پاورپوینت کامل آئینه د اران آفتاب ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آئینه د اران آفتاب ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آئینه د اران آفتاب ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آئینه د اران آفتاب ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

۴۴

انتشارکتاب«آیینه د اران آفتاب» اثر محمد رضا سنگری باعث شد تا بار د یگر نظرات ویافته های این عاشورا پژوه را مرور کنیم .سنگری د ر این کتاب از د لمشغولی های خود د ر این چند ساله می گویید وهر کد ام از یاران امام را د ر یک بررسی تا ریخی باز می نماید.

در این گفتگو ابتد ا از شیوه تحقیق ونگارش کتاب پرسید یم وسپس نقد های وارد بر مد ل پژوهش وتحقیقات سنگری را با خود وی مورد ارزیابی قرار د اد یم .شید ایی وشیوایی سنگری هنگام صحبت راجع به امام حسین ویاران وی (که موضوع اصلی آیینه د اران آفتاب است)گذشت زمان را فراموش ساخت ومصاحبه را بیش از زمان مقرر طولانی ساخت همین موجب شد گفتگوی ذیل د ر دو بخش تنظیم گرد د که بخش د وم این گفتگو د ر شماره آتی می آید .

ـ یک سئوال که همیشه در مورد تاریخ نگاری، مخصوصاً نگارش وقایع مذهبی یک ملت مطرح است، این بوده که روش مؤلف و متدولوژی مورخ در نگارش تاریخ بر یک روش علمی و آکادمیک مبتنی است یا بر مبنای پیش فرض های مؤمنانه؟ لذا به عنوان سئوال اول بفرمایید در نگارش آیینه داران آفتاب چقدر توانستید از شخص محمدرضا سنگری فاصله بگیرید و به دور از تعلقات و حبی که به اهل بیت (ع) دارید، در جایگاه یک مورخ به نگارش بپردازید؟

ـ در مورد تقسیم بندی که انجام دادید و نسبتاً امروزه مقبول نیز هست یعنی نگاه مؤمنانه یا نگاه علمی به تاریخ، باید این نکته را مطرح کنم که با تمام باورم به آن رسیده ام و تردید ندارم که هرکس در این وادی قدم بزند به آن خواهد رسید، و آن، این نکته است که کربلا چیز متفاوتی است. هرچند در تاریخ اتفاق افتاده. یک قطعه تاریخی است که از جنس حادثه های دیگر نیست. شاید آن تعبیر رسایی که امام مجتبی(ع) در آخرین لحظاتش به امام گفت که لایوم کیومک یا اباعبدالله؛ هیچ روزی مثل روز تو نیست؛ محوری باشد برای این موضوع و بحث و رویکرد مرا در نوشتن آیینه داران آفتاب، روشن کند که هیچ روزی مثل روز عاشورا، و هیچ جایی مثل کربلا نیست. درست است که همه حادثه ها در تاریخ بی نظریند یعنی هیچ حادثه و تاریخی در تاریخ عیناً تکرار نمی شود،. چون خدا تکرار ندارد؛ کل یوم هو فی شأن؛ خدا هر روز در کار تازه ای است. به قول فلاسفه لا یقصر من الواحد الا الواحد. و به قول عرفا لا تکرار فی التجلی. در تجلی خدا هیچ تکراری وجود ندارد. ولی حادثه کربلا کفوی ندارد. نمی توانیم حادثه ای دیگر پیدا کنیم و آن را هم شأن و هم شانه ی این حادثه کنیم و بگوییم این ها مثل همه اند. مثلا کسی نگفته کربلا مثل احد است. مثل بدر یا احزاب است. درخود قرآن حوادث و غزوات عصر پیامبر (ص) گاهی با تعبیر مثل به کار می روند ولی واقعا کربلا مثل هیچ چیز دیگری نیست. خودش است. و چون استثناست، نگاه استثنایی طلب می کند. قلم استثنایی طلب می کند، رویکرد استثنایی می خواهد. این است که باید دیگرگونه آن را دید، تحلیل کرد و باز گفت. به همین خاطر وقتی به واقعه کربلا می رسیم، خودمان احساس می کنیم زبان مان عوض می شود. حتی اگر کسی شروع کند به گفتگو درباره حوادث تاریخ، وقتی به حادثه کربلا می رسد شکل سخن گفتنش متفاوت می شود. این را در خودش حس می کند. همین هم باعث شده کسی مثل شیخ جعفر شوشتری که واقعاً مجتهد در عرصه سوگ است، کتابی بنویسد به نام خصائص الحسینیه. یعنی امام حسین(ع) واقعاً ویژگی هایی دارد که در هیچ کس دیگری مثل پیامبر و امیرالمؤمنین نیست. واقعا وقتی نگاه می کنیم همه چیز امام حسین (ع) استثنا می شود. خاکش استثنا می شود. ولو گرچه بعضی از شیعیان وقتی وارد بقیع می شوند متأسفانه از خاک بقیع برمی دارند و گاهی می خورند. و نمی دانند که این ویژگی فقط مختص خاک امام حسین(ع) است. هیچ کس اربعین مکرر ندارد، فقط امام حسین(ع) اربعین مکرر دارد. هیچ کس خاکش این خصوصیت را ندارد و هیچ کسی این گونه برای زیارت مزارش دعوت نشده است. همه چیزش استثنایی است. این استثنایی بودن تحلیل و بیان متفاوتی را طلب می کند اما در عین حال نباید از تاریخ به معنای تاریخ هم غافل باشیم، و با این مقدمه وقتی سراغ کربلا و اندیشیدن و کار کردن برای کربلا آمدم، احساسم این بود که هر چه آن بار عاطفی بیشتر باشد، تأثیرگذاری هم بیشتر است. حتی اگر می خواهیم تاریخ را بگوییم، این هم باید متفاوت باشد. همین است که وقتی نگاه معصومین به کربلا را پس از کربلا تحلیل می کنید، پیش از آن که به تحلیل توجه کنند، به بعد عاطفی آن تکیه کرده اند. می گویند برای او شعر بگویید. حتی آنجا که وقتی کسی خدمت امام صادق(ع) می آید و از کربلا می گوید، امام می گوید چرا به آن شیوه ای که خودتان دارید نمی گویید، یعنی صمیمی تر و به زبان محلی خودتان. این ها نکات قابل توجه و تأملی است و معلوم می شود ما ناگزیریم از گذرگاه عاطفه بگذریم. یعنی از منظر عاطفی، این بعد عاطفی را جدی تر و قوی تر ببینیم.

