پاورپوینت کامل مـادر شعرهای عاشـورایی ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مـادر شعرهای عاشـورایی ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مـادر شعرهای عاشـورایی ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مـادر شعرهای عاشـورایی ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

۳۲

نظر بزرگان درباره ی شعر

آیا شعر وسیله است یا هدف؟ آیا شعر ابزاری است در خدمت انسان، برای رسیدن به اهداف والاتری که در جهت پیشبرد زندگی فردی و اجتماعی او مفید باشد، یا خود هدفی است در زندگی انسان؟

این موضوع، در طول تاریخ هنر، شاعران، منتقدان و متفکران فراوانی را به چالش طلبیده است. گروهی از آنان معتقدند که ادبیات، بیرون از خود، هدفی را دنبال نمی‎کند و خود، هدف است. آفرینش یک اثر هنری زیبا (زیبایی چیست؟) و لذت آور برای مخاطب، (لذت کدام است و مخاطب کدام؟) غایت مطلوب است و انتقال هر موضوع دیگری، ورای زیبایی و حظّ ادبی، خارج از حوزه ی وظایف اثر.

«تئوفیل گوتیه»، نویسنده ی فرانسوی قرن نوزدهم میلادی، می گوید: «شعر باید با مسائل اجتماعی، سیاسی و اخلاقی بیگانه بماند». طرفداران نظریه ی «هنر برای هنر»، هیچ انتظاری به جز ایجاد لذت زیبایی شناختی نداشتند و ندارند.

اما در مقابل، نظریه ی دیگری معتقد است، ادبیات در عین این که باید زیبا و دارای خلاقیت های هنری باشد، باید متضمن مسائل اجتماعی، سیاسی و اخلاقی هم باشد و در برابر نابسامانی ها، بی عدالتی ها و مشکلات جوامع بشری، احساس تعهد و مسئولیت کند.

در این جبهه، متفکرانی هم هستند که ادبیات را به نوعی، جزئی از زندگی می‎دانند و معتقدند هنر هم مانند هر چیز دیگر (چون علم و فلسفه) باید در خدمت اجتماع باشد و به پیشبرد مقاصد والای اجتماعی کمک کند. «تولستوی»، به شدت بر این نکته پافشاری می‎کند که ادبیات و هنر، باید منشأ تلاش برای سعادت و خوشبختی بشر باشد و نه صرفاً منشأ لذت. شاید بتوان «افلاطون» را یکی از کهن ترین پیروان این اندیشه دانست. او شاعران را به خاطر نداشتن تعهد اجتماعی، از مدینه ی فاضله خود می‎راند. مثلاً با همه ی ارزش و احترامی که برای «هومر» قائل است، چون شعر او را از جهت دارا بودن محتوای فکری و رئالیستی، کم مایه می‎داند، به نکوهش او می‎پردازد.

«اسلام»، نیز به شدت شعر غیرمسئول را مورد حمله قرار می‎دهد و آن را نفی می‎کند. از این دیدگاه، شعر مطلوب، شعری است که به جامعه آگاهی بخشد و مردم را در احقاق حقوق انسانی شان یاری دهد. «اسلام» شاعر غیرمسئول را طرد می‎کند. نفی شعر دوره ی جاهلیت عرب، در همین راستا قابل ارزیابی است. نکوهش و مذمت شعر عصر جاهلیت، با وجود تمام برجستگی های هنری که داشت، صرفاً به خاطر طرح و بزرگداشت ضدارزش های اخلاقی و اجتماعی در آن، این گونه در سخنان پیامبر اسلام(ص) مورد نکوهش قرار می گیرد: «اگر قلب مرد از چرک پر باشد، بهتر از این است که از شعر پر باشد، چرک از شعر بهتر است».

اما همین پیامبر عظیم الشأن در جای دیگر می‎فرماید: «شعر، حکمت است». هم چنین، «حسان بن ثابت» را که چیزی جز شعر گفتن نمی‎داند، می‎ستاید و حتی یک بار، در مورد شعری از «حسان» می‎فرماید: «همانا روح القدس بر زبانت دمیده است».

اما اگر بپذیریم که زیبایی ها و خلاقیت های هنری، از شروط اساسی تأثیرگذاری هر اثر هنری است، باید خواه ناخواه قبول کنیم که افراطی ترین نظریه ها در نفی شرط زیبایی در شعر، در ذات خود و در لایه های پنهانی خویش، زیبایی و خلاقیت های هنری شعر را پذیرفته اند و به آن گردن نهاده اند.

نقش اجتماعی شعر

شعر یک پدیده زبانی است و نه تنها زبان شناسان بلکه هیچ متفکری نمی‎تواند منکر مهم ترین رسالت زبان، یعنی ایجاد ارتباط با مخاطب باشد. پس شعر هم یک رسانه است؛ اما «یاکوبسن» معتقد است که در نقش ادبی زبان، جهت گیری پیام، به سمت خود پیام است. در این شرایط، پیام، فی نفسه کانون توجه قرار می‎گیرد. کاربرد اصطلاح «نقش شعری» و استفاده از کلمه ی «شعر»، می‎تواند سبب شود تا تنها به بخشی از این زبان توجه شود. به عبارت دیگر، نقش شعری زبان را نمی‎توان محدود به شعر دانست و ساختار شعر نیز محدود به نقش شعری زبان نیست.

