پاورپوینت کامل گفتگو با عبدالجبار کاکایی ۵۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفتگو با عبدالجبار کاکایی ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتگو با عبدالجبار کاکایی ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتگو با عبدالجبار کاکایی ۵۴ اسلاید در PowerPoint :
۶
قسمت آخر –
حضرت عالی بعد از انقلاب در کنگره های ادبیات دفاع مقدس به عنوان دبیر ادبیات بودید، تعریف شما از دفاع مقدس چیست؟
دفاع مقدس اسم خاص جنگ تحمیلی بود . چون دفاع بود، پایداری بود، به هر حال اسمش شعر جنگ نشد . شعر دفاع شد و چون
این دفاع توام بود با اعتقادات دینی و ایدئولوژیکی، لذا دفاع مقدس نام گرفت . به همین اعتبار ادبیاتی شکل گرفت با نام شعر جنگ،
شعر دفاع مقدس، شعر پایداری که بعضا هم سهوا شعر جنگ خوانده می شود . من می خواهم بگویم که این ادبیات با همه تعالی
که در بعضی از مضامین و محتوایش دارد، به هر حال ادبیات اجتماعی است . یعنی ادبیاتی هست که خلق می شود، برای پاسخ
دادن به خواسته های اجتماعی مردم . یعنی مشخصه بزرگ ادبیات دفاع مقدس اجتماعی بودنش هست . طبعا یک حادثه
اجتماعی است . به هر حال در جنگ مردم یک نیازهایی دارند . باید آن نیازها برآورده شود . آن رزمنده ای که سلاح به دست گرفته
احتیاج به ترغیب دارد، به رجز دارد، آن خانواده ای که شهید داده، احتیاج به سوگنامه و سوگ سروده دارد و دیگر فتوحات و
توصیف جانبازی ها و دلاوری ها، سوگنامه ویرانی ها، همه این ها ادبیاتی را به وجود می آورد به نام ادبیات دفاع مقدس که بی سابقه
هم نیست و تنها در کشور ما نبوده و پایان یافتن این ماجرا و تمام شدن جنگ هم مساوی است با رکود این ادبیات . بنابراین مثل
همه دوره هایی که ما شاهد شکوفایی ادبیات اجتماعی بودیم، با افول آن موضوع اجتماعی، ادبیات اجتماعی هم طبعا باید افول
بکند . یعنی هیچ چشمداشتی نیست که آن جریان اجتماعی که تمام شد بعدا تبدیل بشود به سبکی و بعدها بیایند به تبع آن شعر
بگویند و همچنان مشعلش پابرجا بماند . این از خاصیت های شعر است . شاید داستان این طوری نباشد حداقل تو حوزه شعر
ارتباط پدیده با اثر ادبی، ارتباط مستقیم و همزمان و زنده است .
پس از او ممکن است شعری خلق بشود . درباره تبعات آن حادثه اجتماعی – نه خود آن رویداد اجتماعی – بر فرض مثال دیگر
شاعری نمی آید فتح خرمشهر را به صورت شعر در آورد . دیگر نمی آید عملیات فتح خیبر یا فتح المبین یا اتفاقاتی مثل بمباران
شهرها را یا آزادی اسرا را به نظم در آورد . به ندرت شاید هم تحت تاثیر فیلمی، عکسی، خاطره ای، گزارشی کسی بیاید یک قطعه
شعری بگوید، اما آن جریان عمومی و کلی دیگر خاموش می شود و در واقع کار خودش را انجام می دهد . مثل ادبیات مشروطه،
الان ما نه انگیزه ای داریم به شعر راجع به مشروطه گفتن، و نه اثر تازه ای راجع به آن خلق می شود و نه بنا هست که راجع به آن
چیزی گفته شود . حتی در بازخوانی ادبیات مشروطه هم به عنوان التذاذ نمی آییم ادبیات مشروطه را بخوانیم . خاطره نقد
تاریخی اش را می خوانیم، رجوع می کنیم، ادبیات دفاع مقدس هم به همین شکل است . اگر روزی خوانده بشود به نیت این که
برویم جنگ را جستجو کنیم . از داخل آن ادبیات اجتماعی، به هر حال ادبیات اجتماعی حسنش اینست که فراگیر و همه گیر است،
مخاطب های وسیعی دارد و آفتش هم اینست که زود فراموش می شود و کنار گذاشته می شود و تبدیل به یکی از ذخایر فرهنگی
ملت می شود . بنابراین کشیدن این مساله به زمان حال حاضر و گذاشتن اسم سبک برای آن و انتظار داشتن این که این سبک
همچنان پابرجا بماند، به زور محمل ها و بزرگداشت ها و گنگره ها و انتشار کتاب ها، و این که سعی کنیم این آتش را شعله ورتر کنیم،
در واقع غلط است . مثل این که یک نهادی کمرببندد که ادبیات جنگ را بخواهد دائم زنده نگه دارد و مرتب توصیه کند که در
سالروز جنگ، شعر درباره جنگ بگویند . چقدر توانانی هست در یک نسلی که یک حرکت بی ثمر را ادامه دهد؟ چون که بهترین
شاهکارهای جنگ، زمان جنگ خلق شدند، ولی در حوزه داستان ممکن است این نباشد، داستان نویس بعد از ماجرا می نشیند و
شروع به خلق اثر می کند . شعر این خصلت ویژه را دارد .
