پاورپوینت کامل اسناد انقلاب دوم در بوته فراموشی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اسناد انقلاب دوم در بوته فراموشی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسناد انقلاب دوم در بوته فراموشی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل اسناد انقلاب دوم در بوته فراموشی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

اندر بوته فراموشی

در جهانی که رابطه خصمانه بین حکومتهای پیشرفته و جوامع عقب نگه داشته شده زیربنای حرکتهای سیاسی تلقی می شود و دنیای ثروتمند و چپاولگر همیشه دراندیشه یافتن راههای حفظ سیطره و نفوذ خویش بر جهان فقیر و مستضعف است برای جهان سوم و ملتهای تحت ستم شناخت دشمن و بدست آوردن شیوه های برخورد و تاکتیکهایی که برای حفظ و بقای سلطه بکار می گیرد موضوعی حیاتی واجتناب ناپذیراست و برای بقای خویش راهی جز دست یافتن به شگردهای سلطه وانتخاب روشهای مناسب برای مقابله با آن ندارد

این ضرورت شناخت برای کشورهایی که انقلاب کرده اند و رژیم های مردمی دارنداهمیت والایی برخورداراست و بقای انقلاب آنان در گرو چنین شناختی است بویژه اگر توجه داشته باشیم در صد بالایی ازانقلابهای مردمی که شکست خورده و یا به انحراف کشیده شده اند ناشی از ناآگاهی و درک درست نداشتن از دشمن و نقشه های آن می باشد معرفی شگردهای جاسوسی و روشهای نفوذ و دادن آموزشهای اطلاعاتی به مردم از وطایف بسیار سنگین است. که بر دوش رهبران انقلابها می باشد.اگر بخش هدایت کننده انقلابهااز شگردهای دشمن ناآگاه باشد یا آگاهی از آنها در سطح جامعه گسترش ندهند هیچ تضمینی برای بقاءانقلابی که انجام داده اند نیست. دراین رابطه سرنوشت عبرت بارانقلاب شیلی می تواند درسهای آموزنده ای به جوامع انقلابی یا در آستانه انقلاب بدهد. مطالعه انقلاب شیلی این باور را در خواننده ایجاد می کند که اگر رهبران شیلی پس ازانقلاب به آموزش سیاسی و دادن اطلاعات به مردم دست می یازیدند و آنان را در جریان شگردهای دشمن قرار می دادند در روزهای سخت محاصره اقتصادی و فشارهای سیاسی و کودتای نظامی تنها نمی ماندند و توده مردم به بی فتاوتی کشانده نمی شد و به اهرمهای فشار علیه دولت ملی آن شور تبدیل نمی گشت.

گسترش فرهنگ اطلاعاتی و سرایت دادن زندگی هوشمندانه مبتنی بر رازداری و پرده پوشی به سطوح مختلف جامعه انقلابی به منزله واکسنی است که جامعه و انقلاب را در برابر هجوم گسترده دشمن برای آگاهی از چند و چون انقلاب و یافتن نقاظ آسیب پذیر فعال و آماده و دفاع می سازد و راههای نفوذ را بر روی دشمن می بندد.

