پاورپوینت کامل به آیین ترین مرثیه;بخش اول ۵۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل به آیین ترین مرثیه;بخش اول ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل به آیین ترین مرثیه;بخش اول ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل به آیین ترین مرثیه;بخش اول ۵۴ اسلاید در PowerPoint :
۲۳
اظهار تألم و اندوه را به زبان شعر در ماتم عزیزان، رثا یا مرثیه یا سوگ و سوگنامه گویند. تاریخ رثا در ادب تازی ،کهن و در ادب پارسی، بسیار کهن است. سوگ سیاوش و مرگ زریر در اساطیر ایران سابقه ای بس قدیم دارد، چنان که سوگ سیاوشان به نام آهنگی مشهور از آن واقعه جانکاه یادگار است و یادگار زریران (ایانگاری زریران) که از آثار منظوم بازمانده پهلوی است و این هر دو به صورتی کامل در شاهنامه جاویدان حکیم ابوالقاسم فردوسی جزو حماسه ملی مردم ایران زمین آمده است. رثا در شعر تازی هم از اغراض عمده شعری است و نامورترین شاعران عرب در دوره جاهلی که در این موضوع سخنانی استوار و ماندگار گفته اند، یکی مهلهل تغلبی (۵۳۱ م) و دیگری خنسا (پیش از ۴۶ ق) از طایفه بنی سلیم است که نخستین، مرثیه هایی برای برادرش کلیب سروده است و این دیگر، که قدیمی ترین زن شاعره بنام تازی است و عصر نورانی پیامبر گرامی اسلام (ص) را درک کرده است، هم در مرثیه برادر خویش، صخر، در دیوانی به حجم اندک و پرمضمون خود، با سوزی تمام آثاری به جای نهاده است. هم چنین بعد از اسلام نیز از ابوالحسن انباری ، ابوالطیب المتنبی و ابوالعلاء معری، عبدالمجید بن عبدون الفهری و بهاء الدین زهیر، صفی الدین حلی ، جمال الدین بن نباته و بعضی دیگر از گویندگان تازی در موضوعی یا در موضوعات گوناگون مرثیه هایی پرسوز و گداز ، استادانه ، جاوید و ماندگار سروده اند. قدیمی ترین مرثیه ها را در پارسی دری از استاد شاعران ابوعبدالله رودکی می شناسیم که در رثای ابوالحسن مرادی و استاد شهید بلخی و دیگران سروده است و آثاری قوی مایه از وی بر جای مانده و دیگران چون فرخی سیستانی و حکیم انوری ابیوردی پیروی او کرده اند و تنها فردوسی ، خاقانی و عبدالرحمان جامی در مرگ فرزند سخنانی تازه گفته اند یا سعدی در فتح بغداد و قتل مستعصم و خواجه حافظ در قتل شاه شیخ ابواسحاق و مولوی در مرگ یاران خویش سخنانی نوایین از رنگی دیگر دارند.
اما رثای مذهبی نسبت به دیگر اغراض شعری از موضوعاتی است که هنوز بیش از شش- هفت سده از پیدا آمدن و چهار ـ پنج سده از رواج آن نمی گذرد و این نوع سخن پردازی اختصاص به شیعیان دارد و قدیمی ترین مرثیه های مذهبی را باید در اشعار شاعر عارف نامدار نیمه دوم سده هفتم و سرآغاز سده هشتم سیف الدین فرغانی یافت که دیوان وی در سه جلد توسط دکتر ذبیح الله صفا به چاپ رسیده است.
ای قوم در این عزا بگریید
بر کشته کربلا بگریید
با این دل مرده، خنده تا چند
امروز در این عزا بگریید
فرزند رسول را بکشتند
از بهر خدای را بگریید
از خون جگر سرشک سازید
بهر دل مصطفی بگریید
وز معدن دل به اشک چون دُر
بر گوهر مرتضی بگریید
با نعمت عافیت به صد چشم
بر اهل چنین بلا بگریید
دل خسته ماتم حسینید
ای خسته دلان هلا بگریید
در ماتم او خمش مباشید
یا نعره زنید و یا بگریید
تا روح که متصل به جسم است
از تن نشود جدا بگریید
در گریه سخن نکو نیاید
من می گویم، شما بگریید
بر دنیی کم بقا بخندید
بر عالم پر عنا بگریید
بسیار درو نمی توان بود
بر اندکی بقا بگریید
بر جور و جفای آن جماعت
یک دم ز سر صفا بگریید
اشک از پی چیست؟ تا بریزید
چشم از پی چیست؟ تا بگریید
در گریه به صد زبان بنالید
در پرده به صد نوا بگریید
تا شسته شود کدورت از دل
یک دم ز سر صفا بگریید
نسیان گنه صواب نبود
کردید بسی خطا بگریید
وز بهر نزول غیث رحمت
چون ابر گه دعا بگریید
و دو قرن پس از این، ملا حسین واعظ کاشفی، خویشاوند و هم طریقت مولانا عبدالرحمن جامی و معاصر سلطان حسین میرزا بایقرا صاحب کتاب مشهور «روضه الشهدا»را در ده باب و یک خاتمه، به روضات مختلف تقسیم کرده و در هر روضه قسمتی از مصایب وارده بر بعضی از پیامبران و معصومان پاک به ویژه حضرت سیدالشهدا (ع) و یاران گرامی آن بزرگوار را نقل کرده است. این کتاب را قدیماً در ایام عزاداری مجالس و تکایا بر سر منبر می خواندند، یا مطالبش را به مناسبت اوقات معین بر مستمعان القا می کردند و اصطلاح روضه خوانی از همین جا نشأت یافته و متداول شده است.
