پاورپوینت کامل اسلام و تکفیر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اسلام و تکفیر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسلام و تکفیر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اسلام و تکفیر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

حربه تکفیر – ۴

در شماره های پیشین حربه تکفیر و پی آمدهای سوء و ریشه های آن را مورد بررسی قرار دادیم روشن شد که جواتهام و تکفیر در جامعه بسان سم مهلکی است که آن رااز درون دچار آشفتگی و تفرقه و نفاق نموده و به پرتگاه هلاکت سوق می دهد. و نیز روشن شد که دشمنان اسلام ازاشامخ این جو برای استقرار سلطه شوم و پلید خود بر ممالک اسلامی بیشترین استفاده را نموده اند.اینک دراین نوشتار برآنیم که دیدگاه اسلام و راه حل پیشنهادی آن را برای رفع این مشکل مورد بحث و بررسی قرار دهیم.

جواتهام و تکفیر در جامعه بیانگر نوعی رابطه سوء در برخورد و معاشرت است رابطه ای که در آن بدبینی و بدگمانی حق دوکینه و. .. جایگزین اخوت و یگانگی عطوفت و مهربانی گشته و رابطه بین افکار و آراء در جامعه بر بدترین پایه هااستواراست به جای اینکه بر منطق و استدلال تکیه شود تا روح تفاهم و حقیقت جوئی زنده گردد به چماق تکفیر واتهام برای کوبیدن طرف مقابل واشباع روح تفوق طلبی روی آورده می شود. بنابراین قبل از آنکه موضع

صریح اسلام را در رابطه با جو تکفیر بیان کنیم نخست باید روابط اجتماعی اسلام را بصورت گذرا مورد بررسی قرار داده تا ببینیم رابطه بین افراد جامعه بر چه اصولی استواراست؟

آیا در تعالیم اسلام زمینه ای برای بروز و ظهور یک چنین جوی در جامعه اسلامی وجود دارد یا نه؟

و بدیگر بیان میزان مخالفت اسلام بااین مساله تا چه اندازه است؟ آیا مخالفت اصولی و زیربنائی است؟

اسلام و روابط اجتماعی:

بدون تردید هیچ مذهب و مسلکی پیوند میان افراد جامعه را به اندازه اسلام اهمیت نداده و بااحکام و قوانین خود حلقه های اجتماعی را بقدراسلام مستحکم ننموده است. ازاینرو قرآن پیوندهای اجتماعی را بعنوان یکی از نعمتهای بزرگ الهی یاد کرد و می گوید:

[واذکروا نعمه الله علیکم اذکنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا]. ۱

بیاد آورید نعمت های خداوند را به شما زمانی که دشمنان یکدیگر بودید پس خداوند میان دلهای شماالفت ایجاد کرد و شما در سایه نعمت های او برادر گشتید.

و در جای دیگر بعنوان معجزه ای از معجزات پیامبر[ص] از آن یاد می نماید:

[ هوالذی ایدک بنصره و بالمومنین والف لین قلوبهم]…. ۲.

[خداونداست که با یاری خود و مومنان تو را تایید کرد و میان دلهای ایشان الفت افکند].

و در مقابل پراکندگی و نفاق و درگیریهای داخلی را در ردیف عذابهای آسمانی قرار داده:

[قل هوالقادر علی ان یبعث علیکم عذابا من فوقکم اومن تحت ارجلکم اوبلبسکم شیعا وبذیق بعضکم باس بعض]. ۳

بگو خداوند قادراست که از آسمان و زمین بر شما عذاب فرو فرستد و یا لباس اختلاف و پراکندگی بر شما بپوشاند و بدست یکدیگر شکنجه شوید.

اسلام در یک کلام رابطه بین افراد مسلمان را همان رابطه اخوت و برادری می داند که از نزدیکترین و مستحکم ترین روابط خویشاوندی است. و می فرماید:

[ انماالمومنون اخوه]… ۴.

[ همانا مومنان برادران یکدیگرند].

امام صادق ( ع ) می فرماید:

[ المسلم اخوالمسلم هو عینه ومراته ودلیله لایخونه ولایخدعه ولایظلمه ولایکذبه و لایغتابه] ۵.

[مسلمان برادر مسلمان است چشم و آئینه و راهنمای اواست نسبت به او خیانت و نیرنگ و ستم نکند واو را تکذیب ننماید وازاو غیبت نکند].

