پاورپوینت کامل مدارا با شهروندان در اندیشه و سیرت امام خمینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مدارا با شهروندان در اندیشه و سیرت امام خمینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدارا با شهروندان در اندیشه و سیرت امام خمینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مدارا با شهروندان در اندیشه و سیرت امام خمینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

مدارا از ماده دری، به معنای ملاطفت، [۱] و نرمی، تغافل و خطاپوشی، نپروراندن کینه، [۲] بردباری و سازگاری و بخشایش از سر فهم و همراهی آگاهانه است. به دیگر سخن، مدارا به معنای کنار آمدنِ همراه با جود و بزرگواری و جوانمردی، در عین توانایی است. در برابرِ تحمل که همراهی از سر فرودستی و ناتوانی و در برابر شدت و خشونت و انعطاف ناپذیری.

این واژه، با تسامح،و سمح، صفح، عفو، لین، حلم وکرامت هم افق است. [۳]

مدارا، از ارزشهای اخلاقی است که در همه حوزه های فکری فرهنگی و سیاسی وخانواده و اداره جامعه کار برد دارد.

قرآن، مدارا وگذشت را از رموز پیشرفت دعوت پیامبر در رویارویی با دشواریهای راه شمرده است.[۴] از سرمایه های پرارزش پیامبر(ص) برای پیشبرد دعوت توحیدی در قلب دنیای شرک و تعصبات جاهلی، آراسته بودن آن حضرت، به حِلیه حلم و بردباری بود. [۵] پیامبر(ص) در پرتو تدبیر و مدارا توانست بدون کوتاه آمدن از معیارهای اصلی، هم بسیاری از مشرکان را به اردوگاه توحید وارد سازد، و هم با یهودیان و ترسایان به توافق برسد و در کانون رقابتها و درگیریهای قبائلی اوس و خزرج، نظامی دینی و جامعه ای برین در مدینه پی ریزد و آیین اسلام را درمیان شهروندان مدینه به اجرا درآورد.

پیامبر(ص) می فرمود:

«ان الله امرنی بمداراه الناس کما امرنی باقامه الفرائض.»

خداوند مرا فرمان داده با مردم مداراکنم، آن گونه که به پا داشتن واجبات فرمان داده است.

پیامبر(ص) مدارا را نشانه خردمندی و دوراندیشی، و شتاب و تسرع درقضاوت و بی توجهی به خواست مردم را علامت کم خردی و بی مایگی وکم ظرفیتی دانسته است:

«اعقل الناس اشدّهم مداراه للناس و اذّل الناس من اهان الناس» [۶]

عاقل ترین مردم کسی است که بیش ترین مدارا را با مردم دارد و خوارترین مردم کسی است که آنان را تحقیر می نماید.

سیره پیامبر(ص) در دعوت دینی و در اجرای آیینهای گوناگون شریعت، با رفق و مدارا همراه بود و کارها را با نرمی پیش می برد.[۷]

سیره پیامبر، در این راستا به گونه ای بود که بسیاری از افراد تندخو و لجوج، دست از تندخویی، خیره سری و کژراهه روی برداشتند و به جمع یاران رسول خدا پیوستند.[۸]

مدارای با شهروندان از حقوق اولیه مردم برحکومت است و بیش از هر وسیله دیگرزمامداران را دراداره جامعه و همراه کردن مردم با خود یاری می رساند.

دولت اسلامی، به منزله پدر و رعیت به منزله فرزندان خانواده بزرگ ملت اند و تکریم وحفظ آبرو و جان و مال و ناموس شهروندان از وظایف اولیه نظام است. این مهم بدون اعتماد و حسن ظن به مردم، انجام نمی شود. دولتِ با اقتدار و مردمی، از وجود افراد مخالف درجوار خود واهمه ندارد و در برخورد با آنان مرزهای قانونی را درهم نمی شکند و مسائل را با آسان گیری و چشم پوشی از پاره ای لغزشها حل می کند.

رفق و سعه صدر حاکم، وی را از شتاب زدگی و داوری غیرقابل جبران دور می دارد و زمینه بازگشت و جبران را برای مخالفان سیاسی و یا افراد روان پریش و هنجارشکن فراهم می سازد و نیز مردم را در همدردی با وی برمی انگیزاند. و رفق وگذشت زمامداران از خطای شهروندان، به انسجام ملی و اطاعت پذیری آنان کمک می کند. ریشه بسیاری از درگیریها و فروپاشی نظام اجتماعی و وحدت ملی در حساسیتهای نابجا و از میان رفتن روحیه ی رفق و مدارا و بی اعتمادی و سخت گیریهای بی مورد حاکمان نسبت به رعایا نهفته است. خشم و خشونت، خیره سری طرف مقابل را برمی انگیزاند; اما احسان و مدارا، چه بسا به خیرسری و کژراهه روی پایان می دهد. هرچه میزان مدارای حکومت گران در برابر لغزشها و ناراستیهای شهروندان، بیش تر باشد، از دامنه نفاقها و کارشکنیها کاسته می شود و روحیه تعاون وهمکاری در مردم فزونی می گیرد و این حرکت دوسویه، در قوام و بقای جامعه کارساز است.

چه بسا این سخن حکیمانه امام علی(ع): «با مردم مدارا کن تا از مکر و تزویر آنها در امان مانی.» اشاره به این سیاست باشد. یکی از عوامل مهم فروپاشی حکومتها، حتی حکومتهای بسیار مقتدر، ریشه در تندروی و برخورد نابخردانه آنها با مردم دارد که نمونه های بسیاری می توان برای آن ارائه داد. عموم مورخان ناشکیبایی و تندروی سلطان سنجر سلجوقی در برابر نافرمانی ترکان غز را در پرداخت مالیات، از علل شکست دولت مقتدرسلجوقی، از ترکان غز و نابودی شهرهای آباد خراسان، بویژه نیشابور در سده ششم شمرده اند. به نوشته ظهرالدین نیشابوری در سلجوق نامه، بنا به اصرار و تأیید امرا به انتقام از غزها »از هفت آب« گذشته به سمت ایشان رفت:

«چون سلطان بدان حدود رسید، زنان و اطفال خویش را در پیش داشتند و به زاری و خواری تضرع کنان پیش باز آمدند و از هر خانه هفت – من نقره قبول کردند که بدهند سلطان را برایشان رحم آمد و غنائم بازخواست گردانیدن و عنان را به عطاف دادن. اما حکومت سلطان پیر شده و تقدیر آسمان، خلاف تدبیر ایشان آمد.»[۹]

پیامبر خدا(ص) مدارا را از اصول کشورداری برشمرده است:

«لاتَصْلُحُ الْإِمَامَهُ إِلاّ لِرَجُلً فِیهِ ثَلَاث خِصَالً وَرَعُ یحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِی اللّهِ وَ حِلْم یمْلِک بِهِ غَضَبَه وَ حُسْن الْوِلَایهِ عَلَی مَنْ یلِی حَتّی یکونَ لَهُمْ کالْوَالِدِ الرَّحِیمِ»[۱۰]

پیشوایی مردم، جز با داشتن سه ویژگی سزاوار نیست: تقوایی که رهبر را از گناه بازدارد، بردباری که خشم او را فرو نشاند و مدیریت شایسته.

