پاورپوینت کامل پدر فداکار من ۴۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پدر فداکار من ۴۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پدر فداکار من ۴۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پدر فداکار من ۴۰ اسلاید در PowerPoint :

۳۴

دست گره گشا نشود در زمانه بند

هرگز کسی ندید در انگشت شانه، بند

«بیدل دهلوی »

«لیلا سینکلر وایز» غالبا از پدرش می پرسید: «سه دهه ی پیش در آن شب وحشتناک، در روی کشتی «یارموت کسل » در سواحل
فلوریدا چه اتفاقی افتاد؟» پدر پیوسته می گفت: «من تنها وظیفه ام را انجام می دادم .» ولی این جواب، برای دختر، قانع کننده نبود .

«لیلا» همچنان پافشاری می کرد، تا اعمال دلاورانه و شهامت آمیز پدرش مورد تقدیر قرار گیرد . ازهمین رو در حالی که سوگند یاد
می کرد، اظهار می داشت: «سرانجام برای این کار، راه چاره ای می یابم »

در سال ۱۹۹۴، لیلا طی سفری در ایام کریسمس در «بوکاراتون » در روزنامه ای خواند که اقدام شجاعت آمیز مردی در نجات
قربانیان یک قایق حادثه دیده، مورد تحسین پلیس دریایی واقع شده است . وی پیش خود گفت شاید پلیس یاد شده بتواند مرا
یاری کند، از این رو، نسخه هایی از بریده های مطبوعات پیرامون سانحه ی کشتی «یارموت کسل » را به بخش جست وجو و نجات
پلیس دریایی میامی ارسال داشت . فرمانده «نپتون » به او وعده داد تا گزارش های مربوط به این رویداد را وارسی کند . وی به «لیلا»
گفت: «شمار زیادی از افراد گارد ساحلی، ماجرای این رخداد را می دانند .»

کابوس آتشین

در ساعت پنج عصر روز دوازده نوامبر سال ۱۹۶۵، کشتی مزبور همراه با سیصدو هفتادو شش سرنشین و صدو هفتادو شش خدمه،
بندر میامی را ترک کرد .

«تری وایز» بیست و سه ساله تنها دو روز قبل به عنوان سررشته دار کشتی، که نخستین شغل دریا نوردی اش بود، آغاز به کار کرده
بود .

نیمه شب، وی پیش از تحویل پست خویش برای آخرین بار در دور و بر گردشگاه ساحلی، گشت زنی کرد . کشتی «یارموت کسل » در
صدو سی و پنج مایلی فلوریدا بود . نخستین غروبی بود که آنان از جزایر کارائیب به راه افتاد بودند .

در ساعت یک وسی دقیقه ی بامداد، یکی از خدمه ها بر در اتاقکش فریاد می زد: «بیدار شو! دود همه جا را پر کرده است!»

«وایز» زیر لب گفت: «شاید ته سیگاری توی سطل آشغال انداخته اند .»

او در میان دود غلیظ وسط عرشه ی کشتی دنبال راه پله می گشت . در این موقع در طول راهرو به زمین افتاد .

نفس زنان و شتابان به اتاقکش برگشت، و گفت: «کار من نیست!» درحالی که دود تند، فضای اتاق را سریعا پر می کرد، حوله ی
خیسی را دور صورت خویش پیچید، و کور مال کورمال، دیواره های راهرو را دست کشید و جلو رفت . پیش از اینکه به عرشه ی
حایل متصل به پاشنه ی کشتی قدم گذارد، از چند پله، سینه خیز بالا رفت . هوای خنک را به درون ریه هایش فرستاد . چند لحظه
بعد با ناباوری به کابوس پیرامونش خیره شد!

آتش قسمت جلوی کشتی را در برگرفته بود . مسافران هراسان به این سو و آن سو می دویدند و به خاطر عزیزان از دست رفته شان
فریاد و فغان سر می دادند . سایران ناله کنان روی عرشه دراز کشید بودند . کارکنان کشتی آشفته و سردرگم بین سرنشینان
می لولیدند .