این ارزشمندترین ره آوردهایی است که اسلام برای جهان بشریت به ارمغان آورده واز پیروان خود خواسته که با یکدیگر همچون برادر زندگی کنند البته برادری دراسلام فقط جنبه عاطفی ندارد بلکه پیمانی استپایدار و ناگسستنی که ریشه درایمان ضخص دارد واز عمق جان بر می خیزد و تمام ابعاد زندگی فردی واجتماعی امت را فرا می گیرد و سایراصول روابط اجتماعی همچون محبت و دوستی تعاون و همکاری مساوات و برابری و. ..از همین اصل اخوت سرچشمه می گیرد. و هر مسلمانی موظف است که در راه حفظ واجرای آن تلاش و کوشش نماید.

امام صادق[ ع] می فرماید:

…بحق علی المسلمین الاجتهاد فی التواصل والتعاوون علی اتعاطف والمواساه لا هل الحاجه وتعاطف بعضهم عی بعض حتی تکونوا کماامرکم الله عزوجل رحماء بینهم]… ۶.

[بر مسلمانان لازم است کوشش کنند تا دلهای خود را به یکدگیر نزدیک سازند واز تعاون آمیخته به محبت فروگزار ننمایند نسبت به نیازمندان مواسات نمایند و نسبت به یکدیگر ابراز عاطفه کنند تا مصداق گفتار خدا[ رحماء بینهم] گردند].

این اصول تنها بعنوان یک وظیفه و دستور بیان نشده بلکه برای بثمر رساندن آن طرحهای جامعی نیز ریخته شده است از طرفی تمامی علل و اسبابی که منجر به تحکیم وحدت و مودت واعتماد متقابل و. .. می گردد مانند حسن ظن به یکدیگر اصلاح ذات البین کوشش درانجام حاجات یکدیگر تا مصافحه و معانقه و تزاور (دید و بازدید) وامثال آن را بسیار ستوده واجر و پاداشهای فراوانی مقرر نموده است واز طرفی کلیه عوامل و مسائلی که به اصول این رابطه خدشه وارد ساخته و موجب تفرقه و نفاق و پراکندگی گردد. همانند: غیبت تهمت

سخن چینی تمسخر عیب جوئی برتری طلبی سوءظن و مانند آن بشدت از آن نهی شده و بر آن کیفر و عقوبت مقرر گردیده است.

در دستورات اسلام کمتر گناهی به پایه ایجاد عداوت و تفرقه میان مردم می رسد همانطور که کمتر کار و عمل نیکی به پایه ایجادالفت و مهربانی در میان مردم می رسد. بعنوان نمونه[ سحر] دراسلام حرام و برخی از روایات هم ردیف کفر آورده شده ولی در روایتی امام صادق[ ع] سخن چینی رااز بزرگترین نوع سحر ( از نظر تاثیر) شمرده و نقش ویرانگر سخن چینی در پیوندهای اجتماعی رااینگونه بیان می کند:

[ ان من اکبرالسحرالنمیمه یفرق بهابین المتحابین و یجلب العداوه ععلی المتصافیین و یسفک بهاالدعاء و یهدم بهاالدور ویکشف باالستور والنمام اشرمن وطی ءالارض بقدم].۷

[مهمترین سحر ( از نظر تاثیر در تفرقه افکنی ) سخن چینی است که میان دوستان ایجاد تفرقه و جلب عداوت می کند و خونها بواسطه آن ریخته می شود و خانه ها ویران می گردد واسرار و رازهای مردم فاش خواهد شد. سخن چین بدترین کسی است که قدم بروی زمین گذارده است].

و در همین رابطه[ ع] برای کوبیدن افکاراقلیت تفرقه افکن خوارج چنین می فرماید:

والرمواالسوادالا عظم فان یذالله علی الجماعه وایاکم والفره. ۸

[به جمعیتهای بزرگ به پیوندید واز پراکندگی بپرهیزید زیرا دست خداوند با جماعت است].

تا بدینجااشاره ای به گذرا به موضع اسلام در رابطه با پیوندهای اجتماعی طبیعی است در نظامی که رابطه بین افراد براساس اخوت و برادری پایه ریزی شود جواتهام و تکفیر که بدترین نوع رابطه و برخورداست مردود و بااصول اولیه روابط اجتماعی اسم سازگار نیست.