علی(ع) نیز، مدارا با شهروندان را از بن مایه های سیاست شمرده است.[۱۱] سیره آن بزرگ در برخورد با فریب خوردگان، و نیز در گرداوری واحبات مالی، بر مدارا و رفق استوار بود; روشی که اربابان مذاهب اسلامی آن را درس آموز شمرده و مردم را به پیروی سیره آن حضرت فرا خوانده اند.[۱۲]

امام خمینی، رفاقت دربرابر مؤمنان و شدت عمل در برابر کفار و بیگانگان را دو ویژگی مهم قرآن برای جامعه ایمانی [۱۳] شمرده است. [۱۴] و تأکیدکرده است: اساس کار پیامبران بررفق و مدارا و بشارت استوار بوده و رفتار مهرورزانه و نرم، زمینه ساز آمادگی دلها برای اطاعت پذیری است.

پیامبران برای دستیابی به قدرت، دست به شمشیر نبرده اند، بلکه برای برداشتن بازدارنده های راه تکامل انسانها، گاه از زور استفاده کرده اند.[۱۵]

امام، مدارا و محبت را در نرم شدن دلها و پیشرفت دین، بسیار اثرگذار می داند، اثری که هیچ گاه نمی توان آن را در درشت گویی و خشونت دید. امام از تجربه خود می گوید. تجربه ای که از دوران رضاخان، از درس اخلاق خود در مدرسه فیضیه داشت. این تجربه را این سان بازگو می کند:

«در مسائل، ملایمت و جهت رحمت، بیش تر از خشونت، تأثیر می کند. من در زمانِ اختناق رضاخانی، وقتی در مدرسه فیضیه صحبت می کردم، آن گاه که از جهنم و عذاب الهی بحث می کردم، همه خشک شان می زد، ولی وقتی از رحمت حرف می زدم، می دیدم که دلها نرم می شود و اشکها سرازیر می گردد و این تأثیر رحمت است. با ملایمت، انسان بهتر می تواند مسائل را حلّ کند، تا شدت.»[۱۶]

دایره مدارا در منظر امام بسیارگسترده است. رفق و آسان گیری، هم راه خود سازی وتهذیب نفس را هموار می کند، هم در پیوند و پیوستگی با دیگران کار برد دارد، هم در اجرای احکام دین و هم در گسترش نیکیها و بازداشتن مردم از کارهای ناروا.

امام خمینی درشرح مدارا سخنان ناب و راه گشا دارد. در نگاه ایشان، مدارا و رفق، ضد عنف و شدت و شتابزدگی است. و بر این باور است که مبارزه از سر خشونت و شتاب زده با منکر، گاه نه تنها ما را به مقصود نمی رساند که به منکر و حرام بدتری خواهد انجامید و برای کاستن از تلخی امر به معروف و نهی از منکر، آن را باید با شیرینی رفق و مدارا و حسن خُلق همراه ساخت:

«آن طور که با رفق و مدارا ممکن است انسان تصرّف در قلوب مردم کند و آنها را خاضع و رام کند، ممکن نیست با شدّت و عنف، موفق به امری از امور شود. فرضاً که با شدّت و سلطه، کسی اطاعت از انسان کند; چون قلب او همراه نشود. از خیانت، انسان مأمون نخواهد شد. ولی رفق و دوستی، دل را رام کند که با رام شدن آن، تمام قوای ظاهره و باطنه رام شود; و فتح قلوب از فتح ممالک بالاتر است. خدمتهای از روی صداقت و جانفشانیها، همه از فتح قلوب است. با فتح قلوب، فتح ممالک نیز شود. فتوحات اسلامیه، در اثر فتح قلوب نظامی اسلامی بود، و الّا با آن عِدِهّ و عُدّه، این پیشرفتها غیر ممکن بود. بالجمله رفق و مدارا، در پیشرفت مقاصد، از هر چیز مؤثّرتر است، و چنانچه در مقاصد دنیایی چنین است. در مقاصد دینی از قبیل ارشاد و هدایت مردم رفق و مدارا از مهمّات است که بدون آن، این مقصد شریف عملی نخواهد شد.»[۱۷]

نقش مدارا در وحدت مسلمانان و همگرایی شهروندان

مدارا، گروه ها را به هم نزدیک و از پراکندگی، که ویران گر و تباه کننده است، جلوگیری می کند. اگر در دورانهای مختلف این اصل پاس داشته می شد، بسیاری از اختلافها، درگیریها و پراکندگیها در بین مسلمانان و پیروان مذاهب اسلامی پدید نمی آمد و آن همه آثار سوء به جای نمی گذارد. از این روی فقهای شیعه روی اصل تقیه مداراتی، تأکید کرده اند.

تقیه مداراتی، عبارت است از همراه شدن با مخالف به خاطر وحدت مسلمانان و جامعه اسلامی. مدارا در برابر زمامداران، پیروان فرق و مذاهب اسلامی و نیز مدارا در برابر مخالفان اهل بیت از مصادیق تقیه مداراتی است.

شیخ انصاری (۱۲۸۱ق( تقیه مداراتی را از زیر مجموعه تقیه خوفی و آن را مستحب دانسته است.[۱۸]

امام خمینی، تقیه مداراتی را عدیل تقیه از سر ترس شمرده است وآن را دستوری واجب می داند.[۱۹] دراین نگاه، همراه شدن با پیروان دیگر مذاهب در انجام پاره ای از کارها و ترک پاره ای از اجزاء واجب به خاطر وحدت و همدلی مشروع می شود.

