پاورپوینت کامل «وعده وصل » ۲۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «وعده وصل » ۲۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «وعده وصل » ۲۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل «وعده وصل » ۲۳ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

برای اولین بار که در نخلستان های نیم سوخته شلمچه او را دیدم. برق نگاهش دلم را برد. محو صورت ملکوتی اش شدم و از گذر
زمان غافل; که دست های مهربانی بر روی شانه ام سبز شد.

لبخندی زد و گفت: اخوی! خدا قوت.

گرمای صدا و نگاهش، تمام وجودم را گرم کرد. نمی دانم تقدیر الهی چگونه رقم خورده بود که پس از آن روز، دیگر او را ندیدم.

روزها و شب های خوب خدا همچنان می گذشت و من در حسرت دیدار دوباره یار.

فرشته ها با مرواریدهای سپید آسمان، دامن زمین را تزیین می کردند و مادر سرما، با لالایی خود، همه چیز را به خواب عمیق
زمستانی برده بود. اما دل من، در آتش فراق او خاکستر شده بود.

وصال دوستان روزی ما نیست

بخوان حافظ غزل های فراقی

در اوج بی صبری، مصحف عظیم عشق را در برابر دیدگان بهاری ام می نهادم و با هر آیه و کلمه، آتش درونم تبدیل به گلستان
می شد:

«الا بذکرالله تطمئن القلوب »

یکی از شب های جمعه نورانی جبهه، در حالی که از شراب کمیل مست شده بودم، به محفل با صفای یاران پیوستم.

اندیشه ای سبز به جان همگان، طراوت بخشید. «تکلم با کلام مولا امیرالمؤمنین علیه السلام » روحانی گردان که مظهر تقوی و
آینه اخلاص بود، به عنوان مجری برنامه، پیشنهاد حفظ و عمل «خطبه متقین » را کرد و با این نشانه گیری دقیق و به جا، لبخند را
میهمان لب ها کرد و این شد که اولین جرقه انس با نهج البلاغه در دل هایمان زده شد.

دیگر تنهایی بچه ها با کلام مولا، عاشقانه تر سپری می شد.

در مدت کوتاهی، تمام فرازهای خطبه را در نزد تک تک سلول های مغزم به امانت سپردم. تنهایی و سکوت قبل از خواب، شوق مرا
برای مرور خطبه بیش تر می کرد و در آن شب به یادماندنی، این چنین زمزمه می کردم…

«اما اللیل، فصافون اقدامهم تالین لاجزاء القرآن یرتلونه ترتیلا…»

نیمه شب، عشق به نافله نیاز، تمام وجودم را از بستر جدا کرد. دریچه چشمانم که به روی جهان با عظمت باز شد، هیچ کس را در
چادر نیافتم، جز خویش را، گویا جامانده قافله نیمه شب بودم.

«یا ایها المزمل، قم اللیل الا قلیلا، نصفه او انقص منه قلیلا…»

به قصد قرب، وجودم را با طهارت کردم و دل به دریا که نه، به اقیانوس بی نهایت عشق سپردم. ضربان قلبم، گویای حادثه ای بود.

بر زمین چشم دوخته بودم و پاهایم مرا بی اختیار با خود می بردند. دریافتم که از چادر فاصله زیادی گرفته ام. به دنبال جایی برای
زانو زدن در محضر معشوق بودم که صدای ناله ضعیفی مرا از خود به درآورد. به دنبال صدا رفتم، ناگهان بر زمین میخ کوب شدم.
خودش بود. هم اویی که این مدت روز و شب، در بیابان های جنوب مرا مجنون کرده بود.

کنار قبری بر روی زانو، رو به قبله نشسته بود و زمزمه می کرد و اشک می ریخت. جلوتر رفتم. انگار در این دنیا نبود. اصلا متوجه
حضور من نشد. نگاهش بر زمین دوخته بود:

«یا امیرالمؤمنین! صف لی المتقین، حتی کانی انظر الیهم…»

گاهی هق هق گریه، شانه هایش را می لرزاند. همان جا نشستم و بغض فرو خورده تمام روزهای انتظارم، شکسته شد.

صورتش را به طرفم برگرداند. چشم هایش با شبنم های عشق، با طراوت تر شده بود. نگاهش که به نگاهم گره خورد، به یکباره هر
دو شکستیم. در آن سرمایی که تا استخوان نفوذ می کرد، بدنش چون کوره می سوخت.

«تب عشق او با هیچ دماسنجی قابل اندازه گیری نبود.» سرش را بر شانه ام گذاشت و گفت: اخوی! خطبه همام را حفظ می کنی؟

گفتم: اگر خدا قبول کند، بله

– به کجا رسیدی؟

و من غافل از راز پرسش او گفتم: به آخر.

– برایم بخوان، تو را به جان مولا قسم…

اجازه ندادم قس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.