اسلام و برخورداندیشه ها:

علاوه براین در خصوص رابطه بین آراء واندیشه های گوناگون در جامعه اسلامی که سرمنشااصلی اتهامات و تکفیرهااست اسلام نظر خاصی داشته واصول و مبانی ویژه ای جهت سالم سازی رابطه اندیشه هاارائه می دهد که با وجوداین اصول و مبانی زمینه ای برای جواتهام و تکفیرها و نسبتهای ناروا باقی نمی ماند.

اسلام بهمان اندازه که به دانش و تحقیق ارزش داده و همواره انسانها را دعوت به تدبر و تفکر و نتیجه گیری فکری می نماید بیش از آن سعی دارد که محیطی سالم برای برخورد صحیح افکار واندیشه ها در جامعه فراهم آورد تا در سایه آن تبادل افکار و نظریات صورت پذیرفته و اندیشه ها بارور گشته و دست یابی به حق و حقیقت که هدف اصلی است آماده تر گردد

اصول و مبانی ارزشی اسلام دراین رابطه بدینقراراست.

حق جوئی:

حق مقدسترین واژه هااست دراسلام حق اساسی ترین معیارهای ارزش قرار گرفته ارزش دهنده همه چیز حق است وارزش هر چیز به اندازه نزدیکی آن به حق است لا شخصیت شخصیتها به ق سنجیده می شود بیش از هر چیز بحق سفارش گشته واز حق جو ستایش بعمل آمده حق گمشده مومن است گر چه از دهان منافق بیرون آید حق خواهی و تواضع در برابر آن از نشانه های ایمان است حق را بگوی گر چه به ضرر تو باشد حق را بپذیر گر چه خوشایند تو نیست و تکذیب حق در ردیف افتراء به خدااست

من اظلم ممن افتری علی الله کذبااوکذب بالحق لماجائه…. ۹

[چه کسی را می توان ظالم تراز تکذیب کننده خداوند و تکذیب کننده حق بر شمرد].

بنابراین از نظراسلام هیچ چیز نباید مانع از حق جوئی و حق گوئی و حق پذیری انسان گردد.

این اساسی ترین اصل دراین باب است و نقش مهم واصلی را در سالم سازی محیط اندیشه و فکر در جامعه بعهده دارد.اگر همه انسانها با تمامی اختلافات فکری و نظری که یک امر طبیعی در هر جامعه ای است هدف آنان رسیدن بحق و حقیقت باشد. نه تنها موجب برخورد نامطلوب و بروز جواتهام نمی گردد بلکه در رشد و تکامل جامعه سهم بسزائی دارد. حق جوئی و حقیقت طلبی زاینده وارزش دهنده به اصولی است که در ذیل می آید. بدین معنی که چون امکان رسیده به حق و حقیقت بودن رعایت این اصول میسر نیست ازاینرواین اصول موردارزش خاص قرار گرفته است.

۱- گزینش بهترین:

قرآن کریم دراین رابطه می فرماید:

[ بندگان مرا بشارت ده آنهائی که به سخنان این و آن بدون در نظر گرفتن گوینده و و خصوصیات او گوش فرا می دهند و با نیروی عقل و خرد بهترین آنها را بر می گزینند و هیچگونه تعصب و لجاجتی در کار آنها نیست آنان جویای حقند و تشنه حقیقت]…. ۱۰ بنابراین باارزش دادن به این اصل مسلمان نباید هرگز درباره آراء وافکار خود بدون اینکه بررسی لازم را بناید تعصب ورزد و نظریه خود رااز نظریات دیگران برتر بداند این سخن تنها در مورد اصول دین نیست بله همه مسائل فکری را در بر می گیرد وانسان مسلمان باید با سعه صدر تمام به ددوراز زدن اتهام و تکفیر به شنیدن نظریات گوناگون و گزینش بهترین آنها بپردازد.

[فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه].

اسلام آنچه را که مانع از تفکر و تعقل انسان گردد بعنوان یک ضدارزش در مسائل فکری بدان نگریسته است لذااز پیروان خود می خواهد که عقل خویش رااز هرگونه قید و بند بیجا وا رهانند و هرگزاز کسی کورکورانه تقلید نکنند. سرزنش صریح قرآن از کسانی که بخاطر تقلیداز پدران و نیاکانشان آئین بت پرستی را برگزیده اند گویای این واقعیت است که شارع مقدس اسلام هرگونه تقلید متکی بر نادانی را نفی و با آن به مبارزه برخواسته است.