امام برای مشروعیت تقیه مداراتی، افزون برعمومات تقیه، به روایات خاصه نیز استدلال کرده است، ازجمله: اخباری که مردم تشویق شده اند ازبیماران پیرو دیگرمذاهب اسلامی عیادت کرده و درتشییع جنازه آنان شرکت جویند. درروایت هشام کندی آمده است:

»قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّه)ع( یقُولُ إِی اکمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلًا نُعَیرُ بِهِ فَإِنَّ وَلَدَ السَّوْء یعَیرُ وَالِدُهُ بِعَمَلِهِ کونُوا لِمَنِ انْقَطَعْتُمْ إِلَیهِ زَیناً وَ لاتَکونُوا عَلَیهِ شَیناً صَلّوا فِی عَشَائِرِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ لایسْبِقُونَکمْ إِلَی شَی ء مِنَ الْخَیرِ فَأَنْتُمْ أَوْلَی بِهِ مِنْهُمْ وَ اللّه مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَی ء أَحَبّ إِلَیهِ مِنَ الْخَبْ ء قُلْتُ وَ مَا الْخَبْ ء قَالَ التّقِی هُ»[۲۰]

شنیدم امام صادق (ع) می فرمود: بپرهیزید از کاری که ما با آن کار سرزنش می شویم. همانا فرزند، بد با کار بدش، پدر را در معرض نکوهش قرار می دهد. برای کسانی که به آنان دل بسته اید، (ائمه) زینت باشید، نه مایه شرمندگی. با آنان (دیگر مسلمانان) درمیان قبیله های شان نماز بگزارید، به عیادت بیماران شان بروید، در تشییع جنازه مردگان شان حاضرشوید. آنان نباید در کارهای نیک بر شما پیشی بگیرند; زیرا شما به کارهای نیک سزاوارترید. سوگند به خدا، پروردگار به چیزی بهتر از خبأ پرستیده نشد. پرسیدند خبأ چیست؟ فرمود تقیه.

امام خمینی در دلالت روایت بر رفق ومدارا می نویسد:

«ظهور روایت، در مقامِ تشویق انجام عمل برطبق نظریات آنها و خواندن نماز در مساجد ایشان است و بی شک خواندن نماز در مساجد پیروان دیگر مذاهب، مستلزم ترک برخی از اجزاء و یا شرایط و یا انجام برخی از موانع است. با این وصف، حضرت فرموده: این عمل بهترین عبادت است و این عبادت دفع استبعاد و صحت عمل است.»[۲۱]

امام به استناد تقیه مداراتی فتوا داده است:

«نمازگزاران می توانند به پیش نمازانِ غیرشیعه، از شافعی وحنفی ویا حنبلی ومالکی مذهب اقتدا کنند و نیازی نیست نماز را دوباره بخوانند.»[۲۲]

رفتار همگرایانه، زمینه پیوند و حسن ظن وحس مثبت اندیشی را میان شهروندان فراهم می سازد و نمی گذارد تفاوتهای مذهبی وقومی وسیاسی شهروندان به عقده، تنازع و رویارویی بینجامد. پیروان مذاهب اسلامی، بستگی شدید به مذهب و راه و رسم خود دارند و با تقدس و احترام به آن می نگرند. و شهروندان باید از هر رفتاری که با دل بستگی آنان و نگاه احترام آمیز به مذهب شان در ناسازگاری باشد، بپرهیزند. رفتار از روی ادب و احترام آمیز به باورها و دل بستگیهای پیروان مذاهب، و در آرامش فکری وتعامل اجتماعی مردم با یکدیگر، اثرگذار است و راه را بر فتنه انگیزی و فتنه انگیزان، خواهد بست.

در سالهای پیش از انقلاب اسلامی، برخی از شیعیان دراثر اختلاف فتاوی در نمازهای جماعتی که در مسجد النّبی، مسجدالحرام و دیگر مساجد به امامت علمای اهل سنت، گزارده می شد، شرکت نمی کردند و شماری از حج گزاران شیعی نیز در پی تفاوت دیدگاه ها در رؤیت هلال ماه ذی الحجه، گاه مراسم عید قربان را با تقدیم و یا تأخیر برگذار می کردند واین خود میان مسلمانان جدایی می افکند.

در چنین گیروداری، فتوای امام خمینی دراحترام گذاردن به عقاید مذهبی شهروندان واقتدا به پیش نمازان حنفی و شافعی مذهب و نیز پیروی از دولت میزبان درموسم حج و رفتار از روی رفق و مدارا، زمینه های پیوند بهترمیان شهروندان، پیرو دیگر مذاهب اسلامی، در داخل کشور و همبستگی امت اسلامی رافراهم آورد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی، در جمع کارگزاران فرهنگی و اجرایی حج، توصیه می کند:

«شما از این طرف مراقب باشید، بدانید تحریک عواطف مذهبی برادران اهل سنت کار بسیار غلط و گناه است; این را به عنوان یک اصل بپذیرید. یک نقاط اختلافی وجود دارد. تکیه بر روی این نقاط شعله ور کردن آتش تعصبات در این نقاط اختلاف، این درست همان چیزی است که امروز سازمانهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل دنبالش هستند، این همان چیزی است که آنها می خواهند. بعضیها، ناخواسته و بدون جیره و مواجب می شوند مزدور آنها. همان کاری که او باید پول بدهد و به دست بیاورد، آن را بدون این که از او اجر و مزدی بگیرند برایش دارند انجام می دهند و خشم الهی و سخط الهی را برای خودشان فراهم می کنند»[۲۳]

مدارا در اجرای برنامه های اقتصادی

امام علی (ع) مدارا با شهروندان درامور مالی و مالیاتی را زمینه ساز آبادانی بیت المال و همراهی مردم با حکومت می داند; از این روی، کارگزاران مالیاتی را به رفق و مدارا با مردم سفارش می کند. در نامه ۵۳، به مالک اشتر والی مصر، دستور می دهد:

«اگر (مردم) از سنگینی مالیات شکایت کردند، یا از آفتی که به کشت رسیده، یا آبی که کشتهاشان بریده، یا باران بدانها نباریده، یا بذر زمین بر اثر غرق شدن، یا بی آبی تباه گردیده، بار آنان را سبک گردان، چندان که می دانی کارشان سامان پذیرد بدان. و آن چه بدان بار آنان را سبک گردانی بر تو گران نیاید، چه آن اندوخته بُوَد که به تو بازش دهند، با آبادانی که در شهرهایت کنند و آرامشی که ولایتها دهند; نیز ستایش آنان را به خود کشانده ای و شادمانی که عدالت را میان شان گسترانده ای، حالی که تکیه بر فزونی قدرت آنان خواهی داشت، بدان چه نزدشان اندوخته ای: از آسوده ساختن خاطر آنان و به دست آوردن اطمینان، که به عدالت تو خو گرفته اند و به مدارای تو آشنا گردیده و بسا که در آینده کاری پدید آید که به عهده آنان گذاری، با خاطرِ خوشش بپذیرند و خرده نگیرند. که چون شهرها آبادان بُوَد، هرچه به عهده مردم آن نهی، بَرَد; و زمین جز با تنگدستی ساکنان آنان، ویران نشود.»[۲۴]

