پاورپوینت کامل و من آیینه ای در دست دارم رنگ چشمانت ۱۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل و من آیینه ای در دست دارم رنگ چشمانت ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل و من آیینه ای در دست دارم رنگ چشمانت ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل و من آیینه ای در دست دارم رنگ چشمانت ۱۴ اسلاید در PowerPoint :
۵
راستش را بخواهید حیفم آمد شما را از این اتفاق قشنگ بی نصیب بگذارم. خیلی ها مثل
من این آرزو را دارند که روزی گزارش نویس چنین اتفاق سبزی باشند و حالا من کنار این
همه کبوتر قرار است لحظاتی را برای شما بنویسم که فکر می کنم هیچ کس نتواند آن را
بازگو کند.
• ساعت ۳۰/۲۰ دقیقه، منزل
داشتم تلویزیون می دیدم راستش را بخواهید از دست این همه برنامه کش دار خسته شده
بودم. اگر این بخش خبری بیست و سی نباشد که واقعاً اول شب ها تلویزیون ما دیدن
ندارد! صدای زنگ موبایل باعث شد مثل اسپند روی آتش از جا کنده شوم و گوشی را
بردارم.
ـ بفرمایید
ـ سلام حامد آقا چطوری؟
ـ سلام حاج آقا خیلی مخلصیم چه عجب یاد فقیر، فقرا کردید؟
ـ از ما که عجب نیست، شما کم لطف شدید
ـ ما خیلی مخلصیم حاج آقا!
ـ حامد حال داری بیایی غبار روبی حرم حضرت معصومه(س)
ـ چرا که ندارم، با سر می آم
ـ پس ساعت ده شب حرم باش دعوتنامه ات هم دست منه، رسیدی تو حرم به همراه من زنگ
بزن، راستی اگر تونستی «آقای برادر!» راهم با خودت بیار
ـ چشم حاج آقا!
ـ خداحافظ!
۳۰/۲۱ صحن عتیق حرم حضرت معصومه
باران لطیف و قشنگی تمام صحن را آب و جارو کرده بود؛ درهای حرم بسته بود؛ فقط چند
زائر تنها گوشه و کنار دیده می شدند. حرم هم وقتی پراز چشم های مشتاق است، زیباست و
هم وقتی این قدر خلوت است. به هرحال خیلی با صفا بود، عطر باران، گلدسته های سر به
فلک کشیده، گنبد طلایی، کبوترهایی که گوشه و کنار رواق ها آرام خوابیده بودند، ضریح
تنها و خادمانی که لباس های بلند پوشیده بودند، همه و همه تصاویر نابی بود که
چشم نوازی می کرد.
ساعتی منتظر شدیم تا مدعوین مراسم غبارروبی بیایند. یکی یکی می آمدند و چشم هایی که
آماده رعد و برق بودند، در چهره هایشان خودنمایی می کرد. کم کم صدای قرآن بلند شد.
همه به سمت ضریح می رفتند و من هم می رفتم. پاهایم مال خودم نبود. عطر بهشت
می وزید. آدم خیلی سنگدل می شود اگر این جا میان این همه نور و عطر سرمست نباشد.
مژه هایم بی اختیار خیس می شود، فکر نکنید من آدم خاصی هستم، نه این جا همه حالشان
منقلب است. لباس های سفید را می آورند و توزیع می کنند، تا آن هایی که باید به داخل
ضریح بروند، آماده شوند. نمی دانم چه می شود، اما یکی از ل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 