پاورپوینت کامل باران و اشک ۱۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل باران و اشک ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل باران و اشک ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل باران و اشک ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

۴

یک فیلم نامه کوتاه تقدیم به شهدای هشت سال دفاع مقدس

نما داخلی/اتاق شخصی/

یک مرد با لباس و سر وضع امروزی در اتاقی که پر است از عکس ها و تصاویر متفاوت با رنگ آمیزی خاص به سرعت مشغول
جمع آوری وسایل است همه چیز به هم ریخته است و مرد می خواهد وسایل واجب خود را جمع و جور کند ظاهرا می خواهد به
سفری دور برود . بعضی وسایل را که لازم است جدا می کند و بعضی های دیگر را که لازم نیست کناری می گذارد از قفسه کتاب
چند کتاب انتخاب می کند چند نوار کاست هم برمی دارد فکر می کند دیگر کارهایش تمام شده است و درست وسط اتاق می ایستد
به اطراف نگاه می کند، ناگهان نگاهش را کمد لباسهایش به خودش جلب می کند به طرف کمد می رود یکی یکی لباس ها را کنار
می زند چیزی نمی یابد از میان لباس های آویزان شده چند بقچه بیرون می آورد، ناگهان ساکی خاکی رنگ از گوشه لباس ها به
بیرون می افتد . نگاه مرد به طرف ساک جلب می شود . انگار اتفاق عجیبی افتاده است . آرام می نشیند یادش می رود که عجله
داشته است . دستهایش که می لرزد به سمت ساک می رود آرام ساک را نوازش می کند انگشتهایش بی اختیار به سمت زیپ ساک
می رود باز می شود طوفان شروع به وزیدن می کند . رعد و برق می زد مرد ناگهان نگاهش به سمت پنجره منحرف می شود صدای
باران می آید و پنجره ای که زیر بارش باران خیس شده است . باز نگاهش به سمت ساک برمی گردد در چشمانش نگرانی همراه با
اشتیاق موج می زند اما خجالت می کشد .

نما داخلی/اتاق روبروی آینه

به دیوار اتاق آینه ای آویزان است که به خاطر کارهای این مرد مسافر از حالت عادی خارج شده است . مرد خود را درون آن آینه
غبار گرفته می بیند . دستهایش می لرزد به سمت آینه می رود غبار آینه را می زداید تا چهره اش را شفاف تر بیند، آینه نورانی می شود،
چهره مردی را در خود نمایش می دهد با صورتی تراشیده و ریش پرفسوری . مرد دستی به صورتش می کشد گونه هایش را در آینه
ورانداز می کند به دنبال گمشده ای در چهره خویش می گردد . چشم هایش ریزتر می شود صدای غرش رعد و برق و باران به صدای
تیر و ترکش و خمپاره مبدل می شود . چهره درون آینه تغییر می کند همان مرد با صورتی که محاسنی خاک آلود دارد و موهایی
پریشان و پیراهنی خاکی رنگ . تعجب می کند باز هم دست به صورت خود می کشد ناگهان صدای مهیبی آینه را می شکند و مرد که
حالا یک رزمنده بسیجی است خود را در خاطرات گذشته می یابد .

نما خارجی/داخل هور سنگر کمین

مرد از خستگی خواب است چفیه ای را روی صورت