پاورپوینت کامل راستی! احساس شما هنگام زیارت حرم نورانی حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) چیست؟! ۵۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل راستی! احساس شما هنگام زیارت حرم نورانی حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) چیست؟! ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راستی! احساس شما هنگام زیارت حرم نورانی حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) چیست؟! ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل راستی! احساس شما هنگام زیارت حرم نورانی حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) چیست؟! ۵۸ اسلاید در PowerPoint :
۱۲
اشاره:
چرا همیشه باید منتظر یک مصاحبه ی طولانی بایک شاعر یا مداح باشی؟!
اگر روزی ات شود تا در کوچه، پس کوچه های دل های شیفته ی ولایت، قدم بگذاری و تعبیرها و اصطلاحات و حرف های جدیدی را بشنوی که دلت هوای حرم مولایت علی بن موسی الرضا (ع) را بکند، حاجی می شوی و ناخواسته در همان مکانی که نشسته ای، به حجّ فقرا می روی. آن هم سفری روحانی…
واز این «کوچه» راهی باز کرده ایم، به تمام آن دلهای رضوی که در حدّ توانمان دسترسی به آنها برایمان میسّر شد و حیف و صد افسوس که نتوانستیم حرف دل های بسیاری از هیأتی های شاعر، نویسنده، هنرمند، مداح و روحانی را بشنویم؛ یا در دسترس نبودند و یا…
امّا، خدا می داند که وقتی صدای گرم و احساس آتشین آنهارا می شنیدیم، دلمان می لرزید وگاهی هم اشک، دلهای خسته ی مان را همراهی می کرد.
نکته ی دیگر آن که، این کار را نگذارید به حساب آن که، تنبلی داشته و از رفتن به سراغ یک شخص برای انجام مصاحبه ی طولانی کوتاهی کرده ایم. شاهد ادعایمان اینکه، مصاحبه ی مفصّلی را با جناب آقای حبیب چایچیان (حسان) انجام داده ایم؛ شاعر معروفی که کمتر مداح و منبری است که شعرش را نخوانده باشد. امّا وقتی دل های دوستان و نوکران شما در این هیأت مکتوب لرزید، خواستیم دلهای شما هم بلرزد.
این سؤال و جواب را بخوانید و قضاوت کنید. راستش را بگوییم که با این شیوه ی جدید، با جمله های کوتاه و بلند، اشعار و دل گَویه های دلسوزی که از درون صاف و بی غلّ وغش افراد شنیدیم، خیلی حال کردیم…اگر به شما هم حالی دست داد ما راهم دعا کنید.
راستی! احساس شما هنگام زیارت حرم نورانی حضرت امام علی بن موسی الرضا – علیه السلام – چیست؟!
* حجت الاسلام زکریا اخلاقی – شاعر، استاد حوزه و دانشگاه (میبد یزد)
این شعر را که در مشهد، زبان حال خود می دانم: – شهریور سال ۱۳۶۷- هنگام تشرف به حرم حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) سروده ام:
آمدم پرتویی از شمع هدایت گیرم
رنگ و بویی ز گل باغ ولایت گیرم
آبی ازچشمه ی شیرین کرامت نوشم
جامی از کوثر جوشان عنایت گیرم
سجده بر آینه ی روشن لاهوت برم
بوسه از تربت گلگون ولایت گیرم
بال بگشایم ازایوان خراسان تا عرش
آشیان بر شجر سبز نهایت گیرم
آمدم زمزمه پردازم و از دست رضا
خرقه ی طاعت و تشریف رضایت گیرم
نفس سبز تو بر من گر ازین گونه وَزد
کس نداند که لطافت به چه غایت گیرم
با من آن کن که چو با اهل صفا بنشستم
خاطرات حرمت را به حکایت گیرم
* آقای رضا انصاریان – مداح اهل بیت (مشهد)
ما که در آن حد معرفت نیستیم که قابل باشیم احساس خود را بیان کنیم؛ خود را سیاهی لشکر می دانیم! امّا… زیارت که می رویم، دیداری مشتاقانه ست که حضور پیدا کرده ایم در برابر آن شخصیت، که خلیفه ی خدا روی زمین است؛ به اندازه ی خودم تکریم و تعظیم دارم در برابر این شخصیت بزرگ…
سابقه ندارد که من بدون اذن دخول وارد حرم مطهر شده باشم در آن لحظات سعی دارم باتمام وجود بگویم، وقتی می گویم: «تو می بینی و می شنوی و می دانی که من یک انسان خاکی مادی که هیچ نمی داند، وارد این حریم شده…» بعد، وقتی بالا سر مطهر (س) می ایستیم – مخصوصا در این حالت – به این احساس هستم و باور می کنم که اینقدر به زائرشان لطف دارند که وصف ناشدنی است!