این بایستگی اطلاعاتی که برای انقلابها ذکر کردیم در مورد جامعه مسلمان وانقلابی ایران که با برقراری رژیم اسلامی پرچم دار مبارزه با استکبار جهانی در شکل شرقی و غربی آن شده است از جایگاه برتری برخورداراست زیرا آثار ضرباتی که از ناحیه نشناختن دشمن و شیوه عمل وی برانقلاب اسلامی ایران وارد می شود در محدوده یک کشور محصور نمی شود واز یک کشور وانقلاب فراتر می رود و کل حرکت اسلامی جهان و نهضت مستضعفان را مورد تهاجم قرار می دهد. و ممکن است با ضربه دیدن انقلاب اسلامی ایران جهان تحت ستم و مظلوم که پس از شکست تئوری مارکسیسم وانقلاب کمونیستی چشم امید به حرکتهای دینی وانقلابهای مذهبی دوخته بود به یاس و نامیدی کشانده شود.ازاین رو برای حراست انقلاب از ضربات غافلگیر کننده و دست یابی به موضع گیریهای صحیح و مناسب در برابر نقشه های دشمن بر جامعه اسلامی ایران لازم است به مساله دشمن شناسی و آگاهی از شگردها و تاکتیکهای وی اهمیت در خور توجه بدهد زیرا موفقیت و شکست نقشه های دشمن رابطه تنگاتنگی با درصد آگاهی سیاسی جامعه دارد. و بر مسئولان و دست اندرکاران مسائل اجرایی و رهبران فکری و فرهنگی جامعه بایسته و لازم است علاوه بر آگاهی و شناخت که خود بدست می آورند – و باید در پی آن باشند – جامعه را نیز در جهت شناخت دشمن و شیوه عمل وی سوق دهند واز هر فرصت ممکن برای آموزش سیاسی جامعه بهره برداری کنند و هیچ فرصتی را به بهانه های درست و نادرست از دست ندهند و توجه داشته باشند که گاهی حرکت دشمن آن قدر ظریف و نامرئی است که توده مردم جزازاین راه آموزش شیوه عمل دشمن نمی توانند به آن پی ببرد. برای نمونه به حرکت نفوذی آمریا در بحبوحه انقلاب و شور دینی جامعه اسلامی که در شرایط خاص و با توجه به جو حاکم طرح ریزی شده است توجه کنید:

[ هدف ایستگاه سفارت لزوما بایداین باشد که سوءظن ایرانیان را درباره این که ایالات متحده می خواهد رژیم انقلابی را سرنگون کند و در واقع حاضر نیست باایران برای حل مسائل و پیشبرد منافع متقابل همکاری کند کاهش دهد.البته ایستگاه قبول دارد که حصول این هدف دشواراست و بنابراین نظر دراز مدتی در برنامه ریزی برنامه ارتباطی خود دارد. ایرانیان سیاستها واقدامات گذشته آمریکا را که برای رژیم انقلابی اطمینان دهنده نیست بخوبی بیاد دارند. بنابراین آژانس بین المللی باید برای فعالیتهای خود در وقف کند که از نظرهای دیگر حاشیه ای بهنظر برسد: مثلا یک کتابخانه با گرایش ویژه که توجه خود را بر تاریخ و فرهنگ ایران و مذهب و فلسفه و کتب مرجع عمومی و مشورت دانشجویی و مسایل پژوهشی اختصاص یافته ترتیب داده شود. سخنرانان بایستی باارزشهای اخلاقی و معنوی و تاریخ اسلام و فرهنگ ایران و مسائل جهان سوم آشنایی داشته باشند. فیلمها و ویدئوها که نشانده هنده علاقه آمریکا به ارزشهای معنوی و تجربیات روحی خانواده و کودکان حفاظت محیط زیست بهداشت و غیره و می باشد بنمایش گذاشته شود. علوم و تکنولوژی باید در خدمت نیازهای اساسی انسانی باشد. فیلمتهای نشان دهنده خصوصیات برجسته که به احساسات ایران که تشنه سرگرمی است پاسخگو باشد و نشاندهنده علاقه ایالات متحده در داشتن مناسبات دوستانه باایران انقلابی باشد] ۱

