پاورپوینت کامل برگی زرین از تاریخ معاصر ۸۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل برگی زرین از تاریخ معاصر ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل برگی زرین از تاریخ معاصر ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل برگی زرین از تاریخ معاصر ۸۶ اسلاید در PowerPoint :

تاریخ معاصر ایران، بویژه دورانِ پهلوی، به جهت خفقانی که حاکم بوده، آکنده از ابهامهاست، بخشی از آن ابهامها پس از سقوطِ رضا شاه، روشن شد، ولی با ادامه حکومت پهلوی، باز بخشی از آنها باقی ماند. می توان گفت، از بخش مربوط به علما و موضع گیریهای سیاسی اجتماعی آنان ابهام زدایی نشده است. زیرا تاریخ نگاران دوران پهلوی، انگیزه ای برای این کار نداشتند، یا خود مخالف علما بودند و یا دربار به کسی اجازه نمی داد که حقایق و زوایای تلاشها، حرکتهاو رویاروییهای عالمان و پیروان آنان روشن شود.

پس از انقلاب اسلامی، تلاشهایی صورت گرفت و اسنادی از منابع گوناگون منتشر شد، اما باز کارهای زیادی است که باید انجام پذیرد و کسانی که می توانند و شمّ تاریخی قوی دارند، ضروری است که گام در این عرصه بگذارند، به تحلیل بپردازند و یا آن چه را از رویدادها دیده و شنیده و با منابع موثق در ارتباط بوده اند، بازگویند و به روشن گری بپردازند.

اکنون به دو رویداد مهم، که به گونه ای به روشن شدن زوایای نامه دو تن از آیات عظام نجف به رضاشاه کمک می کند، اشاره می کنیم:

۱. جریان جمهوریت: احمدشاه قاجار پیش از ترک ایران، سردار سپه )رضاخان( را به نخست وزیری گمارد.

سردار سپه، پس از مدتی شعار جمهوریت را به میان آورد. وی بر این قصد بود که پس از افتتاح مجلس پنجم، در زمستان ۱۳۰۲ شمسی و در آغاز ۱۳۰۳، رئیس جمهوری خود را اعلام کند که با مخالفت علما، بویژه مدرس روبه رو گردید.

در یازدهم فروردین به قم رفت تا با علمای تبعیدی از عراق: سید ابوالحسن اصفهانی و میرزای نائینی، و زعیم حوزه علمیه قم، شیخ عبدالکریم حائری، دیدار کند.

پس از این دیدار و جلسه ای که با علما داشت، به تاریخ ۱۲ فروردین ۱۳۰۳، در اعلامیه ای به مسأله جمهوریت پایان داد و خواستار رفع موانع برای اصلاحات و ترقیات مملکت گردید. به تاریخ ۱۳ فروردین ۱۳۰۳، علمای سه گانه: سید ابوالحسن اصفهانی، نائینی و حائری در بیانیه ای اعلام کردند: در دیدار نخست وزیر از قم و جلسه ای که بر گذار شد، چون جمهوریت مرضی عموم نبود و با مقتضیات مملکت، مناسبت نداشت، الغاء آن خواسته شد.۱

و در همین جلسه، علما از نخست وزیر می خواهند که هرچه زودتر زمینه اجرایی اصل دوم متمم قانون اساسی فراهم آید و پنج تن از علمای طراز اول، برای نظارت بر قوانین مجلس، معرفی شوند. و نیز ناظر شرعی بر مطبوعات، تعیین شود.۲

۲. قیام علمای اصفهان به رهبری حاج آقا نوراللّّّه و خواسته های آنان: ۱.اصلاح نظام اجباری. ۲. انتخاب پنج تن از علمای طراز اول برای نظارت بر قوانین مجلس. ۳. تعیین ناظر نشریات. ۴. جلوگیری از منهیات. ۵.جلوگیری از نشریات مضر و تعطیل مدارس بیگانه. ۶. احیای محاضر شرعی.۳

یکی از برهه های مهم تاریخ معاصر، که زوایای ناگفته ای دارد و روشن شدن آنها مفید و کارساز است، قیام حاج آقا نوراللّه و مهاجرت وی به قم است که امام خمینی از آن بارها یاد می کند.۴ شهید بهشتی معتقد است که این جریان، در روحیه مبارزاتی امام خمینی تاثیری ژرف داشته است.۵

