پاورپوینت کامل چگونه می توان یک [LEADER MAN] شد ۱۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چگونه می توان یک [LEADER MAN] شد ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چگونه می توان یک [LEADER MAN] شد ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل چگونه می توان یک [LEADER MAN] شد ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

۴۳

امروز بنده در یک حرکت آکروباتیک قصد دارم از وجود اعجوبه ای پرده برداری کنم که از ابتدای خلق خط میخی تا انتهای
سانسکریت و هیدوگلیف و خیلی بعد از این ها در کنار ما وجود داشته اما کم ترین کسی به اهمیت «او» پی برده است . «او» که بچه
مثبت ها را با آن می شناسند همان چیزی است که نیوتن را نیوتن کرد و سعدی نشسته در کنار جوی آب و در تماشای گذر «او»
بوستان و گلستان را پدید آورد . بله، مطلب راجع به یک موجود خارق العاده و شگفت انگیز است به نام «وقت » .

اصلا می دانید وقت چیست؟ من فکر می کنم برگ سبزی است که لحظه ای می روید، چند روزی می ماند و سپس خشک و پوسیده
بر زمین افتاده و دیگری ثمری ندارد . برگ سبز زندگی ما، چند روزی است که می مانیم و چون فرصت از دست رفت، زرد و
پوسیده و گرفتار پاییزی می شویم یا شاید هم سایه ایست که همواره به دنبال انسان باقدم های او به سویی کشیده می شود . سایه ی
بلند تقویم عمر هر شخص است و هنگامی که این سایه کوتاه شود، بی گمان آخرین برگ این تقویم در حال ورق خوردن است .

بزرگی می گفت: دو چیز است که باز نمی گردد، روزی که از دست رفت و تیری که از شصت رها شد . پس زندگی مثل دفتری است
که هر روز یک صفحه از آن رو به روی ماست . بنابراین باید نیروی خود را برای خواندن این صفحه به کار بندیم و به صفحه ای که
هنوز باز نشده یا از روبرویمان گذشته است، نیاندیشیم! می گویند بارزگانی در حال دادوستد، مختصری ضرر کرد و در سوز این
حسرت مقداری از سرمایه ی خویش را در آب ریخت و باز در حسرت سرمایه ی از دست رفته، تمام سرمایه را در آب ریخت و ضرر را
صدچندان کرد و زمانی به خود آمد که مفلس و بی نوا شده بود . حال نکته ی عجیب آن که آن بازرگان خود ما هستیم، چرا که هر
روزمان در حسرت از دست دادن دیروز هم چنان می گذرد . و این حرف «ماردن » .

چقدر به جاست که می گوید: تمام ما برای فردا زندگی می کنیم، فکر نمی کنیم که در جهان فردایی وجود ندارد . فردا همین که به
ما رسید، امروز است و ما که از امروز گریزان و به سوی فردا نگرانیم، همیشه از فردا دور و به دست امروز اسیریم و در جستجوی
محال، زندگی را با تشویش و ملال می گذرانیم .

در واقع این اشتباه است که گمان می کنیم از کنار لحظه ها گذشته و پیشرفت می کنیم، بلکه لحظه ها هستند که می گذرند و جز
فرصت های اندک از صع