پاورپوینت کامل رسالت حوزه در حفظ شؤون و احیای حقوق زنان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رسالت حوزه در حفظ شؤون و احیای حقوق زنان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رسالت حوزه در حفظ شؤون و احیای حقوق زنان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رسالت حوزه در حفظ شؤون و احیای حقوق زنان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

در آستانه پیدایش اسلام، جاهلیتی سیاه برجهان سایه افکنده بود. دراین بحران فرهنگی واجتماعی جهان شمول، شرایط زندگانی برای زنان بسیار دشوارتر از مردان بود. رفتارها نسبت به زن، با افراط و تفریط همراه بود. مردان فرمانروای بی چون و چرا بودند. مرد به زن، به چشم متاع زندگی نگاه می کرد. به دلخواه می توانست زن را اززندگی و فرزندان خود جدا کند. زن در روم باستان، از جایگاه شایسته انسانی بهره ای نداشت و فرهنگ رومی فضیلتی برای زنان نمی شناخت و در آیین آن بهره ای به نام میراث و استقلال مالی برای زن وجود نداشت.۱ افلاطون، هماره خدای را سپاس می گفت که مرد آفریده شده، نه زن.۲ در نظر ارسطو، جایگاه انسانی زنان فروتر از مردان بود و بانوان شهروندان درجه دوم به حساب می آمدند.۳ شرایط زندگی برای زن درهند ناگوارتر از دیگر نقاط جهان بود. دربرخی از ولایتهای هند بیوه را با شوهر درگذشته اش به آتش می افکندند.۴ درایران باستان نیز آیین و رسمهای سخت و دشواری علیه بانوان وجود داشت، چنانکه زنان از ترس مجازات تن به خودکشی می سپردند.۵ شاهان ساسانی مانند یونانیان ورومیان حرمسرا داشتند و درآن صدها زن به دور از هرگونه نیاز عاطفی نگهداری می شدند. در حرمسرای خسرو پرویز، سه هزارزن نگه داری می شد۶.

در تاریخ آمده است:

»در محاصره بابل، هرکدام از بابلیها، غیراز مادر، یکی از زنهای خود را… انتخاب کرده، باقی زنها را دریک جا گرد آورده خفه کرده، یک زن در هرخانه برای تهیه غذا باقی ماند و سایر زنها را کشتند تا آذوقه کم نیاید۷».

یهودیان و ترسایان برای زن و زناشویی تقدسی نمی شناختند. درکیش یهودیان زن درمرتبه ای بس فروتر از مرد قرارداشت: زنان دردوره عادت ماهیانه نجس شمرده می شدند و به پسران می آموختند که درنیایشها خدای را براین که کافر و زن آفریده نشده اند، سپاس گویند۸.

در عرب جاهلی، زن بار زندگی شمرده می شد و از میراث و مالکیت محروم بود و مرد از ترس فقر و بدنامی دختر خود را به خاک می سپرد۹. در جنگها، زن نخستین هدف بود. انواع ازدواجهای نفرت انگیز درمیان عرب جاهلی رواج داشت۱۰ بر زن شوهر مرده، انواع حقارتها روا داشته می شد. در برخی از قبایل عرب، زن در وفات شوهر، می باید یک سال تمام، یا تا پایان زندگی بر قبر شوهر خود خیمه ای سیاه و چرکین بر پا کند و لباسهای مندرس و کثیف بپوشد و از هرگونه زینت و آرایش و شست وشو دوری کند وخودرا به تعزیه مشغول دارد.۱۱

حقارتهای انباشته در طی روزگاران، زنان عرب را زبون و روان پریش بار آورده و جرأت هر گونه واکنش به سرنوشت و زندگی را از آنان سلب کرده بود، چه رسد که در کارهای اجتماعی مشارکت بکنند و یا خواهان سهمی همسان مرد شوند.

البته در برخی از سرزمینهای عربی، به ندرت به تیره ای زن سالار و یا به زنی فرمانروا نیز بر می خوریم.

در جوامع دیگر نیز، زن به عنوان مملوک پدر و یا برادر بزرگ و یا برده شوهر شناخته می شد و با درگذشت شوهر، زن نیز مانند دیگر داراییها، در بین میراث بران تقسیم می شد.۱۲

ویل دورانت درتاریخ تمدن، نمونه های گویایی از پایمال شدن کرامت زن در جامعه های بشری ارائه کرده است.

افزون بر پدیده شوم ازدواج با محارم، که در پاره ای از جامعه ها بد شمرده نمی شد، ازدواجهای سیاسی نیز کرامت و آزادی زنان را از میان می برد و دختران برای فرو نشاندن جنگ و جدال به ودیعه و گرو می رفتند. این رسم، گرچه برای جامعه مزایایی در بر داشت، ولی زندگی این دسته از زنان را برای همه عمر تباه می کرد. این رسم هم درمیان عرب و هم ایرانیان رواج داشت.۱۳

البته، نشانه هایی در دست است که در پاره ای از جامعه های جاهلی، مردان تحقیر می شدند. دراین تیره های به اصطلاح مادرشاهی، خانواده تعلق به مادر داشت و شوهر وارد خانواده زن می شد و درصورت ناتوانی و همراه نبودن مردِ خانه با خواسته های زن، زن می توانست او را طرد کند.۱۴

اسلام، به زن حیات دوباره داد و آیینها و رسمهای ظالمانه را برانداخت و زنجیرهایی را که جاهلیت براندیشه و دست و پای زنان بسته بود، بازکرد و عزت و کرامت از دست رفته را به آنان بازگرداند. زنان هم درتشکیل امت واحده اسلامی سهیم شدند و هم در گفتمان اسلامی به زنان میدان داده شد تا در بنای تمدن اسلامی، نقشی برابر با مردان ایفا کنند که کردند.

