پاورپوینت کامل مهران مهر ندیده است ۲۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مهران مهر ندیده است ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مهران مهر ندیده است ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مهران مهر ندیده است ۲۹ اسلاید در PowerPoint :
۵۶
نمی دانم چطور باید درد دل کرد؟ نمی دانم درد دل را از کجا باید شروع کرد؟
نمی دانم چه کسانی را باید محکوم کرد، زائرانی را که با هزاران اشتیاق به قصد زیارت عتبات عالیات، هر مشقت و سختی را به جان خریده، بی توجه یا کم توجه به بحث حجت شرعی و خوف جان، عازم سفر می شوند؟ ! و یا مسئولانی که با وجود خطرات و آگاهی از مشکلات و پیامدهای داخلی و خارجی این سفر، به طور جدی مانع از آن نمی شوند و یا حالا که بناست راه باز باشد، تمهیدات و تدبیرات لازم را نمی اندیشند…. و که شاید این نابسامانی خود تدبیری باشد غیر مستقیم و اجباری.
نمی دانم چه کسی در این میان باید سرزنش شود؟! ملت چه کند، با این همه دلدادگی و عشق به علی(ع) و فرزندانش و دولت چه کند با این همه مصلحت اندیشی و معذوریت های سیاسی، امنیتی و…
در این نوشتار نمی کوشم تا کسی را محکوم کنم قصد من تنها بیان گوشه ای از واقعیاتی است که دیده ام. این گزارش نیز همچون گزارش قبلی – که به بیان برخی مشکلات زائران عراقی در ایران پرداخته بود – قضاوت را به شما خوانندگان محترم سپرده، پاسخ و تدبیر را از مسئولان امر می طلبد.
«مهران» تا قبل از اینکه به عنوان یکی از مرزهای خروجی کشور برای سفر به عتبات عالیات مورد استفاده قرار گیرد، برای خیلی ها ناشناخته بود. بجز افراد بومی و دلاور مردان جبهه و جنگ که از مهران خاطره ها دارند، افراد کمی مهران را دیده بودند و از اوضاع آن و محرومیت هایش خبر داشتند.
زمانی که بنا شد برای تهیه ی خبر و گزارش از نحوه ی اعزام زائران و چگونگی تردد و چگونگی تردد مسافران عتبات عالیات به شهر مرزی مهران سفر کنیم، در ذهنم آن را با دیگر مرز زمینی ایران – یعنی مرز خسروی – مقایسه کردم. کسانی که از مسیر شهر قصر شیرین به مرز خسروی رفته اند، تصدیق می کنند که امکانات نسبتاً قابل قبولی البته در حد و اندازه ی یک شهر مرزی – در آنجا فراهم شده است؛ تا به عنوان یک نقطه ی مرزی مورد استفاده ی زائران و مسافران عتبات عالیات قرار گیرد. اما با ورود به مهران و دیدن اوضاع عمومی شهر، رنگ و شکل تازه ای گرفت.
روزی که وارد مهران شدیم، باران زیادی باریده بود و همه ی سطح خیابان ها را آب گرفته بود. به همین خاطر چندین ماشین سنگین در گودال افتاده و مانده بودند. در نگاه اول شهر حالت نیمه تعطیل داشت؛ با اینکه روز تعطیل نبود. در تنها خیابان اصلی شهر، اکثر مغازه ها بسته بودند. آثار ویرانی برجای مانده از ایام جنگ هنوز هم در شهر مشهود بود. من که توفیق درک زمان جنگ و اوضاع آن زمان مهران را نداشتم؛ اما خیلی ها می گویند که بعد از جنگ – هر چند برخی از ویرانی ها آباد شد – اما در حقیقت از مهران و مهرانی ها، آنطور که شایسته ی سنگرداران عزت و شرف این مرز و بوم باشد، قدرشناسی نشد.
از خیابان منتهی به نقطه ی صفر مرزی بگویم که حال و هوایش با جاهای دیگر شهر فرق داشت. خیل عظیم جمعیت زائر، که ساعت های متوالی در انتظار عبور از مرز، معطل مانده بودند وضعیت خاصی به این خیابان داده بود ودیدن برخی صحنه ها بسیار دلخراش و تأسف بار می نمود: پیرمردی از فرط سرما، خود را در لابه لای چند پتو پیچیده بود؛ مادری نگران وضعیت سلامتی کودک شیرخوارش بود؛ پدری در این اندیشه، که چه راهی وجود دارد تا خانواده اش را از این وضع نجات دهد و…
در طول اقامت چند روزه مان در مهران، هتل که نه، مسافرخانه یا اصطلاحاً زائر سرایی که دارای امکانات رفاهی و بهداشتی یا حداقل امکانات موجود در حد یک اتاق را داشته باشد، نیافتیم. زائرسرا در مهران، یعنی اتاقی خالی از هر چیز با یک کف پوش ساده واحیانا پاره که البته هم گیر کسی نمی آمد. از خیلی ها سراغ حمام عمومی را گرفتیم و جواب همه یکسان بود؛ که این شهر حمام عمومی ندارد! و تنها استخر متعلق به تربیت بدنی شهر هم برای استفاده عموم باز نبود!
شب های مهران، شب های به یادماندنی بود! فقط همین قدر بگویم که جرأت می خواست در تاریکی شب در شهر، قدم بزنی! از رستورانی که از ظاهرش بتوان به سلامت غذایش امید بست، خبری نبود…. و زمانی به عمق محرومیت این شهر پی بردم آنجا بود، که متوجه شدم، برخی از مسئولان شهر (تأکید می کنم: مسئولان شهر) از دادن جواب به سئوالات ما و ارایه ی توضیح برای این همه مشکل و محرومیت طفره رفتند و هرگونه مصاحبه و صحبت را منوط به اجازه و دستور کتبی مقامات مافوق خود دانستند.
و تنها چیزی که چهره ی شهر را عوض می کرد و در واقع دردها را بیشتر، ورود فوج فوج زائرانی بود که با هز
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 