پاورپوینت کامل امشب باید کربلا باشیم! (بخش دوم) ۱۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امشب باید کربلا باشیم! (بخش دوم) ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امشب باید کربلا باشیم! (بخش دوم) ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امشب باید کربلا باشیم! (بخش دوم) ۱۷ اسلاید در PowerPoint :
۶
مرز شلمچه – ساعت ۸ صبح
مرز بسته است و همه ی زائران چشم به راه مسئول مربوطه (!). ترافیک اتوبوس ها و خودروها – که بیشتر از اصفهان و اهوازاند – و نیز ازدحام مردم، خبر از یک روز شلوغ و جنجالی می دهد. عده ای از زائران جواز عبور ندارند و همین ها باعث شده اند، جهت کنترل امور، مرز بسته شود. مدیر کاروان سفارش می کند که کسی از کنار اتوبوس تکان نخورد. بعضی از همراهان – شاید به دلیل کنجکاوی – تا نقطه ی صفر مرزی رفته اند، قبل از رفتن به من هم تعارفی زدند، امّا ترجیح دادم از فرصت پیش آمده بهره ای ببرم و با خودم خلوتی داشته باشم… .
در اتوبوس نشسته بودم ؛ در سکوتی مطلق ؛ چشمم روی صفحات مفاتیح می گشت و دلم در کربلا بود. برای اولین بار در عمرم داشتم زیارت عاشورایی می خواندم با صد لعن و صد سلام! صدای آشنای مدّاح جنوبی – فخری بود یا کس دیگر، نمی دانم؟ – کافی بود که این خلوت را با اشک صفای دیگری ببخشد. به چه شور و حالی می خواند! در یک آن، تمام سبک ها و شیوه های مداحی مد شده را فراموش می کنم! در نظر من انگار هیچ شیوه ی مداحی جز شیوه ی جنوبی وجود ندارد!
جلّ الخالق! لعنت بر این شیطان که ننگ رجیم بودن خود را می خواهد به همه ی بنی بشر تحمیل کند! یک لحظه به خودم می آیم می بینم وسط «علیک منی سلام الله ابدا» و «و لا جعله اللّه آخر العهد منی لزیارتکم»، دارم مثل همیشه مدّاحان را نقد می کنم و با ای کاش و افسوس های همیشگی ام، راهکار مداحی می دهم و اینکه چقدر میان شیوه ی مدّاحی که به نام «جنوبی» خوانده می شود با آنچه دارد از بلندگو پخش می شود، تفاوت دارد … و برای همین است که همیشه باید گفت «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» .
ساعت، نزدیک ۹ صبح است امّا از حرکت خبری نیست یکی از جوان های کاروان که حوصله اش سر رفته بود، آمد و کنارم نشست و گفت: «مثل اینکه این دفعه هم قسمتمان نیست برویم.»
گفتم: «تسلیم هستیم، هر چه ارباب بپسندد!»
و بعد گفتم: «صد تا صلوات نذر خانم، حضرت ام البنین کن قضیه ان شاء اللّه حل می شود.» و خودم شروع کردم به صلوات فرستادن. حدود چهل صلوات فرستاده بودم که دیدم صدای شادی بچّه ها بلند شد و همه به شتاب وارد اتوبوس شدند، یعنی اینکه راه باز شده است!
شهر بصره ی عراق
بصره، حالت یک شهر جنگ زده داشت به جز بعضی ساختمان های دولتی، که شکل و شمایل خاصی داشت، بقیه ی ساختمان ها بسیار معمولی، ساده و نیمه مخروبه بود و کاملا بهداشتی (؟). سر چهارراه ها انبوهی از زباله روی هم ریخته شده بود و ازدحام چرخان مگس ها از فاصله ی دور، مشخص!
دیر آمدن بچّه ها – پس از اقامه ی نماز ظهر و عصر – مشکل ساز شده بود و داد مسئول
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 