عاشورا و شعر

موضوع پیام عاشورا در طول تاریخ، با سه چهره انتقال یافته است، به گونه ای که خود پیام، فی نفسه کانون توجه قرار گرفته و وجه هنری شعر، مورد تهاجم واقع نشده و یا حداقل آسیب را متحمل گردیده است:

سوگ، حماسه و عرفان

سوگ

تاریخ، حادثه ای تأثربرانگیزتر و اندوهناک تر از عاشورا به یاد ندارد. در کربلا، هفتاد و دو گل باغ پیامبر(ص) در بارش تیر و تیغ و عطش و آتش پرپر شدند. از کودک شش ماهه تا سپیدموی کهن سال، در خون خود غوطه خوردند و …

سوگمندی عاشورا، آن چنان سترگ و سنگین است که بیش از تمام وجوه دیگر آن، بر شاعران عاشورایی تأثیر گذاشته است. شاید بتوان پیوند این وجه را با بعد عاطفی شاعران، که از ارکان اصلی شعر محسوب می‎شود، دلیل این تأثیر دانست. شاعران، در حقیقت با سرودن اشعار سوگمندانه، مخاطبان خود را به اشکی دعوت می‎کنند که ترجمان مظلومیت است و آشکار کننده ی ظلم ظالمان در طول تاریخ، و در هر مکان، که: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا».

حماسه

کربلا در عین سوگمندی، از حماسی ترین صحنه هایی است که ابناء بشر تاکنون موفق به آفرینش آن شده اند. رزمی شکوهمند و دلیرانه، از مردانی که علی رغم برخورداری از فرصت های بی شمار برای رفتن و ماندن، ماندند و هیچ توجیهی را برای تسلیم و سستی نپذیرفتند، و هستی خویش را «در باران متواتر پولاد» گم کردند و بازجستند. کافی است، ۷۲ مرد تشنه را در دفاع از کاروانی از زنان و کودکان بی دفاع و ستمدیده، در برابر لشکری تا بن دندان مسلح، متشکل از سی هزار گرگ گرسنه، و یا خطبه های شجاعانه ی شیرزنی داغدیده، در محاصره ی کفتاران پست و خون خوار، آن هم در برابر سر بریده ی برادر را به یاد آوریم، تا به عظمت وجه حماسی واقعه ی عاشورا، هم طراز با عظمت وجه سوگمندانه ی آن پی ببریم.

عرفان

کربلا، تجلی گاه عشق و محبت است، و عاشورا، فصل سبز مشتاقی، عشق به پروردگار، محبت به اولیاء الله و اشتیاق به شهادت است. اباعبدالله(ع)، آیینه ای است که انوار الهی در آن متجلی گشته است و اصحاب ایشان، آیینه هایی هستند که نور مولایشان را به تمامی بازمی‎تابانند. کربلا، عرصه ی رضا و تسلیم است که: «الهی رضاً برضائک، تسلیماً لأمرک، لامعبود سواک».

این وجه از عاشورا، در شعر شاعران عاشورایی، پرسابقه نیست، و از نظر کمیّت نیز هم چون وجه حماسی، قابل قیاس با حجم اشعار سوگمندانه ی عاشورایی نیست. جسارتی لطیف و دقیق که نگاهی این گونه به حادثه ی کربلا می‎طلبد، نزد کم تر شاعری به تمامی رخ نموده است. لذا حجم کم این گونه شعرهای عاشورایی، از این طریق قابل توجیه می‎باشد.

*

در تاریخ ادبیات، می‎توان از آثاری سراغ گرفت که به دلایل مختلف، موجب ایجاد جریان ادبی شده اند. در حقیقت، جریان آفرینش آثار ادبی، پس از این آثار خاص، تحت تأثیر و نفوذ آن ها قرار گرفته است. بهره گیری از فرم و ساختارهای نوین و از پیش تعیین نشده؛ و به خصوص زوایای تازه ی نگاه هنرمند به جهان، و صد البته جسارت و نوآوری (در عین نگاه تدقیقی به سنّت)، می‎تواند اثری را واجد شرایطی کند که موجب تأثیر بر روند آفرینش آثار ادبی بعد از خود، و در نتیجه، ایجاد یک جریان شود و به تعبیری «مادر شعر» نام گیرد.

در سیر تکامل تاریخ اشعار عاشورایی نیز به «مادر شعر»هایی برمی‎خوریم که در روند آفرینش اشعار عاشورایی پس از خود، تأثیر داشته اند و در حقیقت، نقاط عطفی به حساب می‎آیند.

میان خیل عظیم سوگ سروده های عاشورایی، یافتن مادر شعرها، کار ساده ای نیست؛ اما می‎توان آشکارا به اصالت، انسجام و قدرت شگرف ترکیب بند معروف «محتشم کاشانی» اشاره نمود.

در بین سوگ سروده های عاشورایی، در قالب های جدید هم، بدون شک، بسیاری از شعرهای مجموعه شعر «گنجشک و جبرئیل»، اثر مرحوم «سیدحسن حسینی»، مادر شعری شاخص به حساب می‎آید.

مثنوی «خورشید بر نیزه»، سروده ی «علی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.