حریق، حوالی ساعت یک بامداد، از انبار جلویی آغاز شده، سریعا به رویه ی چوبی کشتی سرایت کرده و پل فرماندهی و بخش
فوقانی فرستنده ی رادیویی را چنان در نوردیده بود که امکان ارسال علایم خطر وجود نداشت . هنگامی که به ناخدا خبر دادند،
دامنه ی آتش وسیع تر شده بود و کشتی بی هدف حرکت می کرد .

بر اثر وزش باد، آتش به سایر قسمت های کشتی هم رسید . بسیاری از سرنشینان براثر دود و حرارت به سرعت جان باختند، تنها
نقطه ای که از آسیب آتش ایمن مانده بود، انتهای کشتی بود .

«وایز» همچون دیگران از این حریق و هرج و مرج درمانده شده بود . وی با آموزش اندکی که در این باره دیده بود، نمی دانست چه
باید کند . کشتی مورد بحث که در سال ۱۹۲۷ ساخته شده بود، به باور آمریکایی ها یکی از چندین کشتی ایمن بود که خارج از بنادر
آمریکا حرکت می کرد .

در این هنگام، «وایز» ناگهان متوجه لباس فرم سفیدش شد و به خود نهیب زد: این نوار روی آستینم نشانه ی آن است که از من
انتظار می رود به یاری دیگران بشتابم .

آشوب، حکمفرما شد .

ناخدا «کارل براون » از روی پل فرماندهی کشتی گشتی «باهاما استار» که در همان نزدیکی بود، با دور بین خود به رقص شعله های
آتش، می نگریست . او می دانست که آن کشتی «یارموت کسل » است .

به افراد خود دستور داد: «همه آماده باشید! به پلیس دریا خبر دهید و خدمه ی قایق نجات را به حال آماده باش درآورید!» یک
کشتی باری فنلاندی هم به نام «فین پولپ » متوجه زبانه ی آتش شده و با شتاب به سوی آن حرکت می کرد .

«تری وایز» به دستیاری دو خدمه ی دیگر کشتی، تصمیم داشتند با لوله ی آب آتش نشانی، حریق را فرو نشانند; اما موقعی که شیر
را باز کردند، آب آن بسیار کم بود . قایق های نجات قسمت جلو همگی سوخته بودند، از همین رو، او به کمک سایر خدمه ای دوید
که در حال به آب انداختن بقیه ی قایق ها از پاشنه ی کشتی بودند . موتورها از کار افتاده بودند . کشتی روی آب، ساکن و
ی حرکت بود .

«وایز» و خدمه، قایق نجاتی را بر می گرداندند . شماری از کارکنان وحشت زده در عرشه ی زیرین سرنشینان را وا می داشتند که
سوار قایق نجات شوند . «تری » فریاد می زد: «اول زن ها و بچه ها!» ولی احدی به حرف وی توجه نمی کرد . در ضمن او ناخدا و جمعی
از خدمه ها را دید که در قایق نجات دیگری پارو می زنند .

«وایز» به پایین رفت و سرنشینان درمانده و گرفتار را به عرشه آورد .

یکی از مسافران به نام «آرنولد گلدمن » به همراه همسرش «بتی » و دو پسر کوچکشان، با صدای مردم از خواب پریده بودند . وقتی
«گلدمن » در را باز کرد، یکی از مهمانداران جلیقه های نجات آن ها را از دستش قاپید و گریخت . «گلدمن » ، افسر نیروی هوایی، برای
موقعیت های اضطراری آموزش دیده بود . وی به خانواده اش توصیه کرد: «دست هم را بگیرید و از یکدیگر جدا نشوید .»

«گلدمن » خود را به عرشه رسانید . سه جلیقه ی نجات پیدا کرد و همسر و دو فرزندش را وادار کرد که آن ها را به تن کنند . ایشان
تقلاکنان وارد یکی از قایق ها شده، منتظر بودند تا خدمه آن را به آب اندازد . ناگهان قایق برگشت و باعث گردید که این خانواده ی
مستاصل و درمانده از بازگشت به کشتی ناامید شوند .

«گلدمن » وحشت زده به پایین نظرانداخت و با خود گفت اگر از طبقه ی ششم به درون

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.