پیامبر خود نیز، کانون گرم و پر محبتی را بنا کرد. کانونی که برای همیشه می تواند زندگیها را گرم نگهدارد و زنان را در کانون مهرورزانه مردان قرار دهد. رفتار پیامبر با بانوان خود، با خرد ورزی و عطوفت همراه بود:

»رسول خدا )ص( هیبت نبوت را بین خود و همسرانش سد و مانع قرار نمی داد، بلکه با انس و ملایمت بسیار رفتار می کرد، چندان نرم رفتار و گرم خوی بود که گاهی بعضی از همسرانش با او به درشتی سخن می گفتند. در کارهای خانه دستیار زنان بود، خدمت به زنان را نوعی صدقه می دانست. «۱۵

رسول خدا با رفتار انسانی واسلامی خود، تعامل درست زنان و مردان را به مردم نشان داد. چنانکه بانوان درجامعه نبوی به دور از ترس و شرمندگی حقوق خود را مطالبه می کردند و درباره مسائل حقوقی و اجتماعی با پیامبر به گفت وگو می پرداختند.۱۶ رسول خدا، بارها به مردانی که از باتلاق جاهلیت بیرون نیامده بودند و زنان شان را از سرقهر و تعصب می آزردند، هشدار داد و رفتار آنان را زشت شمرد. و نیز پیامبر کسانی را که به خاطر هوس، همسران خودرا رها می کردند، مورد لعن قرار می داد.۱۷ حضرت با ازدواجهای تحمیلی مبارزه کرد و به دختران حق داد تا به همسر دلخواه خود پاسخ مثبت دهند.۱۸ آن بزرگوار، زمینه را برای شکوفا شدن رشد استعدادهای زنان آماده ساخت. بانوان افزون برگرم کردن کانون خانواده وتربیت فرزندان برومند، درمهم ترین تصمیمهای سیاسی نظام نبوی نیز سهیم شدند. از باب نمونه، ام هانی درفتح مکه به دو مشرک پناه داد و پیامبر آن را امضا کرد۱۹. این رفتار نشان دهنده برترین درجه اعتماد اسلام به زن است و این که از نظر رسول خدا، زنان نیز اهلیت دارند در امور سیاسی و نظامی، نقش بیافرینند. زنان در حیات اجتماعی جامعه اسلامی نقش آفرینی می کردند. بانوان در بیعت عقبهَ۲۰، فتح مکه و غدیر خم با پیامبر همراه بودند و با بیعت با جانشین پیامبر)ص( در مهم ترین موضوع سیاسی جامعه اسلامی شرکت کردند.

علی )ع( به جانبداری از حقوق زنان ستمدیده شهره بود. رسوب بقایای فرهنگ جاهلی، و شرم وحیای طبیعی بانوان، موجب می شد زنان، چنانکه باید، نتوانند از حقوق خود دفاع کنند. این حالت، پس از رحلت رسول خدا)ص( بیش تر بروز و ظهور کرد. بانوان گاه از سوی شوهران و افراد قبیله، در معرض تهمت و مجازات قرار می گرفتند. امیر مومنان از حقوق بی گناهان دفاع می کرد. این پای فشاری بر احیای حقوق زنان، سبب شد که زنان ستمدیده از خلیفه دوم بخواهند علی )ع( به کار آنان رسیدگی کند.۲۱ امیرمؤمنان، به زنان ستمدیده فرصت می داد تا با شهامت از خود دفاع کنند۲۲. این که خانم مرنیسی، نویسنده مسلمان مراکشی، خلیفه دوم را از مخالفان جدی حقوق زنان برشمرده و گفته امام علی )ع( هم به خاطر پاره ای مصلحت اندیشیها، به حقوق زنان بی توجه بوده است،۲۳ سخن درستی نیست. کارنامه امام در این باره بس روشن است که با بررسی آن می توان به زوایا و دقایق کار حضرت پی برد.

علی )ع( پناهگاه زنان مظلوم بود. امام دردوره خلافت زمینه را برای شکوفا شدن توان واستعدادهای نهفته زنان فراهم آورد. در خلافت آن حضرت، زنان درحوزه دانش دین و تعلیم و تربیت، به مقامات عالیه نائل آمدند. واز میان بانوان عراق و حجاز مفسران قرآن و دعوت گران به دین و عدالت برخاستند.۲۴ زنان دراین دوره، در مهم ترین رویدادهای سرنوشت ساز جهان اسلام نقش آفرینی کردند.

نقل شده است:

»سعید بن قیس همدانی، علی )ع( را در روزی بسیارگرم در پناه دیواری دید. از حضرت پرسید: ای امیرمومنان! درچنین وقتی این جا چه می کنید؟

حضرت فرمود: برای آن بیرون آمدم تا به ستمدیده ای کمک کنم و به ترسیده ای پناه دهم.

سعید می گوید: ما دراین گفت وگو بودیم که زنی هراسان به سوی ما آمد و از شدت هراس نمی دانست به کجا می رود.

زن گفت: ای امیرمومنان همسرم به من ستم کرده و سوگند یاد کرده مرا بزند. بیا تا نزد وی رویم. امام سرش را تکان داد، سپس سربرداشت و فرمود: نه، به خدای سوگند تا حق مظلوم بدون لکنت و هراس از ظالم گرفته شود.

سعید، می افزاید:

به همراه حضرت به آستانه سرای زن آمدیم. شوهرش از این که زن از دیگری کمک خواسته به خشم آمد و زن را تهدید به سوختن کرد.

حضرت با جوان سخن گفت و وی را از کردار نابایست خود توبه داد و میان زن و شوهر آشتی داد و با خواندن آیاتی از قرآن در اهمیت صلح وآشتی۲۵ خدای را براین توفیق سپاس گفت۲۶. »

و نیز عماریاسر می گوید:

»نزد علی )ع( بودم که خروشی از مسجد کوفه به گوش رسید. زنی وشوهری درحال مشاجره بودند. حضرت به من گفت: عمار برو، مرد را از ستم به همسرش باز دار، اگر دست برداشت که هیچ وگرنه با ذوالفقار مانع این ستم گری می شوم.۲۷»

علی )ع( درپایان نبرد جمل، زنان و مردان شکست خورده شورشی را بخشید و دربرابر دشنام گویی زنانی که مردان شان ناجوانمردانه باوی جنگیده بودند، زبان درکام کشید و به یاران نیز سفارش کرد: حرمت زنان را نگهدارند و در برابر ناشکیبایی آنان، شکیبایی بورزند:

»هرگز زنی را آزار مدهید، هرچند که ناموس شما را دشنام دهد و زبان به ناسزا به امیران و نیکوکاران شما بگشاید; چرا که گفتار و جان زنان ضعیف تر است. دردین ما سفارش شده که به زنان کاری نداشته باشیم. حتی در جاهلیت اگرمردی زنی را می زد، مردم وی و فرزندانش را سرزنش می کردند. «۲۸

تحقیر زن درجهان معاصر

کرامت زنان در جهان معاصر، بیش از هر زمان دچار آسیب شده است و جامعه های اسلامی نیز از آثار و پیامدهای آن در امان نمانده اند. رسوب آداب و رسوم بومی به نام دین و رواج اندیشه های وارداتی غربی در بین مسلمانان، موجب شده، دنیای اسلام نیز شاهد باز گشت به جاهلیتی مدرن و نقاب دار باشد و زنان به نام تجدد و تمدن از هویت و رسالت خود جدا شوند.

