بایستگی قدر نهاده شود رشد یافتگان حوزه ها عالمانی خواهند بود که پیامبراسلام[ ص] در حقشان فرمود[ علماءامتی کانبیاء بنی اسرائیل] ۷ وامام صادق[ ع] در منزلتشان فرمود[ ان العلماء ورثه الانبیاء] ۸. و دراینصورت است که فقهاشان امین پیامبرند ۹ و گسترش دهنده حکومت الهی و حاکمیت اسلام در جوامع بشرند ۱۰ و صلاحیت دارند که مجاری اموراحکام خدا در دست آنان باشد ۱۱. و چون ستاره هایی در آسمان جوامع فرهنگی واخلاقی جهان جلوه کنند و به اصلاح اجتماعات بشری بپردازند. واینجاست که افول ستاره ای بلند افق در آسمان حوزه رخنه ای سخت دراسلام پدید آمورد آنگونه که هیچ چیزی خلاش را پر نخواهد کرد! ۱۲
ولی اگر مهلت از دست رود و فرصت ضایع گردد وامانت بزرگ خداوندی به شایستگی ارج نهاده نشود وامینانه تحمل نگردد! بر دوش دارندگان این امانت مخاطبان اصلی[ انه کان طلومان جهولا] ۱۳ خواهند بود و در آن صورت نه امانتداری امینند و نه وارثانی از قبیل ونجیر گشایان رهائی بخش. ۱۴ بلکه بی شک کشتی شکسته ای را مانند کو خود وامتی را غرق سازندو تباه کنند! ۱۵ واینان به آتش گداخته عقوبت خواهند سوخت قبل از آنکه آتش سراغ کاخ مستکبران واستعمارگران رود. ۱۶ چرا که! بیت المال به مصرف رسانده اند و کاری شایسته و بایسته برای امت اسلام انجام نداده اند. ۱۷
و در آنصورت است که دیگر خاموش شدن چراغ عمری هرگز! رخنه و شکاف دراسلام پدید خواهد ورد! زیرا به فرموده امام امت:
اینکه می فرماید فقیه مومن اگر بمیرد خلایی جبران ناپذیر درجامعه اسلام به وجود می آید مردن بنده است که در خانه نشسته ام و کاری جز مطالعه ندارم! از رفتن من چه خلایی در جامعه اسلام ایجاد می شود!اسلام وقتی امام حسین ( ع ) را از دست می دهد خلایی جبران ناپذیر در آن به وجود می آید… من و جنابعالی برای اسلامی چه کرده ایم که اگر مردیم مصداق این روایت باشد! هزار نفراز ما بمیرد هیچ خبری نمی شود ما یا فقیه نیستیم حق فقه و یا مومن نیستیم حق ایمان۱۸!
البته آنروز که امام بزرگواراین فریاد را برآورده است موضوع سخن و کاربرد آن با زمان حاضر متغایر بوده است اگر چه حکم در دیروز وامروز یکی است. آنزمان خطاب امام به غفلت زدگانی بود که سکوت ورخوت را پیشه ساخته و مبارزه با طاغوت و قیام برای اسلام را ازاحکام منسوخ و متروک اسلام می شناختند و به فرموده امام دو روایت ضعیف رااخذ نموده و ده ها آیه و صدها روایت قطعیه را به دست فراموشی سپرده بودند. ۱۹ و شعارشان جدایی دین از سیاست و بالاترین هنرشان تغییر ( علی الاحوطی ) به ( علی الاقوائی ) بود.
ولی امروز هدایتگری های امام تاثیر خود را گذارده است و شرایط را بشکلی عمیق تغییر داده است. و روحانیت و حوزه ها با قرار گرفتن در صفوف مقدم مبارزه با طاغوت و حضور فعال در همه صحنه هااجتماعی مسلمین و حتی حضور موثر در صحنه های جهانی راه زیاد و دشواری را به سوی مقصود پیموده اند و تااین مرحله امانت الهی را به شایستگی ارج نهاده و قدر دانسته انداما مهم این است که کار بدینجا خاتمه نیافته است. ماموریت الهی پایان نگرفته وامانت به مقصود نهایی نرسیده است. هنوز باید قیام به وظائف کرد هنوز باید تلاش و کوشش راادامه داد ولی قیام امروز وظیفه امروز شکلش با دیروز فرق می کند. دیروز باید حرکت را آغاز می کردیم وامروز باید می کردیم وامروز باید حرکت راادامه دهیم.
