پاورپوینت کامل شکوه فروتنی و درایت سخنان مقام معظم رهبری پیرامون مرجعیت ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شکوه فروتنی و درایت سخنان مقام معظم رهبری پیرامون مرجعیت ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شکوه فروتنی و درایت سخنان مقام معظم رهبری پیرامون مرجعیت ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شکوه فروتنی و درایت سخنان مقام معظم رهبری پیرامون مرجعیت ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint :

مقام معظم رهبری در این سخنرانی از خون دلهای امت اسلامی سخن می گوید. خون دل بر ظلمی که بر امت اسلامی می رود. خون دل بر مرزهایی که مورد تطاول دشمن تطاول گر قرار می گیرد.

خون دل بر تاخت و تازهای دشمن جرّار بر دارالاسلام. خون دل بر این که دستها بسته است و به جز ایران اسلامی از حاکمان دیگر بلاد اسلامی بانگی نمی آید به گوش. نه تنها بانگی نمی آید به گوش که نایها را بسته اند و صاحبان صدا را نای می بُرّند.

رهبر هشیار و بیدار بر برج شهر دین نشسته و آنچه که از سوی صهیونیسم جهانی در دارالاسلام در شرف انجام است شدیداً دغدغه خاطر دارد. دغدغه خاطر دارد که دشمن به خانه مسلمانان راه یافته واأسفا.

و این دغدغه را با بیانی اندوه بار و چشمانی نگران به اعماق قلب مردم مسلمان ایران منتقل می کند.

آن گاه سخن اوج می گیرد و با افتخار از ملت ایران نام می برد و یکی از ویژگیهای شگفت انگیز او را که همانا موضع درست او در برابر دشمن است به عظمت یاد می کند.

ملت ایران در لحظه لحظه انقلاب در حساس ترین شرایط و اکنون در قضیه مرجعیت که پس از رحلت آیه اللّه العظمی اراکی(ره) پیش آمد از خود عظمت نشان داد و دشمن را روسیاه از آوردگاه بیرون راند. آنچنان این مسأله برای رهبر انقلاب مهم بوده که واژه ها را عاجز می بیند از این که به پای

ملت قهرمان ایران بریزد و شکوه و عظمت آنان را سپاس گوید از این روی تابلوی زیبا و ماندگاری را ماهرانه ترسیم می کند و در مرتفع ترین جای این کشور حماسه خیز با دستان قدرتمند خویش می آویزد و در سینه تاریخ با دقت تمام به ثبت می رساند بنگرید:

(اگر می شد ماملت ایران را به شکل یک انسان مجسم بکنیم جاداشت که امثال بنده دست این انسان را ببوسند.)

رهبرا شد. ملت ایران را با این سخن بیمه کردید و نامش را جاودان. این تابلو زیبا تا دنیا دنیاست و زیباییها ستودنی بر تارک این کشور خواهد درخشید و ستاره راهنمایی خواهد بود در شبهای دَیجور برای کاروانیانی که راه می جویند.

سخن بالا می رود. واژگان زیبا بسان دُر نثار ملت می شوند. ملت توصیف می شود. حضور مردمان را با تمام زوایا و ابعاد بی کم و کاست می نمایاند و همه را فرا می خواند که به تماشای حضور بایستند و چون او لذت برند. از حضور ملت و نقشی که حضور آنان آفرید و سیل آسا موانع را درهم ریخت تعبیر زیبایی دارد که از قرآن وام می گیرد: (کالعهن المنفوش). چه تعبیر زیبایی. چه تعبیر رسایی. عمق قضیه را برای آنان که قلب مریضی ندارند می نمایاند. می گوید ملت ایران با حماسه حضوری که در تشییع پیکر پاک آیهالله العظمی اراکی آفرید با آن همه هیاهو و جاروجنجالی که دشمن برپا کرد و حجم عظیم و بی سابقه ای که از تحلیلها و خبرها و شانتاژهای یأس آفرین به جهان مخابره کرد که بخشی از آن کافی است که ملتی را به خاک مذلت بنشاند به خیابانها ریخت و از (مرجعیت) و(خدمتگزاران) دین تجلیل کرد همه مشکلات را همه ترفندها را همه موانع و سدهای بزرگ جهانی را (کالعهن المنفوش) (مانند پشم زده شده و در هوا شده) از سر راه برداشت.

