پاورپوینت کامل نسل سوم و معنویت ۷۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نسل سوم و معنویت ۷۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نسل سوم و معنویت ۷۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نسل سوم و معنویت ۷۳ اسلاید در PowerPoint :

۲۸

آیا موضوعی به نام بحران معنویت وجود دارد؟

جوانان پاسخ می دهند:

شنیدن حرف های جوانان برای ما ـ که بیش تر عادت کرده ایم درباره آن ها حرف بزنیم،
خطابه های دلسوزانه ارائه کنیم یا همایش برگزار نماییم ـ دلنشین است؛ مگر آن که
بازهم مثل بعضی ها در آن ها با نگاه عاقل اندر سفیه بنگریم!

بسیاری از این جوانان، سرشار از تفکر، خلاقیت و نتیجتاً صاحب حرف های تازه و
دلنشین اند، حرف هایی که البته جسورانه و آمیخته با هیجان و احساس است و صد البته
قابل اغماض. حرف هایی که شنیدن آن ها، خود نوعی تمرین برای بالابردن سطح تحمل و
ظرفیت بعضی از بزرگ ترهاست به ویژه عده ای از مسئولان محترم و محبوب! آری باید این
حرف ها را شنید و از سر وجدان بیدار، بر بسیاری از آن ها صحه گذاشت و هم چون یک
واقعیت آ ن ها را پذیرفت.

قدیمی ها گفته اند: «حرف راست را باید از بچه شنید!» شاید کاربرد این ضرب المثل
برای ما که داریم از «جوانان» دم می زنیم، کمی گستاخانه باشد؛ و تداعی نوعی بی ادبی
و جسارت به محضر جوانان عزیز را در بر داشته باشد؛ اما قصد ما جسارت نیست! «بچه ها»
در نگاه مردم که این ضرب المثل را باتکیه خاصی بر واژه «بچه» بیان می کنند، در
حقیقت کسی است که صفای روح دارد. آیا آن بزرگ ترها واقعاً حاضرند حرف حساب را
بپذیرند آن هم از بچه های خود؟! یا خیر؟! جوانانی که در بسیاری از موارد، توسط
بزرگ ترهای خود به بهانه بچه بودن و خام طبع و بی تجربه بودن و … طرد می شوند حتی
به بازی هم گرفته نمی شوند و به دنبال نخودسیاه هم فرستاده نمی شوند!

سخن ما اکنون از «معنویت» است و فاصله مردم با آن. ما هم به رسم خیلی ها چون
نمی توانیم همه مردم را محاکمه کنیم، طبعاً مجبوریم این سؤال پیچ کردن ها وچرا و
چه گونه ها را فقط از جوانان بپرسیم حداقل به این انگیزه که حرف راست را از بچه ها
باید شنید؛ اگرچه خیلی ها در این مواقع منکر این حقیقت شوند…

حسن این بحث ـ حداقلش ـ این است که جوان ها، حرف های قلمبه سلمبه نمی زنند ـ و در
این گفت وگو هم نزدند ـ و همان طور که انتظار داشتیم بی تکلف، صادقانه و کمی هم
جسورانه به بیان دردها ـ که درددل خیلی هاست ـ پرداختند. آن چه می خوانید حاصل
گفت وگوی ما با قشرهای مختلف جوان از جمله دانشجو، دانش آموز و حوزوی است.
همان گونه که ذکر شد، حداقل فایده این مصاحبه و گفت وگوی صمیمی، این است که یا داد
عده ای را درمی آورد یا این که آنان را از خواب غفلت بیدار می کند. البته در این
بین، کسانی هم هستند که از ته دل برای چنین مصاحبه ای آفرین می گویند. ببینیم شما
با خواندن این مصاحبه چه عکس العملی نشان می دهید.

آیا چیزی به نام بحران معنویت وجود دارد؟ آیا جوانان امروز خالی از معنویت اند و یا
دور از آن؟ اصلاً معنویت چیست؟ و سؤالاتی از این دست را در نظر بگیرید و پاسخ آن را
در لابه لای سخنان جوانانی که کلی در سطرهای بالا از آن ها دم زدیم، پیدا کنید.

حسین بخشی که دانشجوی رشته ادبیات یکی از دانشگاه های تهران است و پرهیز دارد از
این که نام دانشگاهش را بگوید، خیلی عادی با این سوال برخورد می کند. او براین
باور است که «معنویت همان رابطه خلق باخالق است و هرچه پنهان تر، بهتر!» ظاهراً با
این توضیح بایدگفت که حسین اعتقادی به کارکرد اجتماعی معنویت ندارد.

