مهسا فایل |
سایت دانلود فایل پاورپوینت کامل ساقی عطش ۱۲ اسلاید در PowerPoint
در حال بارگذاری
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ساقی عطش ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ساقی عطش ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ساقی عطش ۱۲ اسلاید در PowerPoint :
۳۲
یکی می آمد، که یک لشکر بود
در قلب لشکر علی(ع)
بوی گلاب می داد،
بوی گلبرگ های سرخ لاله،
بوی شقایق های شهر آسمانی، شهر نردبان های عروج،
یکی می آمد که رنگ خاک داشت،
رنگ سنگر، رنگ پیراهن های لشکر «ابوتراب»
• • •
یکی می آمد که کبوتر بود،
با سینه ای کبود
از حنجره اش آواز کوچِ سینه سرخانِ مهاجر به گوش می رسید
• • •
یکی می آمد که علمدار بود
در لشکر عشق،
هم نفس با سینه سرخان مهاجر،
با بیرق سبز می رفت،
با بیرق سرخ باز می گشت،
دستانی داشت چون دو گلدسته،
روبه قبله منا،
تا آنان را از سینه خویش جدا می کرد،
و ستارگان آسمان شهر را نشانه می رفت،
شهر، بسان شهابی از شعر و شعور،
از کمان تاریخ رها می شد،
و خویش را در گذشته خویش می یافت،
روز دویدن در پی شاعری،
تنها به عشق عطر پیراهنش،
• • •
یکی می آمد که
خاک روز «رزم» به چهره داشت
و نشانی از شبِ «بزم» بر سینه،
بوی خون می داد،
بوی باروت،
بوی خاک،
بوی عطر عرق نوحه خوانان افلاک،
• • •
یکی می آمد که «عطش» را ساقی بود،
تا «العطش» می گفت،
شهر سیراب از قمقمه های خالی،
لب های خشک و ترک خورده سینه سرخان به خون خفته می شد
«العطش، العطش»
می چرخید و می دوید،
سینه می زد، کف می زد،
نه! نه! کف نمی زد، در می زد،
بر در خانه ساقی شش ماهه عطش،
«اصغرا! گر ز عطش، تشنه و بی تاب شدی
به روی دست پدر زخون تو سیراب شدی»
حسین(ع)، حسین(ع)، حسین(ع)…
• • •
یکی می آمد که
گاه پروانه می شد،
و برگرد سینه سرخان مهاجر می چرخید، می گریست،
گاه شمع می شد
و جوانان را به عشق نقطه شدن، شمع شدن، شعله شدن به مرکز دایره می کشید،
وگاه، کاه می شد،
سبک و از خاک رسته،
بر بالای دستان سینه زنان،
بسان همان کاهی که او با دستانش به آهِ عزاداران می سپرد.
• • •
یکی می آمد که ریزه خوار حرم بی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