این خضوع در برابر ملت از سوی مردی است که افتخارات مبارزاتی و حرکتها و خیزشهای ملت ایران را در این سه دهه و اندی اخیر بدون بردن نام او نمی شود برشمرد که با یکدیگر عجین شده اند.

از آن جا که در قلب اقیانوس جای گرفته و امواج را دقیقاً احساس می کند و با مردم است و در دل مردم و احساسات عمیق و انگیزه های قوی آنان را درک می کند خود را ناچیز می انگارد و در برابر عظمت ملت به خضوع برمی خیزد. خضوع چنان اوج می گیرد که انسان با شگفتی تمام به تماشای این قلّه مرتفع می ایستد. سبحان اللّه.

بال می گستراند. خفض جناح می کند در برابر عظمت (مرجعیت تشیع). با همه عظمتی که دارد زانو می زند در برابر شکوه و عظمت مرجعیت ایران. مرحبا به این شکوه. طوبی به ملتی که چنین رهبر خاکساری دارند. ابوتراب.

تفسیر عملی ائمه است. پرتوی از آن خورشیدهاست. ما که ندیده ایم آن بزرگان بلندجای را امّا

اگر این عزیز فرزند همان خاندان شاگرد همان مکتب دست پرورده همان دستهای مهربان بزرگ شده در سایه سار همان درختان سرسبز و سایه گستر و بالیده در کنار همان چشمه های زلال است پس جان و مال و خانمان فدای آن ملکوتیان باد و کاش می شد هزارها بار در راه آنان بمیریم و زنده شویم.

این همه فروتنی از عظمت روح بر می خیزد.

روحهای بلند می توانند چنین به خشوع بنشینند.

روحهای بلند می توانند در چنین برهه های حساس به توجیه نپردازند که دَرِ توجیه را ببندند و از عناوین و القاب و موقعیتها که همه امکانات جا افتادن آنها مهیا شده دست بشویند و بگویند:

(با وجود مجتهدین و علمای شایسته پذیرش مسؤولیت مرجعیت را در داخل برای خود متعین نمی بینم.)

این تابلو زیبا که نقاش ماهر و زبردستی با تمام چیرگی و با کمال دقت آن را ترسیم کرده نمی توان با این واژگان نارسا به وصف کشید. باید در خلوت خود در بهترین ساعات زندگی در آن ساعاتی که دل صفا یافته و زنگارها به ذکر خدا ازبین رفته به دور از هرنوع پیش داوری و حب و بغض به مطالعه نشست و در عمق جان جایش داد تا فهمید و درک کرد که در کجا و در پای چه قلّه ای می زییم.

خداوندا ما را سپاسگزار این نعمت بزرگ قرار بده.

* * *

بسم اللّه الرحمن الرّحیم

(اللهم سدد السنتنا بالصواب والحکمه)

خیلی خوشوقتم از اجتماع شما برادران و خواهران عزیز که در روز ولادت حضرت جواد الائمه علیه الصلاه والسلام از راههای دور این جا گرد آمده اید و از مردم عزیزی که از شهرستانهای دیگر در جمع شما هستند مخصوصاً جمع زیادی از مردم عزیز قزوین متشکرم. امیدواریم که خداوند همه شما را مشمول رحمت و برکت خود قرار بدهد.