مجتبی احمدی فر دیگر دانشجوی ادبیات که در کنار حسین ایستاده و حرف های او راشنیده،
نظر دیگری دارد؛ او می گوید: «معنویت وجود دارد؛ اما معرفت وجود ندارد. یعنی به
صورت فطری، معنویت که همان رابطه فرامادی میان خالق و مخلوق است در وجود همه هست؛
اما شناسایی و درک آن و بقای آن مهم است این همان چیزی است که در افراد ـ در یکی
کم تر و یکی بیش تر ـ به واسطه تلاش شان وجود دارد. همین نکته، جنبه اجتماعی هم به
معنویت می بخشد؛ چون رابطه افراد با هم انکار است و تأثیرات معنوی و غیرمعنوی هم
انکارناپذیر است.»

یکی از جوانان دیگر که خیلی هم پرشور صحبت می کند و معلوم است حرف هایی هم برای
گفتن دارد، حرف های احمدی فر را به شکل دیگری بیان می کند: «معنویت افراد اتفاقاً
بسیار اجتماعی است! مثلاً خانه یک اجتماع کوچک است. قدیمی ها حداقل دو وعده در نماز
جماعت مسجد محل شرکت می کردند و دست بچه کوچک شان را هم می گرفتند و با خود به مسجد
می بردند. یعنی به مرور رفتار عملی به بچه شان نشان می دادند که می شود، اسم آن را
معنویت گذاشت طبعاً بچه هم با این رفتارها بار می آمد و می شد یک آدم مسجدی، یک
انسان با معنویت، حالا طلبه می شود یا دانشجو یا رزمند ه ای که دانشجو هم هست …
امروزه خیلی از پدر و مادرها آن قدر گرفتار زندگی و دو شیفت، سه شیفت کارکردن هستند
که نمازهایشان را هم اگر خیلی هنر کنند. لب طلایی و دم غروب آفتاب می خوانند!
فرزندی که توی این محیط بار می آید، یعنی محیطی که حتی فرصت دیدار درست و حسابی
والدین خود را ندارد، چه جوری می تواند آن رفتارهای معنوی را از آن ها ببیند و از
آن ها الگو بپذیرد؟! حالا صدبار هم در روز، پدرش به او درباره نماز اول وقت سفارش
کند، فکر می کنید تأثیرگذار است؟ نه خیر! این است که جوانان امروز ما ـ البته
عده ای از آن ها ـ چون از پدر و مادر گرفتار زندگی شان، رفتار درست و حسابی معنوی
ندیده اند و فقط آن ها را دلبسته دنیا و در تکاپوی آن دیده اند، مسلماً اگر قدری
سطحی نگر باشند، حداکثر تلاش شان دنیا خواهد بود؛ این وسط حلقه مفقود می شود
معنویت!

حرف های پرویز شاه حسینی دانشجوی رشته ارتباطات در حقیقت مکمل بحث اولیه ما بود،
اگر چه دوست او هم سخنان او را به بیانی دیگر بازگفت که آن هم شنیدنی ست: « دغدغه
نام و نان و مسکن و پژو پرشیا و موبایل بازی وچه و چه، خیلی ها را از خود غافل
کرده! خود من عمویی این چنینی دارم! او هر روز گوشی موبایلش را عوض می کند به این
بهانه که مدل جدید آمده و این مدل از مد افتاده! یک روز دنبال زمین، روزی دیگر
دنبال عوض کردن ماشین و… دغدغه های همیشگی اش هم چک کشیدن و قرض گرفتن از این و
آن است برای پر کردن حساب بانکی که مبادا چک هایش برگشت بخورد … شما به من بگویید
این آدم می تواند حتی یک نماز به دردبخور بخواند؟! حتماً نمی تواند. خودش هم اعتراض
می کند! چرا؟! برای این که غافل است غافل ازعالم بالا، غافل از زندگی و حتی غافل از
خود، این جور آدم ها بیش تر زندگی می کنند تا پول در بیاورند و اسباب زندگی فراهم
کنند. هیچ وقت هم لذت زندگی را نمی چشند همین حاج عموی ما روزی یک خروار قرص
می خورد! واسه چی؟! خوب معلوم است تشویش، اضطراب، دغدغه و …

صداقت این جوانان به ویژه مهدی عسکری که تیر خلاص رو با آوردن مثال های حسی و واقعی
از خودش زد، عزم ما را جزم کرد که بیش تر پای درد دل و حرف های تاکنون ناشنیده
جوانان بنشینیم.

گروه دومی که به سراغ شان رفتیم، دانش آموزان دبیرستانی بودند. در یکی از محله های
محروم شهر… جایی که حدس می زدیم نه قارچ های سمی ماهواره ذهن آن ها را جویده ونه
موج نامرئی اینترنت به آن ها سرگیجه داده. وقتی حرف های آن ها راشنیدیم، فهمیدیم
سخت در اشتباهیم! اینان از ما ـ امثال من ـ بهترند چرا که بهتر از ما می فهمند و
مانعی هم برای فهمیدن در برابر ذهن جست و جوگرشان نیست.

