پاورپوینت کامل دریایی از حماسه وشور;گزیده ای از شعرهای بیست و دومین شبهای شعر عاشورا ۱۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دریایی از حماسه وشور;گزیده ای از شعرهای بیست و دومین شبهای شعر عاشورا ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دریایی از حماسه وشور;گزیده ای از شعرهای بیست و دومین شبهای شعر عاشورا ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل دریایی از حماسه وشور;گزیده ای از شعرهای بیست و دومین شبهای شعر عاشورا ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

۳۰

خبر پیچید تا کامل کند دیگر خبرها را

خبر داغ است و در آتش میاندازد جگرها را

غروبی تلخ، بادی تلختر از دور میآمد

که خم میکرد زیر بار اندوهش کمرها را

به روی روسیاهی یک به یک آغوش واکردند

همانهایی که بر مهمان شان بستند درها را

همانهایی که در مسجد پدر را غرق خون کردند

به خون خویش غلتاند ند در صحرا پسرها را

***

و باد آرام درها را به هم میزد، صدا پیچید

که برخیزید اهل کوفه آوردند سرها را

خبر آمد؛ سری بر نیزهها قرآن تلاوت کرد

کسی جز آل پیغمبر ندارد این هنرها را

محمد حسین ابراهیمی

دوباره ناحیه میخوانم از زیارتها

صدای گریه میآید میان این خطها

کسی گریسته در این خطوط میدانم

که بغض کرده در آن صامت و مصوتها

کسی که بیشتر از هر کسی گریسته است

سیاهپوش تر از تکیهها و هیأتها

کسی که بیشتر از هر کسی محرم را

نفس کشیده و بوییده است مدت ها

و قرن هاست که او روضه عمویش را

گریسته است به مانند رودها … شطها

که نهر علقمه هم گریه میکند با او

و آب میشود آن مشک از خجالتها

تمام ناحیه را گریه میکنم با او

صدای اوست که میآید از روایتها

مگر که او هم از آن جمع شاهدان بوده است

چه قدر خوب خبر دارد از شهادتها

و گفته است از آن اسب و یال خونینش

که زین خالی او میکند حکایتها

به دست باد پریشان شده است موی حرم

سپید گشته از این رنجها… اسارتها

چگونه شرح دهم این غزل مجالش نیست

صدای گریه میآید میان این خطها

محمدرضا شالبافان

…و قامت بست؛ گریان تر شود تقدیر باران ها

دلش خون بود از قلب زمین مثل زمستان ها

در آن ظهر عطش لب های ذکرش هی ترک می خورد

شبیه شانه های خاک بین این بیابان ها

قنوت خویش را می خواند و… باران ها نفهمیدند

چرا چیزی نمی خواند از نماز حاجت آن ها؟!

دلش با آسمان ها بود، آن سوتر شبیه باد

نه با یک مشت ابر از آسمان سرد انسان ها

دلش پر بود، می جوشید اگر می خواست با بغضش

شبیه نوح از قعر تنور شهر طوفان ها

نمازش از نماز حاجت باران فراتر بود

نمازش شکر ابراهیم بود از عید قربان ها

از اندوه سه تن رکعت به رکعت می شکست آرام

نمازش در هوای چار تکبیر از غم آن ها…

فرزانه یزدانشناس

ظهر است و در نماز ببین آفتاب را

در چشم آسمان و زمین التهاب را

در حلقههای عشق چه آرامشی است که

در خود شکسته وحشت هر اضطراب را

این رودهای تشنه به دریا رسیدهاند

از یاد بردهاند عطش را، سراب را

این رودها که تشنه شهد شهادتند

شرمنده کردهاند به این شیوه آب را

چون کوه، ایستاده به تصویر میکشند

معنای عاشقانهترین انتخاب را

مردانه سینه را سپر تیر کردهاند

نه، در قیام سرو نبین پیچ و تاب را

تاریخ شاهد است بر این واژههای سرخ

با خون خویش خط به خط این کتاب را…

حالا درست لحظه سبز پریدن است

شعرم رها نمی