پاورپوینت کامل شقایق ۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شقایق ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شقایق ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شقایق ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

۳۷

این قدر تو خونه نشستم که دیگه داشتم می ترشیدم. خواهر کوچیکم ازدواج کرد، بچه دار شد. من هنوز چشمم به در بود تا یکی از
خواستگارانی که میاد، منو بپسنده و برم خونه بخت. همش سرکوفت می شنیدم. تا حدی که دیگه راضی شدم هر مرد و نامردی
که میاد، قبول کنم و از بند این همه سرزنش خلاص بشم. زخم زبونای همسایه ها، خون به دلم کرده بود. بالاخره یه روز، پرنده
اقبال منم از لونه اش بلند شد و رو بوم خونمون نشست. یه خواسگار بود. من به نامردم راضی بودم; ولی اون یه مرد بود; مرد
زندگی. وقتی به آقائیش پی بردم، ناامید شدم. آخه خودمو به قدری بدشانس و بدبخت می دونستم که باورم نمی شد، اون شوهرم
بشه. روز اول، مادرش اومد برا دیدنم. خدا خدا می کردم منو بپسنده. کاش می تونستم پیش این یکی، یه جوری صحبت کنم که
نفهمه لکنت زبون دارم. تو آشپزخونه، منتظر بودم مادر صدام بزنه. خیلی می ترسیدم. دل شوره داشت جون به لبم می کرد. تا حالا
همه خواسگارا، به یه بهونه ای جواب رد داده بودند.

– استخاره کردیم، بد اومد.

– پسرمون تصمیم گرفته ادامه تحصیل بده، به خاطر همین، از ازدواج پشیمون شده.

– یکی از اقوام، عمرشو داده به شما. فعلا درباره ازدواج و این حرفا، نمی تونیم فکر کنیم.

اما من می دونستم که همه، وقتی صحبت کردن منو می شنیدن، جا می زدن و می رفتن. دوست داشتم به هر قیمتی که شده، این
یکی رو از دست ندم. پیش خودم می گفتم: اگه اینم جواب رد بده، دیگه در خونه رو می بندم و به هیچ خواستگاری اجازه نمی دم
پاشو بذاره تو خونه.

به مادرم گفته بودم: تا جایی که ممکنه تو حرف بزن. یه کاری کن که من کم تر حرف بزنم. بذار مادره بپسنده و بره، پسره که اومد،
می رم درست و حسابی باهاش حرف می زنم شاید …

– نرگس! مادر! بیا یه خورده پیش ما بشین.

دست و پام شروع کرد به لرزیدن. تؤ دلم گفتم: یا زهرا! خودت کمک کن که این یکی دست رد به سینم نزنه.

سینی چایی رو برداشتم. استکانا توش می لرزیدن. دست خودم نبود. هم چین، عرق سردی رو پیشونیم نشسته بود که انگار چله
تابستونه.

– خدایا! چرا این جوری می شم؟ چرا نمی تونم قدم از قدم بردارم؟

– نرگس جون! بیا مادر!

این دفه دلمو به دریا زدم. به پاهام التماس کردم تا کمکم کنن. به طرف اتاق پذیرایی رفتم. نزدیک بود از دل شوره، دلم تو سینه
بترکه. رسیدم دم در پذی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.