حضرت در نامه ای دیگر، به مأمور برگرفتن زکات یادآور می شود:

«چون به قبیله رسی، بر سر آب آنان فرود آی و به خانه هاشان در مَیای. پس آهسته و آرام سوی ایشان رو، تا به میان آنان رسی و سلام شان کن و در درود گفتن، کوتاهی مکن. سپس بگو: بندگان خدا، آیا خدا را در مالهای شما حقّی است، تا آن را به ولی او بپردازید؟ اگر کسی گفت: نه، متعرض او مشو; و اگر کسی گفت آری، با او برو، بی آن که او را بترسانی، یا بیمش دهی، یا بر او سخت گیری، یا کار را بر او سخت گردانی.»[۲۵]

امام خمینی نیز، از دولتمردان می خواهد در مطالبات مالی با شهروندان با مدارا رفتار کنند; چه شرایط روحی و معنوی مردم متفاوت است; آماده کردن زمینه های ذهنی و روانی واجتماعی و تکریم مردم و مشارکت دادن آنان دربرنامه ها، به دولت کمک می کند، تا شهروندان نظام را از خود بدانند و الزامات مالی خود را از روی رغبت بپردازند. امام در مقایسه میان مأموران اداره مالیات منطقه خمین (دوره رضا خان) با ماموران مالیات صدر اسلام ابراز می دارد:

«وقتی که… من بچه بودم رئیس مالیه اش هم خرّاص بود…. از مردم به زور چیز می گرفت…! نه این که همان مالیات را… و مأمور هم «قُلّق» (رشوه)می خواهد. و کدخدا…. مأمورین هم وقتی می رفتند مردم را عذاب می کردند و آن طور نبود که حضرت امیر دستور می دهد که بروید صدا کنید…. بگویید.. زکات تان را داده اید یا نداده اید؟ اگر گفتند داده ایم، برگردید بیایید. و آنها هم تخلف نمی کردند. وقتی یک حکومت آن طور شد و مردم در مقابل خدا مسؤول شدند و خداوند را شاهد دیدند، آنها هم تخلف نمی کردند و آنها هم مالیاتی را که باید بدهند می دادند; زکات را می دادند; خمس را می دادند…. همه بدانیم که عقل هم اقتضا می کند به همان طوری که اسلام دستور داده با مردم رفتار بشود. حکومتها… وقتی که در صدر اسلام مأمورین را می فرستادند، همان که سردار بود، همان که استاندار بود، امام جماعت هم بود… مردم او را به عدالت می شناختند که به او اقتدا می کردند و با او نماز می خواندند. و همان هم جنگ می رفت و مردم هم به او اعتنا می کردند. اگر یک همچو چیزی بشود و ما بتوانیم که یک دستگاه دولتی ای که دولت اسلامی باشد، با مردم باشد… چه قدرخوب است.»[۲۶]

گذشت از هنجارشکنان سیاسی، زمینه ساز اصلاح وجبران

عفو و گذشت به هدف اصلاح و بازگشت رشد نایافتگان، ناسازگاران سیاسی، فریب خوردگان و حتی غرض ورزان به صف دیگر شهروندان، از مصادیق بارز مداراست.

در بینش امام خمینی، هدف از حکومت، تربیت و رشد مردم است. حدود الهی برای تربیت و پویایی وکمال مردمان تدوین شده، نه انتقام جویی. [۲۷] حاکم اسلامی اگر گاه دست به تازیانه و شمشیر می برد، به قصد اصلاح است، نه تشفی دل. بسان طبیب دلسوز که هم از مرهم استفاده می کند و هم از تیغ، و تا کار به نهایت نرسد، نباید از تیغ استفاده کرد.[۲۸]

امام خمینی، مالک اشتر را الگوی کارگزار مطلوب معرفی کرده که در برابر اهانت فردی نا آگاه و سبک سر، با بزرگواری و تغافل از ماجرا گذشت و موضوع را پی نگرفت. این خود اصلاح و انقلاب روحی فرد هتاک و بی ادب را به دنبال داشت.

از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، گروه ها وفرقه های گوناگونی درمعارضه با اساس نظام دینی، لوای مخالفت برافراشتند و با اغواگری و گستراندن بساط فریب و نیرنگ، فضای کشور را مسموم و امنیت روانی واجتماعی را از شهروندان سلب کردند.

با این حال، و با همه زخمهایی که این کسان و گروه ها بر پیکر جامعه زدند، امام به دست اندرکاران امور انتظامی وامنیتی سفارش می کرد با رفتار انسانی و دوستانه و اسلامی، [۲۹] زمینه بازگشت اینان را به دامن اسلام وانقلاب فراهم آورند و با روشهای آشتی جویانه، افراد ستیزه جو و ناراضی را با نظام همراه سازند. درهنگامه های گوناگون مخالفتها و ترورهای سیاسی بزرگان و کارگزاران نظام در آغاز انقلاب، امام تأکید داشت همه افراد در برابر دادگاه برابرند و نگاه قاضی به افراد باید از تبعیض به دور باشد.[۳۰] تا پیش از اثبات جرم، دادگاه باید غیرعلنی برگذار شود و آبروی افراد مصون بماند; [۳۱]چه خداوند خواسته آبرو و حیثیت افراد مصون بماند. از این رو برای اثبات جرائمی مانند زنا شرایط بسیاری قرارداده است.[۳۲] افزون برنگه داشت آبروی افراد اشاعه فحشا و گناهان پنهان نیز جایز نیست.[۳۳]

امام، همیشه توصیه اش بر این بود که در مجازات مجرمان زیاده روی نشود و اگر به مجرمی که برای اعدام می برند کسی سیلی زد، او می تواند قصاص کند.[۳۴]

امام خمینی، بسیار مراقب بود که مباد فضای انقلابی حاکم برجامعه، رهبران و مردم انقلابی را از مرزهای شریعت دور سازد و ماموران اجرایی دربرخورد و مجازات مخالفان از حدود خدا تجاوز کنند.[۳۵]

و بر این نکته تأکید داشت که مجرمان حق دارند در محکمه از خود به دفاع برخیزند و در مدت بازداشت از غذا و استراحت مناسب برخوردار باشند و معامله با آنان، اسلامی وانسانی باشد.[۳۶]

امام در این دستورها و توصیه ها، به آیات قرآن، سیره پیامبر و امیرمؤمنان در برخورد با افراد معارض استناد می جست:

»پیامبر(ص) پس از غلبه برکفار قریش درمکه، همه مخالفان وکسانی که با وی جنگیده بودند، جز تعدادی اندک را بخشید.»[۳۷]

»مشرکان از کارهای ناپسند و غیرانسانی خود در حق مسلمانان ابراز پشیمانی کردند و سلاح بر زمین گذاشتند و رسول خدا از گذشته شان چشم پوشید. »[۳۸]

امام علی (ع) نیز مقتدای دیگر امام در برخورد با مخالفان بود.