امروز در دنیای اسلام مسائل مهمی در جریان است و دل انبوه مسلمانان کشورهای مختلف غرق غصه است. آنها غم دارند و خون دل می خورند ولی نمی توانند چیزی بگویند چون متأسفانه بسیاری از سران کشورهایشان در این خون دل دادن به امت اسلامی و نابود کردن امیدهای طبقات جوان در کشورهای اسلامی سهیمند. یکی همین قضایای

مربوط به مسلمانان مظلوم فلسطین است. یکی مربوط به مسلمانان بی پناه بوسنی و هرزگوین و بخصوص منطقه بیهاج است. اینها همه درد است. شما به کشور ما نگاه نکنید که از عالی ترین مسؤولین کشور تا آحاد مردم آزادانه این دردها را بر زبان جاری می کنند حرف می زنند و ابراز وجود می کنند و می توانند آزادانه حرف دلشان را بزنند. متأسفانه در کشورهای دیگر این فرصت را به مردم نمی دهند که اقلاً غصه های خودشان را نسبت به این قضایای عظیم امت اسلام بر زبان جاری کنند. شما کشورهای عربی را ببینید. چقدر انسانهایی هستند که از قضایای مربوط به سازش با دشمن صهیونیستی دلشان خون است ولی نمی توانند چیزی بگویند. مثل وضع خود ما در دوران رژیم گذشته که آن روز دلهای ما خون بود ولی نمی توانستیم چیزی بگوییم. بنده یک وقتی در قبل از انقلاب به مناسبت تفسیر آیات مربوط به بنی اسرائیل در اوائل سوره بقره چیزهایی را در جمع دانشجویان گفته بودم بعد بنده را در یکی از بازداشتها زیر منگنه و سؤال و بازجویی قرار دادند که چرا شما اسم اسرائیل را آوردید؟ چون من از بنی اسرائیل صحبت کرده بودم و بحث مربوط به آیات بنی اسرائیل بود! گفتند: چرا اسم اسرائیل را آوردید؟ یعنی در آن دوران کسی که تفسیر قرآن هم می کرد حق نداشت از بنی اسرائیل یک کلمه بگوید که مبادا به متحد آن رژیم خبیث و خائن که آن وقت با اسرائیل روابط گرمی داشت بر بخورد. در خیلی از کشورهای اسلامی امروز هم مثل همان وضع حاکم است.

بنده از این کنفرانس اسلامی که این روزها در مغرب برقرار و مشغول کار است نگرانم که نکند اینها سران کشورهای اسلامی را با خدعه و حیله جمع کنند و بخواهند از اینها یک حرفی را در جهت منافع و مسائل رژیم غاصب صهیونیستی بگیرند و بگویند کشورهای

اسلامی اینجور اتفاق کرده اند.

سران کشورهای اسلامی حاضر دراین کنفرانس باید بیدار باشند. نفوذیهای دشمن و خائنین به دنیای اسلام ممکن است کار خودشان را بکنند. البته نماینده امین ما یعنی وزیر امور خارجه در آن جاست و اگر بخواهند دراین زمینه به خیال خودشان یک امر متفق علیه را اعلام بکنند ایشان نظر قاطع ما را در آن جا اعلام خواهد کرد. این واقعاً برای دنیای اسلام یک نگرانی است که کنفرانسی به نام اسلام تشکیل بشود ولی به جای رسیدن به دردهای مسلمانها بروند سراغ خواسته ها و دردهای امریکا و اسرائیل و بخواهند آنها را علاج کنند. امید است که این جور نباشد. خدا کند که این جور نباشد. یا همین قضیه بیهاج که اینهمه دارند مسلمانها را قتل عام می کنند آنها نشسته اند و نگاه می کنند.

اگر ملتهای اسلامی یک روز را معین می کردند و دولتها و ملتها با هم همکاری می کردند و در آن روز فقط به زبان اعلام می کردند که: ما از وضع جامعه اروپا و مواضع صربها و دشمنان مسلمین در بوسنی و هرزگوین ناراضی هستیم همین بسیاری از گرهها را باز می کرد ولی از این هم حتی خودداری می کنند.