یکی از بزرگان نقل فرموده اند:
«شخصی وارد صحن انقلاب (اسماعیل طلایی سابق) شد؛ دید وجود مبارک حضرت رضا (ع) دم در حرم مطهر نشسته اند و هر که می خواهد وارد حرم شود، حضرت رضا تمام قد در برابر او بلند می شوند؛ من تعجب کردم رفتم خدمت ایشان و گفتم: «یا بن رسول اللّه! آخر شما چرا این کار می کنید؟!» فرمودند: «اینها که از راه دور و نزدیک اینجا می آیند، زائران من هستند مهمان منند و…» گفت: وقتی زیارتم را تمام کردم و برگشتم، دیدم آقا برگه هایی مرحمت می فرمودند؛ گفتم: «آقا! فدایتان شوم؛ این چیست؟» فرمودند: «هر که مرا با معرفت زیارت کند، این برگه ی آزادی او از عذاب جهنم است.»
وقتی قضیه این باشد، پس معلوم است که حضرت به هر کسی – با هر موقعیتی – عنایت دارند. من هم با همین احساس مشرّف می شوم و یقین دارم که چنین است.
برحسب نظر این بزرگان، ما هم احساس مان این است که امام، هر کس را – هر که باشد – می بینند. وقتی وارد حرم می شویم، زیارت می خوانیم – بخصوص زیارتهایی که از خود معصومین (ع) نقل شده، مثل زیارت «جامعه ی کبیره» و «امین اللّه» – یقین پیدا می کنیم، آقا عنایت خاص خود را دارند….
گفته اند زیارت با معرفت…
معرفت را هم باید خودشان بدهند. وقتی وارد حرم می شویم – حرم هر یک از اهل بیت (ع) – به نظر من، باید از خودشان بخواهیم که به ما معرفت و شناخت بدهند؛ که چطور بیاییم چطور برویم. من وقتی درحرم آقا علی بن موسی الرضا توفیق خدمت و جارو کشی دارم، انواع و اقسام تشرّف ها را می بینم. برخی افراد هستند از بیرون، هنوز وارد حریم نشده اند، تکبیر می گویند. آرام آرام می آیند؛ هیچ کجا راهم نگاه نمی کنند و تمام چشم و دلشان محو حریم آقاست…کسانی هم هستند که می روند، که هرچه سریعتر برسند به ضریح مطهر! به نظر من، آن معرفت زیاد دارد و این شوق زیاد!
خدا رحمت کند مرحوم حاج آقا حسین قمی بزرگ را؛ از ایشان پرسیده بودند که شما برای چه، چهارساعت درحرم می نشینید؟ فرموده بودند: مگر من اینجا را برای بهشت نمی خواهم؟! خوب الآن من درخود بهشت هستم! چرا زودی بلند شوم و بروم؟!
مخصوصا جوانها را حضرت رضا (ع)، مثل خود خدا، خیلی دوست دارند. جوانی که می تواند دنبال خیلی چیزها توی این دنیای وانفسا برود، امّا می آید حرم و دستش را به سینه می گذارد و سلام به امام معصوم می دهد و از او کمک می خواهد…
فکر می کنم بخشی ازمعرفت، همان حواس جمع بودن است! بدانم با کی حرف می زنم؟ که را دارم زیارت می کنم؟ چه از او می خواهم؟ کمال پیدا کردن، انس به خدا و ائمّه ی معصومین داشتن است. ان شاء اللّه که همه به آن دست پیدا کنیم.