امام در چگونگی برخورد با معارضان نظام، به سیره امیرمؤمنان درجنگ جمل و صفین و نهروان استناد جسته و آن را برای همه جامعه های بشری درس آموز شمرده است.[۳۹]

«امیرالمؤمنین (ع) آغازگرجنگ نبود و تا چندین نفرکشته نمی شدند، دست به مقابله نمی برد و در وقت شروع جنگ نیز، مداهنه نکرده و با خوارج و سپاهیان معاویه با قاطعیت برخورد کرد.»[۴۰]

جنگ افروزان در جمل، عرصه را بر علی (ع)، امیرالمؤمنان تنگ کردند. پاسداران بی دفاع بیت المال را در بصره کشتند و اموال مسلمانان را غارت کردند و به وی اعلان جنگ دادند.

امام علی (ع) با سپاهی از مهاجر وانصار از مدینه روانه بصره شد. به پیمان شکنان چندین بار پیشنهاد صلح وآشتی داد، ولی آنان از سر غرور، از آن سرباز زدند[۴۱] و نبرد را آغاز کردند. [۴۲] علی)ع( پس از اتمام حجت با آنان به نبرد برخاست و سپاه دشمن را از هم فروپاشاند. شکست خوردگان ابراز پشیمانی کردند. امام، برخلاف خواسته شماری از سپاهیان خود که در آرزوی تقسیم غنائم واموال به جای مانده صحنه نبرد بودند، زن و فرزندان معارضان را اسیر نگرفت و فراریان را دنبال نکرد و دست به اموال آنان نبرد. و تنها اسب و سلاح به جای مانده درلشکرگاه را تقسیم کرد.[۴۳] اسیری را نکشت و همه تسلیم شدگان را عفو کرد. به گزارش معاذبن عبدالله تیمی:

«امام به جوانان قریش حاضر در نبرد گفت بازگردید، تا با قوم خود کنار آییم و یا به من بپیوندید.

علی)ع( خودش ندا داد: هرکس سلاح بر زمین نهد، درامان است و هرکس وارد خانه خود شود، در امان است. و به خدا سوگند هیچ کس را بخشنده تر وکریم تر از او ندیده ام.»[۴۴]

امام اعلان کرد: دو طرف نبرد می توانند کشته های خود را به خاک سپارند. او خود کشته شدگان سپاه خود را با جامه به خاک سپرد.[۴۵] جوانان قریش حاضر در کارزار را بخشید و مروان حکم را، که زخمی شده بود، عفو کرد.[۴۶] و نیز عبدالله بن زبیر را که زخمی شده بود، بخشید.[۴۷]

امام، عبدالله بن عباس را به کارگزاری بصره برگمارد و به وی سفارش کرد با مردم مدارا پیشه کند.[۴۸]

ام المؤمنین عایشه را نیز عفو کرد و او را به مدینه فرستاد:

«چون امیرالمؤمنین تصمیم گرفت به کوفه برود، به عایشه پیغام فرستاد و دستور داد به مدینه برود. و چون عایشه آماده شد، علی(ع) بر چهل زن عمامه وکلاه خود پوشاند و شمشیر از دوش آنان آویخت و دستور داد: از عایشه در طول راه حفاظت کنند و درسمت چپ و راست و از پشت سرش حرکت کنند. عایشه در طول راه می گفت: خدایا خودت جزای علی بن ابی طالب را بده که چنین کرد و چهل مرد را همراه من گسیل داشت و حرمت پیامبر را درباره من رعایت نکرد. ولی چون به مدینه رسیدند، آن زنان عمامه ها و کلاه خودها را از سر برداشتند و شمشیرها را کنار گذاشتند و همراه او وارد خانه اش شدند و چون عایشه چنان دید و دانست آنان زن هستند از دشنامهایی که به علی داده بود، پشیمان شد وگفت: خداوند به پسر ابوطالب جزای خیر عنایت کند که حرمت پیامبر را درمورد من رعایت کرده و پاس داشته است»[۴۹]

امام خمینی، در برخورد با مخالفان زندانی، به سیره امام در رسیدگی به احوال و غذای ابن ملجم مرادی، پس از ضربه زدن به امیرمؤمنان استناد می جوید.[۵۰]

امام در نابود کردن غده های سرطانی واصلاح ناپذیر جامعه، به جنگ صفین مثل زده که حضرت با جنگ افروزان اموی به شدت مقابله کرد و فراریان را بخشید.[۵۱]

مدارا با کارگزاران رژیم شاه

امام، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همه کارگزاران رژیم شاه، جز شمار اندکی از مفسدان وکشندگان مردم را بخشید. ادارات دولتی وارتش و شهربانی تعطیل نشد وکارمندان گذشته در نظام جدید به کار گرفته شدند.

پاره ای از گروهکها، پس از پیروزی، انحلال ارتش را مطرح و شعار خود قرار دادند و به پندار خود خواستار تشکیل ارتش خلقی شدند.