ملتهای مسلمان با آن جور مسؤولین چه بکنند؟ شما به ایران اسلامی نگاه نکنید که مسؤولین آن در این راه پیشاپیش ملت حرکت می کنند جاهای دیگر این جور نیست. اینها درد است. لکن من امروز یک مطلب دیگر را می خواهم عرض بکنم که آن یک نقطه روشن و یک امید بارز است. این نقطه عبارت است از موضع ملت ایران در مقابل تبلیغات دشمن و حضور آنها در مواضع و مواقع حساس اگر می شد که ما ملت ایران را به شکل یک انسان مجسم بکنیم جا داشت که امثال بنده دست این انسان را ببوسند. این قدر ملت ایران

در مواضع حساس از خود عظمت نشان می دهد. مقصود من همین قضایای مربوط به رحلت این مرجع ربانی الهی مرحوم آیه اللّه العظمی اراکی(ره) است. خدا می داند که دشمنان برای همین قضیه چند صد و چند هزار ساعت کار تلاش و هم فکری کرده بودند بلکه بتوانند از این موقعیت به نفع تبلیغات خصمانه خودشان استفاده کنند ولی شما ملت همه این تلاشهای خصمانه و خائنان را با یک حرکت بجا و بموقع نقش بر آب کردید. خدا می داند که در همان روز تشییع جنازه که من به داخل جمعیت رفتم در آن لحظات دردل من چه می گذشت از تحسین و اعجاب و قدردانی و تجلیل از این نفوس طیبه ایی که باحضور و حرکت و احساسات خود مشکلات بزرگ جهانی را (کالعهن المنفوش) از سر راه به کلی برداشتند. من برای این که عظمت این کار بزرگی که ملت ایران در رحلت مرحوم آیه اللّه العظمی اراکی(ره) کرد درست معلوم بشود دو سه نکته را عرض می کنم. در آخر هم یک مطلب اساسی هست که آن را هم ان شاء اللّه بیان خواهم کرد.

دشمنان در تبلیغات خود چند مطلب را به طور پی گیر دنبال می کردند. از اوائل بیماری مرحوم آیه اللّه العظمی اراکی(ره) می خواستند با تبلیغات و حرفهایشان یک فضای ذهنی خاصی را در این کشور به وجود بیاورند. اینها را دست کم نگیرید. رادیو و تبلیغات دشمن خیلی مهم است. نگاه نکنید که ملت ایران بر خلاف هر چه که آنها می گویند و می خواهند عمل می کنند. در ملتهای دیگر دنیا این جور نیست مردم عادی تحت تأثیر حرفهای رادیوهای آنها قرار می گیرند. اینها معتقدند که یک نظام رامی توان با رادیو سرنگون کرد و نظام دیگری را با ردیو سر کار آورد. می توان با رادیو کاری کرد که ملت یک آدم خوب را تکه تکه کنند یا یک انسان ناشایسته را سر کار بیاورند. تبلیغات چی های دنیا چنین اعتقادی

به تبلیغات و زبان رادیو و تلویزیون دارند. البته آنها درست فهمیده اند آنجا که ایمان و آگاهی نباشد همین جور است. اینها در دنیا خیلی کارها با رادیو و تلویزیون کردند ولی در ایران هیچ غلطی نتوانستند بکنند به خاطر این که مردم مؤمن بودند به هر حال آنها چند مطلب را می خواستند به مردم بگویند. یک مطلب این که وانمود کنند که مرجعیت دیگر آن شأن و مکانت همیشگی را ندارد. گذشت آن وقتی که یک مرجع تقلید از دنیا می رفت ایران تکان می خورد. حال دیگر مرجع این قدر اهمیت ندارد. این را در بیاناتشان و در همین رادیوهای بیگانه مکرر تکرار می کردند.

چند نفر از این آخوندهای بی سواد یا فراری و بدنام و روسیاه را هم از گوشه و کنار دنیا پیدا کردند این میکروفونها را جلو دهان آنها می برند و یک پولی هم در مشتشان می گذارند آنها هم دهانشان را باز می کنند و هر چه آنها می خواهند می گویند.

اسمشان را هم (آیت اللّه) می گذارند! حالا این آدم کیست؟ او یک بی سواد ازخدا فرار کرده از اسلام گریخته پشت کرده به ملت یا مثلاً یک آدم بد دل و خبیث است. از زبان آنها می خواهند یک چیزهایی را به خورد مردم بدهند مثلاً سئوال می کنند: آیا مرجعیت مثل سابق در ایران اهمیتی دارد؟ او هم می گوید: نه آقا مرجعیت دیگر تمام شده است و مردم خیلی اهمیت به مرجعیت نمی دهند و از این حرفها! آنها این را می خواستند جا بیاندازند.