از همان روزگار ملا حسین کاشفی که خود و فرزندش فخرالدین علی بن حسین از فاضلان با ذوق روزگار بودند و هر دو در مسجد جامع هرات و نیشابور و سبزوار به طور موظف به واعظی اشتغال داشتند، شعرا و ارباب شور و حال، به نظم آوردن موضوعات مذهبی توجه کردند و این دو بزرگ سرمایه احساس و فطرت را به هم پیوند دادند و به خصوص در ذکر مناقب ائمه اطهار که سابقه کهن تری هم داشت به صدر ادبیات فارسی و روزگار رودکی، کسائی و حکیم فردوسی و سپس سنایی و عطار و مولوی می کشید، پرداختند و بالاخص شرح ماجرای جانسوز کربلا را که بزرگ ترین مصیبت ها و دردناک ترین وقایع روزگار است، به نظم آوردند که از مشاهیر آنان می توان کمال الدین غیاث شیرازی، بابا سودایی ابیوردی، تاج الدین حسن تونی سبزواری، ابن حسام قهستانی صاحب خاوران نامه به بحر متقارب در شرح غزوات حضرت امیرالمؤمنین علی، خواجه اوحد سبزواری، لطف الله نیشابوری، کاتبی ترشیزی را یادآور شد.
اما جز این که آوردیم، از شاعران شیعی که در منقبت سرایی کوشش های پرارج کرده اند، از بردن نام بدرالدین قوامی رازی ،شاعر نامدار سده ششم هجری که دیوانش به کوشش دانشمند فقید میرجلال الدین محدث ارموی به سال ۱۳۳۴ به طبع درآمده است و هم چنین شاعر قوی مایه حسن کاشانی آملی معروف به حسن کاشی از گویندگان بنام سده هشتم هجری ناگزیریم. به ویژه این مولانا حسن که در اصل از مردم کاشان بوده است، اما چون در آمل مازندران ماندگار شده، به آملی نیز شهرت یافته است. وی از ستایش شهریاران و بزرگان روزگار روی در کشیده و چون مذهب شیعه داشته است، بیشتر اشعارش در مناقب معصومان به ویژه حضرت علی(ع) است. به موجب روایت دولتشاه سمرقندی در تذکر الشعرا یک بار به زیارت رفته است و هنگام بازگشت به نجف رفته و قصیده ای در ستایش امیرالمؤمنین سروده است. بعضی سروده های وی در مجالس المؤمنین قاضی نورالله شوشتری آمده است.
وی در عهد سلطنت الجایتو یعنی سلطان خدابنده ایلخان مغول می زیسته است. در جوانی وفات یافته و در جانب قبله سلطانیه مدفون شده است. بعدها به دستور شاه اسماعیل صفوی، عمارتی بر بالای قبر او ساختند و باغچه ای در آنجا طرح انداختند که محل زیارت معتقدان شد.
شهرت مولانا حسن کاشی در منقبت پردازی چندان بود که در این کار هنرش را به کرامت پیوسته اند. دولتشاه سمرقندی در تذکره الشعرا و قاضی نورالله در مجالس المؤمنین از این کرامت یاد کرده اند و چون مأخذ قاضی همان تذکره الشعراست، پس از نوشته دولتشاه می خوانیم:
«گویند که مولانا حسن بعد از زیارت کعبه معظمه و حضرت رسالت، به عزم زیارت امیرالمؤمنین مشرف شد و این منقبت بر روضه مطهره منوره آن حضرت خواند:
ای ز بدو آفرینش پیشوای اهل دین
وی ز عزت هادی بازوی تو روح الامین
در آن شب حضرت شاه ولایت پناه را به خواب دید که عذرخواهی او می کند که از راه دور و دراز آمده ای و تو را دو حق است بر ما. یکی حق میهمانی و یکی حق صله شعر، اکنون باید که به بصره شوی و آنجا بازرگانی است که او را مسعود بن افلح می گویند. از ما سلامش می رسانی و گویی که در سفر عمان در این سال در آب، کشتی تو غرق خواست شدن، یک هزار دینار بر ما نذر کردی و ما مدد کردیم و کشتی و اموال تو را به سلامت به ساحل رساندیم. اکنون از عهده آن به درایی و از خواجه بازرگان زر بستان. کاشی به بصره آمد و آن خواجه را پیدا ساخت و پیغام امیرالمؤمنین به بازرگان رسانید. بازرگان از شادی چون گل بشکفت و سوگند خورد که من این حال به هیچ آفریده نگفته ام و فی الحال زر تسلیم مولانا حسن کرد و خلعتی بر آن مزید ساخت و شکرانه آن که فریادرس او شاه ولایت شده دعوتی مستوفا جهت صالحان و فقرای شهر بداد.»
و این همان قصیده هفت بند یا به اصطلاح متداول و درست امروز، ترکیب بندی است که قاضی نورالله شوشتری در مجالس المؤمنین آورده است. و درباره آن نوشته: «و اکثر استادان متأخرین در تتبع آن درها سفته اند و به آن لطافت تا غایت چیزی نگفته اند.» آن گاه سروده مولانا حسن را با مطلعی دیگر، جز آن چه در بالا آوردیم، و خود هم در مجالس المؤمنین به نقل از تذکره الشعرا دولتشاه سمرقندی آورده بود، چنین آورده است:
السلام ای سایه ات خورشید رب العالمین
آسمان عز و تمکین آفتاب داد و دین
معنی هر چار دفتر، خواجه هر هشت خلد
داور هر شش جهت، اعظم امیرالمؤمنین
عالم علم سلونی، رازدار لو کشف
ناطق حق، نفس پیغمبر، امام المتقین
مقصد تنزیل بلغ، مرکز ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 