مطالعه چنین اسنادی روشن می کند که حرکتهای سیاسی دشمن گاهی چنان موذیانه و در پرده است که جزاز طریق آموزش سیاسی و نشان دادن شگردهای دشمن قابل فهم برای عموم نیست زیرا رابطه سیاسی بین یک کار فرهنگی نظیر:ایجاد کتابخانه یا تشکیل مجامع علمی و فرهنگی با حرکت سلطه گرایانه و نفوذی موضوعی است که تنها آگاهان به مسائل سیاسی می توانند درک کنند و قشر عظیمی از جامعه ما حتی بخش تحصیل کرده و با سوادهم از آن غافل می مانند دلیل روشن آن موضعگیریها پاره ای از تحصیل کردگان در برابرانقلاب فرهنگی در دانشگاههااست که فکر می کردندانقلاب فرهنگی به مفهوم اسلامی کردن علوم محض است و با تمسخر مطرح می کردند که شیمی اسلامی و فیزیک اسلامی نداریم. و به بارسیاسی که معمولا بر دوش این قبیل از علوم – چنانکه در سند فوق گذشت – گذاشته می شود توجه نداشته و ندارند. وانقلاب فرهنگی را که دقیقا به مفهوم رهایی علوم یاد شده از بار سیاسی و هدفهای سلطه گرایانه است درک نکرده و نمی کنند.این نوع ناآگاهیها زاییده جهالتی است که جهان سوم نیست به شیوه ها و شگردهای نفوذ و سلطه دشمن دارند و باید درراه رهایی ازاین جهالت مزمن و خطرناک گامهای بلند واستواری برداشته شود واز تمام امکانات و فرصتها در جهت این رهایی بهره گیری گردد

تاریخ کوتاه انقلاب اسلامی ازامکانات گسترده و فراوانی برخوردار بوده و فرصتهای ویژه ای دراختیار دست اندرکاران مسائل آموزشی و فرهنگی قرار داده و می دهد و هر روز جریان جدیدی بوجود می آورد که پر باراز آموزه های سیاسی و رهنمودهای روشنگراست بگونه ای که اگر بهره برداری لازم ازاین فرصتها وامکانات بشود جامعه در فرصت کوتاهی از آگاهی سیاسی در خور برخوردار خواهد شد واز مصونیت لازم بهره مند خواهد گشت لکن با تاسف فراوان بایداعتراف کرد که در مواردی این فرصتهااز دست خارج می شود در حالی که بهره برداری شایانی از آن نشده است و در عوض به شعارهای تکرار و کسل کننده و گاهی غیر لازم پرداخته شده است این معضل مساله ای است که باید جامعه ما راه حلی برای آن بجوید واز آثار مخرب آن درامان گردد.

فرصتهای پر بار

۱- نخستین امکان و فرصتی که انقلاب اسلامی ایران بوجود آورد قرار گرفتن وسایل ارتباط جمعی اعم از رادیو تلویزیون مطبوعات و نمازجمعه ها دراختیار قشر فرهنگی جامعه بود. روحانیت که بخش اعظم تبلیغات دینی و سیاسی را طول تاریخ مبارزات بعهده داشت و علیرغم نداشتن امکانات وابزار تبلیغ همچنان دراین راستا گام بر می داشت و طلایه دار حرکت تبلیغی وارشاد بود به یمن انقلاب اسلامی ایران از امکانات عظیم تبلغی که دست آورد شرایط زمانی و پیشرفت علوم بود بهره مند گشت و هنر و فنون تبلیغی از حوزه قدرت دشمن خارج و در حوزه نفوذ مبلغان اسلام قرار گرفت. این تحول ایجاب می کرد که روحانیت و قشر آگاه جامعه حرکت گسترده و فراگیری در جهت تبلیغ و آگاه سازی جامعه اسلامی انجام بدهد و توده مردم را علاوه بر تربیت دینی آموزش سیاسی بدهد.امااین حرکت آن گونه که انتظار می رفت انجام نگشت. این سخن به مفهوم نادیده گرفتن کارهای انجام شده نیست بلکه درارتباط با

توقعی است که در پی تسلط بر وسایل ارتباط جمعی بوجود آمده است.

۲- تسخیر لانه جاسوسی:

یکی دیگر ازامکانات بزرگ و قابل بهره گیری که انقلاب اسلامی ایران دراختیار جامعه قرار داد تسخیر و تصرف لانه جاسوسی آمریکا در تهران بود. دانشجویان مسلمان متدین و آگاه ۲ پس از مشاهده توطئه ها و خرابکاریها سنگ اندازیهای زیادی که علیه انقلاب اسلامی انجام می گرفت به فکر مبارزه با ریشه این توطئه هاافتادند و در پی آن دست به تسخیر لانه جاسوسی آمریکا زدند پس از تصرف آن با عظیمترین و دهشت زاترین سیستم جاسوسی و مداخله درامور کشور توسط قدرت استعماری آمریکا مواه گشتند. دانشجویان برای آگاه ساختن جامعه از جنایتی که آمریکا قبل و بعدازانقلاب بدست دشمنان خیانت پیشه و دوستان جاهل علیه اسلام و مسلمین انجام می داد دست به انتشاراین اسناد زدند. جوسازیهای طرفداران غرب و مظلوم نمائیهای آنان در مراحل نخست افشاگری موجب شد که دانشجویان ازارائه و تفسیراسناد در سیمای جمهوریاسلامی ایران دست بردارند و تنها به انتشار آن در شکل کتاب دست یازند و تنها به انتشار آن در شکل کتاب دست یازنداین عقب نشینی اولین گام در مهجورسازی اسناد بدست آمده از لانه جاسوسی بود و مقدمه بزرگترین زبان حاصله از کنار گذاشته شدن آنها

روند بی اعتنایی به محتوای استاد و بهره برداری نکردن از آنها کم کم در شکل پرهیزاز چاپ اسناد در مطبوعات و ورزنامه های کثیرالانتشار ظاهر گشت. با خاتمه یافتن غائله[ گروگان گیری جاسوسان] تسخیر لانه جاسوسی واسناد بدست آمده به موضوع تاریخ مناسب با یاد کردها تبدیل گشت. بی اعتنایی به اسناد یاد شده کم کم عادی و طبیعی گشت و موضوع خاتمه یافته و به فراموشی سپرده شد و حرکت دانشجویان به فعالیتی سیاسی و مقطعی به منظور ضربه زدن به قدرت کاذب آمریکا تفسیر شد و با حصول این غرض پرونده لانه جاسوسی بسته شد

این نوع برخورد با موضوع دقیقا خلاف توقع معقول از تلاش بزرگ و حرکت دشمن شکن تسخیر لانه جاسوسی است حرکتی که به انقلاب دوم شهرت یافت و مواد لازم برای آموزش سیاسی جامعه را دراختیار دست اندرکاران مسائل فرهنگی قرار داد و کمبود متون سیاسی واطلاعاتی را به مقدار قابل توجهی از بین برد.

بعداز جریان تسخیر لانه جاسوسی انتظار می رفت جامعه ما به نصابی از آگاهی سیاسی واطلاعاتی برسند که راه ضربه های اطلاعاتی و جاسوسی را سد کند وامکان لو رفتن طرحها و نقشه هااز بین برود و جامعه از ضربات افشاء تصمیمات مسوولان درامان باشد. لکن با بی توجهی به دست آورد عظیم تسخیر لانه جاسوسی واکتفا کردن به ضربه نخستین که بر استبکار جهانی وارد شد فرصت بهره برداری از

اسناد بدست آمده از لانه جاسوسی از بین رفت واسناد یاد شده به فراموشی سپرده شد.