دیروز می بایست بت را بشکنیم وامروز می بایست مسجدی براساس تقوا بنیان نهیم دیروز می بایست پایه های حکومت بیگانگان را خراب کنیم و امروز می بایست اصول اسلام را پیاده نمائیم دیروز می بایست قدری آگاهی از حال مردم و جریانهای مملکتی داشته باشیم ولی امروز باید حال جهان اسلام مطلع باشیم و با جریانهای عظیم تبلیغی جهانی مبارزه کنیم. دیروز می بایست به مردم خویش بگوییم که بیگانگان نمی گذارنداسلام پیاده شود ولی امروز باید خود اسلام را درابعاد مختلف نیازهای جامعه پایده کنیم. دیروز می بایست امکانات غصب شده رااز غاصبان پس بگیریم وامروز باید بدانیم بهترین و شایسته ترین راه بهره برداری از این امکانات سرشار کدام است؟
و چه بسا قیامگر دیروز در مرحله تداوم حرکت امروز به (قعود) کشیده شود و چه بسا طراح و جریان آفرین دیروز امروز طرحی نداشته باشد و چه بسا راست اندیش دیروز که امروز کج بیندیشد و موضوع شناس دیروزامروز موضوع را به شایستگی نشناسد!
این است که باز هشدار لازم است و ضروری است که دراین مقطع حساس تر از دیروز خروش برآریم که: ای راهپویان استقلال و شرافت و هویت اسلامی! وای جویندگان روز گار عظمت اسلام وای بزرگ دارندگان شعائر خداوندی! رهی دشوار آمده اید و مشکلات فراوان پشت سر نهاده اید ولی هان! به پایان راه منگرید که چقدر آمده اید! به قله بیندیشید که چقدر فاصله دارید! با خود مگوئید که بت شکستیم و مسجد ساختیم به خود بباورانید که این مسجد باید به وسعت زمین باشد! با خود مگوئید که توانسته ایم میلیونها نفررا دراین مسجد گردآوریم به خود بقبولانید که یک میلیارد مسلم و میلیاردها مستضعف زمین باید در صفوف منظم این پرستشگاه مقدس گرد آیند و به سوی کعبه نمازاعتلای کلمه توحید گذارند و برگرد کعبه طواف عدالت کنند.
حقیقت این است که اگر حوزه بخواهد در همین نیمه راه بایستد و شعاع هدایت و بیدارگری خویش را گسترده و منسجم و هماهنگ و حساب شده تر نکند و با همان سیستمی به کارش ادامه دهد که صدها
سال قبل ادامه داده است توان تحمل بار مسوولیت عظیم خویش را نخواهد داشت واز حرکت باز خواهدایستاد وایستادنش در وضعیت حاضر خود سقوط است! ا
حوزه در بستر تحول زمان
نظیر چنین هشدارهایی را متفکر شهید مطهری (ره ) که شاهد واقعیتهای زمان بوده به روحانیت و حوزه ها داده است و با تیزبینی و واقع نگری خاصی شرائط موجود را پیش بینی نموده و گفته است:
[روحانیین بزرگ ما باید به این نکته توجه کنند که. ..امروز آنها در مقابل ملتی نیمه بیدار قرار گرفته اند که روزبروز بیدارتر می شود انتظاراتی که نسل امروزاز روحانیت واسلام دارد غیرازانتظاراتی است که نسلهای گذشته داشته اند بگذریم ازانتظارات خام و نابخردانه ای که بعضی دارنداکثریت آن انتظارات مشروع و بجاست اگر روحانیت ما هر چه زودتر نجنبد و گریبان خود رااز چنگال عوام خلاص و قوای خود را جمع و جور نکند و روشن بینانه گام برندارد خظر بزرگی از ناحیه رجال اصلاح طلب بیعلاقه به دیانت متوجهش خواهد شد.امروزاین ملت تشنه اصلاحات نابسامانیهااست و فردا تشنه تر خواهد شد ملتی است که نسبت به سایر ملل احساس عقب افتادگی می کند و عجله دارد به آنها برسد از طرفی مدعیان اصلاح طلبی که بسیاری از آنها علاقه ای به دیانت ندارند زیادند و در کمین احساسات نو و بلند نسل امروزند اگراسلام و روحانیت به حاجتها و خواسته ها واحساسات بلنداین ملت پاسخ مثبت ندهند بسوی آن قبله های نوظهور متوجه خواهند شد فکر کنید آیااگر سنگراصلاحات رااین افراداشغال کنند موجودیت اسلام و روحانیت به خطر نخواهدافتاد؟]! ۲۰
آنچه باید در کلام استاد مورد توجه بیشتر قرار گیرداین است که (فردای ) پیش بینی شده و (فردای ) حساس و سنگینی که بدان هشدار
داده شده است همین امروز ماست و شاید یک روز هم از آن (فردا) گذشته باشد و تکلفها و مسئولیت هااز آنچه استاد یادآوری نموده است مشکل تر و حساس تر شده باشد. واگر ما بخواهیم کلام استاد را در قالب لحظه های موجود بریزیم و به مقتضای حرکت زمان تعبیر نماییم و پیش نگری کنیم باید بگوییم:
روحانیین بزرگ ما باید در مقطع کنونی به واقعیتهای موجود جامعه و مقتضیات زمان توجه داشته باشند امروز آنها باید پاسخگوی نیازهای گوناگون و بحق ملتی بیدار شده و بپاخاسته باشند ملتی که خون داده است تااسلام ببه شکل صحیح در همه شراینهای جامعه جاری شود ملتی که بهترین ملتها و باوفاترین وایثارگرترین امتهاست. امروز روحانیت علاوه بر ملت خویش در برابر بقیه جوامع اسلامی مسوولیت دارد انتظاراتی که نسل امروزازاز حوزه و روحانیت واسلام دارد غیرازانتظاراتی است که در گذشته داشته است انتظارها هم از جهت کیفی تغییر کرده است و هم کمی. اگر چه ممکن است برخی انتظارها خام و سطحی باشد اما بایداذعان کرداکثر آن توقعها مشروع و بحق است.
