پاورپوینت کامل خودباوری فرهنگی ۴۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خودباوری فرهنگی ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خودباوری فرهنگی ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خودباوری فرهنگی ۴۷ اسلاید در PowerPoint :
۴
اشاره:
فاضل و محقق ارجمند جناب حجه الاسلام والمسلمین آقای جواد محدثی، نامی آشنا برای جوانان، نوجوانان و آشنادیداران، در
عرصه فرهنگی جامعه اسلامی ماست . آثار قلمی بسیاری به زیور طبع سپرده و مقالات و اشعار زیبای او را در عرصه فرهنگی کشور
هر روز شاهدیم . تلاش فکری وقلمی ارزشمند وی برای احیای ارزش های دینی و فرهنگ اسلامی بر کسی پوشیده نیست .
آنچه درپی می آید گفتگویی کوتاه با این محقق گرانمایه است که از نظر آشنادیداران می گذرد .
چه تعریفی از «خودباوری » دارید؟ آیا مقوله ای اجتماعی – سیاسی است، یا فرهنگی و یا روان شناختی؟
سخنی را از بوعلی سینا نقل می کنند که گفته است: «استعدادهای درون انسان مثل آب ته چاه است، هر چه از آن بکشند،
جوشان تر می شود و اگر آب چاه استخراج نشود، می خشکد .»
به نظر من، «خودباوری » در یک مرحله شناخت قوا و استعدادهای الهی است که دروجود بشر به ودیعت نهاده شده است; در مرحله
دیگر اعتقاد و ایمان به توانایی های شخصی یا حتی اجتماعی نسبت به یک امت خود باور .
فرهنگ های مختلف بشری، در میزان شناختی که از انسان و توانمندی هایش ارایه می دهند، یکسان نیستند . زاویه دید آنها نیز
یکسان نیست . گاهی هم باورهای مردم نسبت به خود، معلول تربیت صحیح یا غلط خانوادگی و فرهنگ عمومی آن جامعه است .
در مجموع، گرچه یک بعد روان شناختی محسوس در آن دیده می شود، ولی چون نشان دهنده شاکله اجتماعی و تربیت عمومی
افراد جامعه است، می تواند موضوعی فرهنگی به شمار آید . اگر این خودباوری نباشد، زمینه های ذلت پذیری و اطاعت از
قدرت های باطل و پذیرش ظلم و تحمیل هم فراهم است . کسی که قدر و ارزش خود را به عنوان یک انسان بشناسد، راضی به
فرومایگی و پستی و حقارت نفس نمی شود و به شیطان ها و شیطان صفت ها سواری نمی دهد . همه بدبختی ها ریشه در آن دارد که
انسان آن «خودالهی » و «بعد معنوی » و زمینه رشد روحی وکمالی خود را نشناسد و تعالی نبخشد . کلام نورانی حضرت علی علیه
السلام که فرمود: «هلک امرء لم یعرف قدره » (۱) شاید ناظر به همین باشد . «خودباوری » ، نوعی شناخت خویش و شناخت ارزش های
وجودی است . توانایی انسان برای رشد و بالندگی، خیلی بالاست، به شرط آن که به این مساله باور داشته باشد .
در بخشی از یکی از سروده هایم گفته ام:
تو فروغ مهری
موج بی آرامی
جویباری جاری
تو فروزنده تر از خورشیدی
حیف اگر مشتری پوچی و پستی باشی
حیف و صد حیف اگر «قدر» خودنشناسی
چگونه می توان به این مرحله از «خودباوری » رسید؟
همان طور که گفته شد، نوع تربیت خانوادگی یا فرهنگ اجتماعی در این روحیه مؤثر است . برخی تفکرات مایوسانه و بدبینانه
دارند و خود را رها شده ای در طبیعت و وامانده ای از کاروان حیات می دانند . برخی هم با «امید» زندگی می کنند و مفهوم روشن و
پرنشاطی از «حیات » در ذهنشان است . طبیعی است که این دو نوع تفکر، دو نوع زندگی هم پدید می آورد; هم در زندگی فردی،
هم اجتماعی! این زاویه دید، در آثار ادبی و شعری و پدیده های هنری هم قابل درک است . رمان هایی که القا کننده حس بدبینی و
یاس هستند کجا، و داستان های امید بخش و الهام آفرین کجا؟ در زبان شاعران، یکی مثلا خویش را
مرغ باغ ملکوت می داند که محبوس قفس دنیاست و باید به آن جنت موعود پر بکشد، یکی هم خود را رهنوردی کور و گم کرده
راه در گذرگاه زندگی می داند که در زندان عمر محبوس است و حتی گردش سال و ماه را هم گم کرده و به پوچی رسیده است
