پاورپوینت کامل تا یار که را خواهد ۱۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تا یار که را خواهد ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تا یار که را خواهد ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تا یار که را خواهد ۱۹ اسلاید در PowerPoint :
۱۳
– – سلام پسرم! به! چه بوی خوبی می دی دلاور
– علیکم السلام پدر، ما مخلصیم .
– خدا خیرت بده که زندگی و جوونیت را وقف امام حسین (ع) کردی .
– دعا کنید زودتر برگه مرخصی ما هم امضاء بشه . ماندن بسیار سخته .
دستان بی رمق کاظم در دستان لرزان پیرمرد قرار گرفت .
عاشق صبور باش به قول جواد من «پاورپوینت کامل تا یار که را خواهد ۱۹ اسلاید در PowerPoint میلش بر که باشد» . . .
بچه هایی که اطراف تخت کاظم حلقه ای از محبت را تشکیل داده بودند، همه محو صورت نگران پیرمرد بودند .
دستان، «رضا سمیعی » روی شانه های پیرمرد قرار گرفت; دنبال کسی هستی پدر جان!
جواب رضا با آه جگر سوز او همراه شد .
– آره، پسرم، عزیز دلم، گفتن جزو مجروحان همین عملیات را آوردند این بیمارستان . خدا می داند هفته دیگر قرار عقد کنون
براش جور کردیم .
– حالا اسم این ماه داماد چیه؟
– «جواد صادقی » بچه ام دکتری می خونه .
– موسی دادگر گفت: ا شما آقا جون دکتر ما هستی، این گل پسرتون کلی پز شما را به ما داده .
– جواد منو می شناسی؟ !
– آره حاجی جون، این بچه ها، همه، همسنگری های جوادن .
پیرمرد آهی کشید و تک تک بچه ها را بوسید .
– قربون همه تون که بوی جوادم را می دید .
– حاجی از اطلاعات بیمارستان می پرسیدی کدام اتاقه!
– نه، شلوغه، دلم طاقت نداره، خودم اتاق به اتاق می رم مطمئنم امروز پیداش می کنم .
هوا خاکستری رنگ بود و سپیده در حال دمیدن که گل سرخ زیبایی به میهمانی ما آمد .
چند ساعتی از آمدنش نگذشته بود که فرشته ها، نامش را در فهرست اسامی شهر ملکوت ثبت کردند .
کبوتری چاهی در آستانه پنجره ایستاده بود و از او راز پرواز می پرسید:
با لبخند محزونی او را بدرقه کردم . دیدار در بهشت . «التماس شفاعت »
حالا جای او در کنارم خالی بود و همه جا پر از یاد نگاه مهربان، خشکی گلو و خس خس سینه سوراخ شده اش را هرگز فراموش
نمی کنم .
آسمان دلم هوای کرده بود، مونسی می خواستم تا برایش درد دل کنم . حرف در دلم انباشته شده بود . باید این انبار غم خالی
می شد .
صفحه سفید کاغذی تمام دلتنگ هایم را در آغوش گرفت که پیرمردی با موهایی صاف و سفید در چار چوب در قرار گرفت .
فانوس بی رمق چشم هایش بر شماره اتاق خیره شد . چشم های قهوه ای اش را تنگ کرد تا بهتر ببیند . لبخند کم رنگی بر روی
لبانش نشست . کنجکاوانه اتاق را ورانداز کرد . دسته گلی که با عکس امام گلستان شده بود در دستش فشرد و نفس عمیقی کشید .
روزهای بعد از عملیات بود و بیمارستان «جندی شاپور» از حضور لاله های زخمی غرق در صفا و محبت در هر گوشه ای، شقایقی در
بستر عشق آرمیده بود و فضا پر از عطر نفس های گرم بسیجیانی بود که برای دیدار آنان، رفت و آمد می کردند .
صدای یک دست سلام و صلوات، دل های بی قرار مادران و پدران آسمانی آنها را قرار می بخشید . پیر مرد آرام به داخل آمد و کنار
تخت «کاظم موسوی » که پاهایش را زودتر راهی بهشت کرده بود ایستاد .
صورتش را آرام به پیشانی ک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 