فِمی نیستها، به نام مبارزه با محدودیت زنان با طبیعی ترین هویت زنانگی، یعنی مادر شدن مبارزه می کنند. آندره میشیل۲۹ سیمون دوبوار و فیرستون، راه آزادی زن را فرار وی از پذیرش نقشهای سنتی زنانه ورسیدن به استقلال مالی نشان کرده اند.۳۰

تمدن غرب، به نام آزادی زن، بیش ترین ستم را به وی رواداشته است. از هم گسیختگی تار و پود و فروریزی بنیاد خانواده ها و رواج فساد و بی بند و باریهای لجام گسسته و کودکان بی خانمان و نامشروع از دستاوردهای این روند است۳۱. عادات و رسوم بومی و قبایلی، زن را در میان مردمی از سرزمینهای اسلامی، به نام دین و سنت، از حقوق انسانی و خدایی خود محروم ساخته است.

در میان مردمانی از عشایر و روستاییان هرمزگان و بلوچستان و… ۳۲ پدران فرزندان دختر خود را در سنین پائین مجبور به ازدواج می کنند۳۳. گاه مردی، تنها با نانی بخور و نمیر، زن را بسان برده و تنها برای تولید مثل در اسارت دارد. درگوشه وکنار بلوچستان ایران و پاکستان، حرمسراهای محقر فراوانی دیده می شود. در برابر این شیوه زندگی ناعادلانه و تهی از مهرورزی خانوادگی، زنان نه حق دارند مرد را بازخواست کنند و نه از عدالت سخن به میان آورند. مهم آرامش و خواست مرد است و بس. برخلاف نص قرآن، درمیان برخی از قبایل مسلمان، مساله ای به نام ارث زن وجود ندارد. دارائی پدر، هرچند فراوان باشد، درمیان افراد ذکور خانواده تقسیم می شود. دربرخی کشورهای عربی، به رسم و آیین جاهلی، دختر را از ارث محروم می کنند۳۴. که این خود اختلاف وکینه خانواده ها را درپی دارد. شمار زیادی از زنان جهان اسلام، در کشورهای اسلامی، به نام دین و سنت از تحصیل دانش، فن و هنرآموزی، رانندگی و مواهب دیگر زندگی محروم اند و سرپیچی از آن مجازاتهای سنگینی را برای زنان دربردارد. دربرخی از مناطق شبه قاره هند، زن به مرد، مهریه )بائنه( می پردازد واگر دختری آن را به خانه شوهر نبرد با دشواری روبه رو می شود.۳۵ و یا، با آن که مهریه حق زن و هدیه عشق و پشتوانه معنوی و اقتصادی اوست، در افغانستان، از طرف پدر، برادر و دیگر نزدیکان غصب می شود و برابر رسوم و عرف افغانی، نزدیکان زن، مالک حقیقی این حق شمرده می شوند و با جعل و تزویر وکالت از جانب زن، مهریه زن را نقدا به نام خود ثبت کرده و زنان بینوا را از این پشتوانه مهم دینی اقتصادی، محروم می سازند.۳۶ طالبان با چیرگی برافغانستان، کیسه ای مشبک را به نام حجاب، بر زنان تحمیل کرده بودند. در جامعه طالبانی، زنان از حق رأی و مشارکت در انتخابات و حضور در مجالس شورا و قبول مسؤولیت در عرصه های سیاسی و اجتماعی و نیز فراگیری دانش محروم بودند.

رسم به »بد دادن«، هنوز در جامعه افغانی رواج دارد. اگر دختری ازدواج کند و در هر شرایط روحی، روانی و نداشتن پناهگاه مطمئن از خانه بگریزد، پدر و مادر دختر وظیفه دارند دختر را بیابند و به خانواده شوهر تحویل دهند که مجازات وی مرگ خواهد بود و گر نه دختر دیگرشان را به جای خواهر فراری به داماد می دهند که این امر را به بد دادن دختر می نامند. دختری که باید علاوه بر تحمل تمامی فشارهایی که خواهرش تحمل می کرد، فشارهای جدیدی را به دلیل حرکت ننگ آلود خواهر نیز تحمل نماید. »بد دادن« یعنی به جای خسارت، فرد را به دیگری واگذار کردن۳۷.

برخی از عشایر عراق، از ازدواج مجدد زنان شوهر مرده جلوگیری می کنند. و زن ناگزیر عمری را درتنهایی به سر می برد و در برخی از عشایر عرب تبار، رضایت پسرعمو در ازدواج دختر عمو دخیل است. در گزارشی از سده اخیر عشایر عراق چنین آمده است:

»دختران قبیله، ملزم هستندتا با پسرعموی خود درقبیله ازدواج کنند، به شرط آن که پسرعمو علاقه ای نشان دهد، ولی اگرشخص غریبه ای بدون جلب موافقت پسرعموی دختری، با او ازدواج کند، آن را »نهوه« می نامند. پسرعمو، که او را ناهی می نامند حق خواهد داشت تا بدون مراجعه به والدین دختر، آن شخص غریبه را به قتل برساند«۳۸

مقاومت دربرابر مطالبات زنان در برخی از جامعه های اسلامی، به انفجار محیط خانواده ها کشیده شده است. نزاعهای خانوادگی، گسترش شمار طلاق و دختران فراری و رواج تفکر مرد ستیزانه از پیامدهای آن است.

بد رفتاری با زنان در کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان دستاویزی برای دشمنان صلیبی فراهم آورد که حضور نظامی خود را در سرزمینهای اسلامی توجیه کنند و به دنیا بنمایانند که اسلام نماد استبداد و خشونت و زن ستیزی است.

همه مردم، برای اصلاح آسیبهای موجود در حوزه زن و خانواده مسؤولیت دارند و هرکس باید به سهم خود، دَین خود را دراین باره بپردازد; امّا علمای دین بیش از همه مسؤولیت دارند. عالمان دین، بهتر از هر گروه و دسته می توانند به بهترین وجه، طلایه دار این حرکت بزرگ انسانی باشند. آنان با شناخت درست فرهنگ دینی و جایگاه زن در شریعت، می توانند نقش روشنگرانه داشته باشند و از آسیبهایی که بی گمان از تحقیر زن و پایمال کردن حقوق وی، گریبان گیر جامعه می شود جلوگیری کنند; چه پاسداری از کرامت و منزلت مردان و زنان درسرلوحه کار انبیا بوده است. در همه جامعه های دینی از روزگار ابراهیم و موسی تا پیامبر اسلام، زنان دارای حرمت و منزلت بوده اند. عالمان دین نیز وارث پیامبران اند و وظیفه دارند که دراحیای حقوق و منزلت زن، راه پیامبران را بروند.