امام با انحرافی و توطئه آمیز خواندن این شعار، از نظامیان حمایت کرد.[۵۲] و تضعیف ارتش را حرام شمرد.[۵۳] امام، با این تصمیم درست و دقیق و آینده نگرانه، بدنه ارتش را با نظام اسلامی پیوند داد و نظامیان با دلگرمی و پشتوانه ای بس استوار، از تمامیت ارضی کشور در برابر یورش و حمله حزب بعث عراق به ایران دفاع کردند. این شیوه حکومت، شگفتی جهان را برانگیخت. امام از جرم نیروهای نظامی و افراد شهربانی به جز موارد ویژه درگذشت و به روشنی و هوشمندانه اعلام کرد:

«اما قضیه ای که فرمودند راجع به عفو… آنهایی که خیانتکار بودند، آنها را مجازات کردند و خواهند کرد. و اما ارتش، ژاندارمری، و همین طور سایر طبقات دیگر، از قوای انتظامی، شهربانی… اگر… خدای نخواسته مرتکب یک جرم صغیری… شده باشند، این را عفو کردیم. و خداوند تبارک و تعالی به واسطه برگشت آنها به دامن اسلام و برگشت آنها به دامن ولی عصر(عج)آنها را عفو فرمود و ما به تبع امام زمان (عج) عفو عمومی نمودیم… و خدای نخواسته مرتکب بعضِ صغایر ذنوب شدند (گذشتیم). خداوند همه شما را عظمت، عزت و قدرت عنایت کند.»[۵۴]

امام، در همان اوان پیروزی انقلاب اسلامی، به دست اندرکاران دستور داد: برای دستگیری کسانی که مورد پی گرد هستند، از نیروها و مأموران فهمیده، هوشیار و دین آشنا بهره بگیرند تا مبادا نفوذیها، به دستاویز دفاع از انقلاب، با مردم با خشونت و غیر اسلامی برخورد کنند و مردم را از دین بِرَمانند.[۵۵] و تأکید داشت که ماموران به هیچ روی نباید افراد را خود سرانه بازداشت کنند.[۵۶] بایستی در دستگیریها دقت لازم را به خرج دهند که اسلام رضایت ندارد که انسان بی گناه، ساعتی در حبس بماند.[۵۷]

در آغازین روزهای پیروزی، با حساسیت، پی گیر بازداشت شدگان بود.

به فرمان ایشان، کسانی که دست شان به خون مردم آلوده نشده بود و به کشور خیانت نکرده بودند، نمی بایست در زندان بمانند.[۵۸]

در جریان انقلاب، شماری از سران و جنایت کاران رژیم شاه، در کمیته استقبال امام، بازداشت بودند. امام خمینی مردم انقلابی و وابستگان شهدا را از تعرض به دستگیرشدگان باز می داشت. درباره تیمسار رحیمی (فرماندار نظامی تهران و مسؤول قتل هزاران بی گناه) گفته بود: تا محاکمه نشده نباید بی احترامی شود.[۵۹]

بسیاری از امرای بازداشت شده ارتش و ژاندارمری و شهربانی، که دست شان به خون مردم آلوده نشده بود، آزاد شدند.[۶۰] امام درباره نصیری رئیس ساواک هم سفارش کرده بود: محاکمه شود. نصیری پس از محاکمه و اعتراف به جنایتهای خود، اعدام شد.[۶۱]

غذای افراد کمیته استقبال، پیرامونیان امام و دست اندرکاران امور انقلاب، ساده بود. امام نیز از همان غذا استفاده می کرد واز همان غذا نیز به بازداشت شدگان داده می شد:

«یکی از افراد بازداشت شده از سران رژیم سابق گفت: من از این غذاها نخورده ام برای من مرغ بیاورید. این مطلب را به رهبر عظیم الشأن انقلاب گفتیم. امام هم فرمودند: هرچه دوست دارند نزدشان ببرید. شب بچه ها مجبور شدند از بیرون برایش زرشک پلو، با مرغ تهیه کنند.»[۶۲]

امام، در اسفند ۱۳۵۸همه متهمان وابسته به رژیم منفور پهلوی، از نظامی و غیرنظامی و نیروهای امنیتی، که دست شان به خون بی گناهان آلوده نشده بود، مورد عفو قرار داد و اعلام کرد: کسی حق تعرض به آنان را ندارد.[۶۳]

امام مراقب بود درمصادره داراییهای وابستگان به رژیم پهلوی، موازین شرعی رعایت شود و تأکید داشت: اگر دادگاهی اموال بی گناهی را مصادره کند، از معاهده ای که ما با اسلام کرده ایم جدا افتاده است.[۶۴]

بنابر فتوای امام، اموالی که به وسیله دادگاه های انقلاب مصادره می شد، اموال شخصی افراد نبود; بلکه مربوط به بیت المال و زمینهای مواتی بود که رژیم منحوس پهلوی بدون این که حقّی داشته و مالک باشد، به دیگران فروخته بود و ضبط این گونه داراییها و زمینها، روی موازین شرعی انجام می گرفت.[۶۵]

رفتار امام باحزب خلق عرب

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دسته های سیاسی گوناگونی، به دستاویز دفاع از خلق وآزادی، به رویارویی با نظام و امام پرداختند. پاره ای از این گروه ها، برای به کرسی نشاندن اهداف خود دست به سلاح بردند. امام درآغاز با آنها، راه رفق و مدارا پیش گرفت. به سران آنها اندرز داد و با استدلال و برهانهای استوار، کژراهه روی شان را نمایاند. امام و یاران، با همه گرفتاریهایی که اوان پیروزی و تشکیل نظام نوپای جمهوری اسلامی داشتند، از روشن گری، آنی دریغ نکردند، با سران گروه ها به طور خصوصی نشستند، سخنان آنان را شنیدند و در حد توان خواسته هاشان را، تا آن جا که با معیار شرع و منافع ملی سازگاری داشت، برآوردند، و با آنان اتمام حجت کردند و توانستند با این روش، شمار بسیاری از دل بستگان و وابستگان به این دسته های سیاسی را به آغوش ملت بازگردانند.

در آغاز انقلاب اسلامی، سازمانی به نام حزب خلق عرب درخوزستان به دعوی دفاع از حقوق اعراب خطه خوزستان، در برابر جمهوری اسلامی پرچم مخالفت برافراشت. این فرقه کوچک، با پشتوانه بیگانگان، بویژه یاری گریهای معنوی، اقتصادی و نظامی حزب بعث عراق، در منطقه نفت خیز جنوب به فتنه گری پرداخت.[۶۶] و با استفاده از ساده لوحی و ناآگاهی شبیرخاقانی و شماری از فرزندان وی، [۶۷] توانست در بهار ۱۳۵۸ در خرمشهر غائله ایجاد کند و خواسته های نامشروع حزبی خود را به نام ملت عرب به مردم تحمیل سازد.

