پاورپوینت کامل شاید زل زدم به چشم هایت… نمی دانم ۲۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شاید زل زدم به چشم هایت… نمی دانم ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شاید زل زدم به چشم هایت… نمی دانم ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شاید زل زدم به چشم هایت… نمی دانم ۲۱ اسلاید در PowerPoint :

۱۸

گفت مهربان تر از تو، زیر سقف آسمان نیافریده. گفتم این را نمی دانم، ولی شهادت می دهم یکی هستی و مهربان تر از تو نیافته ام. داستان دارد دل بستگی من…

پوست

داری آب می ریزی روی سرم؟ حس من که این است.

از وقتی که قدم گذاشته ام روی خاک که برسم به خاکت و ببوسم ات. حس کردم تمام ذره های آبشاری نوازش گر، با محتوایی لطیف تر از آب های زمین. جرمی سبک تر پاک کننده تر با عطری که نیست توی شیشه های معطر ما. یک آب دیگر است این که داری می ریزی روی سرم… تو درای شست وشویم می دهی؟ تو مرا…؟

لحن

من، توی دست ام شمع ندارم. عزادار نیامده ام.

من در نفس ام ناله ندارم؛ خوش ام خوش حالم . اصلا با خودم شرط کرده ام این بار غصه هایم را نیاورم پیش ات. اگر تو بهترینی که هستی ، پس حتما دل نازک ترین هم تو باشی، درد، پیش تو بیاورم؟ به این بدسلیقگی باشم؟

رنگ

بهترین کفش هایم را پوشیده ام. دارم تعمیر می ایم. بهترین غذا را خورده ام یک سفره چیدم برای خودم با گل معطر مریم و کاسه ای میان سفره پر از شکوفه گیلاس. دستمال سفره بوی بهار نارنج می داد و عصاره گل محمدی ریخته بودم در لقمه لقمه غذا، گفتند کجا؟ گفتم دارم می روم پیش رفیق ام. شیک کرده ام نمی بینید؟

دل

یک عکس چسبانده ام به اتاق ام. نور از قاب اش می گذرد.

همیشه طره ای از آفتاب رویش است. یک شکاف مانند می شود که میانه اش پیدا نیست. بس که نور هست.

عکس، عکس یک دست مهربان است. دست خیلی مهربان و نرم. دستی که انگشت های کشیده دارد و ناخن هایش، مرتب است. دست توست، ولی کسی نمی بیند. قاب، خالی است. فقط تو را نشان ام می دهد. به خصوص صبح ها… وقتی کلاغ ها حس می کنند با قارقارشان می توانند خواب های طلایی من را کدر کنند…

یقین

بگذار توی راه آمدن ام، خواب هایم را برایت تعریف کنم.

من ساده نیستم می فهمم اگر چراغ خواب من روشن باشد نور خورشید کم نمی شود.

می فهمم عطر گلی که توی اتاق من است از حجم عالم گیر دشت های معطر نمی کاهد.

برای همین احمقانه نمی دانم که هر شب بیایی به خواب ام که می ایی، لامپ چراغ خواب اتاق من روشن است و گل ام غنچه فراوان دارد.

خواب

مثلا خواب می بینم تویی و من. توی پارک، با هم راه می رویم. خیلی همه جا آرام است. زیر پای مان زمین قدر چیزی که رویش راه می رویم، سفت نیست.

تو داری روبه رو را نگاه می کنی و خنده ات هیچ جا نمی رود. همه اش با ما همراه است.

من دارم تندو تند برایت تعریف می کنم چه خبر است. من چه کار کرده ام. دسته گل هایم را به خصوص. اصلا خجالت نمی کشم.

گاهی می ایستی رویت را می کنی به من. خنده عمیق تری می کنی. شانس با من باشد دندانهایت را می بینم که خیلی قشنگ است و صورت ات را بی نظیر تر می کند. باز راه می افتی.

البته شب هایی هم هست که بالش از اشک سیر می شود. شب روز هایی که کلاغ ها خیلی قارقار کرده اند.

توی پارک نشسته ای روی یک نیمکت سرم روی پای توست . نشسته ام پآیین پایت، تو هم آن دست های خوشگل ات را گذاشته ای روی سرم به هیچ کس هم ربط ندارد به تو چه می گویم و تو چه قدر کلمه های قشنگ می گویی.

ساده

سلام. بگذار عبارت های بعدی خودشان بیایند. بگذار اگر قرار شد همین سلام با حرف حرف ساده اش شد قرارگ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.