پاورپوینت کامل گلستانی بر ساحل دریا (بخش اول) ۲۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گلستانی بر ساحل دریا (بخش اول) ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گلستانی بر ساحل دریا (بخش اول) ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گلستانی بر ساحل دریا (بخش اول) ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

۳

تشیع، آیین محبّت

چه خوب است سر فصل این نوشتار را به نیک سخن مقام معظم رهبری زیور دهیم:

«بحمد اللّه، جان مردم و وجودشان به عشق و محبّت اهل بیت (ع) آمیخته است و برای شما بلبلان گلزار اهل بیت (ع) این فرصت هست که عواطف و احساسات مردم را سیراب کنید.

از مدّاحی باید برای پراکندن بهترین معارف اسلامی در باب اهل بیت (ع) استفاده کنید. این محبّت که مردم دارند بایستی در خواندن شما و گفتن شما، عمیق و ریشه دار و تند و آتشین و بر افروخته بشود. تشیع، آیین محبّت است. خصوصیت محبّت، خصوصیت تشیع است. کمتر مکتبی و مسلکی و دین و آیین و طریقه ای را مثل تشیع پیدا می کنید که این قدر با محبّت سروکار داشته باشد و علت اینکه فکر تشیع تا امروز با وجود آن همه مخالفتی که با آن شده است،باقی مانده این است که ریشه در زلال محبّت دارد. تشیع، دین توّلّی و تبرّی است. آیین دوست داشتن و دشمن داشتن است و عاطفه در آن با فکر، هماهنگ و هم دوش است و اینها خیلی مهم است.

محبّت، اصل سحرآمیز عجیبی است. اگر محبّت در تشیع نبود، این دشمنی های عجیبی که تا کنون با شیعه شده، باید آن را از بین می بُرد. همین محبّت شما و محبّت این مردم به حسین بن علی -علیه السلام – ضامن حیات و بقای اسلام است و این معنای همان فرمایش امام(ره) است که می فرمودند: «عاشورا، اسلام را نگه داشت». ایام فاطمیه هم همین طور است، ولادت پیغمبر (ص) هم همین طور است. شما باید با استفاده از این هنر، این محبّت را در میان مردم عمق بخشید. تر و تازه نگه دارید و بر افروخته کنید.»

گلستانی در ساحل دریا

به یادها می آورم که «جامعه ی ستایشگران آل محمّد (ص)» – یعنی جامعه ای که بر مبانی و اصول تعالیم خاندان رسالت تشکیل یافته است – نیز اوصاف و نشانه هایی دارد، که بدون آن اوصاف و نشانه ها، نمی توان این آیین مقدّس را «جامعه ی ولایی» نامید. اوصاف و نشانه های این «جامعه ی ولایی» یا به تعبیر این حقیر، «نماد خادمان ولایی» چند چیز است، که بارزترین همه ی آنها، بنابر استناد به آیات قرآن کریم و روایات پیامبر اکرم (ص) و تعالیم اوصیاء(ع)- که شرح و تفسیر راستین آیات آسمانیند- سه چیز است:

۱- ایمان ۲- اخلاص ۳- محبّت.

اکنون چند سالی است که حس می شود باید اوصاف و نشانه های این «جامعه ی ولایی» تبیین و تدوین شود و در دسترس همگان – بویژه جوانان – قرار گیرد. تا هرگاه ضعفی در این جامعه، یا انحرافی در عملکردها دیده شد و هر حرکتی در غیر جهت «جامعه ی ولایی» به وقوع پیوست و شکل گرفت، یا فرصت طلبانی خود را به این مقام واین عرصه منتسب ساختند و کردند آنچه خواستند، کاربه مظلومیت صد در صد پیامبر (ص) و آل او منتهی نشود و ارزشهای الهی مخدوش نگردد و در نتیجه، جوانان ناآگاه نسبت به مبانی اصلی دین، بی اعتقاد نشوند و فرصت شناسان، از خارج و داخل، از راه باور ستیزی، باورها را نسوزانند و در یک کلمه، آن کس که علاقه مند به اعتقادات دینی خویش است، بداند که باید حساب دین را از حساب های دیگر جدا کند و هر جا دستورات دینی به صورتی درست، عملی نگشت، این همه را به حساب اصل دین نگذارد.

بخوبی می دانیم، روش عملی پیامبر (ص) و امام علی (ع) و دیگر تعالیم ائمه ی طاهرین (ع) همه هست، و صد افسوس که همگان از آنها اطلاع کافی ندارند.

خطبه ی قاصعه

در جست و جوی مرام امام علی -علیه السلام- فرازی از «خطبه ی قاصعه» آن حضرت را مروری داشته باشیم:

خطاب به مسلمانان و تعدادی از اصحاب رسول اکرم (ص) که به هنگام بیان این خطبه حاضر بوده اند.«…شما پیوستگی مرا به پیامبر (ص) خوب می دانید. یعنی خویشاوندی نزدیک با او و منزلت خاصی که در نزد او داشتم. من کودک بودم که مرا به سینه می چسبانید… غذا را می جوید سپس در دهان من می گذاشت. او حتّی یک دروغ از من نشنید و یک لغزش از من ندید. از هنگامی که از شیر گرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته ی خویش را همراه او کرد، تا شبانه روز، او را به راه و منش های والا و اخلاق نیک جهانیان ببرد. من مانند بچه ی شتر – که به دنبال مادر می رود – دنبال پیامبر می رفتم و او هر روز یکی از اخلاق خویش را راهنمای من قرار می داد و می فرمود تا از آن پیروی کنم. او در گذشته، هر سال مدتی در غار حرا به سر می برد و تنها من بودم که [از جای او باخبر بودم و] او را می دیدم. در آن روزها فقط یک خانوار مسلمان دو نفره در همه ی دنیا وجود داشت: «محمّد و خدیجه» و من سومین آنان بودم. من فروغ وحی و رسالت را می دیدم و نسیم نبوت را می بوییدم. به خدا سوگند، من ناله ی شیطان را ب