فرستادگان خدا برای ایجاد قسط در جامعه برانگیخته شده اند »لیقومَ الناس بالقسط.۳۹» قرآن، به مسلمانان دستور داده تا برای نجات ناتوانان و زنان و مردان گرفتار در بند ستم و بیداد، قیام کنند. بر این اساس، احیای حقوق زنان و رهایی آنان از زندان بیداد و خرافه و چنگ مردان ستم پیشه و قبائل بی فرهنگ و بیگانه از آموزه های دینی، رسالتی است بزرگ بر دوش عالمان دینی. امیرمومنان یکی از وظایف عالمان دین را عدالت گستری و رفع ستم درجامعه شمرده است:

»وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی الْعُلَمَاءَ أَلاَّ یقَارّوا عَلَی کظَّهِ ظَالِمً وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومً لأَلْقَیتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا«۴۰

دفع ستم، تنها در رابطه با گرسنه و سیر خلاصه نمی شود و دیگر جلوه های ستم، از جمله ستمهای خانوادگی واجتماعی برزنان را نیز در برمی گیرد.

کارآمدی نهاد روحانیت در احیای حقوق زنان

عوامل گوناگونی می توانند در پاسداری از شؤون و احیای حقوق زنان نقش داشته باشند. نظام اجتماعی و شرایط اقتصادی و فرهنگ عمومی از مهم ترین تعیین کننده جایگاه زنان است. بخش درخور توجهی از مشکلات بانوان به مدیریت اجتماعی ویا کم کاری دولتها برمی گردد. روحانیت، به عنوان نهاد دینی و فرهنگی نیز ظرفیت دارد در ارتقای جایگاه زنان نقش ایفا کند واز بار مشکلات آنان بکاهد. فرهنگ سازی و ضریب امنیت اجتماعی که روحانیت در جامعه ایجاد می کند، بیش از هرنهاد فرهنگی و اجتماعی دیگر است. بایسته است دولت و حوزه بیش از پیش، از این نیروی کارآمد استفاده کنند. در همه دنیا از این عامل معنوی در امنیت و آرامش جامعه به دفاع غیر عامل یاد شده و برای آن جایگاه و برنامه وبودجه ویژه ای در نظر گرفته می شود.

علما و روحانیان و حوزه های علمیه، برای احیای حقوق و ارتقای جایگاه زنان، مسائلی را بایستی به گونه ای برنامه ریزی شده و دقیق در برنامه کاری خود قرار دهند و از آن جمله:

۱. تبیین جایگاه و حقوق زن دراسلام

بخشی از مشکلات بانوان به نگاه دینی وابهام درجایگاه وحقوق زنان درمتن دین برمی گردد. با همه گفت وگوها، بحثها و بررسیها، هنوز مسائلی حل نشده درباره جایگاه و حقوق زن دراسلام وجود دارد. حوادث واقعه نیز، نوع زندگانی را متحول کرده و پرسشهای جدیدی را درباره زنان به وجود آورده است. پرسشها و شبهه های گذشته درباره اسلام و حقوق زنان، با پردازشی به روز در میان نسل جوان مطرح می شود که باید بدان پاسخی درخور داد.

جایگاه زن دردین، سهم زنان در دستاورد مردان، سهم زن از دارایی شوهر، بلوغ دختر و پسر، مرزهای حجاب و پوشش شرعی، معاشرت مرد و زن، حق حضانت کودک، هزینه های بیماریهای سخت زنان، قضاوت و شهادت زن درمحاکم قضائی وحقوقی، از پرسشهای مطرح است.

دنیای جدید، پرسشهای جدیدی را درباره زنان به وجود آورده است. مانند قضاوت زن، وکالت زن در مجلس، مدیریت زن درامور اجرائی، تغییر چهره، تغییر جنسیت، سامان دهی جمعیت، عقیم سازی، سقط جنین، شبیه سازی، تلقیح مصنوعی، آثار حقوقی تلقیح مصنوعی، ورزش بانوان، تشبه زن و مرد به یکدیگر، عِّده زنان فاقد رحم، اشتغال زن درمحیطهای مختلط، حق العمل زن درخانه، زن و حق آموزش و مخارج تحصیل زن، طلاق قضائی، گفت وگوی زنان و مردان بازیگر درنمایش، رابطه زن و مرد در نمایش، تعدد زوجات، ازدواج مدت دار، تنبیه روانی، حق جنسی زن، ازدواج با زنان اهل کتاب، حقوق کودکان نامشروع، ازدواج با غلات و فرقه های انحرافی، حقوق متقابل مرد مسلمان و زن غیرمسلمان، مرزحجاب میان محارم، شرط بچه دار نشدن در ازدواج، شرط منع معاشرت با خویشاوندان در وقت عقد، اشتغال زن درامور نظامی، و ده ها مساله مرتبط با آن از مسائلی است که با حقوق و منزلت زن درارتباط است. مهریه های سنگین و رو به افزایش دختران، از گره های اجتماعی است و دشواریهای بسیاری برای اجتماع و خانواده به وجود می آورد.

آیا پرداخت مهریه بدون قید است و به زنانی که از آغاز، دل به زندگی نداشته اند و فقط در این فکر بوده که پس از عقد با مهریه سنگین، ناسازگاری پیشه کنندو ساز جدایی بنوازند، تعلق می گیرد. آیا این چنین زنی سزاوار صداق است یا خیر. آیا مهریه پشتوانه زندگی است و یا به صرف عقد به عهده مرد تعلق می گیرد؟ این مهم از دیدگاه حقوقی و شرعی شایسته ارزیابی است. هنوز مردم از حدود نشوز و نافرمانی زن از مرد، و نیز نشوز و نافرمانی مرد و بی توجهی وی به زن۴۱ و یا لزوم اجازه زن برای خروج از خانه، می پرسند و نیز پرسیده شده است اگر برآوردنِ نیازهای عاطفی زن برمرد واجب است، برچه اساس درفقه اسلامی حق همبستری به چهار ماه محدود شده است.۴۲

۲. تبلیغ هدف مند درحمایت از زن وخانواده

تبلیغ سازنده دراحیای هویت و دفاع از حقوق زنان اثرگذار است. انسان، هماره نیازمند یاد آوری وتذکر است. زنان به درستی باید به جایگاه والای و نقشی که می توانند در بنای جامعه و خانواده سالم ایفا کنند، آشنا شوند. حقوق خود را بشناسند و با شناخت از حقوق خود پا به عرصه خانواده و جامعه بگذارند. زن آگاه از حقوق و جایگاه خود، بهتر از هر کسی می تواند از حقوق و جایگاه خود دفاع کند. یکی از راه های آشنایی زنان با حقوق خود و جایگاهی که در اسلام دارند، مطالعه کتابهای ارزش مندی است که به روشنگری درباره زنان و حقوق آنان پرداخته اند راهِ برون رفت از باتلاق جهل، آگاهی است که بخشی از آن از راه مطالعه و تدبر در کتابهای سازنده، جهل و ناآگاهی، زمینه ساز استثمار و پایمال شدن حقوق انسانها، چه زن و چه مرد، بوده و هست. راه را می نمایاند، ذهنها را بیدار می کند و راه های درست و روشن زندگی را می شناساند.