علمای نجف بر آن شدند که همراهی و موافقت خود را با این قیام نشان دهند. در این هنگام، دربار به تلاش برخاست که به گونه ای نگذارد این صدا و اعلام همراهی به ایران برسد. یکی از آقازادگان در این دسیسه، به دربار یاری رساند و حمایت علمای نجف را ناکام گذارد. گواه بر موافقت علمای نجف با قیام حاج آقا نوراللّه، نامه منتشر نشده ای است که از آیات عظام: اصفهانی و نائینی به جای مانده است. در این نامه بخشی از تعاملات علمای نجف با رضاشاه در جریان جمهوری، روشن می شود و این تصور را که علمای نجف، فقط به خاطر حمایت سردار سپه از آنان برای بازگشت به نجف، وی را در قضیه جمهوری حمایت کرده و با دیدار و دادن اطلاعیه وی را یاری داده اند که از مخمصه جمهوریت نجات یابد، نادرست می نماید. علما خواهان اجرای قوانین اسلام و عمل به اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه بودند که این مطلب به روشنی در نامه حضرات آیات اصفهانی و نائینی که قرار بوده در هنگام قیام حاج آقا نوراللّه۶، به دست شاه برسد، بازتاب یافته است.

زمان نگارش

قبل از آوردن متن نامه، لازم است نکاتی را درباره زمان نگارش و این که چه شد این نامه به ایران نرسید، باز گوییم:

۱. در پائیز سال ۱۳۰۶، همزمان با قیام حاج آقا نوراللّه، علمای نجف، نشستهایی داشته اند که در آن نشستها، سخن از عدم حضور پنج مجتهد در مجلس شورای ملی بوده است و در نتیجه همگان بر این رای بوده اند، قوانینی که تاکنون به تصویب رسیده، جنبه قانونی ندارد و خلاف است.

قونسول ایران در نجف در ۱۲ آذر ۱۳۰۶ در تلگرافی به وزارت خارجه، این مطلب را گزارش کرده است.۷

۲. در این برهه زمانی، آقا سید ابوالحسن اصفهانی و میرزای نائینی، جلسه هایی داشته و درباره مسائل روز ایران به بحث و تبادل نظر می پرداخته اندکه در پاره ای از آنها آیت اللّه بروجردی که از سفر حج برگشته و در نجف چند مدتی اقامت گزیده بوده، شرکت می کرده است. در یکی از این جلسه ها، با توجه به نفوذ آقای بروجردی در منطقه لرستان، پیشنهاد می شود از مردم لرستان خواسته شود که در مخالفت با حکومت قیام کنند.۸

۳. آقا سید ابو الحسن اصفهانی، در آغاز قیام حاج آقا نور اللّه، به تاریخ ۱۲ ربیع الثانی ۱۳۴۶، نامه ای در حمایت از قیام حاج آقا نور اللّه به قم ارسال می کند. از این نامه بر می آید که گویا ایشان به رضاخان هنوز اعتماد داشته است و مشکل را از پیرامونیان وی می دانسته است.۹

به همین جهت و با توجه به اخباری که به آنان می رسید، تصمیم گرفتند دو نماینده به ایران بفرستند تا همراه با نامه، مسائل را به روشنی بیان نمایند.

مخبر السلطنه، نخست وزیر وقت رضاخان، این موضوع را از قول وی نقل کرده است.۱۰ قرار بوده دو نماینده از طرف آیات نجف، برای مذاکره به ایران بیایند و این نامه را نیز به رضاخان تحویل بدهند.

دو نماینده آیات نجف

برابر سندی در کنسول گری ایران در بغداد به تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۰۶ش. این دو نماینده اعزامی، آیت اللّه سید حسین بروجردی و حاج شیخ احمد شاهرودی بودند. اینان قرار بود از طریق قصر شیرین به ایران بیایند که دستور بازداشت آن دو و گرفتن مدارک همراه شان و بازگرداندن آنان به نجف صادر شد.۱۱

