پاورپوینت کامل با من بمان ۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل با من بمان ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل با من بمان ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل با من بمان ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

۳۱

فقط ما چهارتا قرمز بودیم . هر چهارتایمان در طاقچه ی پرخاک دکانی بودیم، تا این که پاییز آغاز شد . دوتای ما را آقایی خرید و
یک روز ظهر، دختری با مادرش به مغازه آمدند، دختر که معلوم بود در ناز و نعمت پرورش یافته، آن یکی را هم انتخاب کرد و من
تنها شدم . مدت ها گذشت، تا روزی از روزها در مغازه باز شد و دختری که سرمای بیرون نیشگون سخت از گونه هایش گرفته بود،
داخل شد . پس از این که تمام طاقچه ها و قفسه ها را نگاه کرد، چشمش به من افتاد و به پیرمرد گفت: «آن جلد قرمز را می خوام »
پیرمرد گفت: «این که هم رنگ گونه های توست » دخترک لبخندی زد و مشتی پول خرد روی پیشخوان ریخت . پیرمرد با حوصله
پول ها را شمرد و گفت: «درسته باباجان، به سلامت .» دخترک با شوق تمام مرا به خانه برد . من شدم دفتر مشق او، تا آن وقت من
فقط یک دفتر بودم . یک دفتر سفید چهل برگی . هنوز نمی توانستم حرف بزنم، البته راستش را بگویم، حرفی نداشتم که بزنم، اما
حالا حرف های زیادی برای گفتن دارم . روز اول در حاشیه ی برگ های سفید من، از اول تا آخر خط قرمز کشید و با همان خودکار،
از یک تا هشتاد شماره زد و آن گاه بالای بالا در وسط پیشانی هر برگ من نوشت: به نام خدا و اولین مشقش را روی صفحات من
نوشت . فردای آن روز مرا به کلاس برد . وقتی مرا از کیفش بیرون آورد، همه ی بچه ها به من نگاه کردند . بعد به دختر گفتند:
«چقدر دفترت قشنگ است!» او هم مرا به هرکس که می خواست، می داد . آن ها از دیدن من لذت می بردند، که خانمی بلند قد با
صورتی مهربان داخل شد . همه ایستادند . در آن موقع فهمیدم که او معلم است . با لبخند سلامی به بچه ها داد و گفت: «دفترها
روی میز، تا مشق ها را ببینم،» وقتی نوبت به من رسید، خیلی ترسیدم . چون از دوستانم شنیده بودم که معلم ها ما را خط خطی
م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.