از این روی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، به زنان سفارش می کند این راه را بپیمایند، تا ذهنها را برای بهتر فهمیدن، بهتر اندیشیدن آماده سازند:

»از جمله کارهای بسیارمهم کتاب خوان کردن زنان است. یک شیوه ابتکاری پیدا کنید برای این که خانمهای داخل خانه را کتابخوان کنید. متاسفانه زنان ما با کتابخوانی خیلی انسی ندارند. هزاران کتاب دربازار می آید و می رود. اما اینها مطلع نمی شوند این کتابها معارف بشری است که ذهنها را برای بهتر فهمیدن، بهتراندیشیدن، بهتر ابتکارکردن و درموضع بهتر و صحیح تری قرار گرفتن آماده می کند. «۴۳

اندرز و موعظه درایجاد تعهد دربانوان و نیز در حمایت از حقوق زنان اثرگذار است. با پند و اندرز می توان زندگی را از خشکی و بی روحی به درآورد. آیینهای دینی دستوراتی خشک و بی روح نیستند و با فطرت و عاطفه انسانها، به آسانی عجین می شوند.

قرآن باورها وآیینهای خود را با چاشنی اخلاق و ارزشها درهم آمیخته و به همراه بیان هرآیین، حکمت آن را بیان و مردم را به رعایت تقوا و پاسداشت ارزشها توصیه می کند. این نشان دهنده آن است که قوانین دینی، بدون توجه به ارزشها، بی روح است و ضمانت اجرائی ندارد. خانواده و زن وکودک، در پناه پارسایی و خدا ترسی مرد خانه به آرامش دست یافته و می توانند به کمال برسند.

علامه طباطبائی درتفسیر آیات ۲۲۸ سوره بقره »وَ الْمُطَلَّقاتُ یتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَهَ قُرُوءً« نوشته است:

»چه بسا بتوان از آیه شریفه عدم جواز جداسازی میان احکام فقهی و معارف اخلاقی را استفاده کرد و می توان گفت که ازآیه، استفاده می شود که جدا کردن میان احکام فقهی و اصول اخلاقی جایز نیست و عمل به احکام و جمود بر ظواهر مشکل را حّل نمی کند. پس اکتفاء نمودن بر عمل به ظواهر دین، و بی توجهی به روح و لباب آن، مصالح تشریع، را از میان می برد و هدف اصلی دین نابود می شود، چون اسلام دین عمل است، نه دین حرف، و شریعت کوشش است، نه فرضیه، و مسلمانان از آن روز که به تشریفات ظاهری اکتفا کردند واز روح وباطن دین بی خبرماندند به انحطاط و سقوط اخلاقی و فرهنگی دچارشدند.«۴۴

واعظان خود ساخته و متعهد، با شرح آیات قرآن و سنت پیامبر درباره زن و خانواده، اثری بسزا درآشنا کردن مردم به حقوق متقابل خود داشته و دارند.

یاد آوری و نگهداشت حقوق و رعایت جایگاه زنان و دوری و پرهیز از آزار و اذیت و بی احترامی و نادیده انگاری حقوق آنان، زندگی زناشویی را از آسیبها و آفتها دور می کند و فضای آرامش را بر زوایای زندگی حاکم می سازد. با بیان ثواب سازش و مدارا و نکوهش طلاق، می توان مردم را به شعاع وحی نزدیک کرد که تنها در پرتوگیری از آموزه های وَحیانی است که زندگیها، راه سلامت را خواهند پویید. امّا هرچه جامعه و مردم، از دایره پند و اندرز و شعاع موعظه های زندگی ساز دور شوند، دشواریها افزون خواهد شد که نمونه های بسیاری را در زندگیهای جدید و انسان امروز می بینیم.

حتی در بین افراد تحصیل کرده و دانشگاهی و آشنای با دانشهای جدید، روند طلاق، کاهش نیافته۴۵ و در برابر، در بین کسانی که از مظاهر تمدن به دور بوده و به زندگی سنتی و دینی پای بند، طلاق کم تر دیده می شود.۴۶

کارشناسان براین باورند رشد طلاق، با تغییرسبک زندگی و فاصله گرفتن خانواده ها از اعتقادات مذهبی، ارتباط نزدیک دارد. اگر باورهای درست دینی درجامعه بارور شود، زمینه رشد طلاق از میان می رود. آرامش ناشی از آموزه های دینی از میزان خشونت و ناهنجاریهای رفتاری درمردان و زنان می کاهد. غربیان به زندگی به عنوان قراردادی اجتماعی می نگرند و پناه آنان در دشواریها، قانون مدنی است. ولی در جهان بینی قرآنی، زندگی بر مودت و مهرورزی و به دست آوردن رضای خدا پی ریزی شده است و مردان و زنان خدمت به یکدیگر را اجر و ثواب می شمرند و دین داران، حتی در صورت کاهش علاقه به یکدیگر، کم تر درپی نادیده انگاری حقوق و آزار و اذیت شریک زندگی خود برمی آیند۴۷. بانوان مذهبی، به خاطر زندگی در فضای عادلانه و برخورداری از شؤون و حقوق خود، کم تر نیاز می افتد که از حق و حقوق خود، سخن به میان آورند; و بیش تر به مهرورزی و تمکین می اندیشند. و این مسائل در ازدواجهای غیرمذهبی و نا پای بند به آموزه های دینی دیده نمی شود۴۸. کارشناسان، جایگاه پرارزش خانواده دراسلام را یکی از علل گرایش گسترده زنان به اسلام درغرب شمرده اند.۴۹ به گواه پژوهشهای میدانی، فروپاشی خانواده ها بیش از آن که ریشه در اقتصاد و یا عامل اجتماعی داشته باشد، ریشه در عامل شخصیتی و اخلاقی دارد و بخش مهمی از طلاقها، از خشونت کلامی، روابط جنسی خارج از ازدواج، مصرف الکل و مواد مخدر و مسؤولیت ناپذیری زوجین ریشه می گیرد.۵۰ موضوع بیوگی و زنان و مردان بی خانواده، در جامعه در حال تبدیل شدن به معضله است. افزون بر علل اقتصادی، عافیت طلبی و بی توجهی به تعالیم دین و مذهب دراین روند نقش دارد. مذهب والزامات رفتاری آن از عوامل مهم استحکام خانواده است و دین باوری بیش از هرعامل دیگر، به تداوم خانواده و حسن رفتار زوجین کمک می کند. موعظه وگفت وگوی خردمندانه، در پیوند و تالیفِ دلها و قلبها تاثیر بسیار دارد; چه سخن عالم مذهبی، بویژه عالمان وقتی از دل برخیزد حکم کیمیا دارد و سخنان و رهنمودهای عالمان دین برای زنان و مردان آسیب دیده اطمینان بخش است. در مواردی که عالمانی هوشیار و متعهد وآشنای به شیوه تعلیم و تربیت، درمیان مردم حضور فعال داشته اند، خانواده ها در خود احساس آرامش کرده و ستم به زنان کاهش پیدا کرده است. نمونه های بسیاری از این دست رفتارها در زندگی علمای بنام و پرهیزگار دیده می شود. از جمله شهید بهشتی، از عالمی به نام شیخ ابراهیم، از علمای نجف آباد یاد کرده که هم مدرس بوده و هم امام جماعت و نیز اندرزگوی شهر:

»شیخ ابراهیم ستم ستیز بود و مسؤولیت شناس و مدافع حقوق ناتوانان، مانند پدری مهربان به بحرانهای اجتماعی و خانواده های حوزه خدمت خود، رسیدگی می کرده و از کارشان گره می گشوده است. گاهی بعد از نیمه شب دَرِ خانه ایشان را می زدند و می گفتند ریش سفیدهای فامیل نتوانسته اند دعواهای خانگی را حل کنند، لطفا بیایید بین ما را اصلاح دهید. «۵۱

امام خمینی، هماره در دیدار با بانوان و یا در پایان اجرای عقد زوجهای جوان، آنان را اندرز می داد و دعوت به سازش می کرد.

»محیط خانواده را جوری بکنند که بچه قهراً در محیط خانواده خوب بار بیاید، یعنی محیط خانواده، یک محیط محبت باشد، یک محیط اسلامی باشد. بچه وقتی که دید پدر و مادر کارهای اسلامی می کنند، اخلاق خوب دارند، سازش آنها با هم خوب است، اخلاق شان با هم خوب است، اینها خوب بار می آیند. به خلاف این که اگر دیدند که جنگ و نزاع است، یک خانه مبدل می شود به یک میدان جنگ. هر روز بین شوهر و زن جنگ می شود، هر روز اختلاف هست، یا خدای نخواسته محیط محیط معصیت است، آلات معصیت هست، جهات معصیت هست، بچه قهراً این طور بار می آید. بنابراین، از دامن شما شروع می شود سعادت بچه ها و سعادت کشور، با بچه های خوب یک مملکت خوب می شود. چه بسا که یک بچه خوب یک مملکت را خوب بکند; یک انسان خوب بتواند یک مملکت را نجات بدهد. چنانکه یک انسان بد مملکت را به هلاکت برساند. این از مسائلی است که برای مادرها خیلی اهمیت دارد.«

۵۲نمونه های بسیاری از گونه رفتار رسول خدا)ص( با همسران و راهنمایی دیگران به چگونگی رفتار با همسران و احترام به زنان وجود دارد و در برگ برگ تاریخ اسلام بازتاب یافته که بازگویی آنها، با توجه به زمان و مکان و شرایط ویژه هر جامعه، می تواند راهگشا و درس آموز باشد. بیرون کشیدن رهنمودهای قرآنی و نمونه های تاریخی و بیان زوایای زندگی اسوه های دینی و قرآنی و عرضه کردن آنها به نسل امروز، هم جایگاه زنان را به درستی می نمایاند و هم بنیادهای جامعه را استواری می بخشد. روح سخن و سیره رسول خدا)ص( اگر به درستی درک شود و روشنگری درباره آنها، انجام گیرد، بسیاری از رفتارهای خلاف شأن زنان از رخسار جامعه رخت بر می بندند.

اندرزهای پیامبر به اصحاب، در چگونگی رفتار با همسران و زنان، راه را در هر شرایطی برای احقاق حقوق آنان هموار می سازد. پیام این حدیث نبوی: از دنیای شما سه چیز را دوست می دارم زن و نماز و عطر را.۵۳ آیا اهمیت دادن به جایگاه زن نیست. چرا رسول خدا)ص( زن را هم پایه دو گوهر بس گرانبها قرار داده است. نماز، همه لباب دین و بینش و خرد و عطر نماد پاکی، لطافت، عصاره هرگل و شکوفه و ثمربخش ترین مظهر هرگیاه است.

رسول خدا)ص( با سخن و سیره خود درباره زنان، خواسته است این گروه اثرگذار و نقش آفرین در بنای تمدن اسلامی را در کانون مهرورزی و توجه قرار دهد.

بی گمان، روش مهرورزانه و برانگیختن مردان به مهرورزی و گرم نگه داشتن کانون زندگی، اثرگذارترین روش در درازمدت برای احیای حقوق زنان و پاک کردن ساحَتِ خانواده از ستم به زنان است.

۳. اجرای احکام فراموش شده دین

عدالت: عدالت، مهم ترین شعار پیامبران است. احکام و شرائع اسلام با عدالت درپیوند است. تنها در سایه درست اجرای عدالت، رفع ستم از مظلومان ممکن می شود و زنان طعم آرامش و زندگی پرمعنویت را می چشند. بدون عدالت، هیچ گاه آرامشی پایدار در کانون خانواده حاصل نمی شود وآرامش تحمیلی و مرگبار، مرگ خاموش است. زندگی در فضای آلوده به ستم و فشار روانی، افراد خانواده را روان پریش و نا آرام کرده و آنان را از رشد و بالندگی باز می دارد. هرگونه تفسیر و تبیینی که در آن عدالت، محور قرار نگیرد و هرگونه دعوت به صلح و آرامشی که در آن عدالت لحاظ نگردد، راه به جایی نمی برد. این که شیخ طبرسی در تفسیر آیه شریفه:

«وإن امراه خافت من بعلها نشوزاً أو اعراضاً فلاجناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحاً»

نوشته است:

»اشکالی ندارد که زن برای اصلاح و بازگرداندن مرد از نشوز و روی برگردانی، از پاره ای حقوق واجب خود مانند: حق نفقه و لباس و همخوابگی بگذرد. «۵۴

بی گمان با مذاق و روح شریعت نمی تواند سازگار باشد; زیرا هر صلح و سازشی که عدالت در آن محور نباشد و رعایت نگردد، با موازین اسلامی سازگاری نخواهد داشت و ناگزیر، ناپایدار خواهد بود.

