پاورپوینت کامل منورهای خاک ۲۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل منورهای خاک ۲۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل منورهای خاک ۲۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل منورهای خاک ۲۴ اسلاید در PowerPoint :

۳۸

خاطراتی از مردان آسمانی تفحص که نشان در بی نشانی یافته اند

وقتی با بچه های زحمتکش و پرتلاش تفحص می نشینی، همان لحظه های شیرین دوران جنگ برایت تداعی می گردد . بچه هایی
عاشق که جلوه های فریبنده شهر نتوانسته است آنان را در دام خود گرفتار سازد . بچه هایی از جنس همان بچه های آتش و خون .

پای سخن بچه ها که می نشینی، دنیایی از خاطرات را برایت می گویند که هر یک عجیب تر از دیگری است و در خیال عقلای
ظاهراندیش، به افسانه هایی دور می ماند که باورش سخت است . اما این خاطره ها حقایقی است ماندگار که هیچ گاه از خاطره
زمین و زمان محو نمی گردد . مجموعه این خاطرات با همکاری بچه های تفحص لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب علیه السلام به ویژه
برادران بسیجی «عباس عاصمی » و «حسین برزگر» گردآوری شده است، بسیجیان دلسوخته ای که سالهاست در انتظار پروازی
سرخ هستند .

عشق علی

آخرین روز سال امیرالمؤمنین بود . روزی که علی علیه السلام انگشتر خود را به سائل داده بود و همچنین روز مباهله . به همراه
بچه های تفحص لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب علیه السلام و دیگر دوستان قرار بود در مقبره کار کنیم . به دوستان گفتم امروز حضرت
به ما عیدی خواهد داد .

کار ما هر روز صبح زود آغاز می شد و براساس برنامه روزانه، پس از نماز صبح مراسم زیارت عاشورا برگزار می شد .

آن روز به دلم افتاد که امسال به نام مولایمان امیرالمؤمنین علیه السلام نامگذاری شده و سالی است که عطر نام ایشان در همه جا
پراکنده است . این بود که در زیارت عاشورای آن روز متوسل شدیم به مظلوم عالم، حضرت علی علیه السلام . همه بچه ها با اشک و
گریه آقا را قسم دادند که این شهیدان به عشق او به شهادت رسیده اند . از امیرالمؤمنین علیه السلام خواستند تا شهیدی بیابیم .

آن روز وقتی پای کار رفتیم، همه بچه ها از نشاط خاصی برخوردار بودند . حاج محمود که هیچ گاه خستگی در او راه نمی یابد، بیل
را به پای کار برد و مشغول به کندوکاو شد . آن روز اولین شهیدی را که یافتیم، با مشخصات و هویت کامل پیدا شد، نام کوچک او
بود: «عشقعلی »

راوی: برادر حسین کاجی

توسل به مادر سه شهید

در یک محور عملیاتی کار می کردیم که پس از چند روز کار سخت تعداد زیادی شهید پیدا نشد . بر اساس گرایی که پیدا کردیم،
قرار شد در مقبره ای که گفته بودند، مشغول به کار شویم . منتظر شدیم تا کفی تریلی آمد و بیل ها را به آنجا منتقل کردیم . در
محلی که محدوده آن ۱۵۰ در ۲۰۰ مترمربع بود، مشغول به کار شدیم .

یکی از روزها، روزی بود که برای خیلی از ماها که چندین سال است در این کار هستیم، شگفت آور بود .

در آن روز چندین شهید پیدا شدند . چیزی حدود ۳۸ شهید . از روی لباس آن ها فهمیدیم که همه آنها از نیروهای بسیجی
خودمان هستند که ۱۶ نفر از آنها غواص بودند .

نکته ای که بر تعجب ما می افزود، این بود که همه دست ها و پاهای آنها از پشت بسته شده بود و دوم آن که هیچکدام از آنها سر
نداشتند .

همه بچه ها به این صحنه ها خیره شده بودند . خدایا! در یک روز این همه شهید پیدا کنیم که هیچکدام نه سر داشته باشند و نه
پلاک و هویتشان یافت نشود؟

همه این صحنه ها که جمع می شدند، توفانی در دل بچه ها به پا می کرد . از آنجا که نمی شد هنگام کار عزاداری کرد، بچه ها فقط
آرام آرام می سوختند و با دیدن مظلومیت و غربت بچه های فاطمه زهراعلیها السلام اشک می ریختند . هرکسی را که می دیدی آرام
مشغول به کار بود، با یک سینه پر از بغض که فقط منتظر شنیدن یک یا زهراعلیها السلام بود، تا شکسته شود .

آن روز گذشت و خدا می داند که بچه ها چه می کشیدند .

وقتی به مقر برگشتیم، تمام فکرم در این مشغول بود که این بچه ها چگونه سر بریده شده اند؟ چگونه