نگرش نسل سوم به شعر دفاع مقدس و اثر پذیری از آن چقدر بوده؟
صورت حقیقی این نگرش چقدر بوده؟ ببینید نسل سوم رابطه طبیعی و سالمی با شعر جنگ ندارند . متاسفانه تنش های
سیاسی دیدگاه بعضی از این ها را کور کرده . بعضی از واقعیت ها را برای این ها پوشانده و جنگی که هزینه شده، سر مسائل جناحی
چپ یا راست از چشم نسل سوم افتاده . بسیاری از قهرمانان جنگ را نسل سوم نمی شناسد و با بسیاری از مفاخر ادبی نسل جنگ
آشنا نیست . خیلی از گنجینه های فاخر ادبیات دفاع مقدس را نسل سوم سراغش نمی خواهد برود، قهر یا کدورتی که بین نسل
سوم و فرهنگ و پدیده جنگ افتاده، حاصل این منازعات سیاسی هست که دامنگیر جامعه ما شده و همه چیز را زیر سوال برده و
کشور ما از آن کشورهایی است که به شدت همه چیزش سیاسی می شود، از آب خوردنش هم سیاسی می شود تا کتاب خریدنش
سیاسی می شود و به هر حال این صدمه می زند چون آدم ها با اعتقادشان در مملکت زندگی می کنند . هر چیزی باهاش درگیری
اعتقادی پیدا می کنند، نمی توانند باهاش به عنوان یک پدیده برخورد کنند، نقدش کنند و بگذارند کنار . لذا مسئله ریشه دار
می شود تو شخصیتشان در روح وروانشان . پدیده جنگ هم همین طوری هست . جنگ یک پدیده ملی بوده، اما حالا تبدیل به یک
پدیده جناحی شده . یک جریانی خودشان را مالک شش دانگ جنگ می دانند . جریانی خودشان را سعی می کنند پشیمان و نادم
نشان بدهند، از ادامه جنگ و از جنگ به طور کلی و همه این ها آسیب رساندن به یک مجسمه ملی است . یک تاریخ ملی است که
یک زمانی همه با جان و دل آن را به وجود آوردند، ازش حمایت کردند و به پایان رساندندش به همه این پدیده ها مال مردم است و
با این پدیده ها دارد بد رفتار می شود هم محافظانش بد عمل می کنند، هم دشمنانش بد عمل می کنند .
تعریف شما از نسل سوم؟
اگر بخواهیم نسل سوم را با شرایط سنی اش بسنجیم نسلی است که بعد از – (در واقع می شود گفت) (عقبه بحرانهای سیاسی) به
دنیا آمده . یعنی ما یک دوره، دوره بحران های سیاسی را داریم که نسل اول باهاش درگیر بود، یک دوره، دوره عقبه بحران های
سیاسی را داریم که تبعات انقلاب بود و یک نسلی را پرورد و نسل سوم نسلی است که بعد از این عقبه و تبعات سیاسی، یعنی در
دوره نسبتا آرامی به دنیا آمد . در دوره ای که حتی جریان گروه های سیاسی و نزاع ها و مجادلات مسلحانه و غیر مسلحانه همه تمام
می شود و نسلی به وجود می آید که می شود گفت تاریخ تولد خیلی ها از این نسل سال های ۶۰ به بعد هست . موقعی که
هوشیاری شان را بدست می آورند ما از دهه هفتاد هم رد شده ایم . بنابراین این ها نه تنها جنگ را کاملا به یاد ندارند، از طریق
روزنامه، تلویزیون و رسانه های جمعی با جنگ ارتباط دارند، با عناصر و قهرمانان جنگ به هرحال بیگانه هستند . همه این ها در
مقابل چشمشان به قضاوت گذارده شده و عملکرد رسانه های ما موثر است در تغییر دیدگاه هاشان، وضعیت اقتصادی شان اثر گذار
است بر شیوه فکر کردنشان، چون به هر حال شرایط طبیعی نسل های بحران زده سیاسی سالهای ۵۷ – ۵۸ را ندارند .
تفاوت نسل اول با نسل سوم را در چی می بینید؟
نسل اول نسل آرمانگرا و احساساتی بود، نسل سوم اصلا آرمانگرا نیست، آرمان گرایی شخصیت یک آدم را خیلی می تواند معقول و
دگرگون کند، آرمان گرایی می تواند یک کسی را جوری تربیت کند که با تمام نواقص و ضعف های اقتصادی و اجتماعی در راه
رسیدن و نیل به آرمان هاش مقاوم و پایدار بماند، توقعاتش کم است، زحماتش بیشتر است . نسلی است که به هر حال آرمانگراست،
آرمان او را تکان می دهد، به او حرکت می دهد . هیجان می دهد . نسل سوم طبعا یکی از خصلت های بزرگ نسل های پیشین یعنی
آرمانگرایی را از دست داده، بنابراین نسلی است که نیازهای طبیعی به قول معروف جوان ها را دارد . نیازهای طبیعی که جوانی در
آدم به وجود می آورد، اقتضائاتی که باید باشد، به ویژه این که جهان یا همان دهکده معروف مک لوهان هم خودش را دارد بیش از
پیش نمایان می کند، از طریق ده ها رسانه تصویری، مطبوعاتی، کامپیوتر و همه این ها قضاوت این نسل را با بحران مواجه کرده،
نسبت به گذشته خودشان . بی هویتی که به هر حال بیماری مزمن عنصر ایرانی بوده، پس از دوران مشروطیت، پیش از دوران
مشروطیت و پس از او، همچنان این بی هویتی مزمن در وجودش به عنوان یک بیماری هست . علاوه بر این بی هویتی مزمن، بحث
تهاجم نوعی فرهنگ و نوعی اندیشه همه این ها فشارهایی است که بر نسل سوم وارد می شود و نسل سوم برای
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 