پاورپوینت کامل اگر اول وقت نباشد … ۱۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اگر اول وقت نباشد … ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اگر اول وقت نباشد … ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اگر اول وقت نباشد … ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

۱۹

ملا عبدالله شوشتری از علمای شیعه است. ملاعبدالله در زمان صفویه زندگی می کرد. او
با شیخ بهایی آمد و شد داشت. ملا عبدالله فردی فاضل و مؤمن و مقید بود و در نزد
مردم فردی دانا و معتبر به حساب می آمد.
صدای اذان ظهر بلند شد: الله اکبر … الله اکبر
کارم با آقا تمام شده بود. می دانستم که الان وقت نماز خواندنش است. گفتم: آقا اگر
اجازه بدهید از خدمتتان مرخص می شوم.
آقا که داشت پر دستارش را باز می کرد تا تحت الحنک(۱) بیندازد، گفت: «کجا؟ تشریف
داشته باشید از محضرتان استفاده کنیم.»
ـ بنده ارادتمند آقا هستم؛ ولی خیلی وقت است که اینجایم و وقتتان را گرفته ام. فکر
می کنم مباحثه برای امروز کافی است. جواب چند تا از سؤال های امروزم را گرفتم.
آقا شانه ای چوبی از جیب قبایش در آورد و مشغول شانه کردن ریش هایش شد که اغلب به
رنگ سفید در آمده بودند. گفت: «خواهش می کنم. پس حالا که دارند اذان می گویند،
تشریف داشته باشید نماز را اینجا بخوانید. ما هم به شما اقتدا می کنیم.» جا خوردم.
با خودم گفتم:«یعنی شیخ بهایی بیاید پشت سر من نماز بخواند؟»
چیزی توی دلم موج زد. یک چیز خیلی گرم و شیرین. سبک مثل پر. نگاهم را در اتاق
چرخاندم. چند نفر داخل اتاق بودند. یکی شان با شنیدن حرف های شیخ بهایی گفت: «بله
دیگر حاج ملاعبدالله بلند شوید.»
دیگری گفت: «حاج ملاعبدالله عجله کنید به ثواب اول وقت برسیم.»
شیخ فکر کرد که حواس من در جای دیگر است. با صدای بلندتر می گفت: «حاج ملاعبدالله
با شما هستم. ان شاءالله می خواهیم نماز را پشت سر شما اقتدا کنیم.» لبخندی
زدم:«والله … چه عرض کنم … آخر …»
دو سه نفر بلند شدند بروند وضو بگیرند. بقیه هم که نشسته بودند حتماً وضو داشتند
مثل خود من. بلند شدم که خودم را برای نماز آماده کنم. بازهم فکر کردم: «شیخ بهایی
بیاید پشت سر من نماز بخواند؟ جلوی این همه آدم؟»
یک دفعه حالم بد شد. احساس کردم چیز تلخ و سنگینی در دلم موج برداشته است.
دیگر از چیز شیرین و نرم وسبک خبری نبود. سرم داشت گیج می رفت. یک لحظه از خودم بدم
آمد. با خودم گفتم: «آفرین ملا عبدالله … آفرین!»
شیخ به

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.