آیت اللّه بروجردی، به سال ۱۳۴۵، به سفر حج مشرف می شود و پس از انجام مناسک حج، به سال ۱۳۰۶ / ۱۳۴۶ شمسی در بازگشت، به زیارت عتبات عراق می رود. حضور وی در نجف، هشت ماه طول می کشد.۱۲ این حضور، همزمان می گردد با مهاجرت علمای اصفهان به رهبری آقا نور اللّه اصفهانی به قم. در جلسه ای که آیات عظام در نجف،داشته اند، پیشنهاد مخالفت مردم لرستان با حکومت مطرح می شود و با توجه به نفوذ آقای بروجردی در میان مردم لرستان، این وظیفه متوجه ایشان می شود.۱۳ گزارشهایی از آن جلسه و دیگر جلسه های آیات عظام، به دربار رضاخان می رسد. از این روی، پس از مرگ حاج آقا نور اللّه )دی ماه ۱۳۰۶)، آقای بروجردی هنگام ورود به ایران، دستگیر و در ستاد ارتش )ارکان حرب( در تهران، به مدت دو ماه زندانی می شود. در همین زمان امیر لشکر عبد اللّه طهماسبی در فروردین ۱۳۰۷ش. در منطقه لرستان کشته می شود.۱۴

در مجلس ختم وی، در بروجرد، رضاخان شرکت می کند. در آن مجلس، رضاخان، یه یکی از بزرگان خاندان طباطبایی، می گوید: سیدحسین بروجردی کیست؟

وی می گوید: به این نام کسی را نمی شناسم. رضاخان، دوباره تکرار می کند.

وی می گوید ما یک آیت اللّه آقاسیدحسین بروجردی داریم که از مراجع بزرگ و فقهای نامدار و علمای طراز اول است!

از این جاست که رضاخان پی به عظمت و بزرگی آیت اللّه بروجردی و نفوذ او در منطقه لرستان می برد، از این روی، خیلی سریع دستور آزادی ایشان را می دهد.

آقای بروجردی، پس از آزادی، به زیارت حضرت رضا)ع( می رود و در بازگشت، چند ماهی در قم رحل اقامت می افکند و سپس رهسپار بروجرد می شود.۱۵ حضرت ایشان، در قم به موضوع دستگیری و… به طور سربسته و اختصار اشاره کرده است. در مصاحبه مجلّه حوزه با آقای واعظ زاده خراسانی و دیگران۱۶ و یاداشتهای شهید مطهری، اشاره ای به این موضوع شده است:

»مرحوم آیت اللّه بروجردی می گفت: وقتی مرا پیش پادشاه وقت بردند به عنوان یک مقصر، هرچه در دلم فکر کردم دیدم عظمت او مرا نمی گیرد و تحت تأثیر قرار نمی دهد. «۱۷

در باره دستگیری شیخ احمد شاهرودی گزارشی در دست نداریم. ایشان مؤلف کتاب مدینه الاسلام روح التمدن است.۱۸ جز این که شاهرودی، به نقل کمره ای، در دیداری که با مرحوم حائری پس از بازگشت از نجف داشته است، از شیوه برخورد ایشان با موضوعات اختلافی بین روحانیون و دربار، انتقاد کرده و حائری نیز به اشکال وی پاسخ داده است.۱۹

تلاش دربار برای جلوگیری از حرکت نمایندگان آیات به سوی تهران

در برابر تلاش علمای نجف برای اصلاح امور ایران و لغو نظام اجباری و تأیید حرکت و قیام حاج آقانوراللّه و فرستادن نماینده به ایران، و تشکیل جلسه هایی در این باره، دربار نیز به تلاش بر می خیزد که به گونه ای علمای نجف را از این کار بازدارد و بین آنان و علما و مردم ایران فاصله بیندازد. در همین راستا کسانی را به کار می گیرد، تا به اهداف خود برسد. از جمله محمود، فرزند میرزا مهدی آیت اللّه زاده خراسانی را به نجف می فرستد. آقا میرزا مهدی خراسانی که در نجف بوده به پسرش کمک می کند، تا این مأموریت را به خوبی انجام دهد و بتواند با هماهنگی با دربار، مانع فرستادن نماینده از سوی آیات عظام نجف، به تهران شود.