برای جامعه ای که این همه امکانات تبلیغی و مواد آموزشی اطلاعاتی در اختیار دارد قابل قبول نیست که در برابر توطئه های دشمن به انتظار رهنمود رهبران و مسوولان جامعه بنشیند یا ضرباتی را پذیرا گردد که با کمترین آگاهی از شیوه های خرابکاری و نفوذ قابل جلوگیری بوداگر از دست آوردانقلاب دوم بهره مناسب گرفته می شد و جامعه با نمونه هایی از شیوه ها و طرحهای شیطانی استبکار جهانی آشنا می شد ضربات دشمن را به پایینترین حد خود می رساند. به فراموشی سپردن اسناد یاد شده و اکتفا کردن به ثمره نخستین تسخیر لانه جاسوسی و دلخوش شدن به تحقیر و خفت حکومت امریکا در جریان تسخیر لانه جاسوسی ضرباتی به انقلاب اسلامی وارد کرد که هیچگاه انتظار آنها نمی رفت. علاوه بر آن خواست آمریکا و طرفداران تز غرب درایران که مبتنی بر محصور ساختن آثاراسناد لانه جاسوسی بود بخوبی جامه عمل پوشیدامریکا ضربه ای را که از نای افشاء اسنادلانه جاسوسی پیشبینی می کرداز سوی گروگان گرفته شدن اعضای سفارت به جرم جاسوسی نمی کرد و بر همین پایه تلاش می کرد که اسناد بدست آمده در جو سیاسی آن زمان مطرح نشود و به جای طرح شدن اسنادافشاگری مساله گروگانها در صدراخبار رسانه های بین المللی قرار بگیرد و اسناد لانه موضوعی فرعی و در حاشیه جریان قرار گیرد و نیزاز همین زاویه بود که بعداز آزادی گروگانهای جاسوسی علیرغم تداوم جریان لانه جاسوسی در شکل پخش وانتشاراسناد موضوع لانه جاسوسی از سوی آمریکا خاتمه یافته تلقی گشت و مساله لانه جاسوسی از صحنه سیاسی رخت بست. دراین رابطه نقل گوشه ای از تلاش مخالفان داخلی تسخیر لانه جاسوسی در جهت انحصار دست آوردهای انقلاب دوم به یک موضوع سیاسی مقطعی از کتاب[ انقلاب ایران در دو حرکت] خالی از لطف نیست و می تواند زاویه ای از تلاش آمریکا در راستای مهجورسازی اسناد یاد شده را نشان بدهد.

نویسنده در مورد تعیین میزان بهره گیری ایران آمریا و شوروی از تسخیر لانه جاسوسی سهم ایران را در ۵ بهره خلاصه می کند:

نخست خالی کردن عقده حقارت واطفاء عطش انتقام ایرانیان علیه آمریکا دوم دست گذاشتن روی اسناد سیاسی و کش جاسوسیهای سفارتخانه برای اثبات فعالیتهای جوانمردانه و خلاف قانون آمریکا سوم: شناسایی عمال آمریکا درایران وافشاگری اعمال آنان چهارم: بگوش دنیا رساندن قدرت انقلاب یااسلام واثبات مظلومیت و حقانیت ایران و پنجم دریافت بخشی از مطالبات ایران

دراین تحلیل و برداشت ازاسناد لانه جاسوسی بعنوان یکی از عظیمترین و بزرگترین

متون جاسوسی که روشهای گوناگون وابزار مختلف جاسوسی و دخالت در سرنوشت کشورهای دیگر را بنوع بی سابقه در جهان مطرح کرد نامی برده نشده است واسناد مزبور را تنها در راستای اثبات فعالیتهای ناجوانمردانه و خلاف قانون آمریکا درایران مطرح می سازد در حالی که بیشترین ثمره این اسناد در کشف شگردهای جاسوسی و روشهای دخالت در جهان سوم تبلور پیدا می کند و بر همین اساس بود که آمریکا بعداز جریان تسخیر لانه جاسوسی در تهران سیستم عظیم جاسوسی[ سیا] را عوض کرد.

این گونه برداشتها و تحلیل ها بیانگر علاقه آمریکا به فراموش شدن و خاتمه یافته تلقی شدن جریان لانه جاسوسی است واین که اسناد یاد شده به منابعی در جهت بهره گیری اطلاعاتی و گسترش فرهنگ خویشتن داری و رازپوشی و آموزشهای سیاسی تبدیل نگردد. و بدیهی است که همگامی با آمریکا و طرفداران اندیشه غرب در فراموشی و غفلت از بهترین امکانات و گویاترین اسناد جاسوسی و کارآترین ابزار آگاهی بخش برای جامعه ای که انقلاب کرده و مسائل فرهنگی و آموزشی را در صدر برنامه های خویش قرار داده و نهادها و وزارتخانه های فرهنگی وارشادی تاسیس کرده و گروههای تحقیقی و علمی و سمینارهای فرهنگی و آموزشی تشکیل داده و داعیه رهبری فکری جهان تحت ستم را در سر می پروراند و آرزومنداست که طلایه دارانقلاب در جهان باشدانقلابی که معتقداست ریشه های فرهنگ و فکری است و تلقی خویش رااز صدورانقلاب فرهنگ انقلاب قرار داده است بسیار دوراز واقعیت نگری و حزم انقلابی است.