مهدی تاری دانش آموز سال دوم دبیرستان است و اکثر اوقاتش را به ورزش می گذراند
به ویژه فوتبال. او از عدم مصونیت فکری و اخلاقی جوانان در برابر حوادث مختلف
اجتماع هراس دارد و از همین رو کم تر به اجتماع می پردازد: «من کم تر با کسی دوست
می شوم چون به این باور رسیده ام که دوست بد و هم نشین فاسد، زندگی آدم را تباه
می کند به همین خاطر در انتخاب دوست، بسیار دقت به خرج می دهم و اعتقاد دارم دوستی
خوب است که موجب تعالی انسان و نجات او از عذا ب های دنیوی و اخروی باشد. من خیلی
گشتم و خیلی کم یافتم دوستی را که این ویژگی ها را کاملاً داشته باشد با وجود این،
دوستانی یافته ام که صاحب کمالاتی هستند.

مهدی حتی در محیط های ورزشی هم ـ که می تواند زمینه ساز تعالی روح باشد ـ مسائلی
دیده و با آن برخورد محتاط می کند: «حتی در محیط های ورزشی که ارزش های اخلاقی
سنت های پهلوانی در آن ها حرف اول را می زند، چیزهایی دیده ام که ناگفتنی است
چرا؟! بیش تر به خاطر این که جامعه آلوده است. شما باید خیلی مواظب باشید تا دوست
ناباب در مدرسه و محل زندگی، روی شما تأثیر نگذارد. من اجتماع را بسیار متزلزل
می دانم چون زمینه گناه در آن بسیار فراهم است. به همین خاطر احساس می کنم معنویت
در آن بسیار کم است.»

دوست او حسن ایزدپناه، تلویزیون را مهم ترین عامل دوری از معنویت می داند و بعد
ازآن فیلم هایی که از تلویزیون و سینما و کلوپ ها پخش می شود: «تشویق مردم به تجمل
گرایی، آن ها را از توجه به معنویت دور داشته است! اصلاً تا به حال دیده اید که
بازیگر فیلم یا تلویزیون درست و حسابی نماز بخواند یا یک کار معنوی انجام بدهدو
تصنعی نباشد؟ همه این ها بر باورهای مردم و تأثیرپذیری آن ها نقش دارد. الان در
سریال های تلویزیونی، سنت های اصیل ازدواج، عملاً فراموش شده اند. به راحتی القا
می شود که برای ازدواج باید قبلاً با کسی آشنا بود و …! پدیده آرایش کردن دختران
قبل از ازدواج را هم به آن اضافه کنید، ضمن این که کم تر ایرانی وجود دارد که
بتواند خانه ای با دکورهای آن چنانی که در تلویزیون می بینید داشته باشد، آیا دیدن
این صحنه ها و رفتارهای اجتماعی نامطلوب، مردم را به تقلید از آن ترغیب نمی کند؟!»

دیدیم راست می گوید هرچه به حافظه مان فشار آوردیم تا نمونه ای خلاف آن چه حسن
می گوید پیدا کنیم، نتوانستیم. سیدمهدی میره ای یکی دیگر از دانش آموزان است که خود
را از لابه لای جمعیت جمع شده به میان حلقه دانش آموزان رساند، پیدا بود که حرف های
تازه ای دارد: «به نظر من وقتی معنویت فراموش می شود که انسان احساس نیاز خود به
خدا را از دست بدهد. من خیلی اعتقاد به این راز و نیازهای بعضی از مردم و
توسل هایشان ندارم؛ چون اکثراً از سریک نیاز مادی است! مثلاً دختر می خواهد شوهر
کند متوسل می شود! پدر می خواهد ماشین بخرد متوسل می شود! فلانی مقروض است، نذرهای
آن چنانی می کند، دیگری پای آبرویش در کار است، مثل باران بهار اشک می ریزد، من
می خواهم کنکور قبول شوم پایم به مسجد باز می شود، دوستم می خواهد مصاحبه بدهد از
ترس قبول نشدن، در نماز جمعه شرکت می کند و اخبار آن را دنبال می کند… همه و همه
دنبال رسیدن به اهداف خودمان هستیم این را نمی شود معنویت گفت! من ـ خودم را
می گویم ـ احساس نیاز به اهل بیت را هنوز در خودم پیدا نکرده ام. اگر دیدید در مجلس
آقا امام حسین دارم گریه می کنم نگویید عجب جوان با معنویتی است! از کجامعلوم عاشق
باشم؟ از کجا معلوم که برای گرفتن یک حاجت دنیایی، نیامده باشم؟!»

حرف های سیدمهدی میره ای ـ که با جسارت و شور خاصی بیان می شود ـ داد یک عده از
بچه ها را درآورده است. نمی گذارند ادامه دهد. ظاهراً تحمل این حرف ها حتی برای
جوانان هم سخت است! یکی از هم سن و سالانش که حاضر نشد خود را معرفی کند با تندی و
خشونت خاصی نظر سید را رد می کند و می گوید: «این ها همه اش بدبینی است. من اصلاً

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.