پاورپوینت کامل مضمون ناب ۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مضمون ناب ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مضمون ناب ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مضمون ناب ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

۳۶

خورشید بی غروب

آن شب که آسمان خدا بی ستاره بود

مردی، حضور فاجعه را در نظاره بود

در سوک خیمه های عطش، زار می گریست

مشکی که در کنار تنی پاره پاره بود

سهم کبوتران حرم از حرامیان

یال شکسته، زخم فزون از شماره بود

زخمی که تا همیشه به نای «رباب» ماند

از شور لای لایی یک گاهواره بود

چیزی که برد قافله با خود ز کربلا

چشم به خون نشسته، دلی پرشراره بود

می دوخت چشم حسرت خود را به قتلگاه

انگشتری که همسفر گوشواره بود

راهی که کوچه کوچه به بن بست می رسید

در طول این مسیر فقط راه چاره بود!

***

از کوچه های شب زده کوفه می گذشت

پیکی روان به جانب دارالاماره بود

از دشت لاله پوش خبرهای تازه داشت

مردی که نعل مرکب او خون نگاره بود

فریاد زد: امیر! در آن گرمگاه خون

آیینه در محاصره سنگِ خاره بود

خون بود و شعله بود و عطش بود و خیمه ها

در معرض هجوم هزاران سواره بود

خورشید سربریده غروبی نمی شناخت

بر اوج نیزه، گرم طلوعی دوباره بود

دریایی از گدازه سیال، موج موج

در عمق خاک منتظر یک اشاره بود

روزی که رفت این خبر شوم تا به شام

چشم فرشته های خدا پرستاره بود

بانگ اذان بلند نمی شد ز مأذنی

آن روز شهر، شاهد بغض ستاره بود

با ضربه ای که حادثه بر طبل می نواخت

فریاد «یا حسین» بلند از نقاره بود

راه گریز اغلب «قاضی شریح» ها

آن روز در بد آمدن استخاره بود

شهر فریب و وسوسه تا دیرگاه شب

میدان پایکوبی هر باده خواره بود

یک لحظه از ترنم شادی تهی نماند

گویی که در تدارک عیشی هماره بود!

تعداد زخم گرچه ز هفتاد می گذشت

اما شمار زخم زبان بی شماره بود!

وقتی رسید قافله کربلا به شام

آغاز برگزاری یک جشنواره بود!

الهام امین

موعود

من شک ندارم می رسد آن فرصت موعود

سر سبز می گردد زمین از برکت موعود

من شک ندارم آسمان هم رام خواهد شد

روزی به زیر گام های قدرت موعود

می اید آن مردی که می گویند می بارد

از آسمان دست هایش رحمت موعود

گفتند می اید و روشن می کند یک روز

چشمانمان را آفتاب قامت موعود

اما دل من این دل مشتاق و شیدایی

طاقت ندارد بیش از این بر غیبت موعود

در انتظارم تا طلوع صبح آد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.