اگر روحانیت ما هر چه زودتر به حسابرسی ننشنید و گریبان خویش را از چنگال ضوابط ساختگی و محصور کننده و کوتاه نگرانه و روشهای منسوخ گشته تحقیقی و علمی و متون زنگ زده و غیر منطبق با نیازهای مشروع زمان رها نسازد و قوای خود را سامان ندهد و مدبرانه و روشن بینانه طرحی فراگیر و جامع برای حال و آینده حوزه ارائه ننماید و بکار نگیرد خطر بزرگی از ناحیه عناصر در کمین نشسته و مدعیان حکومت غیراسلامی و دشمنان خارجی و داخلی متوجهش خواهد شد بدیهی است که صبر و تحمل و روحیه انقلاب دارای مرزی است که اگراز آن تجاوز شود احساسها فروکش کرده و یقینها به شک خواهد گرایید و آنگاه است که دلها به قبله های دیگر روی خواهد نهاد و ما را کاری جز مرثیه خواندن بر غفلتها و بی توجهی میسر نگردد! و آنروزاست که براستی موجودیت اسلام و روحانیت به خطر خواهدافتاد.
چه باید کرد؟
آنچه را تا بدینجا آوردیم در حقیقت تاکیدی بر شناخت مسوولیتها و فرصتها و نگاهی دوباره واز زاویه ای دیگر به نگرانی ها بود! واگر بنا باشداین مسیر راادامه دهیم سخن بیش از آن است که در چندین مقاله بگنجد و مسئله ازابعاد گوناگونی قابل طرح و بررسی است ولی ما به همین تکرار کوتاه بسنده کردیم تا زمینه ای زنده و نوین در ذهن خواننده فراهم آید و بتوانیم پاسخی قانع کننده و راهگشا به این پرسش دلواپسانه بدهیم که (پس چه باید کرد؟)
ضرورت مدیریتی صالح و شایسته
همانگونه که قبلا یادآور شده ایم معتقدیم آنچه نطفه نگرانیها را دراندیشه های بیدار منعقد ساخته است و آنچه زنگ خطر را در دلهای آگاه بصدا در آورده است فقدان مدیریتی کامل و همه سونگر و سیستم آفرین و نظام سازاست. واگر سازمان روحانیت و حوزه هایعلمی بخواهد در جهت کمال و هماهنگ با نیازهای راستین جامعه و جهان و همپای مسئولیتهای گسترده و سنگینش گام بردارد ضروری ترین حرکت و تحولی که باید در آن رخ دهد شکل گرفتن مدیریتی است مبتنی براصول اسلامی و ارزشهای فرهنگی و روشهای علمی پیشرفته جهانی که به دوراز شائبه تنگ نظری کوتاه نگری گروه گرایی خودمحوری و طبقه سالاری باشد و بتواند از نیروهای سرشار معنوی وانسانی وامکانات وسیع موجود بهترین بهره را در جهت اعتلای کلمه توحید واحیای مبانی تفکراسلامی در سطح جهان وابلاغ رسالت الهی و هدایت جوامع انسانی و بازگرداندن مجد و عظمت تمدن علمی و فرهنگی اسلام به محیطهای اسلامی سود جوید.
بی شک در حال حاضر چنین مدیریت و نیروی تشکل دهنده و هدایت کننده و تکامل بخشنده ای برای کل نظام حوزه و روحانیت در سطح جامعه ما وجود ندارد. واگراحیانا مدیریتهایی در گوشه و کنار با
دیدگاههای مختلف و کاربردهای گوناگون وجود دارد. اولا هرگز جایگزین کلیت و سیستمی که ما در مقام طرح آن هستیم نبوده و نخواهد بود و ثانیا بااصول و ضوابط ملاکهایی که تبیین خواهیم نمود باید کیفیت و موجودیت آنها مورد بررسی قرار گیرد و نقاط قوت و ضعف آنها خود بخود – بی آنکه ما تصریحی کرده باشیم – در ذهن ترسیم شود.
