پاورپوینت کامل داستان پیامبران ۱۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل داستان پیامبران ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل داستان پیامبران ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل داستان پیامبران ۱۹ اسلاید در PowerPoint :
۲۰
ادریس (۱)
طبقات آسمان یکی پس از دیگری طی می شد . صواییل جز نگاه کردن به طبقات و مقامات هیچ کار دیگری نمی توانست انجام
دهد . عرش لحظه لحظه از او فاصله می گرفت و کم کم ستارگان و کهکشان ها نمایان می شدند . به روزگار مقرب بودنش نزد
خداوند اندیشید و نیز به لحظات زیبای عبادت در بهشت . کاش اصلا اظهار نظر نکرده بود . همه اش تقصیر شمئیل بود .
حث خلقت آدم را به میان کشید و بحث سجده نکردن شیطان را . هر کس نظری داده بود او هم گفته بود که شیطان باید آدم را
سجده می کرد و در سجده، حمد خدا می گفت و به مقام آدم توجهی نمی کرد تا هم فرمان خدا را عمل کرده باشد و هم به غیر خدا
سجده نکرده باشد . بیان همین جمله موجب اخراج او از بهشت شده بود . دیگر وارد آسمان اول شده بود . به سرعت از میان
ستارگان و کواکب می گذشت . خدا را حمد می گفت و به مخلوقات عظیم و اسرارآمیز خداوند نگاه می کرد . حضور وجهی دیگر از
وجود را در این آسمان آشکارا حس می کرد . آخرین بار مادیات را در گل خلقت آدم و بدن خود آدم دیده بود و اکنون پس از سال ها،
دوباره در میان جهان ماده قرار داشت . تنگی این آسمان را با تمام وجود درک می کرد . مثل زندان بود در برابر دشت ها و صحراهای
وسیع، تنگ و باریک . در واقع صوائیل در میان جهان مراد زندانی شده بود . به کهشکان زمین نزدیک می شد . وصف زمین را از
سایر فرشتگان زیاد شنیده بود . از سابئیل مخصوصا، که از فرشتگان موکل باران بود و گهگاه به دنیای ماده سر می زد . سابئیل،
هبوط در زمین را به کوچک شدن و گلوله شدن و ریز شدن و نهایتا فرو رفتن در سوراخ ریز یکی از سنگریزه های بهشت شبیه کرده
بود و خالد صوائیل این را با تمام وجود درک می کرد . خورشید از دور دست چشمکی زد . صوائیل حدس زد باید نیا باشد . دوست و
همنشین همیشگی اش در بهشت که از موکلان خورشید بود و هر چند وقت یکبار برای انجام ماموریت به این آسمان می آمد و الان
به او خوش آمد می گفت . صوائیل گفت: الحمدالله که گناهم مرا از زمره فرشتگان اخراج نکرد . اگر به سرنوشت شیطان دچار
می شدم چه می شد؟ ! زمین در پرتو درخشش خورشید دیده نمی شد، و چند صوائیل با حواس غیر مادی خود وجود آن را آشکارا
درک می کرد . مستقیم به سمت زمین رفت و وارد جو زمین شد . شهاب سنگ ها را می دید که یکی پس از دیگری وارد جو
می شدند و آتش می گرفتند . خدا را شکر کرد که از ماده آفریده نشده است . به سرعت به سمت زمین سقوط کرد و محکم به زمین
خورد . برخاست نگاهی به اطراف انداخت . در کنار نخلستان ها باغ های زیتون فرود آمده بود . تنگی دنیا عذابش می داد . فقط
ادریس پیامبر بود که می توانست او را باز گرداند . به سوی شهری که می دانست ادریس آنجاست به راه افتاد . پس از لحظه ای که به
زمین خورد . دیگر ظاهر انسانی پیدا کرده بود و از آن شمایل سبیط عرشی اش خبری نبود . از میان باغ زیتونی گذشت و با
باغب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 