۲- آزاداندیشی:

[…قالوا نتبع ماالفینا علیه آبائنااولوکان آبائهم لایعقلون شیئا ولایهتدون]. ۱۱

و آنگاه که ایشان را به تبعیت خداوند فرا می خوانیم: گویند پیروی می کنیم از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم. گر چه پدرانشان از عقل نهی بوده و راه را در نیابند!

و می گوید هیچ کسی حق ندارد مطلبیرا بدون استدلال و برهان بپذیرد و ازاین و آن تقلید نماید.امام صادق[ ع] می فرماید:

[من دخل هذاالدین بالرال اخرجه منه الرجال ومن دخل هذاالدین بالکتاب والسنه تزول الجبال ولایزول]. ۱۲

[ هر کس با تقلیداز مردم به دین داخل شود همان مردم او رااز دین بیرون خواهند کرد. و هر کس بر مبنای کتاب و سنت دین را بپذیرد کوهها می لرزند ولی او برجای خوداستوار خواهد ماند].

۳- تحقیق و مسائل:

ارزش تحقیق و نقش آن در مسائل فکری و سالم سازی محیط و روابط اندیشه ها با یکدیگر بر کسی پوشیده نیست آشنائی با تاریخ دانش و فرهنگ بشری این حقیقت را به ما می فهماند که علت اساسی خطها و دوگانگی ها و نظریات غیر علمی و منطقی به این مساله برگشت می کند که بسیاری ازافراد پیرامون مسائل جستجو و کندو کاو لازم را نکرده و در نتیجه به توجیهات نارسا و غیر منطبق با علم روی می آورند وافکار دیگران را متهم می نمایند بهمین دلیل اسلام با پافشاری تمام از پیروان خود می طلبد که انسانهائی حق جو و واقع بین باشند و شایعات و پندارها واندیشه های سخیف را ملاک قضاوت قرار ندهند:

[ولاتقف مالیس لک به علم ان السمع

والبصر والفواد کل اولئک کان عنه مسئولا]. ۱۳

[ هرگز آنچه علم واطمینان نداری دنبال مکن که در پیشگاه خداوند چشم و گوش و دل همه مسئولند].

۴-احترام متقابل اندیشه ها:

وقتی در جامعه ای حق جوئی انتخاب احسن ( انتخاب بهترین اندیشه ها) و تحقیق آزاداندیشی و. .. موردارزش قرار گیرد طبیعی است که در کناراینها بایداترام متقابل به اندیشه های افراد نیزازارزش و مقام والائی برخوردار باشد چون در غیراین صورت رسیدن به آن ارزشها غیرممکن و یا مشکل بنظر می رسد.

لذا دراسلام خوداین روحیه ( احترام به اندیشه دیگران ) ستوده شده و می فرماید:[ فبشر عبادی الذین یستمعوالقول فیتبعون احسنه]… و پیامبر گرامی اسلام که عقل کل است آن قدر به سخن و فکر دیگران احترام می گذاشت و گوش فرا می داد که از طرف بعضی از نادانان مورد سرزنش قرار گرفته تا بدانجا که به حضرتش می گفتند:[ هواذن] او گوش است! ! و قرآن هم در پاسخ آن می فرماید:

قل اذن خیرلکم ۱۴. [ بگو نیکو گوشی است برای شما].

۵- سعه صدر:

آن کسی می تواند به سخن دیگران احترام گذارده و گوش فرا دهد که خود تحمل شنیدن سخن مخالف را داشته باشد و با سعه صدر به افکار و آراء و عقائد دیگران نظر کند.

اسلام بالاترین سعه صدر را در مقابل آراء واندیشه های مخالف از خود نشان داده و نه تنها سخن مخالف را می شنود بلکه خود به بهترین وجه ممکن به نقل آن می پردازد در بسیاری از موارد قرآن کریم سخن مشرکین و مخالفین انبیا واستدلالهای آنان را نیز ذکر نموده از جمله این آیه شریفه:

[وقالوا ماهی الاحیواتناالذنیا نموت و نحیا و مایهلکناالا الدهر]…. ۱۵

[و کافران گفتند که زندگی جز همین نشاه دنیا چیز دیگر نیست می میریم و زنده می شویم کسی جز روزگار ما را نمی راند].

