پاورپوینت کامل حکایت آن روزها… (۱) ۲۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حکایت آن روزها… (۱) ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکایت آن روزها… (۱) ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حکایت آن روزها… (۱) ۲۵ اسلاید در PowerPoint :
۳۴
مقدمه: این نوشتار، مجموعه ای از تجربیات، خاطرات و سرگذشت عده ای از مداحان و ذاکران اهل بیت(ع) است که بنا به موضوع در این قالب داستانی کنار همدیگر چیده شده است. راوی داستان به هیچ وجه شخصیتی حقیقی ندارد.
یادم می آید نوجوان بودم و سرشار از شور و علاقه به مدّاحی. فکر و ذکرم نوار بود و مجلس بود و شعر جدید و سبک جذّاب و… خلاصه بین بچه های محل و خانواده تابلو شده بودم. نمی دونم عشق به مدّاحی رو کی انداخت تو سرم؛ ولی تا به خودم اومدم، دیدم شدم مدّاح اول و آخر مدرسه؛ راه به راه دعا و زیارت و سینه زنی و خلاصه برای خودم هیأتی و بروبیایی راه انداخته بودم. اونقدر تو این وادی، دست و پامو گم کرده بودم که بعضی وقتها یادم می رفت که حرفه و شغل من مدّاحی نیست و باید در کنار درس و کارم، مدّاحی رو هم داشته باشم. خلاصه به هر زوری بود و بقول بچه ها با مدد ارباب، دیپلمه رو گرفتم!
تازه داشت پشت لبم سبز می شد و یه ته ریش توی صورتم درمی اومد. کم کم دیگه نگاهها فرق کرده بود و سلام علیک کردنها رنگ و بوی دیگه ای به خودش گرفته بود. داشتم مرد می شدم و به قول بابام، باید مردونه پای کار می ایستادم. چون جوون بودم و پر انرژی روز به روز که می گذشت، خوش صداتر و جا افتاده تر می شدم. هنوز باورم نمی شد اینکاره شدم. باید آستینها رو حسابی بالا بزنم ولی همینطور که جلو می رفتم باورم روز به روز بیشتر می شد. دو سه بار تلنگرایی از اینطرف و اونطرف می زدند که فلانی بیا و پای درس فلانی و استاد ببین و از تجربیات ریش سفیدا و اساتید استفاده کن! ولی من که تازه اوّل غرور و جوونیم بود زیر بار نمی رفتم؛ به همه می گفتم نیازی نیست مگه همه استاد دیدن؟!
یادمه یه روز برای اولین بار، پا داد با یک خواننده ی معروف کشوری به طور تصادفی تو یک مجلس بخونم. از اون خوننده هایی که آرزو داشتم از نزدیک ببینمش، چه برسه به اینکه با اون همزبون بشم.
خُب منم جوون بودم و تازه به دوران رسیده، که شاید چهار تا محله و چهار تا هیأت فقط منو می شناختن. بقول بچه ها اونشب رفتم رو آنتن! که خدا نیاره آدم تا ظرفیتش کامل نشده بره روی آنتن! اونوقت نه که کار دست خودش میده، بقیه رو هم خراب می کنه. آره داشتم می گفتم. اون شب، اون مدّاح معروف گفت: «چند ساله می خونی؟» گفتم: «مگه چند سالمه، که چند سال می خونم!» گفت: «پیش کسی کار می کنی؟» یه ژست گرفتم و گفتم: «پیش خودم!» خندید و گفت: «می خواهی مثل کی بشی؟» گفتم: «می خوام مثل فلانی بشم!» جا خورد و بعد از مکثی کوتاه گفت: «چرا فلانی؟!» گفتم: خوندنش خیلی عالیه». گفت: «از کجا این حرف رو می زنی؟» گفتم: «خیلی حال میده! مجلساش همیشه گرمه، آخرِ مستمع آخر گریه، آخر صفا، آخر جمعیت، همه دنیا می شناسنش!» نگاه با طمأنینه ای به من کرد و گفت: «فکر می کنی آخر مدّاحی چیه؟» گفتم: «معلومه! آخرش عزت و شهرت و آبرو… و دیگه برو بالا…»
اون شب، آخرین جمله اش به من این بود: «دعا می کنم همینطوری که گفتی بشه! ولی اگه نشد بازم می بینمت!»
جمله آخرش بدجوری چهارستون بدنمو لرزوند. تا سه چهار روز روی سؤالات و جمله ی آخرش فکر می کردم. بچه ها می گفتند جوابهای خوبی بهش ندادم. گذشت و گذشت. دوباره تعریفها شروع شد. همه ما رو، رو حساب اون مجلس تحویل می گرفتن. آنتن اون شب، کار خودشو کرده بود. از تلفن و دعوت بود که به سمت من سرازیر می شد. دوباره همه ی حرفها و نصیحت ها رو فراموش کردم و روز از نو روزی از نو.
قیافه ی کاملی گرفته بودم. شخصیتی برای خودم ساخته بودم. نو می خوندم، حرف جدید می زدم. مثل یک قایقی بودم که داره خلاف رود پارو می زنه! همین بر خلاف جریان آب رفتن، باعث جلب توجه همه شده بود. هر چی جلوتر می رفتم احساس نیاز بیشتری می کردم. تو میدونهای سخت چندین بار گیر کردم. احساس می کردم چاله هایی دا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 