پیش از این که گزارش مختصری از اسناد این جریان را ارائه کنیم، یاد آوری این نکته مهم است که میرزا مهدی، فرزند آخوند خراسانی در جریان بازگشت آیات اصفهانی و نائینی از ایران به عراق نقش داشته است. وی، با شیخ جواد جواهری به نمایندگی از حضرات آیات اصفهانی و نائینی به بغداد می روند تا پیام آنان را به ملک فیصل برسانند و از وی بخواهند وسائل بازگشت آنان را به عراق فراهم سازد. ملک فیصل در ۲۶ رجب ۱۳۴۲ نامه ای برای آقایان اصفهانی و نائینی، به وسیله همین دو تن می فرستد. به هر حال، این دو تن تلاش می کنند و زمینه بازگشت آیات عظام را به عراق فراهم می سازند.۲۰

محمود خراسانی، گزارش تلاشهای خود و پدرش را به وزیر دربار، عبدالحسین تیمور تاش، مخابره می کند.۲۱

ورود فرستاده دربار به نجف

محمود آیت اللّه زاده خراسانی، بعد از ورود به نجف، در ۷ آذر ۱۳۰۶، در تلگرافی به وزیر دربار می نویسد: روز شنبه اول جمادی الثانی برابر با ۴ آذر ۱۳۰۶ به سلامتی وارد نجف اشرف شده و لدی الورود، آیتین اصفهانی و نائینی را محرمانه دیدار کردم و رفع نگرانی و الغاء شبهه شد.۲۲

سه روز بعد، در ۱۰ آذر ۱۳۰۶، در نامه ای دیگر به وزیر دربار می نویسد:

»در این دو روزه، مکتوبی از حضرت آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری، دامت برکاته، زیارت گردید که بسیار مؤید عرایض فدوی بود و تعریف مراحم همایونی۲۳… از قرار مسموع، آقایان اصفهانی و نائینی قاصدی محرمانه با مکاتیبی، ارسال نجف اشرف نمودند. آن چه تفحص کردیم، مطالب مکاتیب، هنوز مفصلاً کشف نگردیده و هر چه هست استغاثه و بد گویی از حضرت اشرف عالی است. و حضرتین آیتین، بعد از رسیدن قاصد و مکاتیب تصمیم اتخاذ فرموده اند که: آقای حاج آقا حسین بروجردی را با آقای حاج شیخ احمد شاهرودی، نماینده به طرف تهران بفرستند. چون مکاتیب بر وفق مرام نیست، فوری به کارپرداز بغداد اطلاع داده که تلگرافاً عرض نماید چنانچه صلاح نمی دانید، آمدن حاج آقا حسین بروجردی را، فوری یا توسط کارپرداز اطلاع داده شود که نگذارد حرکت نمایند… «۲۴

در ۱۲ آذر ژنرال قونسول گری دولت ایران در بین النهرین بغداد، طی دستوری محرمانه از قوای سرحدی قصر شیرین می خواهد چنانچه این دو نفر عازم ایران شدند، آنها را دستگیر و جمیع نوشتجات را ضبط و آنان را به بین النهرین اعاده نمایند.۲۵

در نامه ای محمود خراسانی در ۱۳ آذر ۱۳۰۶ به وزیر دربار از تلاشهای حضرت آقا – یعنی پدرش میرزا مهدی – برای قانع کردن آیتین سخن گفته است و این که آقایان مکاتیب را تغییر دهند و پذیرفتند »آن چه را که راجع به نظام اجباری مرقوم داشته اند الغاء نمایند«۲۶

قونسول گری ایران در نجف، در تلگرافی به وزارت خارجه به تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۰۶ اطلاع می دهد:

»قرار بود روز دهم آذر، دو نماینده آیات عظام حرکت کنند که به حاجی آقا حسین بروجردی رسانیدند که دولت از رفتن شما به ایران ناراضی است و ایشان هم گفتند: من حاضر نیستم بروم. از این جهت حرکت آنها به تأخیر افتاده است. «۲۷

محمود خراسانی، در تلگرافی به وزیر دربار به تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۰۶ می نگارد:

»دیشب قبله گاهی، روحی فداه، ]یعنی پدرش[ توانست آیت اللّه اصفهانی را قانع کند که ارسال نماینده به صلاح نیست و ایشان تلگرافی به قم ارسال کنند که علمای قم متفرق شوند.«۲۸

با این حال، ژنرال قونسول گری دولت ایران در بغداد، در نامه ای به وزارت خارجه می خواهد که از آمدن آیت اللّه بروجردی و شیخ احمد شاهرودی به ایران جلوگیری کنند.۲۹ چون معتقد است گرچه نوشته های آنان تغییر کرده است، امّا همراه آنان اسناد و نوشتجاتی است.

با این همه تلاش که دربار انجام می دهد، تا از حرکت دو نماینده آیات عظام به سوی ایران جلوگیری کند، موفق نمی شود. حضرات آیات اصفهانی و نائینی نمایندگان خود را با نامه به سوی ایران گسیل می دارند که

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.