اسناد بدست آمده از لانه جاسوسی بزرگترین و بی سابقه ترین افشاگری جاسوسی در تاریخ جاسوسی دنیاست. اسنادی که هیچ شکی در صحت آن نیست و به لحاظ و حفاظت آنها داشتند جاسوسی افشا شده در جهان بشمار می آید.

این اسناد که به آن رنج و زحمت و زحمت بدست آمده است و هستی ملتی در گرو تحصیل آن قرار گرفته امروز به طور شگرفی مهجور مانده است و کمتر کسی از وجود و محتوای آنها آگاه است. نه تنها توده مردم از اسناد یاد شده غافل و بی خبر مانده اند بلکه در سطح مدیریت جامعه نیز این اسناد به فراموشی سپرده شده است.

کدام وزیر یا وکیل یا مدیرکلی می تواند

ادعا کند که اسناد مورد بحث را بطور کامل مطالعه کرده است و نکات برجسته و گویا و رهگشای آنها را یادداشت کرده است؟ کدام دانشجو روحانی و دانش آموز جامعه ما که رهبران سیاسی و فکری آینده را تشکیل می دهند به بررسی مطالعه اسناد یاد شده موفق گشته اند؟

اگر وزیر یا مدیرکلی از شگردهای کار دشمن آگاه نباشد چگونه می تواند حوزه ماموریت خویش رااز گزند خبرچینان دشمن محفوظ نگه دارد؟

اگر وکیل مجلسی از روشهای القاءایدئولوژی توسطاستکبار جهانی آگاه نباشد چه تضمینی دارد که تحت تاثیرالقاآت نگیرد و ناآگاهانه آب به آسیاب دشمن نریزد؟اگر مسوولان نظامی از چگونگی خبریابی دشمن و طرق نفوذ آنان اطلاع نداشته باشند با چه روشی می توانند طرحها و تاکتیکهای جنگی و نقشه های نظامی ویش رااز دست برددشمن محفوظ دارند یا نیروهای تحت فرمان و رزمنده را نسبت به اطلاعات نظامی واکسینه کنند؟ آیا جای تاسف نیست که جامعه انقلابی ایران بعداز ۷ سال از انقلاب هنوزاز فرهنگ اطلاعاتی برخوردار نیستند و مواردی ناآگاهانه ذی قیمت ترین اطلاعات را با ساده ترین وسائل دراختیار دشمن قرار می دهند.

آیا ضرباتی که از طریق جاسوسی احزاب گروهکها یاافراد متمایل به فرهنگ واندیشه غرب در طول چند سال جنگ تحمیلی متحمل شدیم برای روشن کردن ضرورت آموزشهای اطلاعاتی کافی نیست واهمیت توجه به اسناد لانه جاسوسی واحیاءابن متون مهم جاسوسی را مبرهن نمی سازد.

علاوه بر آن آگاه ساختن مسلمانان جهان و مستضعفان تحت ستم که بعنوان وظیفه ای برای جمهوری اسلامی تلقی می شودایجاب نمی کند که دست اندرکاران مسائل فرهنگی و آموزشی جامعه برخوردی جدیتر بااین اسناد داشته باشند؟

آگاه ساختن مسلمان عرب زبان عراقی لبنانی مصری خلیجی و بخشهای دیگر دنیای عرب از سیستم سلطه و نظام جاسوسی ابرقدرتها جزاز طریق نمایاندن این اسناد و معرفی آن به جامعه عرب زبان میسراست؟