* آقای حسین پارسایی، هنرمند (بازیگر و کارگردان تئاتر)
هر انسانی که به بارگاهی مقدس و حرمی مثل حرم امام رضا وارد می شود، ابتدای امر، احساس آرامش می کند. بیش از هر چیز روح و روان آدمی، حالت و شرایط مطلوب و ایده آلی پیدا می کند؛ این همان ناخودآگاه انسان هاست. من هر وقت به حرم امام رضا مشرّف می شوم، احساس سبکی می کنم؛ احساس می کنم مثل کبوترهای حرم امام رضا دارم به پرواز در می آیم.
همه ی ما وقتی به این اماکن شریف وارد می شویم، به واسطه ی احساس نیازی که داریم، روح بلندی پیدا می کنیم. احساس می کنیم ارتباط عمیق تری بین ما و امام معصوم پیش آمده، بی هیچ تلاشی. این ارتباط، آن قدر ساده و دلنشین برقرار می شود که ما به سرعت احساس سبکی می کنیم این حس، خیلی حسّ خوبی است که آدمی در این دنیای وانفسا – که پر از آلودگی است – به مأمنی برسد که در آنجا احساس آرامش کند؛ احساس کند، به او توجّه شده، دارد پاک می شود. این همان ارتباط معنوی است که زیارت برای ما بوجود می آورد و ما را به پرواز در می آورد و به جوهره ی اصلی خودمان – که «انسان» بودن است – نزدیک می کند؛ جوهری ناب و فطرت پاکی که خداوند در مابه ودیعه نهاده است. اینها همه احساسی است که در ما – همه ی اقشار – ایجاد می شود. امّا درهنرمندان، این احساس لطیف تر و ظریف تر و شاعرانه تر است.
ذکر این نکته بی ارتباط با بحث شما نیست که من هربار که به حرم امام رضا می رفتم از چند صد متری – شاید یک کیلومتری – که پیاده به سمت حرم می رفتم، در میان جمعیت، به قدری توجّه من به حرم آقا جلب می شد که ازدحام جمعیت را متوجه نمی شدم! احساس می کردم نیرویی مرا از میان این همه جمعیت، به داخل حرم می کشاند. امّا وقتی برمی گشتم، با خود می گفتم اینجا چقدر شلوغ است! متوجه می شدم اطراف حرم، مملو از جمعیت بوده و من متوجه نبوده ام. حالا شما تصور کنید پس از چندین و چند سال قسمت مان شد، مشرف شدیم کربلا؛ بعد از آن همه انتظار و امید، تصور کنید حس و حال مادر زیارت حرمی که هر سال با اراده ی خودمان می توانیم مشرف بشویم – ضمن اینکه آقا باید بطلبد – و حسّ و حال زیارت حرمی که یکباره طلبیده می شویم، زیارت حرم آقا امام حسین، آن هم پس از سال ها انتظار… این احساس، ده برابر شده بود! وقتی می خواستیم از حرم بیرون بیائیم نیرویی مانع مان می شد! احساس می کردیم، گمشده مان را پیدا کرده ایم و نمی توانیم او را رها کنیم. این همان توسلی است که ما شیعیان به ائمه ی اطهار داریم آقا امام حسین، آقا امام رضا و… حتّی حرم حضرت رقیه! همه ی اینها نیروی جاذبه ای دارند که به فطرت ما انسان ها برمی گردد و بُعد دینی ما و این چشمه ی نور، این فیض بی زوال، همواره الهام بخش است؛ هربار هم که به آنجا مراجعه می کنیم این احساس در ما زنده و تازه می شود. پشتوانه و تکیه گاه پیدا می کنیم. احساس می کنیم چقدر «شیعه بودن» لذت بخش است و چقدر به انسان عمق می بخشد و وقتی مشرّف می شویم به آن آستانه ی مقدسه به نحوی وجه عبادی ما ترجمه می شود. این ها همه احساساتی است که در ما ایجاد می شود و هر آدمی مسلما بسته به حس و حال خودش می تواند درک کند که ائمه در زندگی ما در تعالی و رشد ما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 