پاورپوینت کامل اسطوره ی رویین تنان(گفت و گو با حسن بلخاری، استاد دانشگاه) ۸۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اسطوره ی رویین تنان(گفت و گو با حسن بلخاری، استاد دانشگاه) ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسطوره ی رویین تنان(گفت و گو با حسن بلخاری، استاد دانشگاه) ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اسطوره ی رویین تنان(گفت و گو با حسن بلخاری، استاد دانشگاه) ۸۸ اسلاید در PowerPoint :

۲۶

اشاره

چه چیزی قادر است تنهایی های ما را پر کند؟ آیا به فکر این موضوع هستیم که چگونه در کوران حوادث، باید روی پای خودمان بایستیم؟ در این ارتباط، دعا چه کارکردی دارد؟ و چرا در شب های ویژه ای چون شبهای قدر خود را آماده ی پرواز می کنیم؟ آیا مایلیم دعا ما را رویین تن کند؟ رویین تنی با ذلت ایجاد می شود یا با عزت؟ دعا چگونه آدمی را از ذلت به دور می کند و به عزت می رساند؟ و دعا چگونه برای آدمی به یک نیاز دائمی تبدیل می شود؟ اینها سؤالاتی هستند که گفت وگوی زیر متکفل پاسخگویی به آنها است.

* انسان برای این که روی پای خودش بایستد، به چه چیزهایی نیاز دارد و نیازهای خود را در کجا می تواند تأمین کند؟

– بسم الله الرحمن الرحیم. ما هر چقدر در شناسایی انسان مدرن و جدید در تمامی قلمروها و کشورها، دقیق شویم، به این باور و معنا نزدیک می شویم که انسان، ضعیف و ناتوان است و قدرت نامحدودی دارد تا قادر به جوابگویی به ناتوانی ها و حتی دادن یک قدرت و توانایی جدید باشد. مثلاً فوتبال، یک پدیده بسیار فراگیر در سراسر جهان است. به قسمی که گاهی یک مسابقه ی حساس بین المللی در سطح جهانی چیزی حدود ۲ میلیون بیننده دارد. وقتی به این پدیده ی عام و فراگیر نگاه می کنید، می بینید بازیکنی که گل می زند، دست خود را به سوی آسمان بلند می کند یا علامت صلیب را روی سینه اش رسم می کند.

واقعیت این است که هر چه صحنه ی زندگی پرخطرتر، حساس تر و سرنوشت سازتر باشد به همان اندازه انسان به یک قادر مطلق احساس نزدیکی و تعلق بیشتر می کند. از این رو انسان امروز، گرچه از لحاظ تکنولوژی در اوج است و قادر شده بسیاری از نیروهای طبیعت را به تسخیر خویش در بیاورد، اما به همان اندازه درک کرده که مسائل و مفاهیم باطنی و معنوی، جز با اتکای به خداوند قابل فهم و هضم نیست.

جوانی از امام صادق(ع) پرسید: اگر شما بخواهید خدا را به من نشان بدهید، چگونه نشان می دهید؟ حضرت از شغل او پرسید و متوجه شد ماهیگیر است. گفت: شده تا به حال در دریا اسیر طوفان شوی و در نگاه اول هیچ امید نجاتی نداشته باشی؟ گفت: بله. گفت: هنگامی که حس می کنی داری غرق می شوی چه در ذهنت است؟ گفت: آن لحظه احساس می کنم وجود قادری هست که اگر بخواهد، می تواند نجاتم دهد. گفت: آن وجود قادر، خداست. واقعیت این است، وجود قادری هست که چون به بن بست می رسیم، می تواند دست ما را بگیرد و یاری مان کند. نتیجه آن که انسان در متن باورهایش به یک قادر متعالی اعتقاد دارد که می تواند به نیازهای او پاسخ دهد. واقعیت فرضی این است که انسان در شفاف ترین حالت ممکن هیچ گاه به مفاهیم هم عرض، خود را مستند و متکی نمی داند. البته ممکن است در مسائل و زندگی روزمره نکته ی اتکال مان را دوست، پدر، مادر، رئیس و یا عوامل مادی قرار دهیم، اما در آن شفافیت هایی که در روح انسان حاصل می شود، هیچ مستند و متکایی جز حضرت حق وجود ندارد و این در لحظات خاصی و برای هر انسانی در هر جغرافیا و قلمرویی رخ می دهد. به عبارت دیگر، ما در یک مفهوم روان شناختی دینی، نه مفهوم علمی یا عقلانی یا عرفانی صرف، بلکه در یک بحث روان شناسانه ی دینی، به این نکته می رسیم که انسان به هنگام احساس تنهایی، تنگدستی و بسته بودن و در اوج نیاز، به یک بی نیاز مطلق رجوع می کند که ادیان اسمش را «خدا» می گذارند. این موضوع در باور همه هست و اشخاص با وجود او تنهایی خود را پر می کنند و به آرامش می رسند.

