پاورپوینت کامل رستاخیز بهار ۳۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رستاخیز بهار ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رستاخیز بهار ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رستاخیز بهار ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

۲۹

برخیزید! این صدا که می شنوید غوغای طوفان نوح است و صدای مناجات نجات یافتگان کشتی که بر فراز قله ای دور، هم خوانی
موج آب را با طوفان می نگرند . این صدای احساس بندگی است که قوم نوح را آزاد کرده است . برخیزید! این ابراهیم است و این
صدای تبر ایمان اوست که فرق بت های سنگی را می شکافد . او خدایان جهل را می کشد و به وحدانیت خدایی یکتا شهادت می دهد .
برخیزید! این صدای دریایی است که عصای معجزه آسای موسی آن را به خروشی شکاننده در آورده است تا کاروان ایمان از ژرفای
آن بگذرد . آری این صدای قوم پیروز موسی است که از شعف می خواند . برخیزید! این صدای شیوای عیسی است که در گوش
مردم شهر می پیچد . برخیزید! این صدای الله اکبر محمد است بر فراز کعبه . این صوت روحانی قرآن است که مدینه را نورباران
کرده است . برخیزید که هنگامه بیداری است . برخیزید شاید این اسرافیل باشد که در شیپور می دمد و صدای بلند شیپورش شما
را می خواند . آگاه باشید که هنگامه بیداری فرا رسیده است .

عصری را به خواب گذرانیده اید و اینک لحظه شستن وجود از غفلت خواب است . برخیزید که طبیعت نیز با شما بر می خیزد، اگر
باور کنید طبیعت می بیند . مدتی است که زمین از خواب خاک عذاب می کشد و بی صبرانه در پی نشانه ای می گردد تا آن را بهانه
کند و خواب را از دامن خود برچیند . و اکنون بهانه در دست زمین است . نغمه آرام بهار، بر سردی سوزناک زمستان غلبه کرده
است و می کوشد طبیعت بی جان دربند را آزادی بخشد و آن پس جانی دوباره دهد و او غافل از اینکه طبیعت به اذن خدا و به
خواست خود در خوابی فرو رفته است شیرین .

شیرین از این رو که خالقش خواسته و او اطاعت امر کرده است . خواب از این رو که کوتاه است و زود گذر . او به حتم می داند که
این اسارت نیست، اصالت است، حس غریب زمین است در برابر آسمان .

زمستان سرد بیدادگر که همچون زورمندان، زمینی را به تسخیر خود در آورده بود، اکنون بی صدا بقچه سپید پر برفش را
می بندد و بر پشت باد وحشی می نهد و خود با چشمانی اشکبار صحنه سپید زمین را می نگرد و با آهی نه سوزناک بلکه گرم، پای در
قطار زمان می گذارد و سفر آغاز می کند، سفر در جاده ای که از چشم همگان پنهان است . آری سوت قطار، زنگ رفتن زمستان
است . قطار به راه می افتد و دل منتظر زمستان، مطمئن از رجعت خود صحنه بهاری شهر را می نگرد و خود را تحسین می گوید که
باری دیگر زمستانی بر پا کرد، به واقع زمستان .

آری، اکنون شیپور اسرافیل در گوش سنگین طبیعت به صدا در می آید و او را بیدار می کند . حال وقت آمدن بهار است، نورسیده
پر غمزه بهار . طفل معصوم فصل بر ارابه پرشکوفه گیلاس در حضور جمعی مشتاق، دل سرد شهر را می شکاند و شکوفه ها را بر
گونه آن می پاشد و با هر شکوفه قطره ای برف، از زمین بر می گیرد . از سویی تابلوی شهر را می شوید و پاک می کند و از سویی دیگر
هزاران گلبرگ سپید و صورتی بر لوح آن نقاشی می کند و این هنر طفل بازیگوش بهار است .

دختر کنجکاو شهر، در دستی کیسه و در دستی دیگر انبوه ندانسته های پررنگ به تقلید از طفل نورسیده بهار، لباس نوبرتن
می کند و آرام قدم از چهارگوش سنگی بیرون می نهد و به ناگاه انگشت به دندان می گیرد که ساعتی پیش از پشت پنجره شیشه ای،
نغمه باد زمستانی شهری برفی، لالایی چشمان بیدارش بود و حال طبیعت بدون درنگ نقاب سپید برداشته و جامه شاداب بهاری
به تن کرده است . زمین سپیدی اش را به سبزی چمنزارها فروخته است و چمنزار زیبایی اش را ارزانی تماشاگران کرده تا
چشم هاشان سردی زمستان را از یاد ببرند و چه زود نسیم دلپذیر بهاری به جای باد خشن زمستانی نغمه آرام طبیعت را می نوازد .
نغمه ای که پرستوهای مهاجر و چکاوکان کوچک و آواز خوان را به آسمان آبی شهر باز می گرداند و بازگشت پرندگان خود شاهدی
برای آبی بودن آسمان است . و ابر سپید، گویای بغض نهفته بهار، که هر آن گلی بر دامن سبزش می شکفد، اشک می ریزد و
ریشه های گل را سیراب می کند، گلبرگ هایش را می شوید و شبنمی از خود به روی آن ها به جای می گذارد و خود در زمینی تشنه
فرو می رود تا به دنبال اصل خود باشد .

دخترک به خود می لرزد، ولی این آخرین ارزشی است که باد تند خوی زمستانی خلقش می کند و حال دیگر نسیم رؤیایی بهار
می آید تا در شاخ و برگ درختان رنگارنگ بچرخد و شعر شکوفه را بخواند، برای گوش های منتظری که ماه ها آهنگ شعر را در
ذهن خود مرور می کردند و شعرش را نمی دانستند و اکنون که نسیم نغمه سرداده است، آن ها نیز پای از قفس سنگی بیرون
نهاده اند و به دنبال آوای لطیفی می گردند که آن ها را از خواب بیدار کرده است . آنان غافلند که این صدا، صدای متولد شدن بهار
است که در سرتاسر سرزمین پیچیده و همه را ح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.