ـ آیا این به معنای تعطیل کرد ن عقل نیست؟

ـ خیر، به هیچ وجه. تحریک عاطفه برای امام حسین(ع) مقصد نیست. این ها تمهید و مقدمه ای است برای این که اسوه بودن اباعبدالله(ع) را بیابیم که اباعبدالله(ع) گفت: لکم فی اسوه. من برای شما اسوه هستم. یعنی نگاه مان به کربلا و جهت گیری مان نهایتاً به این جا برسد که از اباعبدالله(ع) یک الگو بدهیم، یک سرمشق برای این نسل عرضه کنیم که در زیستن بهتر و در تعامل شان با دیگر انسان ها در حرکت برای رسیدن به عدالت، آزادی، عزت انسانی، کرامت انسانی. برای رسیدن به حیات طیبه از کربلا بهره بگیریم و استفاده کنیم. و یادمان باشد کربلا هم در این زمینه هیچ چیز کم ندارد.کجای قرآن هست که در کربلا دیده نشود. یکی از بزرگان گفته است که اگر قرآن عالی ترین قانون است کربلا عالی ترین اجراست. یعنی شما می توانید اجرای قرآن را در کربلا ببینید و بیابید. روابط انسانی زیبا در کربلا دیده می شود. شما عالی ترین تجسم شعائر و عبادات را می توانید در کربلا ببینید. عالی ترین دفاع از دین در کربلا.

ـ با توجه به فرمایشات شما پس این نقد که کتاب دارای نگاه مؤمنانه است را می پذیرید و لذا روش خود را در نگارش کتاب مؤمنانه می دانید؟

ـ وقتی سراغ اصحاب اباعبدالله(ع) و کل کربلا آمدم، سعی کردم امتزاجی از این دو نگاه را داشته باشم. هم سعی کردم نگاه عالمانه و تحقیقی و پژوهشی داشته باشم و هم سعی کردم آن نگاه عاطفی را به کربلا داشته باشم و همه را با هم درآمیخته ام. من در هیچ نوشته ای بر عاطفه محض تکیه نکرده ام. از درون آن سوسو و یا سرانگشت اشاره به سمت آن چه باید باشیم، یعنی اباعبدالله(ع) را مصباح و کشتی دیدن که باید ما را از موج خیز حادثه ها و مشکلاتی که داریم به ساحل امن و آرام برساند، د اشتم که در حقیقت نهایتش هم ساحل ظهور است. باید از کربلا این گونه استفاده کنیم و کربلا را این گونه ببینیم. در آینه داران آفتاب دو نگاه را در کنار هم می بینید. برای هر یک از اصحاب یک شناسنامه می بینید که کاملاً تاریخی است . یعنی منابع را گفته ام. این که آن شخص که بود، چه سنی داشت از کجا آمد، چگونه به امام پیوست چه فضائلی داشته، در کدام منابع و چه کتاب هایی از او یاد شده است. این یک شناسنامه است اما بعد از آن نگاه دوم را آورده ام. یعنی دو نگاه کاملاً در کنار هم دیده می شود. بنابراین باید بگویم که ما به همزمانی دو نگاه یا بهتر است بگوییم چند نگاه به کربلا نیازمندیم. گاه نگاه به کربلا یک نگاه عارفانه بوده است. گاهی اسطوره ای بوده است یعنی از آن بعد حماسی دیده اند. گاه نگاه تاریخی محض بوده است. گاه نگاه تاریخی تحلیلی، تطبیقی بوده است. گاه نگاه تطبیقی داشته اند و بعضی تحلیلی. خوشبختانه نگاه در این زمانه بسیار زیاد شده است. من سعی کرده ام نگاهم جمعی از این ها باشد. اگر بخواهیم همه این ها را خلاصه کنیم در همین دو، یعنی هم سعی کرده ام نگاه ذوقی و هم نگاه تحلیلی به کربلا داشته باشم.