* همانگونه که فرمودید، فوتبالیست وقتی گل می زند، از آن رنج ها گذشته و وارد یک دوره ی موفقیت شده است. این سختی و این کندن از شرایط قبلی و وارد شدن به شرایط جدید، واقعاً چه نگرانی هایی را بر انسان مستولی می کند و منجر به چه شرایطی برای روحیات انسان می شود و انسان اگر استقامت کند، در دوره گذار، به چه دستاوردهایی می رسد؟

– دقیقاً همانگونه که شما فرمودید، دعا بویژه اگر به اجابت برسد، بیانگر یک تحول عمیق و روحانی است که در وجود شخص اتفاق می افتد. به عبارتی، شخص از مرحله ی نیاز و از مرحله ی سختی و دشواری می گذرد و به مرحله بی نیازی، آرامش و نوعی فراخ دستی می رسد.

* چرا انسان مایل است این لحظات را با روزها و شبهای خاص و استثنایی بیامیزد؟

– نکته ی خوبی است. اول این که ما در همه ی ادیان و فرهنگ ها، لحظه و زمان مقدس داریم. در زندگی انسانی، اتفاقات در بستر زمان حادث می شود. چه اتفاقات مبارک و چه نامبارک و شر. چون این اتفاقات در بستر زمان اتفاق می افتند، یک نسبت ذاتی با زمان دارند. به همین دلیل شما در تمامی فرهنگ ها زمان مبارک و سعد و زمان نامبارک و نامیمون دارید.

اما برای گذر از زمان نامبارک به زمان مبارک و سعد، شاه کلید در دست شما است. باید بخواهید تا از این مرحله بگذرید. اگر نخواهید، قطعاً نخواهید گذشت و نمی توانید بگذرید. این خواستن در گذر از یک موقعیت بسته به یک موقعیت باز، از یک موقعیت افسرده به یک موقعیت شاد، منوط به خواست شماست. این خواستن را اصطلاحاً «دعا» می نامیم. این دعا هر زمان نمی تواند محقق شود. زمان خاصی است که ما در اسطوره شناسی به آن زمان قدسی می گوییم که قابلیت تکرار و تناوب دارد. این را من در یک بحث تلویزیونی تحت عنوان تاریخ خطی و تاریخ دوری باز کردم. تاریخ قدسی، تاریخ دوری است. یعنی در زمانی که در گذر از مرحله ی سخت به مرحله آسان می رسید یا به تعبیر قرآن از «عسر» به «یسر»، یک سلسله عوامل معنوی و باطنی وجود دارد. دعا، کمک خواستن از آن عوامل معنوی است. چرا؟ چون شما بنا به شناخت اولیه ای که از وجود خودتان دارید به این نتیجه رسیدید که می دانید قدرت و توان ایستایی یا مقاومت را ندارید. انسانی که دعا می کند به یک دریافت اولیه رسیده است. آن دریافت اولیه، این است: من ناتوانم و قوه ای وجود دارد که تواناست. دعا، استمداد و استعانت از آن قدرت مابعدالطبیعه است. لکن بحث مهمی که اینجا وجود دارد این است که استمداد در زمان های خاصی باید جریان پیدا کند. بین زمان و این دعا و این اتفاقات یا این گذر، نسبت ذاتی وجود دارد. برای این که بحث، خیلی پیچیده نشود مثالی می زنم:

احتمالاً تمام خوانندگان اصطلاح پاشنه ی آشیل را شنیده اند. پاشنه آشیل در علوم سیاسی و فرهنگ سیاسی به نقطه ی ضعف سیستم های سیاسی گفته می شود. این اصطلاح در اسطوره های یونانی بیانگر یک شخصیت قوی رویین تن به نام آشیل است.

آشیل اسطوره ای است که در جنگ ها و اتفاقات دیگر هر ضربتی به بدن او زده می شود، بدنش آن را پس می زند. به یک عبارت، رویین تن است. رویین تنی است که محصول یک اتفاق خاص است. آشیل در لحظه ای قدسی به دنیا می آید؛ یعنی در زمان قدسی. در آن زمان این اعتقاد وجود داشت که اگر کودکی در آن زمان قدسی متولد شد، باید آن را برداشت و در یک آب مقدس غسل تعمید داد.