ولی قبل ازاینکه مشخصات مدیریت علمی و سیستمی و صالح و شایسته را بررسی کنیم ابتدا به توضیح این موضوع می پردازیم که چرا ما تحقق یافتن (مدیریت صالح ) را ضروری ترین واولین گام مورد نیاز درراه اصلاح و تکامل نظام حوزه و روحانیت معرفی کرده و می کنیم؟
ملاک ضرورت مدیریت
بدیهی است که وقتی سخن از مدیریت به شکل مطلق به میان می آید هرگز بدین معنی نیست که (مدیریت مطلق ) مورد نظر ماست بلکه مدیریت مورد قبول ما دارای مشخصات و نوع و کیفیت و ضوابط و قیدهای خاصی است که در جای خود تبیین خواهد شد و چون ما هر مرتبه که لفظ مدیریت را تکرار می کنیم نمی توانیم همه آنها قیدها را به دنبالش ذکر کنیم در این جا یادآور می شویم که هرگاه مدیریت مطلق را نام می بریم در معین مطلق نیست واگر ضرورت مدیریت را مطرح می کنیم منظور همان مدیریت مورد نظراست
اکنون به ملاک ضرورت مدیریت مورد نظر خویش می پردازیم:
امروز در همه جوامع صنعتی و تولیدی و علمی و فرهنگی و سیاسی به ثبوت رسیده است که موسسات و سازمانها و نهادها وارگانهای گسترش یافته جوامع امروز با توجه به پیچیدگی روابط انسانی و سیستمهای اجتماعی و نیز پیشرفت حیرت انگیز دانش بشری و گام نهادن سیستمهای کامپیوتری و فرمولهای ریاضی دراداره زندگی و روابط اجتماعی انسان بدون داشتن مدیریتی علمی و سیستمی براساس دانش پیشرفته مدیریت موفق نخواهد بود و به ورشکستگی کشیده خواهد شد.
امروز سخن گفتن از لزوم[ اصل مدیریت] شاید سخنی بسیار
بدیهی باشد چرا که (مدیریت ) و سرپرستی یکی از بدیهی ترین اصول یک اجتماع کوچک و حتی بی مقداراست چه رسد به اجتماعات و سازمانهای عظیم فکری و فرهنگی!
مدیریت از خانواده شروع شده و به قبیله و قبیله ها رسیده واز آنجا به دیگراجتماعات گوناگون بشری راه یافته است و حتی مدیریت در زندگی حیوانات به صورت سرپرستی و چوپانی وجود دارد منتهی به فرموده استاد شهید:
[نیاز به مدیریت انسانها بیش از حیوانهاست. گله گوسفنداداره اش با یک چوپان بی سواداست که مراتع را بشناسد آبخورها را بشناسد مانع تفرق شود مانع گرگ شود احیانااگر گوسفندی مریض شد معالجه کند اما گوسفند دنیای مرموز روحی ندارد گوسفند نیروهای سرگردان ذخیره شده ندارد گوسفند قوانین پیچیده روحی که لازم است شناخته شود ندارد گوسفند خلیفه الل و مظهراسماء و صفات الهی و دارای احسن تقویم نیست. به همین دلیل بیش از آنچه گوسفند نیازمند به چوپان است انسان نیازمند به رهبراست۲۱ ].
سخنی که باید درادامه کلام استاد گفت این است که همان فرق بزرگی که میان گله حیوانات و اجتماعات بشری وجود دارد نظیر همان فرق در مراتب و مراحل درونی و سیستمی جوامع بشر و نیز در دورانهای مختلف تکامل تمدن انسان وجود دارد.
مثلا نیاز یک خانواده به سرپرست و منع سرپرستی یک خانواده کوچک با نیاز یک قبیله به مدیریت و نوع مدیریتی که نسبت به آن بایداعمال شود متفاوت است. همچنین هر چه در یک جامعه سازمانها بزرگتر و حساستر می شود ضرورت مدیریت آن بیشتر و نوع مدیریتش نیز پیچیده تر می گردد. و البته بزرگی اجتماعات همیشه از نطقه نظر کمی مورد توجه نیست بلکه اجتماعات فکری و فرهنگی و علمی از نقطه نظر کیفی دارای حساسیت و موقعیت خاصی است. و بی شک هر چه اجتماعات ارزشمندتر و سرنوشت اسزتر باشد فقدان مدیریت صحیح آن فاجعه آمیزتر
است. و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 