پاورپوینت کامل مدرسه دلباختگی ۱۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مدرسه دلباختگی ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدرسه دلباختگی ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مدرسه دلباختگی ۱۲ اسلاید در PowerPoint :
۲۱
یادت هست . . . .
دیشب که برگشتی همه اهل محل پذیرای تو بودند و من غرق در گذشته . آن زمان که برای رفتن به سرای عشق اجازه پدر لازم
بود و تو با ۱۳ سال سن پدر خانواده بودی، گفتند: اجازه مادرت را بیاور و مادر سر در گریبان و با نگاه های ملتمسانه اش به تو «نه »
گفت و تو از پا نشستی همه اهل محل، فامیل را واسطه کردی ولی جواب آنها هم «نه » بود و آن وقت نذر کردی و نذرت بر آورده
شد به این شرط رفتی که یا پیروز برگردی یا بهشتی .
یادت هست آن شب شیرینی و نقل خریدی؟ از خوشحالی روی پا بند نبودی! زودتر از همیشه خوابیدی و صبح بدون خداحافظی
رفتی! فقط نوشته بودی حلالم کنید . یادت هست کیفت را خودت بستی، چفیه اهدایی عمو که دیگر با یک دست و یا به قول
خودش یک کیلو ترکش راهش نمی دادند . قرآن و مفاتیح را اهل محل به تو هدیه دادند و لباس های بسیجی شهید کوچه مان!
می گفتی لباس هایش را می پوشم تا غصه اش شود و مرا پیش خود ببرد .
وقتی رفتی تازه فهمیدم با همان برادر شهید در بسیج آن پاورپوینت کامل مدرسه دلباختگی ۱۲ اسلاید در PowerPoint ثبت نام کرده بودید . او زودتر از تو عاشق شد و پرواز
کرد . همرزمانت می گفتند: به خاطر قد و قامتت ابتدا دستور پیاز پوست کندن به تو دادند و تو همیشه می گفتی می خواهم
خدمت کنم، حال از پشت خاکریز پیاز یا در دل دشمن! مهم این است که سلاح مؤمن ایمان باشد و سنگرش توکل، و آن وقت بود که
تو به حاجی پیازی معروف شدی!
نامه هایت همه کبوتر عشق بودند . به مادر می نوشتی برای این که غصه نخوری به خانه مادران شهید برو و تو نمی دانستی که
دنیای ایران با وجود جنگ چقدر زیبا بود . دل ها به هم نزدیک، زبان ها یکی، دست ها در دست هم و پاها انگار با هم یکی بود .
نمی دانستی آن مادرها خود به خانه ما می آیند . راستی می دانستی در تمام سال هایی که تو نبودی، خرجی خانه را اهل محل و
توسط مسجد می دادند؟ حاج آقا مع
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 