در همه ی فرهنگ ها این رود مقدس هست: زمزم را ما داریم؛ هند، «مادر گنگ» را دارد و مصری ها «نیل » را دارند. آب مقدس جزو مفاهیمی است که در اسطوره شناسی نوین به شدت بر آن تأکید می شود. این اعتقاد وجود دارد که اگر در لحظه ی مقدس کودکی به دنیا بیاید و در آب مقدس تطهیر داده شود، رویین تن می شود.

خوب! شما فکر می کنید هنگامی که یک مسلمان غسل می کند و یا هنگامی که یک مسیحی در کلیسا غسل تعمید داده می شود، این واقعاً صورت آب است؟ یک مسلمان، با این اعتقاد غسل می کند که بدن وی از دیدگاه شعور باطنی رویین تن شود.

چرا وقتی می روید زیارت، غسل می کنید؟ چون بدن تطهیر می شود و وارد یک مرحله ی نوین می شوید. این موقع در حقیقت، نقطه ی شروع آن زمان قدسی است. در همه ی تمدن ها زمان قدسی داریم. اگر انسانی بتواند این زمان قدسی را کشف کند، مثلاً در روز پنج شنبه و جمعه دعا کنید، یک طور دیگری با آن برخورد می شود تا در روزهای دیگر. دعا در بستر زمان، به ویژه اگر زمان قدسی باشد متحقق می شود. درست مثل همین لیله القدری که ما داریم. دعا شما را به جایی می رساند که در حقیقت، واسطه ها بین شخص نیازمند، با آن بی نیاز حذف می شود و انسان در خود قدرتی را کشف می کند. این که شما در سؤالتان فرمودید که انسان به یک تعبیر نوینی از خودش می رسد، دقیقاً همین است. انسان به یک تفسیر نوین از توانایی های خودش می رسد که محصول آن آرامش است و اظهار دعایی است که داشته و اتفاقاً همین دعا در آن لحظه خاص جوابی را می گیرد.

حالا چرا در اسلام لیله القدر را گذاشتند؟ لیله القدر همان زمان قدسی اسطوره ای است که اگر با دعا روحتان را و نه جسمتان را غسل بدهید، یک روح رویین تن پیدا می کنید که به تعبیر قرآن دیگر شیطان بر آن تسلطی ندارد. یعنی شیطان بر موجودات و افراد ضعیف النفس می تواند سلطه داشته باشد. ولی خداوند به شیطان می فرماید نسبت به بندگان من، تو دیگر نمی توانی سلطه داشته باشی.

این رویین تنی، آغاز یک زندگی جدید است. آغاز فضا و ترنمی است که در آن حس می کنید نسبت به پدیده های پیرامون خودتان که قبل از این گذار، در برابر آن احساس ضعف می کردید، اکنون احساس قدرت می کنید. باز برای این که بحث برای خوانندگان سبک تر شود، مثالی عرض می کنم: شما می دانید برخی از افراد، حامل اشیاء مقدس هستند. همین امروز هم داریم. گرچه در بعد علم نوین و فلسفه به آن خرافه می گویند، ولی واقعیت قضیه این است که ما همین امروز، افرادی را داریم که در شرق و غرب عالم معتقدند، مثلاً اگر این تسبیح همراهش باشد در زندگی روزمره اش خوب می آورد.

اصطلاحاً این واژه را طلسم می گویند. یک سنگهای خاص، یک اشیاء خاص. یادگاری که مثلاً از مادربزرگش داشته و این مادربزرگ، یک جوری به عالم ماوراء مرتبط بوده، چون انسان صالح و نیکوکاری بوده است. چیزی که اصطلاحاً تحت عنوان «توتم» در ادیان ابتدایی داریم. عصای رئیس قبیله، توتم اوست و این یعنی وجود یک نیروی ماورایی که این عصا، نماینده اش است. این مسئله به انواع و اشکال مختلف در زندگی انسان معاصر وجود دارد. اینها اصلاً قدیمی نشده، اما مظاهرش فرق کرده و اصل مساله وجود دارد. این امر بیانگر نیاز شما به یک مفهومی است که ممثل آن، قدرت ذاتی می باشد. شما به وسیله ی این واسطه، بین خودت و آن قدرت ذاتی رابطه ایجاد می کنی و خود را صاحب قدرت و نیرو حس می کنی. این زمان قدسی در تمدن اسلامی لیله القدر است.