معرفی سلطه آمریکا و روشهئااعمال نفوذ آن بر مسلمانان پاکستانی بنگلادشی واندونزیایی از چه طریق سهل تر و کاریتراز ترجمه اسناد مورد بحث به زبانهای رایج در کشورهای مزبوراست؟ وزارت ارشاداسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی و دیگر نهادهای تبلیغی که دارای نشریه و مطبوعات در خارج کشور هستند چرا به ترجمه و پخش بخشهایی ازاسناد یاد شده در نشریاتشان اقدام نمی کنند تا خوانندگان آثارشان از ترفندهای سیستم سلطه در خبر یا بی مطلع بشوند؟ وزارت ارشاداسلامی که با طبع صحیفه نور و در مکتب جمعه طرح نویی در حراست ازانقلاب و سخنان و رهنمودهای

رهبران انقلاب افکند وکاری در خور تحسین بجای گذاشت ۴ چرا نظیر همان کار را روی اسناد لانه جاسوسی انجام نمی دهد؟ آیا مسوولان وزارت ارشاد فکر می کنند در مصاف با دشمن آگاهی به حیله ها و تاکتیکهای دشمن ازاطلاع به رهنمودهای رهبران انقلاب کم بردتراست؟

مسوولان وزارت ارشاداسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی و دیگر نهادهای تبلغی قبول ندارند که مبارزه با دشمنی که آگاهی و شناختی به روشها و تاکتیکهای او نداریم و تیر به تاریکی افکندن است؟ اگر رهبران سیاسی آمریکا بدانند که اسناد لانه جاسوسی تااین حد مورد بی مهری و بی اعتنایی جامعه مسلمان ایران قرار گرفته است هیچ دغدغه ای از پخش و افشاء آن نخواهند داشت.

برای آگاهی از ترفندهای جهان استکباری و خواندن دست حریف راهی جز آگاهی ساختن جامعه به اسناد لانه جاسوسی نیست. البته این سخن به آن معنی نیست که سیاستمداران آمریکا روشهای افشا شده دراسناد را موبمو در جای دیگراستعمال می کنند و هیچ تغییر و تعویضی در تاکتیکها و ترفندهاشان بعمل نمی آورند زیرا مشخص است که دشمن در پی یافتن راههای جدیدی برای گسترش شبکه جاسوسی خوداست لکن دراسناد مورد بحث مسائلی مطرح است که بعنوان کلی و قاعده می توانند در موارد گوناگون بکار گرفته شونداگر چه در جزئیات بااختلاف اندکی روبرو شود. به عنوان نمونه مواردی را در ذیل می آوریم که می توان از آنها رهنمودهای کلی بدست آورد و خط سیر و نوع فعالیت استکبار جهانی را کشف کرد:

۱- روشهای صید جاسوس:

دراسناد مورد بحث از جاسوسهای مختلف و روشهای گوناگون صیدآنها سخن رفته است. این جاسوسها بااین که افراد مختلفی هستند که با روشهای گوناگون به استخدام در آمده اند لکن همه آنان در یک مساله اشتراک داشتند و آن وجود ضعف در روحیات یا فرهنگ آنان است. عده ای علاقه به مقام و موقعیت داشتند و گروهی به مال و منال می اندیشیدند و پاره ای در مقابل جنس مخالف ضعیف و ناتوان بودند و بخشی عقده خود کم بینی داشتند و براین اساس هر کدام به نوعی مستعد استخدام و نوکری بودند و دشمن بااطلاع ازاین روحیات آنان را در اختیار گرفته است به نمونه ذیل توجه کنید:

[ هر چنداوابوالحسن بنی صدر همچنان خود راانقلابی می داند و به نظر می آید که از تبلیغات مقتضای مقامش در نهضت و مزایای قدرت (یعنی محافظانی که بعنوان یک عضو شورای انقلاب برایش گمارده شده اند) لذت می برد. در واقع امر به نظر می آید که او بیشتر یک دیوانسالار (بروکرات )است تا یک انقلابی هر چنداو همواره روشنفکری ملایم طبع بوده با وجوداین حالا که در تهران جای گرفته