و بقول استاد مطهری:

[ اگر مادیین و غیرخداپرستان افکاری داشته اند واستدلالهائی کرده اند همان

است که در کتب مذهبی آمده و برزبان ائمه[ ع] جاری شده و بدینوسیله به ثبت رسیده والا خودشان کتبی مکتوب نداشته اند]…. ۱۶

اسلام مسلمانان را به داشتن سعه صدر توصیه می نماید و بیش از همه برای رهبران فکری و مذهبی آن را لازم می داند اولین خواسته حضرت موسی بعدازابلاغ رسالت بوی شرح صدراست:

[رب اشرح لی صدری و یسرلی امری]. ۱۷

[خداوندا شرح صدرم عنایت فرما وامر مرا بر من آسان بنما].

و در حدیث آمده است:

[آله الریاسه سعه الصدر]…. ۱۸

[ شرح صدر وسیله موفقیت در ریاست است].

این سعه صدر را در فقه و برخوردها فقهاء با نظریات مخالف بخوبی می توان دید بعنوان نمونه[ شیخ اعظم انصاری (ره)] نسبت به نظریه مخالف رای خود آنچنان با سعه صدر می نگرد که وقتی نظریه مخالف را نقل می کند بهتر از خود صاحب اندیشه به بیان واستدلال می پردازد بگونه ای که انسان گمان می کند نظر خود شیخ هم همین است. سپس به نقد و بررسی آن می پردازد.

و علاوه براصولی که تاکنون بیان کردیم اینکه دراسلام فقط به علم و دانش به طور مطلق ارزش داده نشده بلکه همواره آن را در کنار عناوین دیگری گذاشته و به آن ارزش داده است مانند:[ علم توام با حلم] علم همراه با تزکیه و تهذیب نفس علمی که راس آن تواضع و فروتنی است علمی که غرض از آن فهمیدن باشد و. .. بی جهت نبوده و در خصوص بحث ما که[ سعی اسلام در سالم سازی محیط اندیشه هااست] نقش بسزائی دارد چرا که هر یک ازاین عناوین بگونه ای محیط اندیشه را سالم واز برخوردهای غیر صحیح باافکار واندیشه های مختلف جلوگیری می نماید. و دراین مورد بهمین اندازه اکتفا می نمائیم و بسیار واضح است در محیطی که به این چنین اصولی برای رسیده به حق ارزش داده می شود دیگر جائی برای متهم نمودن افکار و آراء باقی نمی ماند.

این نمونه ای از دستوراتی که اسلام برای سالم سازی محیط و برخورد آراء وافکار با یکدیگر برای ما بیان نموده است و در همین رابطه علاوه براین دو گام مهم واساسی دیگر نیز برداشته است.

۱- زدودن موانع:

دراین رابطه اسلام کلیه عواملی را که ممکن است مانع از بوجود آمدن چنین جو سالمی شود با آن به مبارزه برخاسته مانند:[ هی از تکیه بر ظن و گمان به جای علم و یقین] [ نهی از دخالت میلها و هواهای نفسانی در شناخت حق] [ نهی از سنت گرائی] [ نهی از شخصیت گرائی] [نهی از مرء و جدال] که برای دوری

ازاطاله کلام به مهمترین مانع که مان مراء وجدال باشد می پردازیم.

ستیزه جوئی در بحث:

بحث و گفتگو (مناظره ) در موضوعات عقیدتی علمی اجتماعی سیاسی اخلاقی یکی از مسائل موردابتلاءاست و کمتر کسی است که گرفتار آن نباشد و در عین حال یکی از دامهای بزرگ شیطان برای ایجاد تفرقه و نفاق در محیط فکری جامعه واز لغزشگاههای مهم انسان است. و بدتراز آن وقتی است که این بحث ها ز حالت مناظره و بگومگوهای رو در رو و متقابل خارج گشته و به روزنامه ها و مجامع عمومی کشانیده شود. زیرا دراین صورت قدرت دفاع و مقابله از طرف مقابل محدود گشته و طبعا بر جو تشنج واتهامات و شایعات افزوده می گردد

ازاین رو دراسلام بطورکلی آن دسته از بحثها و مناظراتی که جنبه حقیقت جوئی در آن نباشد تحت مراء و جدال بشدت از آن نهی شده است.

شهید ثانی می گوید:

[بدان ای عزیز که اگر مناظره را به این قصدانجام دادی که به طرف مقابل پیروز گردی واو را در پاسخگوئی عاجز کنی و مباهاتی نمائی و فضل خود را بر دیگران ظاهرسازی یک چنین مناظره ای سرچشمه همه اخلاقهائی است که در نزد خداوند تعالی ناپسنداست ولی در نزد دشمن خدا شیطان لعین پسندیده است]….