این گروه با هجوم به مراکز اداری و نظامی و انفجار لوله های نفت، راه را بر دخالت نظامیان عراق درایران هموارکرد.[۶۸] امام اشرار وکسانی که لوله های نفت را منفجر می کردند، مفسد خواند و از دادگاه های انقلاب خواست تا با آنان به عنوان محارب و مفسد فی الارض برخورد کنند.[۶۹]

فتنه انگیزی حزب خلق عرب و همکاری با صدام درطول جنگ ادامه پیدا کرد. امام درسال ۱۳۶۴ به دادستان کل کشور دستور داد، با اشراری که درلوای قومیت گرایی، با صدام همکاری می کنند، شدت عمل به خرج دهد.[۷۰]

نظام اسلامی، حساب توده مردم عرب خوزستان را از حساب شماری مزدور جدا کرد. حتی با فریب خوردگان، از در دلسوزی و هدایت گری وارد شد و اشتباه های آنان را به چیزی نگرفت و با عفو فریب خوردگان، به همه آرامش خاطر داد. امام آقای شبیر خاقانی را از خوزستان به قم آورد و به وی محبت کرد و دست اشرار را از وصول به وی کوتاه ساخت.[۷۱]

شیخ محمدطاهر، از حزب خلق تبری جست [۷۲] و غائله با هوشیاری امام و پیروی دقیق نیروهای مردمی، دولتی و انتظامی از سیاستها و رهنمودهای امام، به خوبی به پایان رسید.

برخلاف سیاستها، تبلیغها، دسیسه ها و تفرقه افکنیهای دشمن، مردم عرب زبان خطه خوزستان و خرمشهر با مقاومت در برابر متجاوزان، پندارهای واهی دشمنان و بعثیها را در همراهی اعراب جنوب با خود نقش برآب کردند و عده بسیاری از آنان در رویارویی با متجاوزان بعثی به شهادت رسیدند.[۷۳]

امام و غائله حزب خلق مسلمان

حزب خلق مسلمان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دعوی آزادی و پیشرفت ایران پا به میدان سیاست گذاشت[۷۴] و رفته رفته چهره واقعی خود را نشان داد و کسانی را به حلقه خود وارد ساخت که وابستگی آنان به آمریکا، جای هیچ شک و شبهه ای نبود. با نفوذ و پیوستن عناصر وابسته به آمریکا و سیا، مانند مقدم مراغه ای،[۷۵] به این حزب، حرکت آن علیه نظام شتابِ بیش تری گرفت. راه قدرت طلبی را پیش گرفت و به جمع مخالفان سرسخت و وابسته نظام پیوست. این گروه سیاسی با همنوایی با گروه فرقان و چریکهای فدایی خلق، پرچم معارضه با نظام اسلامی را برافراشت[۷۶] و با قانون اساسی و ولایت فقیه، به رویارویی برخاست.[۷۷] شماری از سران حزب که با سلطنت طلبها در ارتباط بودند، برای همراه کردن مردم بویژه آذربایجانیها، خود را مقلد و پیرو آقای سید کاظم شریعتمداری می شمردند و ادعا می کردند برای دفاع از حقوق مردم به صحنه آمده اند. این گروه سیاسی فعالیت خود را علیه رهبری نظام و نهادهای انقلابی و ائمه جمعه کشور، بویژه آذربایجان شدت بخشید. شهر تبریز را به آشوب کشید و با زور سلاح، رادیو، تلویزیون و ادارات دولتی را چند روزی اشغال کرد.[۷۸] ایجاد فتنه و فضای رعب و آشوب در قم، برنامه دیگر این حزب بود. حزب خلق مسلمان برای نشان دادن قدرت و نا امن جلوه دادن کانون انقلاب، وایجاد درگیری، شماری از مردم نا آگاه را با همکاری سلطنت طلبان وتجزیه طلبان کردستان،[۷۹] به دستاویز حمایت از شریعتمداری به قم آورد و به آنان سفارش کرد بر ضد نظام شعار بدهند و به رهبر نظام توهین کنند. سران فتنه، درصدد بودند میان پشتیبانان اصلی انقلاب اختلاف ایجاد کنند و با جاری کردن خون، راه هرگونه همبستگی میان پیروان اهل بیت را از میان بردارند و میان آذربایجان و تهران دیوار بی اعتمادی پدید بیاورند.

امام، که به روشنی از نقشه های فتنه گران آگاهی داشت و دستهای آلوده را در آن می دید، تلاش ورزید مردم را از فتنه گران جدا کند و نقشه فتنه گران را فراروی آنان بنمایاند. از این روی، بیانیه ای صادر کرد و نقشه دشمن را نقش بر آب کرد. امام در این بیانیه، هوشیارانه از مردم خواست احترام همه مراجع و شخصیتهای مذهبی را داشته باشند و با افراد ناآگاه که دستاویز فتنه گران واقع شده اند، با مدارا رفتار کنند و با مودت ورزی آنان را به اشتباه خود آگاه سازند:

»من این را اعلام می کنم که اگر کسی به من سَبّ بکند، فحش بدهد، عکس من را پاره کند، احدی حق ندارد که به او تعرض بکند. حرام است تعرض کردن به کسی که به من سَب کند، به من فحش بدهد، عکس مرا پاره کند، مرا بزند، هر کاری بکند. احدی حق ندارد در این وقتی که ما گرفتار هستیم در این مصیبت بزرگ، با او مقابله کند، تا این که به زد و خورد برسد و غائله ایجاد بشود. امروز آرامش ما می خواهیم. غائله نباید ایجاد بشود. باید همه با هم دست به هم بدهید و ایجاد غائله نشود. همه دست به هم بدهید. آرامش خودتان را حفظ بکنید. و همه توجه به این داشته باشید که این گرفتاریهایی که الآن برای ملت ما پیش آمده است، این گرفتاریها رفع بشود. این را من به همه ملت می گویم: به کردها عرض می کنم، به بلوچها عرض می کنم، به ترکها عرض می کنم. به فارسها عرض می کنم، به سیستانیها عرض می کنم… به عربها عرض می کنم، به همه ملتها عرض می کنم. امروز اسلام در مقابل کفر واقع شده. قضیه ایران نیست، قضیه اسلام است… همه باید اختلافات شان را کنار بگذارند و با ما موافقت بکنند. سر یک امور جزئی چرا باید با هم اختلاف بکنند؟»[۸۰]

تندرویها و روشن شدن مواضع خصمانه حزب خلق مسلمان علیه انقلاب اسلامی، در کنار مدارای امام با مخالفان، شمار بسیاری از هواداران و حتی شماری از بنیان گذاران حزب را از حزب جدا کرد.[۸۱]

در بلوای قم هم افراد فریب خورده نیز با مشاهده رفتارِ با رفق و مدارا و کریمانه امام، نظام، مردم و طلاب قم با آنان، از رفتار نا بجای خود پشیمان شدند و فهمیدند در فتنه ای سیاه و پیچیده گرفتار آمده اند و نا خواسته آب به آسیاب دشمن می ریزند. هواداران حزب خلق مسلمان به تدریج به صف موافقان امام وانقلاب پیوستند و در دفاع از کشور، فداکاریها از خود نشان دادند. و با آشکار شدن ماهیت ضد انقلابی حزب برای مردم، مسلمانان غیور آذربایجان و مردم انقلابی مناطق دیگر، به مخالفت با حزب خلق مسلمان برخاستند و ریشه های اختاپوسی آن را قطع کردند.

