پاورپوینت کامل آهوها در پناه تپه مقدس ۱۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آهوها در پناه تپه مقدس ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آهوها در پناه تپه مقدس ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آهوها در پناه تپه مقدس ۱۲ اسلاید در PowerPoint :
۳۷
آهوها مثل باد می دویدند . شعله ی ترس در چشم های درشتشان زبانه می کشید . هارون که پشت درختچه ای ایستاده بود، کمانش
را روی شانه اش انداخت و داد زد . «اول سگ ها و بعد، بازها را در پی شان روانه کنید .»
سگ ها واق واق کنان راه افتادند . آهوها سه تا بودند; جوان و زیبا و تیزپا . آهوها تا صدای پارس سگ ها را شنیدند، دوباره پا تند
کردند . سگ ها به آن ها نرسیدند . هارون خشمگین شد، بر سر حاجب داد کشید . حاجب دستور داد مامورها بازهای شکاری را رها
کنند . بازها به سوی آهوها به پرواز درآمدند . حالا آهوها بیش تر ترسیده بودند . سگ ها هم دیگر تا آن ها فاصله ی کمی داشتند .
هارون جلو دوید و پشت صخره ای نشست و تیری به چله ی کمانش گذاشت و طرف آن ها نشانه گرفت . اما طولی نکشید که آهوها
بالای تپه رفتند و نوک آن، پشت یک صخره ایستادند .
هارون دوباره خشمگین شد; چون دیگر آن ها را نمی دید . تیرش هم به آن ها نمی رسید . حاجب با تعجب به او گفت: «یا امیر! خیلی
عجیب است . سگ ها و بازها پایین تپه ایستاده اند و از جایشان جنب نمی خورند!»
هارون حاجب، با احتیاط و نیم خیز چند قدمی جلو رفتند . سخن حاجب درست بود .
هارون به یکی از مامورانش دستور داد، سگ ها و بازها را به زور به طرف آهوها بفرستند . سگ ها و بازها اما به عقب برگشتند و
سرجایشان کز کردند . ساعتی گذشت تا این که آهوها، آهسته از تپه پایین آمدند . وقتی به طرف دشت راه افتادند، سگ ها پارس
کنان دوباره از جا جستند .
باز تعقیب و گریز آغاز شد . سرانجام آهوها نفس نفس زنان و خسته به سمت تپه بازگشتند . سگ ها هم همان پایین تپه روی زمین
ولو شدند . هارون و حاجب و مامورها این بار شگفت زده، زل زده بودند به آهوهای روی تپه .
هارون می اندیشید: «آخر در آن جا چه چیزی قرار دارد . چرا سگ ها و بازها جلوتر نمی روند و در چند قدمی اش خشکشان می زند؟
!»
این ماجرا برای سومین بار تکرار شد . هارون که بی حوصله شد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 