از این روی، مقدس اردبیلی تفسیر طبرسی را از آیه شریفه، نپذیرفته و نوشته است:

»این نکته با برآورده شدن حق سازگار نیست و سبب می شود که صاحب حق برای رسیدن به حق واجب الادای خود از سوی مرد، از پاره ای از حقوق خود بگذرد و این که این کار اشکالی نداشته باشد، جای درنگ است«۵۵

حَکمیت: حَکمیت در رفع اختلافهای خانوادگی، مورد غفلت قرارگرفته است. به سفارش قرآن اجرای حکم جدایی میان زوجین، باید پس از رایزنی دو حَکم انجام گیرد۵۶. داورانی که ازمیان نزدیک ترین افراد خویشاوند برگزیده شوند. بیش تر فقها گزینش داور را واجب می دانند۵۷ این آیین پسندیده در احقاق حقوق زوجین و رفع اختلافهای خانوادگی نقش بسزایی دارد.

شهید مطهری به نقل از تفسیر المنار، در اهمیت مسأله حَکمین دراحقاق حقوق زوجین نوشته است:

»آن چه عملاً در میان مسلمانان وجود ندارد، خود این کار و استفاده از مزایای بی پایان آن است. طلاقها مرتب صورت می گیرد و خلافها و شقاقها در خانه ها راه می یابد، بدون آن که از اصل حَکمیت که نصّ قرآن کریم است، کوچک ترین استفاده ای بشود. تمام نیروی علمای مسلمین، صرف بحث و جدل در اطراف وجوب و استحباب این کار شده است…. اگر بناست عمل نشود و مردم از مزایای آن استفاده نکنند، چه فرقی می کند که واجب باشد، یا مستحب. «۵۸

هنوز که هنوز است، با وجود تصویب آیین نامه حکمیت درقانون مدنی، اجرای آن در محکمه ها جدی گرفته نمی شود وگاه دیده می شود که دو طرف، از داور صوری استفاده می کنند. فقها این پیام قرآن را کارشناسی کرده و در این باره، راهکارهای مناسبی را ارائه کرده اند. شهید ثانی دراین باره نوشته است:

»مثلا داوران زوج را ملزم می کنند که زوجه را در فلان شهر و یا فلان خانه سکنی دهد، یا این که فی المثل، مادر خود را یا زن دیگر خود را درخانه او ولو دراتاق جداگانه سکنی ندهد. یا مثلاً، مهرزن را که به ذمه گرفته است، نقداً بپردازد. یا اگر پولی از زن قرض گرفته است، فوراً رد کند. «

۵۹برای زمینه سازی صلح و سازش است که قرآن دستور داده است:

»وَ الْمُطَلَّقاتُ یتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَهَ قُرُوء«۶۰

زنهای طلاق داده شده، باید تا گذشت سه پاکی در خانه شوهر خویش بمانند.

مفسران و فقها در شرح آیه نوشته اند:

»زن درمدت عدّه، نباید از خانه همسرش خارج شود و بیرون کردن زن نیز برمرد حرام است. و دراین مدت باید هزینه زندگی وی را بپردازد. «۶۱

»زن درطلاق رجعی واجب نیست خود را از مردش بپوشاند، بلکه پسندیده است زن خود را بیاراید و در دید و منظر وی قرار دهد. «۶۲

گاه پدید آمدن یک اختلاف جزئی و نزاع کوچک، حس انتقام را آن چنان شعله ور می سازد که فروغ عقل و و جدان را خاموش می کند. و موجب فروپاشی خانواده می گردد، ولی پس از گذشت اندک زمانی زن و مرد به خود آمده، پشیمان می شوند. از این روی، قرآن فرمان حکیمانه داده و فرموده زنها باید مدتی عدّه نگه دارند و صبر کنند و در خانه شوهر بمانند، تا این امواج زودگذر بگذرد و ابرهای تیره نزاع و دشمنی از آسمان زندگی آنان پراکنده شوند. و نیز به مردان دستور داده است:

»لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُیوتِهِنَّ… لا تَدْرِی لَعَلَّ اللَّهَ یحْدِثُ بَعْدَ ذلِک أَمْراً«۶۳

زنان مطلقه را از منزل شان بیرون نکنید. چه می دانید شاید خدا گشایشی رساند.

بایسته است زن دراین فرصت، خود را بیاراید، تا همسررا به خود علاقه مند سازد. امروزه کم تر به این آیین قرآنی توجه می شود. زن، پیش از اجرای حکم خانه را ترک می کند و یا مرد، وی را از نزد خود می راند و وضعی پیش می آید که زمینه بازگشت از میان می رود.

۴. رویارویی با برنامه ها و اقدامهای مخالف شؤون وحقوق زن

از رسالتهای مهم علما و روحانیان، پاسخ به شبهه ها و رویارویی عالمانه و دقیق و روشن گرانه، با برنامه های مخالف شؤون و جایگاه زنان است.

اینان وظیفه دارند که شبهه ها را رصد کنند و پاسخهای روشن گر به آنها بدهند. وظیفه ای که با انبوه آثار هنوز به درستی ادا نشده است. که بسیاری از شبهه ها از زمینه هایی است که خود مردان دین، با برداشتهای غلط از روایات، و آموزه های دینی پدید آورده اند. تا این زمینه ها برچیده نشود و برداشتهای نادرست و غیر متخصصانه و غیر عالمانه پایان نپذیرد و دین و آموزه های دینی را عالمان دقیق اندیش تفسیر و تبیین نکنند، این مشکل و زمینه های شبهه خیز همچنان ادامه دارد.

در آغاز سده اخیرقاسم امین مصری از نویسندگان معاصر مصری با نوشتن کتابهای: تحریرالمراه والمراه الجدیده شبهه های فراوانی درباره زن در اسلام، پراکند. این نوشته ها در رواج فرهنگ غربی و حجاب گریزی در جوامع عربی، اثر گذار و نوشته های وی در دوره رضاخان، به سرعت درایران ترجمه و منتشر شد. رضاخان، برای کشف حجاب، نیاز به پشتوانه فکری داشت. از این روی دستور داد، دو کتاب قاسم امین: تحریر المرأه و المرأه الجدیده، به فارسی برگردانده شوند. وزارت فرهنگ، دست به کار شد و ترجمه این دو اثر را در دستور کار قرار داد و سید احمد مهذب الدوله شیرازی (۱۳۷۳۱۳۰۱ه.ق.( را، که مترجمی ماهر بود، برای ترجمه این دو اثر برگزید. او این دو اثر را به نام: زن و آزادی و زن امروز، ترجمه و برای نشر در اختیار وزارت فرهنگ قرار داد و وزارت فرهنگ، آن دو اثر را به سرعت چاپ و در اختیار مردم قرار داد و نیز اعتصام الملک، پدر پروین اعتصامی، کتاب تحریرالمراه را به سال۱۹۰۱م. ۱۳۱۸ ه.ق. به نام تربیت نسوان به فارسی برگرداند علما پاسخهای عالمانه ای، به نوشته های قاسم امین دادند. از جمله عبدالرزاق همدانی از علمای کربلا، به آن چه قاسم امین مصری در آثارش مطرح کرده بود پاسخ داد.۶۴