امام خمینی ومهار فتنه حزب دموکرات وکومله

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گروه تجزیه طلب کومله و حزب دموکرات درآذربایجان غربی وکردستان علیه جمهوری اسلامی دست به سلاح بردند.[۸۲]هیأتی از سوی دولت موقت در ۳۰ بهمن ۱۳۵۷، برای مذاکره با دموکراتها وارد مهاباد شد. فردای آن روز (یکم اسفند)دموکراتها پادگان مهاباد، از زیر مجموعه لشکر۶۴ ارومیه را تصرف کردند و صدها قبضه سلاح را به غارت بردند. به دنبال آن، شهرهای غرب کشور نا امن شد. پادگانهای بانه و پیرانشهر و سنندج، محاصره و بسیاری از شهروندان عادی و سربازان و نظامیان، به جرم وابستگی به نظام اسلامی درشهرها وگذرگاه ها کشته شدند. [۸۳] دموکراتها، برای به تسلیم واداشتن مدافعان انقلاب، زنان وکودکان بی گناه را به گروگان می گرفتند [۸۴] و دست مدافعان نظام در دفاع از خود بسته بود. حزب بعث عراق با همه وجود از تجزیه طلبان پشتیبانی می کرد و سردمداران عراق آن را پنهان نمی کردند. [۸۵] سازمان خلق بلوچ نیز حمایت خود را از تجزیه طلبان دموکرات اعلان کرد. مرداد ماه ۱۳۵۸ حزب کومله و دموکرات به پاوه حمله بردند و به قتل عام هواداران انقلاب دست زدند. دموکراتها راه ها را بستند واجازه نمی دادند امدادگران مجروحان را از صحنه نبرد بیرون ببرند. هزاران نفراز زنان و مردان کرد درهراس از دموکراتها در انتظار کمک های دولت بودند. ده ها نفر از بیماران وکادر درمانی بیمارستان شهر، به دست دموکراتها کشته شدند [۸۶] شگفت آن که برخی از روزنامه های وابسته نیز از اشرار جانبداری می کردند [۸۷] و دانشگاه تهران نیز به ستاد کمک رسانی تجزیه طلبان تبدیل شده بود.[۸۸]

امام، نخست تجزیه طلبها را اندرز داد واز آنان خواست سلاح خود را بر زمین بگذارند و دست از یاغی گری بردارند و به آغوش اسلام برگردند; ولی دموکراتها سرمست از پیروزیهای موقت، بر دامنه دست اندازیها و حرکتهای قهرآمیز خود افزودند. امام، وقتی دید، رفق و مدارا و رأفت اسلامی و اندرز و پندهای دلسوزانه، در دلِ سنگِ گردانندگان فرقه دموکرات و کومله، کارگر نیست، آتش خشم خویش را بر آنان فرو ریخت. با مفسد فی الارض خواندن آتش افروزان و تجزیه طلبان و یغماگرانی که به نام آزادی و دفاع از خلق جنایت می کردند، و زدن مُهر کفر و نفاق به پیشانی سران این گروه های خون آشام، عرصه را بر آنان تنگ کرد و به نیروهای مسلح دستورداد امنیت را به کردستان و پاوه برگردانند.

امام آن دسته از کارگزاران دولتی را که در سرکوبی اشرار مسامحه و این دست و آن دست می کردند، تهدید کرد: اگر وارد میدان نشوند، خود به تهران آمده وانقلابی رفتار خواهد کرد.

«من اعلام می کنم به این قشرهای فاسد در سرتاسر ایران که اگر سر جای خودشان ننشینند، ما به طور انقلابی با آنها عمل می کنیم. مولای ما، امیرالمؤمنین، سلام اللّه علیه، آن مرد نمونه عالَم، آن انسان به تمام معنی انسان، آن که در عبادت آن طور بود و در زهد و تقوا آن طور و در رَحم و مروت آن طور… با مستکبرین و با کسانی که توطئه می کنند شمشیر را ]می کشید و[ می کشت…. خدای تبارک و تعالی، در موضع عفو و رحمتْ، رحیم است و در موضع انتقام، انتقام جو. امام مسلمین هم این طور بود، در موقع رحمت، رحمت; و در موقع انتقام، انتقام. ما نمی ترسیم از این که در روزنامه های سابق، در روزنامه های خارج از ایران، برای ما چیزی بنویسند…. ما می خواهیم به امرخدا عمل کنیم، و خواهیم کرد. أَشِدّاءَعَلَی الکفَّارِ رُحَمَاءَ بَینَهُمْ. [۸۹]. این توطئه گرها در کردستان و غیر آن در صف کفار هستند، با آنها باید با شدت رفتار کرد. ژاندارمری با شدت رفتار کند; ارتش با شدت رفتار کند…. اگر مسامحه بکنند، با شدت رفتار می کنیم. مسامحه حدودی دارد…. دادستان انقلاب، موظف است مجلاتی که بر ضد مسیر ملت است و توطئه گر است، تمام را، توقیف کند، و نویسندگان آنها را دعوت کند به دادگاه و محاکمه کند. موظف است کسانی که توطئه می کنند و اسم »حزب« روی خودشان می گذارند، رؤسای آنها را بخواهد و آنها را محاکمه کند. ما باز تا چندی مهلت می دهیم به این قشرهای فاسد; و این اعلام آخر است و اگر چنانچه در کار خودشان تعدیل نکنند و به ملت برنگردند و دست از توطئه ها برندارند، خدا می داند انقلابی عمل می کنم. می آیم تهران و رؤسایی که مسامحه می کنند، با آنها انقلابی عمل می کنم…. عذرها را کنار بگذارید! بروید فاسدها را سرکوب کنید، بروید توطئه گرها را سرکوب کنید; مسامحه نکنید! دولت مسامحه نکند، ارتش مسامحه نکند، ژاندارمری مسامحه نکند، پاسداران مسامحه نکنند.»[۹۰]

مدافعان اسلام و انقلاب از سراسرکشور برای نجات محاصره شدگان، روانه پاوه شدند و شهید مصطفی چمران، با اندک یارانِ از جان گذشته، قهرمانانه مقاومت می کردند و پیش از

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.