بنظر می رسد که دارد جا می افتد.او کمی شکم آورده لباسهای کاملا سفارشی می پوشد و ساعت طلای جدیدش را که ظاهری گرانقیمت دارد برخ می کشد. دیگر به نظر نمی رسد که گروهی دانشجوی ژولیده مانند آن روزها در پاریس در خانه اش باشند اینک او می تواند این گونه افراد را در دفترش در ساعات[ عادی] کار بپردازد….او جاه طلبی سیاسی دارداواحتمالا روزنامه اش را به این منظورایجاد کرده که از آن بعنوان پایگاه قدرتی جهت مقاصد سیاسی آینده اش استفاده نماید]… ۵

در همین اسناد در مورد شخص دیگری که مورداستفاده آمریکا قرار گرفت و به عنوان آخرین نخست وزیر شاه تلاش کرد آمریکا را درایران نگه دارد می خوانیم:

او( بختیار) خوب لباس می پوشد و تمایل دارد که اروپایی بنظر برسد تاایرانی ظاهر بختیار بااخلاقش تکمیل می شود اخلاق و رفتاراواغلب اروپایی هستنداو بطور مکرر لغات یا عبارات فرانسوی یاانگلیس را در مکالمات فارسیش بکار می برد. ۶.

مطالعه این گزارش که در سال ۱۳۶۰ تهیه شده است و گزارشهای مشابه آن در موردافراد دیگر نظیر سند مربوط به بنی صدر که در فوق آوردیم به خواننده یک آگاهی کلی می دهد و آن بهره برداری قدرتهای خارجی از نقاط ضعف و حساسیتهای ویژه اشخاص در راستای اهداف استکبارشان در صورتی که چنین اسنادی در شکل صحیح و با تجزیه و تحلیل مناسب در جامعه پخش شود واندیشمندانی روی آن کار کنند خواهند توانست با کنار گذاشتن افراد ضعیف النفس و کم اراده جامعه رااز ضربات نفوذی دشمن محفوظ دارند. علاوه بر آن دولت در مسوولیتهای کلیدی نظیر سفارتها مدیریتها وامثال آن ازانتخاب آگاهانه ای برخوردار خواهد شد. واسرار مملکتی را که به گفته امام صادق ( ع ) چون خون یک جامعه است حراست خواهد کرد. ۷.

روشهای سلطه فرهنگی

دراسناد لانه جاسوسی از روشهای گوناگون و متعددی در راستای نفوذ فرهنگی و فکری که بدنبال خود نفوذ سیاسی را دارد نام برده شده است. اگراین اسناد برای جامعه ما بطور صحیح مطرح شود واز آن آگاهی یابداز روشهای نفوذی خوش ظاهر و فریبنده نظیر مجامع علمی فرهنگی دانشگاهها موسسات آموزشی دانشجویان اعزامی به خارج و دهها مورد دیگر اطلاع خواهند یافت و در مورد کیفیت برخورد با چنین مجامع و مراکز تجدید نظر خواهند کرد. دراین بخش نیز بعنوان نمونه پاراگرافهایی می آوریم تااز لابلای آن گوشه هایی از شگردهای نفوذ روشن شود و در پی آن این مدعی به اثبات برسد که آگاهاندن جامعه به این روشها و تاکتیکها موجب مصونیت از ضربات دشمن خواهد شد.

سندی که در ذیل آورده می شود بخشی از یک تحلیل بلنداز روحیات و چگونگی فکری بخش با سوادایرانی در تاریخ. ۱۳۴۲ می باشد دراین تحلیل به مواردی بعنوان راه نفوذ و گسترش فرهنگ امریکایی درایران اشاره شده است که در طول این چند سال اعمال می شد و بعدازانقلاب نیز در شکلهای دیگر بوسیله کشورهای وابسته به طرز فکر آمریکایی عمل می شود:

[بطور کلی مااز قدرت پذیرایی اندیشمندان ایران بویژه جوانان تحصیل کرده ایرانی درباره اندیشه های امریکایی واطلاعات درباره اندیشه های امریکایی واطلاعات درباره آمریکا تحت تاثیر قرار گرفتیم. ساخت والگوههای ارتباطی اندیشمندان ایران چنان است که کلمه اداء شده وزنه بیشتر نسبت به کلمه تحریر شده یا سایر وسایل بصری دارد.این