سپس برای این گونه مناظرات دوازده تا آفت بر می شمرد مانند: کینه توزی حسد قطع روابط گرفتار شدن به سخنان ناروا عیب جوئی کبر و غرور خودستائی نفاق و دوروئی خوشحالی از شکست دیگران و. ..

پیداست وقتی روح حاکم بر مناظرات و گفتگوهای علمی توفق طلبی باشد نه حقیقت جوئی این آفات را هم بدنبال دارد. و حرمت شرعی آن هم مسلم است زیرا علاوه بر روایات متعددی که از آن نهی کرده ایذاء واهانت و تحقیر غیر و تزکیه نفس و هر یک ازاین آفتها که ذکر شد خود به تنهائی برای اثبات حرمت کافی است. و روایاتی که از مراء و جدال نهی نموده بسیاراست. از جمله پیامبراکرم[ ص] می فرماید:

[لایستکمل عبد حقیقه الایمان حتی یعدع المراء وان کان محقا]. ۲۰

[ هیچکس حقیقت ایمان را تکمیل نمی کند مگراینکه ترک جدال نماید هر چند حق بااو باشد].

و نیز علی ابن ابیطالب می فرماید:

[یا کمیل ایاک والمراء فانک تغری بنفسک ع السفهاءاذا فعلت و تفسد الاخاء]. ۲۱

[ ای کمیل از مجادله بپرهیز که بدست خود جاهلان را بر ضد خود می شورانی و برادری را

نابود می سازی]…

و در قرآن کریم از جدال نهی شده مگراینکه بصورت احسن انجام گیرد.[ شهید ثانی ره] برای مناظره هشت شرط ذکر می کند از جمله:

[ غرض از مناظره اثبات حق باشد نه اثبات حقانیت خود. باید در جستجوی حق همچون کسی باشد که گمشده ای دارد و به دنبالش در جستجواست که هر جا و در دست هر کس گمشده خود را یافت خوشحال و سپاسگزار باشد بنابراین طرف مقابل مناظره را رفیق راه و یار و مددکار خویش بداند نه آنکه او را دشمن خود پندارد]… ۲۲

بنابراین از آنجا که مراء و جدال محیط سالم برخورداندیشه ها را که مورد توجه اسلام است آلوده می نماید بیش از سایر عوامل مورد نهی و مذمت قرار گرفته است.

۲- کیفیت ارائه اندیشه:

از طرف دیگر کیفیت ارائه اندیشه را که خود نقش مهمی در بسیاری از اتهامات و سوء ظن ها دارد اسلام مورد توجه خویش قرار داده و دستورات بسیارارزنده ای دراین زمینه صادر نموده از جمله:

سنجش ظرفیتها

از آنجا که استعدادها و ظرفیتهای اشخاص متقاوت است باید آنکس که فری واندیشه ای راارائه می دهد سعی کند میزان فهم و درک شنونده را در نظر گرفته و مطابق آن سخن بگوید و در غیراین صورت یا صاحب اندیشه متهم می شود و یااینکه در شنونده تاثیر سوء می گذارد.

بنابراین هر مطلبی را در هر جا و برای هر کسی نباید مطرح نمود در حدیث آمده است:[ که اگراز آنچه در قلب سلمان بودابی ذر مطلع می شد که کافر می شد]. لذااسلام این مساله را بسیار مورد توجه قرار داده است پیامبر گرامی اسلام می فرماید:

[ اناامرنا معاشهرالانبیاءان تکلم الناس بقدر عقولهم…]. ۲۲

[ما پیامبران فرما نداریم که با مردم به اندازه خردهای ایشان سخن بگوئیم].

و در روایت از علی[ ع] آمده:

[ اتحبون ان یکذب الله و رسوله؟ حدثوالناس بمایعرفون وامسکوا عماینکرون]… ۲۴.

[آیا دوست دارید که خدا و فرستاده خدا مورد تکذیب واقع شوند با مردمان از چیزهائی سخن

گوئید که می توانند بفهمند واز سخن گفتن درباره چیزهائی که نمی توانند بفهمند خودداری کنید].

۲- رعایت شیوه های مختلف:

همانگونه که طرفیتها واستعدادها متفاوت است روحیات افراد نیز متفاوت است بعضی روحیه افراد نیز متفاوت است بعضی روحیه استدلال و برهان منطقی باشد بعضی بر عکس روحیه عاطفی و موعظه پذیری دار

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.