* آیا در لیله القدر این انسان است که خود را به سوی دگرگونی می برد یا خداوند است که انسان را به سوی دگرگونی می کشاند؟

– در لیله القدر اتفاقی در دو وجه و دو سو می افتد. ابتدا وجه آسمانی است که عوامل مابعدالطبیعه ی اجابت دعا، کمک می کنند تا شما امورتان را اصلاح کنید و با ورود به یک مرحله ی جدید، قلمروهای جدیدی باز شود. در این مرحله، حقیقتاً باب برکت الهی و نعمات الهی مفتوح می شود. وجه دوم این است که انسان در لحظات خاص دعا و شب های قدر، حس می کند ماهیت و وجود دیگری دارد. به عبارت دیگر دو اتفاق همزمان حادث می شود: ۱- باز شدن ملکوت آسمان(به تعبیر عیسی مسیح(ع)) ۲- اتفاق باطنی که در وجود شما اتفاق می افتد.

مثلاً وقتی شما در مکه لباس احرام می پوشید، حس می کنید وارد یک فضای جدیدی شده اید و آدم جدیدی هستید. این افراد، هنگامی که دارند طواف را انجام می دهند، با این که می دانند شخصی که دارد در کنارشان می رود، تنه می زند، یعنی دارد نوعی مزاحمت را در رفتار از خودش بروز می دهد، اما در آن لحظه ی خاص، با لباس احرام در این مکان و آن زمان، در فضایی قرار می گیرد که اگر در یک موقعیت طبیعی قرار داشت، نسبت به رفتار او عکس العمل منفی و قهر آمیز نشان می داد. اما، اینجا نمی تواند چنین عکس العملی از خود نشان دهد، چرا؟ چون سبب حرمت فعل عبادی اش می شود. اینجا در آن لحظه ی خاص و مکان خاص، تمرین می کند تا نسبت به دیگری نفرت نداشته باشد. چرا این حالت را در خیابانهای تهران نداریم؟ چرا در زمان هایی غیر زمان لیله القدر چنین حالتی نداریم. زیرا در لیله القدر، زمان و مکان مرا وارد موقعیت جدیدی می کند که در این فضای جدید متحول می شوم. اجابت دعا تحولی است که در من اتفاق می افتد. حال بیاییم سراغ بحثی که شما شروع کردید. واقعیت این است که بله، در این لحظات خاص، وقتی دعا به اجابت می رسد، من نمی دانم در ملکوت چه اتفاقی می افتد. نقل است که در ملکوت می گویند که مثلاً به این یک، توجه ویژه داشته باشید. اما من این را نمی بینم، ولی تحول درون خودم را می بینم. یعنی می بینم من به یک آرامش رسیده ام و حالا دیگر قدرت دارم. قبل از این که وارد مسجد، کلیسا یا استوپ های هندی و دیگر معابد شوم و قبل از این که وارد این جهان بشوم، اگر این مشکل را داشته باشم واقعاً مرا دچار سرگیجه، سردرد و استیصال و ناامیدی می کند. اما وقتی وارد یک فضا می شوم، با این باور که دعای در این فضا، در این لحظه ی خاص و فضای خاص می تواند مرا در غلبه بر آن مشکل کمک بکند، در حقیقت به یک انسان جدیدی تبدیل شده ام. من می خواهم یک کلمه را عرض کنم و آن این که مکان های خاص، انسان را در بستر یک تحول ماهوی و ذاتی قرار می دهد. این تحول سبب می شود که انسان به یک تعریف نوین از خود و به یک شناخت نوینی از مجموعه ی قابلیت ها، استعدادها و توانایی هایش برسد که او را در رسیدن به یک مرحله ی جدید در حیاتش کمک می کند. شاه کلید این تحول یا تولد دوباره، دعاست، طلب است.

روان شناسی دعا

اشاره:

در بخش نخست گفت و گو با دکتر بلخاری، ابعاد دعا و شب های قدر و علل و عواملی که انسان مایل است از آسیب ها در امان باشد، به ابدیت بپیوندد و جاودانی شود و همچنین روئین تنی را در زندگی پیشه کند، مورد بررسی قرار گرفت. در واپسین بخش این گفت و گو، زمینه های تجربی دعا در زندگی که نتیجه ی آن دوست داشتن و احساس رضایت از خود و در نتیجه، ایجاد عزت نفس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.