ـ روش های علمی نشان می دهد که مورخ حتماً باید متد خود را مشخص کند. لذا باید روشن باشد که شما کدام نگاه را در اولویت قرار داده اید تا مخاطب شما سر در گم نشود و بتواند با توجه به روشی که شما اتخاذ نموده اید کتاب را تحلیل کند و این که شما می گویید روش من امتزاجی از این روش ها بوده جز حیرت افکنی در کار مخاطب و سر در گمی او حاصلی ندارد. لذا بفرمایید در نگارش کتاب کدام دید برای شما اولویت داشته است؟

ـ من باید خود کتاب را یک بار معرفی کنم، چون به نظر می رسد برخی از ابهام ها در معرفی دقیق تر و درست تر کتاب زدوده می شود. من وقتی به مجموعه کتاب هایی که در باب اباعبدالله(ع) نوشته شده، نگاه کرد م، متوجه شد م که نوع نگاه، نگاه قبیله ای است. یعنی عمدتا بر مبنای کتبی است که در گذشته نگاشته می شد و تقسیم بندی افراد بر مبنای قبیله و هویت قبیله ای آن ها بوده است. کتاب انصار الحسین و ابصار العین از سماوی همین گونه است. مقاتل الطالبین هم از نامش معلوم است که این گونه است. بعضی تقسیم بندی های دیگر هم بودند، مثل معرفی چهره ها بر اساس الفبا. یا گفته اند بنی هاشم برترند و اول آن ها را آورده اند و بقیه را بعدتر آورده اند. و حتی برده ها را در آخر آورده اند. دیدم این خیلی جفاست و چهره اصحاب را به درستی معرفی نمی کند. یا بر مبنای زیارت هایی مثل رجبیه که اصحاب را بررسی کرده اند. من به نظرم رسید که باید به گونه ای دیگر به اصحاب نگاه کنیم. نخستین کار این بود که باید به درستی در تاریخ، این چهره ها را پیدا کنیم و بشناسیم و پیش از حادثه هم این چهره ها را بشناسیم و کاری نکنیم در پرتو اباعبدالله(ع) این چهره ها گم شوند. گفتم کربلا را این ها ساخته اند. بالاخره ستاره ای در میان این منظومه هست و این ستاره ها هم در اطراف آن هستند. ما بیاییم این ها را معرفی کنیم. این است که دقیقاً با نگاه تحلیلی تاریخی شروع کردم و اگر کسی کتاب را بخواند، تقریبا ۳۰۰ صفحه اول کتاب که بخش مهمی است، نگاه کاملاً تحلیلی و تاریخی و پژوهشی است. به دقت منابع و مآخذ را ذکر کرده ام. این ها را با هم تطبیق داده ام. زیارت نامه ها را حتی نقد کرده ام. گفته ام آنچه به عنوان زیارت ناحیه، که منظور از ناحیه، امام زمان (عج) است، چقدر اشتباهات روی داده که شاید تعدادی از اشتباهات از ناسخان باشد که گاهی ممکن است انسان را مردد کند که من البته با ظرافت و لطافت آن را طرح کرده ام. پس بنابراین این کتاب، محکم و متقن است. این حاصل هفت سال و نیم کار مداوم در منابع و مآخذ مختلف است که تمام آن ها را در کنار هم چیده ام و در نهایت به استنباط ها و استنتاج ها و اجتهادهایی رسیده است. یعنی کاملا این کتاب در بخش اولش این گونه است. بعد از این که این مقدمه را پشت سر می گذاریم، اصحاب امام را به هفت دسته تقسیم کرده ام. معیارم معیار زمان شهادت است. یعنی چیدمان کتاب مبتنی بر نقدی است که بر همه چیدمان ها و شیوه های پیشین وجود دارد و خودم به این شیوه رسیده ام که توضیح داده ام. یک دسته شهدایی هستند که پیش از وقوع کربلا یعنی در کوفه و بصره به شهاد ت رسید ه اند. و بعد از معرفی، جمع بندی و تحلیل کرده ام که در مجموع چه مقدار سن دارند، چه مقدار رجز خوانده اند و… . کار، کاملاً تحلیلی است. بعد وقتی رسیده ام به معرفی این ها، دو کار کرده ام. یک کار تحلیلی است یعنی شناسنامه برای آن ها تنظیم کرده ام و بعد وارد قلمرو ذوقی شده ام. یعنی این بخش کتاب این دو نگاه را در کنار هم دارد، هم نگاه تحلیلی و پژوهشی دارد و هم نگاه ذوقی. من آن چهره را در بافت ادبی و داستانی آورده ام و سعی کرده ام وفادار به تاریخ بمانم. یعنی اگر داستانی است، به گونه ای نباشد که شاخ و برگ هایی که به موضوع افزوده می شود، مسئله را از نظر تاریخی مخدوش کند. لذا به یک ساختار تاریخی رسیده ام. در نتیجه کتاب از این جهت یک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.