علمای هوشیار و در صحنه، هماره با برنامه های الحادی بد اندیشان درباره زنان به رویارویی برخاسته و با آگاه بخشیهای مستمر از اقدامها و نقشه ها و برنامه های ویران گر آنان در حدّ توان خود، کاسته اند. پاسخ به عفاف ستیزیهای رضاخان وپهلوی دوم، بخشی از کارهای علمای حوزه بود.۶۵ علما و روحانیت در برابر حجاب ستیزیهای رضاخان و غوغای کشف حجاب، کارنامه درخشانی از خود به جای گذارده اند. که این حرکت باید ادامه می یافت و به سکون نمی گرایید. از این روی امام آن را ادامه داد و نگذارد این موج بلند از قدافرازی بازماند. یکی از انگیزه های امام خمینی، از قیام علیه دستگاه جور و حکومت ستم پیشه پهلوی، مبارزه با برنامه های ضد اسلامی شاه درباره زنان بود. آن بزرگوار وقتی دید هشدارها و اندرزهایش از حرکت رژیم پهلوی به سوی لجن زار گناه و روی گردانی از احکام دین اثر نمی گذارد، مردم را برانگیخت تا در برابر دستگاه گناه گستر پهلوی قدافرازند.

و نیز آیت الله خوانساری در برابر لایحه ای که دولت به سال ۱۳۴۵ ش. به عنوان حمایت از خانواده تسلیم مجلس کرد، واکنش نشان داد. وی، با مطالعه لایحه، ناسازگاریهای آن را با آموزه و دستورهای دینی یاد آورشد و در نامه ای به مجلس نوشت:

»راجع به لایحه خانواده که تسلیم مجلس شورا شده است، بعد از ملاحظه، آن چه در آن درج شده است، ظاهرا حدود دوازده ماده آن، خلاف احکام اسلامی می باشد. حقیر تلگراف نمودم به جهت مجلس. از قرار مسموع انتشار پیدا کرده امضای حقیر راجع به این لایحه. نمی دانم این افتراء و کذب محض از چه محلی ناشی شده است خداوند تبارک و تعالی همگی را از شرّ در این دوره حفظ نماید. «۶۶

از جمله کارهای مهمی که علمای دین و حوزه ها در راستای رسالت خویش انجام دادند، رویارویی با »کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان« بود که در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شده بود و دولتها ناگزیر بودند آن را به اجرا در آورند. این قانون در سال ۱۹۷۹م مطرح و از سوم سپتامبر ۱۹۸۱. به اجرا درآمد.

رهبر معظم انقلاب درسخنان گوناگون، به شرح دیدگاه اسلام درباره زن پرداخت. آیت الله مکارم شیرازی درس خارج فقه مورخه ۱۳۸۱/۲/۷ را به نقد و بررسی این لایحه اختصاص داد. فقهای شورای نگهبان، ائمه جمعه، مراجع تقلید، از جمله آیت الله حاج شیخ جواد تبریزی، طی سخنرانی و بیانیه، نکته های ضد ارزشی این لایحه را به مردم یاد آور شدند.۶۷

امروزه با هجوم گسترده و شبان و روزانِ بداندیشان و استعمارگران به آموزه های زلالِ وَحیانی و شبهه آفرینیهای آن به آن، رویاروییها و شبهه زداییها و روشن گریها، می باید تشکیلاتی و با برنامه ریزی دقیق انجام بگیرد. و نیز به دور از تکرار و طرح مسائل به گونه کلیشه ای. علماو روحانیان، تا هنگامی که به گونه فردی به شبهه زدایی بپردازند، کار آن گونه که باید ثمربخش از آب در نمی آید. کارها باید به گونه سازماندهی شده و گروهی و با اشراف عالمانه و دقیق علمای آگاه به زمان انجام بگیرد، تا ثمر دهد.

پیش نیازهای حوزه در حراست از شؤون و حقوق زنان

۱. آگاهی دقیق از حقوق زنان در اسلام: مهم ترین پیش نیاز حوزه، برای دفاع از شأن و جایگاه زنان، کامل تر کردن آگاهی های دینی درباره حقوق زن دراسلام است. حوزه ها، زبان دین اند و بایستی دین را خالص و بدون تحریف عرضه کنند. فرهنگ دینی نیز، مانند دیگر چیزها از دگرگونی مصون نمانده است. افزون بررسوب آداب بومی درفرهنگ دینی، مفاهیم اسلامی ازنفوذ فرقه های انحرافی نیزبی نصیب نمانده است. شیوه نگرش اعتقادی به جایگاه زن درخلقت، در فضای علمی و بالطبع بر تعامل جامعه با زنان تاثیر دارد. بسیار تفاوت است میان دیدگاهی که انوثیت را تنها وسیله بقای نسل می شمرد و بس و میان این نگاه که زن نیمه دوم آفرینش است و موجودی مستقل بوده و نه طفیلی و درمنظومه فکر اسلامی همپای مرد پیش می رود و باید ازهمه کمالهای رشد بهره مند باشد. با این نگاه، باید به مجموعه داوریها درباره زن نگریست و این شاه کلید می تواند در حل مشکلات فقهی موضوع به ماکمک کند. آگاهی از حوادث واقعه و پرسشهای جدید نسل نوخاسته درباره شؤون وحقوق زنان وحوادث واقعه ازموضوعاتی است که نباید از آنها غفلت کرد. این مقوله و مسائل، عالم دینی را به فهم درست موضوع نزدیک تر می سازد. به گفته مرحوم علامه سید محمد حسین فضل الله:

»هرگاه نگرش به زن درگذشته را که او را آفریده ای با خرد و دین و تواناییهای اندک می شمرد و در پی آن انسانیت او را، بویژه درمقایسه با مرد ناتمام می دانست، با نگرش نوین که به برابری انسانی میان مرد و زن باور دارد، مقایسه کنیم، اعتراف می کنیم که دراین زمینه تغییری روی داده است. نگرش نوی که از قرآن و سنت، به صورت بی طرفانه و آزاد اندیشانه الهام می گیرد، به چرخشی مثبت در زمینه اعتراف به انسانیت زن و نقش او در زندگی انجامیده است و علت آن نیز درک نصّ قرآنی است که درگذشته تا اندازه زیادی از واقعیت اجتماعی حاکم اثر پذیرفته و از مفاهیم جاهلیت چندان فاصله نگرفته بود. در حالی که طرح مسأله زن، به گونه ای قدرت مندانه در عصر ما دانشمندان را واداشت که بار دیگر به بازخوانی نصّ بپردازند و واقعیت را از نو بررسی کنند که این امر، به پیدایش نگرشی عادلانه نسبت به زن انجامید… این به این معنی نیست که

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.