پاورپوینت کامل پیر غلامان; حاج محمود پارچه باف ۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پیر غلامان; حاج محمود پارچه باف ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیر غلامان; حاج محمود پارچه باف ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پیر غلامان; حاج محمود پارچه باف ۱۸ اسلاید در PowerPoint :

۷

به دو چیز خیلی سفارش می کرد:نماز اول وقت و حق الناس

اشاره: مرحوم حاج شیخ حسین کبیر تهرانی، متولد دیماه سال ۱۳۰۸ هجری شمسی بود. خیلی ها او را در ابتدای حضور و سکونتش در قم با پالتوی بلند و گاه کلاهی بر سر، دیده بودند. هیکل قوی و نیرومند و عضلات درهم پیچیده بازوانش او را از بقیه متمایز ساخته بود. خیلی ها از سابقه و سرگذشتش چیزی نمی دانستند، اما در اولین برخورد با نگاه نافذ و متبسم روی لبهایش، و با مزاح و بذله گویی هایش آنچنان با او انس می گرفتند که به راحتی حاضر به ترک مجلس نمی شدند.

او در مکتب امام صادق (ع)، دروس حوزوی را آموخت و در دوران اختناق و ستم شاهی با تمام وجود به دفاع از مکتب و حوزه و طلاب پرداخت.

و در انقلاب و جنگ تحمیلی تنها پسر و جگرگوشه اش را، به نام غلامرضا، در دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و پنجاه و نه تقدیم اسلام کرد. آنچه یاد و نام حاج شیخ حسین کبیر تهرانی را جاودانه ساخته است، اخلاق و روحایتی است که در یاد و ذهن دوستان و آشنایانش مانده است و در میان همه ی روحیاتش، عشق و محبت او به سیدالشهدا و یارانش وصف ناشدنی بود. او شیفته اهل بیت بود و دلباخته اولاد علی و زهرا و این را می شد از مجالس روضه و ذکر مصیبت خواندنش از اشک و سوز و اخلاصش فهمید.

از این شماره بنا داریم تا با نقل حکایات و خاطرات و داستان زندگی پر فراز و نشیبش، شاید بتوانیم کمی از دین خود را به پیرغلامان سیدالشهدا ادا کنیم. انشاء الله

یار ضعیفان، حامی طلبه ها

موقعی که جلوی در آستانه دکان های تخته ای بود و دست فروش ها آنجا کار می کردند، طلبه ای از مدرسه فیضیه بیرون می اید و متوجه یکی از مغازه ها می شود که رادیو یا دستگاه گرام را روشن و صدای موسیقی را بلند کرده بوده، طلبه می گوید صدایش را کم کن. این جریان در اوایل زمان محمدرضا شاه اتفاق افتاده، مغازه دار به طلبه می گوید برو آخوند به تو چه ربطی دارد. طلبه به ایشان می گوید: در جوار بارگاه ملکوتی بی بی خجالت نمی کشی؟ دکان دار جواب سربالا می دهد. طلبه راه می افتد و به طرف فیضیه می رود و برای هم حجره ای ها تعریف می کند که چه اتفاقی افتاده، از جمله آقای کبیر. آقای کبیر می گویند برویم ببینیم چه شده است. به مغازه که رسیدند عمامه را به دست یکی از دوستان می دهند، لباس را درمی آورند و یک چهارپایه از جلو دکان برمی دارند و روی آن می ایستند و فریاد می کشند و می گویند الله اکبر – آهای نفس کش – کجا هستند این لات های قم. خلاصه یک دعوای بزن بهادری راه می افتد. و آن روز با چند نفر دیگر، تمام بساط موسیقی از دور و بر حرم جمع می شود.

با اذن حاکم شرع

ایشان تعریف می کرد که یکی از دوستانمان که آکروبات باز بوده «جودوکار» با ما دوست بودند و یک روز به ما گفتند که فلانی در کار خلاف هست با اینکه لباس می پوشند. آقای کبیر می

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.