(لیک، در کام ریگزاری خشک، نیمه ره ناگهان فرورفته). این خودباوری نیست، بلکه خود گم کردگی و پوچ گرایی است . یکی از
همین ها گفته است:
هیچ نه انگیزه ای، که هیچم، پوچم
هیچ نه اندیشه ای که سنگم، چوبم
همسفر قصه های تلخ غریبم
رهگذر کوچه های تنگ غروبم
یکی هم مثل «اقبال لاهوری » ، دیدگاهی لبریز از عشق و امید و نیرو و نشاط دارد و چنین می سراید:
زندگی در صدف خویش، گهر ساختن است
در دل شعله فرو رفتن و نگداختن است
مذهب زنده دلان، خواب پریشانی نیست
از همین خاک، جهان دگری ساختن است
آیا می توان این گونه تفکرها را به غنای فرهنگی یافقر فرهنگی مرتبط دانست؟
بله، قطعا تا حد زیادی به آن بستگی دارد . به اضافه این که ممکن است کسی غنی ترین فرهنگ را هم داشته باشد، ولی از این فکر و
ایده و عمل، جدا باشد . این به «جهل به مکتب » و «نشناختن فرهنگ خودی » مربوط می شود . مثل کسی که بر لب دریا، از تشنگی
له له می زند، یا کسی که گرسنه سر بر گنج می گذارد و از گنجینه هایی که در اختیار اوست، یا خبر ندارد، یا قدرت بهره گیری ندارد
. به نظر من تفکر و فرهنگ یک جامعه هم مثل گنج و معدن است، که تا استخراج نشود، کارساز نیست . و تا یک ملت به ارزش آنچه
دارند واقف نباشد، هرگز به فکر استخراج و عرضه و بهره وری و بهره رسانی هم نخواهد بود . چه خوب گفته حافظ شیرازی که:
سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خود داشت، ز بیگانه تمنا می کرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود
طلب از گمشدگان لب دریا می کرد
شما مقدمه «وصیت نامه سیاسی الهی امام » را ملاحظه کنید که حضرت امام، به چه چیزهایی مباهات می کند و افتخار ما شیعیان
را به داشتن چه اندیشه ها، دعاها، کتاب ها، امامان و شخصیت هایی می داند; این همان واقف بودن از قدر و بهای «داشته ها» و
«سرمایه » هاست که به انسان احساس شخصیت و غرور می دهد و انسان را «خودباور» بار می آورد .
وضعیت جوانان کشورمان را از این بعد، چگونه تحلیل می کنید؟ و اساسا چه عواملی سبب می شود که به فرهنگ بیگانه جذب
شوند؟
غیر از تربیت خانوادگی و آموزش های فرهنگی که روی نسل جوان و نوجوان انجام می گیرد، نقشه های استعمار هم در «از خود
بی خود کردن » نسل مسلمان معاصر، بی تاثیر نیست . القاء این نکته که شما چیزی نیستید و چیزی ندارید و هر چه هست در غرب
است، نوعی خودباختگی و احساس حقارت و خود کم بینی می آورد . در قرآن کریم از چیزی به نام «استخفاف » در فرهنگ فرعونی
سخن به میان آمده است که زمینه ساز سلطه آن طاغوب بر قوم بنی اسرائیل بود: «فاستخف قومه فاطاعوه » ; فرعون، مردم خود را
خفیف و سبک کرد، در نتیجه مطیع و فرمانبردار او شدند . یعنی آن چه مردم را به راحتی به پذیرش «سلطه فرعونی » وا می داشت،
نوعی احساس حقارت و خود کم بینی و ضعف شخصیت بود که با القاء فرعون پدید آمده بود . الآن هم این گونه القائات وجود دارد و از
برنامه های جدی «استعمار فرهنگی » است .
این قصه غم انگیز و فاجعه فرهنگی را حضرت امام « رحمه الله » در وصیت نامه خویش، در بند «ه» مفصل بیان فرموده است که من
توصیه اکید دارم آن را حتما بخوانید . در بخشی از این فراز می خوانیم: «. . . بدانید که نژاد آریا و عرب، از نژاد اروپا و آمریکا و
شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و یاس را از خود دور کند و چشمداشت به غیر خود نداشته باشد، در دراز مدت، قدرت
همه کار، و ساختن همه چیز را دارد و آن چه انسان های شبیه به اینان به آن رسیده اند، شما هم خواهید رسید، به شرط اتکال به
خداوند تعالی و اتکا به نفس و قطع وابستگی به دیگران و تحمل سختی ها برای رسیدن به زندگی شرافت مندانه و خارج شدن از
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 