قصدشان این بود که موقعیت مرجع را که یک موقعیت عالی الهی و دارای تأثیر و نفوذ در اعماق جان مسلمین است پایین بیاورند. چون آنها در گذشته از مرجعیت چوب خوردند تو دهنی خوردند و لذا خواستند از مرجعیت (و نه از یک مرجع خاص) انتقام بگیرند. این یکی از چیزهایی بود که تبلیغات دشمن در آن چهل روز بیماری آن بزرگوار

دنبال می کرد.

مطلب دومی که می خواستند در ذهن مردم جا بیاندازد این بود که در سطح کشور ایران دیگر کسی نیست که مقام مرجعیت را در دست بگیرد. آن علمای بزرگ و آن ریشه های قوی دیگر تمام شدند. آیت اللّه العظمی اراکی(ره) آخرین آنها بود و تمام شد. این را هم می خواستند جا بیاندازند. در این باره هم مفصل حرف زدند.

سومین مطلب این است که وانمود می کردند ملت ایران از روحانیت زده شده است و دیگر علاقه ای به روحانیت ندارد. می گفتند: بله یک روزی در گذشته در اوایل انقلاب و قبل از انقلاب روحانی برای مردم خیلی عزیز بود ولی حالا دیگر ملت ایران اعتنایی به روحانیون ندارند. می خواستند این را هم جا بیاندازند. البته حرفهای دیگری هم می زدند که حالا بعضی از آنها را خواهم گفت.

روز وفات این بزرگوار تهران و ایران منقلب شد. ما خبرها را داشتیم. شما به هرجا و به هر شهری که می رفتید مردم در مسجد جامع در مراکز عمده و در بقاع متبرکه اجتماع کرده بودند با این که جنازه در تهران بود. حقیقتاً آن روز تهران یک روز استثنایی را گذراند. تهرانیها بودند و دیدند و دیگران هم از تلویزیون دیدند. البته من به شماعرض کنم دوربین نمی تواند آن واقعیت را نشان بدهد. آن جمعیت خیلی عظیم بود. من جوانهایی را که سن آنها یک پنجم یا یک چهارم سن این بزرگوار بود دیدم که مثل ابر بهار اشک می ریختند. آنها برای چه گریه می کردند؟ چرا؟ چه علتی داشت؟ آنها که این پیرمرد ۱۰۳ ساله را یکبار هم در عمر خود ندیده بودند. اصلاً تا ۳ ـ ۴ سال پیش که او را نمی شناختند. البته علماء بزرگان و حوزه ها او را می شناختند. اما آنها ۳ ـ ۴ سال است که این بزرگوار را

شناختند. چرا این طور گریه می کردند؟ چرا این طور ایران منقلب است؟ چرا این طور زنها به سینه خودشان می کوبند و گریه می کنند و اشک می ریزند؟ چرا مردهای بزرگ این طور اشک می ریزند و در آن اجتماع عظیم می خواهند خود را به این جنازه برسانند و یک دستی به این جنازه بزنند؟ چرا؟ علت چیست؟ علت چند چیز است که حالا عرض می کنم.

اولین علت این است که مردم ایران برای مرجعیت همچون گذشته آن مقام والا و عظیم را معتقدند (تکبیر حاضران).

مردم ایران از ته دل روحانیت را دوست می دارند البته نه هر روحانی نما را مردم روحانی واقعی و عالم دین را دوست دارند نه آن روحانی نمایی را که دشمن می خواهد به جای روحانی در میان مردم جا بزند. مردم مازاو متنفرند. اما روحانی واقعی را مردم دوست می دارند. چون مردم معتقدند که با اسلام می شود به آبادی دنیا و آخرت رسید.مردم از اسلام نیکی دیده اند. اسلام به آنها آزادی و عزت داده است. اسلام به این ملت رهایی از دست ستمگران و دستگاههای فاسد را داد. آن دستگاههای فاسدبه غیر از ۲۵۰۰ سالی که می گفتند: (۲۵۰۰ سال پادشاهی ایران که البته ما از آنها خبر درستی ندا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.